اشتفان وایدنر می‌گوید شرق یک تفکر است و در یک محدوده جغرافیایی نمی‌گنجد، مفهوم شرق توسط استعمارگران غربی تغییر کرده و باعث شده است تا امروز ما در غرب، شناختی کلیشه‌ای درباره شرق داشته باشیم.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ،بخش پژوهش‌های رایزنی فرهنگی ایران در آلمان

سال‌هاست که اندیشمندان در سراسر جهان درباره تقابل فرهنگی شرق و غرب با یکدیگر به بحث می‌پردازند. همچنین در سال‌های اخیر، مطالب زیادی در ارتباط با تفاوت‌ها و شباهت‌های فرهنگی و ادبی میان خاور و باختر نوشته شده است. اشتفان وایدنر از جمله چهره‌های شناخته شده آلمان است که در این ارتباط فعالیت می‌کند. او یازده سال پیش، کتابی با عنوان «راهنما برای نبرد فرهنگ‌ها» را نوشت و تقابل فرهنگی میان مغرب زمین و اسلام را مورد بررسی قرار داد.

این نویسنده، سال گذشته نیز کتاب جدیدی با عنوان «ادبیات شرق» در آلمان منتشر کرد که مرجعی تخصصی برای مطالعات فرهنگی و ادبی به شمار می‌رود. وایدنر در رشته مطالعات اسلام، زبان و ادبیات آلمانی و فلسفه تحصیل کرده و از سال ۲۰۰۱ الی ۲۰۰۶ سردبیر مجله «هنر و اندیشه» بوده است. او به تازگی در مصاحبه‌ای با سایت اسلامیک از برخورد کشورهای غربی با اسلام انتقاد کرده است:

شما کتاب‌های زیادی درباره «شرق» نوشته‌اید. شرق کجاست؟ از کجا شروع و به کجا ختم می‌شود؟

به اعتقاد من، شرق یک تفکر است و در یک محدوده جغرافیایی نمی‌گنجد. متاسفانه مفهوم شرق توسط استعمارگران غربی تغییر کرده و باعث شده است تا امروز ما در غرب، شناختی کلیشه‌ای درباره شرق داشته باشیم.

 شرق‌گرایی به چه معناست؟

شرق‌گرایی به معنای علاقه و گرایش به تفکر شرقی است. طبیعی است که چنین گرایشی به درک و شناخت بهتر شرق کمک می‌کند. در این میان، ممکن است، برخی به دنبال شناخت هنر و ادبیات شرق باشند و برخی دیگر به جنبه‌های اجتماعی و سیاسی آن بپردازند. در هر صورت، شناخت شرق می‌تواند پیش‌داوری و تفکرات نژادپرستانه درباره آن را کاهش دهد.

برخی معتقدند که میان شرق‌شناسی (مطالعات شرقی) و شرق‌گرایی تفاوت‌هایی وجود دارد. شما چه نظری دارید؟

مطالعات آکادمیک با شرق‌گرایی تفاوت زیادی دارد. شرق‌گرایی تفکر شرقی را دنبال می‌کند، در حالیکه مطالعات شرقی در دانشگاه‌ها تنها باعث آشنایی دانشجویان و محققان با کشورها و مناطقی می‌شود که ما آن‌ها را به عنوان مشرق‌زمین می‌شناسیم. به طور مثال، دانشجویان با زبان این مناطق آشنا می‌شوند و یا درباره تاریخ این منطقه به تحصیل و تحقیق می‌پردازند.

به نظر شما، مردم غرب و شرق، علاقه متقابلی برای شناخت یکدیگر دارند؟

اگر منظور شما از مردم غرب و شرق، ساکنان کشورهای اروپای غربی، آمریکا، خاورمیانه و خاور نزدیک است، باید بگویم که علاقه متقابلی وجود ندارد. اکثر مردم در خاورمیانه و خاور نزدیک به آشنایی و درک فرهنگ کشورهای اروپای غربی و آمریکا علاقه دارند، اما کمتر کسی در اروپا و آمریکا علاقه‌مند به مطالعه و تحقیق درباره مشرق ‌زمین است. در واقع، کشورهای قدرتمند و استعمارگر غربی سال‌ها کشورهای خاورمیانه و خاور نزدیک را تحت سلطه خود قرار داده‌اند و از این رو فکر می‌کنند، نیازی به شناخت و درک فرهنگ‌ این کشورها ندارند.

یازده سال پیش، شما کتاب «راهنما برای نبرد فرهنگ‌ها» را نوشتید و از جدال میان غرب و شرق گفتید. منظور از نبرد فرهنگ‌ها چیست؟

دوست داشتم بگویم که نبرد فرهنگ‌ها به معنای جنگ میان غرب و شرق نیست. بلکه به معنای بحث و مجادله است. اما حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و رفتار حال‌حاضر غربی‌ها با مسلمانان نشان می‌دهد که نبرد میان شرق و غرب به چه معناست. متاسفانه مسائل سیاسی چنان بر اذهان عمومی چیره شده است که هرگونه برخورد منطقی میان فرهنگ‌ها را ناممکن می‌سازد. من در کتابم به شیوه برخورد رسانه‌ها و افکار عمومی غرب با اسلام انتقاد کرده‌ام. به نظر من، جامعه‌ آلمان از مسلمانان می‌ترسد، چون آنها را نمی‌شناسد. علاوه بر این، رسانه‌های غربی، برخورد مغرضانه‌ای با اسلام و مسلمانان دارند و در نتیجه تصور عمومی درباره اسلام نیز درست نیست.

در آلمان شرایط به چه شکل است؟

امروزه آلمان نسبت به دهه ۹۰ میلادی، جامعه‌ای متنوع‌تر و رنگارنگ‌تر دارد. با این وجود، متاسفانه تفکرات نژادپرستانه در این کشور دیده می‌شود و در سال‌های اخیر حتی شاهد افزایش این تفکرات علیه مسلمانان بوده‌ایم. در زمینه ادغام نیز مشکلات زیادی وجود دارد. بنابراین برای مقابله با این معضل باید اقداماتی انجام شود.