ژان ـ کلود بریالی
بریالی در 30 مارس 1933 در الجزایر در خانواده ای نظامی به دنیا آمد و بعدها در مدرسه استراسبورگ آموزش کمدی، و تراژدی دید و کار خود را با نمایش آغاز کرد. او در اواسط دهه 1950 با گروهی از منتقدان مجله کایه دو سینما آشنا شد، همان گروهی که کمتر از چند سال بعد هسته اصلی موج نو سینمای فرانسه را تشکیل دادند. چیزی نگذشت که شروع به نقش آفرینی در فیلم های کوتاه گدار، رومر، ژاک ریوت و دیگران کرد.
بریالی در نخستین فیلم های بلند دوستان فیلمساز خود نیز نقش هایی کوچک به عهده گرفت، از جمله "عشاق" و "آسانسور به سوی سکوی اعدام" لویی مال، "چهار صد ضربه" تروفو و "کلئو از ساعت 5 تا 7" آنیس واردا. او همیشه شابرول را اولین قهرمان خود می دانست و جایی گفته بود "شابرول اعتقاد داشت من بازیگر خوبی هستم."
او در 1958 در "سرژ زیبا" شابرول بازی کرد که اولین نقش اصلی اش در یک فیلم بود. بریالی در این فیلم نقش جوانی را بازی کرد که به شهر زادگاه خود بازمی گردد و می کوشد یکی از دوستانش را نجات دهد. او سال بعد در فیلم "پسرعموها" دوباره با شابرول همکاری کرد.
در 1961 در "یک زن یک زن است" گدار ظاهر شد. بریالی در این فیلم که گدار از آن به عنوان "یک موزیکال نئورالیستی" یاد می کند، در صحنه ای مستقیما تماشاگر را خطاب قرار می دهد و دیالوگی را می گوید که به لطیفه موج نو تبدیل شد: "اینکه کمدی است یا تراژدی گفتنش سخت است، اما هر جور حساب کنید یک شاهکار است."
بریالی در 1970 در "زانوی کلر" نقش یک دیپلمات خوش سیما و ریشو با تمایلاتی عجیب را داشت، فیلمی که وینسنت کنبی، منتقد نیویورک تایمز از آن به عنوان "فیلمی تقریبا بی نقص" یاد کرد. او این توانایی را داشت که در شرایط مضحک چهره ای جدی به خود بگیرد. همین ویژگی باعث شد لوئیس بونوئل برای بازی در نقش اصلی فیلم "شبح آزادی" (1974) او را به کار بگیرد.
بریالی در طول دوران بازیگری خود در بیش از 200 فیلم و مجموعه تلویزیونی نقش آفرینی کرد و چند فیلم هم در مقام کارگردان در کارنامه دارد. او به مدت دو دهه در پاریس صاحب یک سالن تاتر محبوب بود و تا سال گذشته نیز کار می کرد.