مراسم رونمایی دفتر شعر " چای در غروب جمعه روی میز سرد می شود " سروده احمدرضا احمدی شب چهارشنبه با حضور بابک احمدی، آیدین آغداشلو، حافظ موسوی، محمد حقوقی و... در محل نشر ثالث برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، آیدین آغداشلو نقاش و از دوستان دیرینه احمدی در ابتدای این مراسم گفت: من درباره احمدرضا احمدی تا به حال هیچ کوتاهی نکرده ام. او یکی از قدیمی ترین دوستان من است که طی این سال ها تاکنون 10 مقاله درباره او نوشته ام و یک فیلم درباره اش بازی کرده ام و سه بار هم در بزرگداشت وی سخنرانی کرده ام. احمدی یکی از شایسته ترین و تجلیل شده ترین شاعران نسل خویش است.

وی افزود: احمدی شاعری است که هرگز دوران نزول و سکوت و در واقع توقف فعالیت نداشته است. او همیشه کار می کرده و شعر ناب و خالصش مانند نجوایی طولانی می ماند. نکته بسیار مهم درباره وی این است که احمدی در طول 45 سال به تدریج شعر خود را به کمال رساند. شعرهای او راهی پر پیچ و خم را طی کرد تا توانست به موفقیتی صعودی دست یابد. شخصیت احمد رضا احمدی قوام یافته و غنی است و او با اشراف به جهان پیرامون خود می نگرد.

آغداشلو تصریح کرد: دو اثر در طول زندگی برای من به عنوان آثار بالینی به شمار می روند که از این میان می توان آثار سعدی و مجموعه اشعار احمد رضا احمدی را نام برد.

محمد حقوقی شاعر و منتقد ادبی نیز در ادامه مراسم گفت: در سال 1341 انتشارات نیل که یکی از بهترین انتشارات زمانه خود بود کتابی از احمد رضا احمدی را منتشر کرد. کتاب احمدی با وجود اینکه اولین اثر وی به شمار می آمد در دهه 30 را بست و دیگران را در پشت این دروازه قرار داد. با وجودی که شعر وی در آن سالهای دور ارزش ادبی چندانی نداشت و انتشار این مجموعه تنها یک اعلام حضور بود اما احمدی با ورود خود تاثیر مستقیمی بر شعر فارسی گذاشت. در آن سالها شعر بیژن الهی و احمد رضا احمدی با هم به رقابت می پرداختند در عین اینکه شعر این دو شاعر تفاوت های متعددی با هم داشت.

حقوقی افزود: احمدی انسانی طناز و خوش مشرب بود و همه دوستش داشتند. حتی فروغ، بیژن جلالی و نادرپور او را بعدها شاعری منحصر به فرد لقب دادند. به تدریج نیز کتابهای او بعد از اثر " طرح " با نام " روزنامه های شیشه ای " و " وقت خوب مصائب " منتشر شدند.

وی ادامه داد: او اولین شاعری است که به سرودن اشعار فرامعنایی پرداخت. او را می توان هم دوره محمدعلی سپانلو، محمد نوری اعلی و نادر ابراهیمی - گرچه چند سالی از وی بزرگتر بود - نامید. این چند نفر توانستند با کمک هم جنگ طرفه را منتشر کنند.  به خصوص مهرداد صمدی که در حلقه این افراد بود و به تحلیل مباحث تئوریک شعر می پرداخت.

حقوقی تصریح کرد: مسئله زبان آنطور که باید برای شاملو و اخوان مطرح بود برای احمدی مطرح نبود. گرچه او را نمی توان شاعر غیر زبانی هم نامید. احمدی اغلب در اشعارش ذهنیات خود را جاری می ساخت و باید به او به چشم دیگری نگاه کرد حتی لباس های شعرش نیز با لباسهای دیگر شاعران تفاوت دارد. ذهن احمدرضا احمدی عریان بود و قدرتی بی نظیر در تسخیر طبیعت داشت.

وی خاطرنشان کرد: شعر احمدی برای کسانی که از سطح معمولی گذشته اند و در واقع قشری روشنفکر را تشکیل داده اند شعری جذاب است.

سپس پگاه احمدی درباره ویژگی های شعر احمدرضا احمدی گفت: او از معدود شاعران با نگاهی ویژه و متفاوت است که توانست طی سالها منشاء اثر واقع شود. درباره کتاب " چای در غروب ..." باید بگویم که این کتاب کتابی کاملا متفاوت است. احمدی از معدود شاعران دهه 40 و 50 بود که نسل های بعد از خود را تحت الشعاع قرار داد و مدعی آفرینشی جدید در شعر شد. سطرسازی های بلند، ترکیب پاساژهای معنایی، استفاده از زبان فاخر و عناصر ملموس و در ارتباط با جهان و... مهمترین مولفه های شعر احمدی را تشکیل می دهد. در جریان شعر او به دو جریان بر می خوریم: اینکه شعر او غیر وابسته بود و شعرهای خود را و همچنین مضامین آنها را از پیرامون خود می گرفت و با ضرورت حس و خیال پرورش شان می داد. ساده و بی تکلف بودن زبان هم از دیگر ویژگی های شعر وی بوده اند. شعر او شناسنامه دارد و حتی غیر شاعرانه ترین کلمات را در کسوت شاعرانه مزین می کند.

پگاه احمدی افزود: اشعار این شاعر نوعی سلایق زیبا شناختی را در مخاطب زنده می کند؛ عناصری چون گسترش دایره واژگانی، سادگی لحن و ایماژیسمی که در لحظات و اشیاء به شکل تامل برانگیزی به کار می گیرد توانسته شعر وی را به کمال برساند.

در ادامه مراسم حافظ موسوی - شاعر و مدیر انتشارات آهنگی دیگر - تصریح کرد: در تاریخ 80 ساله فارسی 5 شاعر برجسته به چشم می خورند که باید از آنها یاد کرد. از میان این افراد می توان به اسماعیل شاهرودی اشاره کرد، شاعری که شاید نسل های امروز او را نشناسند اما توانست در شعر نقش مهمی ایفا کند، همچنین نیما و شاملو و احمدرضا احمدی که در نسل های بعد از خود تاثیرات بسزایی گذاشتند. در واقع پوست همه ما یک بار از دباغ خانه ذهن این شاعر عبور کرده است. احمدی اولین و در ردیف شاعرانی است که تصمیم گرفت شعر و نثر را به هم نزدیک سازد. درست مثل نیما، در واقع وی را می توان در این زمینه شاگرد خلف نیما دانست. البته از این نمونه ها در شعر هوشنگ ایرانی هم می توان مشاهده کرد.

وی اضافه کرد: احمدی طبعا به پیروی از نیما کوشید تا نظم و نثر را با یکدیگر همسو کند بنابراین شعر وی مبتنی بر نثر و کارکردهای توصیفی است. او در کارکردهای توصیفی به ساختارهای مدرنیستی دست می یابد و میل تقلید را در دیگر شاعران بر می انگیزد. زبانی که وی در شعر انتخاب کرده ظرایف بسیاری دارد. شعر او همه جانبه است و با رویکردی گسترده و وسیع به مسائل اجتماع خود می نگرد.

بابک احمدی هم در این مراسم با تاکید بر شخصیت احمدرضا احمدی به عنوان یک دوست و شاعر به خواندن مقاله ای پرداخت و گفت : احمد رضا احمدی وزن را در اشعارش به فراموشی سپرد گرچه نتوانست خلق و مسائل اجتماعی را فراموش کند.

احمد رضا احمدی هم در پایان این مراسم ضمن سپاسگذاری از حضور شاعران پیشکسوت در این مراسم گفت: نکته جالب این است که امروز یکی از چشمانم که بعد از 6 ماه بینایی کاملی نداشت توانست روشن شود و خوب ببیند. من و مسعود کیمیایی و سپانلو و شمس لنگرودی از جمله شاعرانی هستیم که دائما با یکدیگر در ارتباطیم؛ بنابراین بسیار مایل بودم تا این افراد نیز در مراسم من حضور داشته باشند که متاسفانه میسر نشد.

احمدی بعد از ذکر خاطره ای به خواندن یکی از اشعار خود با نام " تو در باد آشفته ای " که آن را به مسعود کیمیایی تقدیم کرده بود پرداخت.