به گزارش خبرگزاری مهر، دوازدهمین شماره دوماهنامه ادبی چامه ویژه تیر و مرداد ۹۹، بهتازگی منتشر شده و بهطور مکتوب و الکترونیک روی پیشخوان مطبوعات آمده است. پرونده ویژه اینشماره چامه که مطالب و مقالاتی را در حوزه شعر و داستان شامل میشود، منصور اوجی و کارنامه اوست.
در بخش یادداشت، نوشتههایی از ابوتراب خسروی، محمدکاظم اخوان، بهروز یاسمی، بهرام پروینگنابادی، یاشار هدایی، سیدعلی کاشفی خوانساری، آناهیتا برزویی، قدمعلی سرامی، رکسانا حمیدی، هادی خورشاهیان، دره دادجو، عاطفه آریان، محمدرضا شهبانی نوری، ابراهیم کارگرنژاد، معصومه حامیدوست، مژده نادری، میترا خواجهییان و محمد بهمنبیگی درج شده است.
در قسمت شعر هم اشعاری از محمدرضا شفیعی کدکنی، فدویالزیانی با ترجمه محمدالامین الکرخی، محسن حیدری، مهدی حسنی باقری، ایرج صفشکن، سیدعلی صالحی، پوران کاوه، مراد قلیپور، رضا اسماعیلی، مسعود میری، مسعود فرح، مهدی خالدی، مجتبی نورانی، لیلا طیبی رها، سعید فلاحی، علی خاکزاد سیدعلی صالحی، سیروس رادمنش، هرمز علیپور، بهاره نوروزی سده، رضا خان بهادر، روحالله رویین، سعید صدیق، مظاهر شهامت، عبدالله محمدزاده، خرم سعیدی، حجت دلگرم، حسن فرخی و مرتضی عابدپور لنگرودی به چاپ رسیده است.
مهدی شاطر، ندا چهارگانه، کامبیز نجفی، آرمین رزمجو، حدیث سلحشور و مریم علیاکبری هم نویسندگانی هستند که داستانشان در بخش داستان اینشماره چامه چاپ شده است. در بخش داستان همچنین فصلی بهنام کارگاه ترجمه است که در آن داستان لی هریک با ترجمه مسعود غفوری منتشر شده است.
ویژهنامه، چامک، گپ و بررسی عناوین ۴ بخش بعدی اینمجله هستند. در بخش ویژهنامه که مربوط به منصور اوجی با عنوان «شاعر آه و ماه» است، نوشتههایی از اینافراد چاپ شده است: احمد اکبرپور، سیروس نوذری، موسی بیدج، همایون یزدانپور، منصور اوجی، محمد ولیزاده، ضیاءالدین خالقی، امین فقیری، کوروش کمالی سروستانی، کاوس حسنلی و منیژه عبداللهی.
گفتگو با غلامحسین ابراهیمی دینانی در بخش گپ هم از جمله مطالبی است که در اینشماره مجله مذکور چاپ شده است.
محمدصادق رحمانی صاحبامتیاز و مدیر اینمجله در بخشی از سرمقاله اینشماره با عنوان «چامهورزی» نوشته است:
«ما میخوانیم تا معرفت بیاموزیم یا میخوانیم تا حقیقت را بیافرینیم. این دو نوع نگاه، چالشی است که ذهن را به خود مشغول می دارد. مارسل پروست در کتاب در باب خواندن با نگاهی موشکافانه نظر جان راسکین را رد می کند. جان راسکین در کتاب کنجد و سوسنها بر این باور است که کتابها در برگیرنده شناخت و حقیقت است و خواننده با مطالعه به ژرفای معرفت و حقیقت پی میبرد. این در حالی است که پروست این دیدگاه را توهمی بیش نمیداند. اگر چنین که راسکین میگوید نیست، پس حقیقت ماجرا چیست؟
مارسل پروست بر این باور است که خواندن کتاب چیزی نیست جز محرکی که ذهن خواننده را به تحرک وامیدارد تا خود دست به آفرینش بزند. پروست میگوید کتاب خواندن را نمیتوان با گفتوگو قیاس کرد. خواندن برخلاف گفتوگو برقرارکردن ارتباط است با اندیشه ای دیگر، آن هم در تنهایی. در حالی که گفتوگو در تنهایی شکل نمیگیرد. گفتوگو بلافاصله تنهایی را از بین میبرد.
و به راستی، یکی از خصوصیات کتاب مفید که نقش بنیادین در حیات فکری ما بازی میکند همین است: «فرجامها برای نویسنده و برانگیزشها برای خواننده. دانایی ما جایی آغاز میشود که دانایی نویسنده به پایان میرسد.» در باب خواندن مارسل پروست با ترجمه بنیامین مرادی را نشر مرکز منتشر کرده است. در یادداشتهایی که نویسندگان، شاعران و منتقدان در این شماره چامه نوشتهاند به خوبی میتوان این نوع نگاه پروست را درک کرد، زیرا اهل قلم خود در عین حالی که خوانندۀ قهاریاند، نویسنده یا شاعر خلاقی نیز هستند.
نوشتههای کهن و کلاسیکی که سالهاست ما میخوانیم و کلماتش بوی کهنگی نمیدهد، علاوه بر آفرینشگری و خلاقیت نویسنده، به ماده خام آن نیز باز می گردد. زبانی که شاعران و نویسندگان بدان نوشته اند، زیبایی را دو برابر میکند، بویژه که زبان فارسی خود ظرفیتها و ظرافتهایی دارد که جنبه برانگیختگی ذهن را با خود به همراه دارد.
منصور اوجی در شعر صاحب امضاء است. هم از دیدگاه نوع بهکارگیری زبان و هم شیوه بیان خود. چندی پیش کتابی با نام یک عمر شاعری درباره او و آثارش در تهران چاپ شد و در شیراز رونمایی. راستی را که چنین عنوانی برازنده اوست. رد شعرهای او را از اواسط دهه سی خورشیدی در مطبوعات ادبی آن روزگار میتوان جست. نخستین کتاب او با عنوان باغ شب در سال ۱۳۴۴ درست در سالی که من به دنیا آمده ام به چاپ رسیده است. خاطره بانمکی درباره نامگذاری این مجموعه شعر با مهدی اخوان ثالث دارد که خواندنی است.
در اردیبهشت که به شیراز رفته بودم و چه اردیبهشتی؟! به خانه ایشان زنگ زدم و تو میدانی که اوجی نه تلفن همراه دارد و نه اتومبیل. از قصد خود برای اختصاص چامه شماره ۱۲ به ایشان سخن گفتم. او پذیرفت و گفت هر کاری که میکنید حتماً بهصواب است. این در حالی بود که هم ضیاالدین خالقی و هم بابک طیبی پیشاپیش به من گفته بودند که آقای اوجی هر آنچه را که دربارهاش مینویسند، بازبینی میکند. شاید دلیل مدارایش با من دچاریاش به شکستگی استخوان پهلو بود. به هر روی اهل قلم شیراز به همان مقداری که لازم بود، با من همکاری کردند که در این شماره می توانید ببینید و بخوانید. در این سفر که در بیستم اردیبهشت اتفاق افتاد به دوست شاعر دیگری نیز سر زدم. سیروس نوذری که اشتیاق دیدارش را داشتم. به خانۀ او رفتم و ساعاتی را با او درباره شعر و شعر کوتاه حرف زدم و البته بیشتر شنونده بودم.
او علاوه بر شعر، در سالهای جوانی طراحی و نقاشی نیز کرده است و با سنگ مجسمههای طبیعی نیز میسازد.»
اینمجله با ۲۶۴ صفحه و قیمت ۵۰ هزار تومان منتشر شده است.