وزارت نفت پس از گذشت بیش از یک ماه از انتشار گزارش خبرگزاری مهر درباره صادرات گاز به پاکستان، توضیحاتی پیرامون آن ارائه داد.

به گزارش خبرنگار مهر، ۱۰ خرداد سال جاری، یعنی بیش از یک ماه قبل خبرگزاری مهر در گزارشی با عنوان «فرصت سوزی ۷ ساله در اجرای خط لوله صلح / زنگنه: امیدی به صادرات گاز به پاکستان ندارم!» به بررسی جزئیات فرصت‌ها و پتانسیل‌های صادراتی گاز به پاکستان پرداخت؛ وزارت نفت توضیحاتی درباره گزارش مذکور ارسال کرد. متن توضیحات وزارت نفت و پاسخ‌های خبرگزاری مهر به این توضیحات را در ادامه می‌خوانید:

توضیحات وزارت نفت

طی یکسال گذشته وزارت نفت مکرراً به مطالب خلاف واقع در زمینه صادرت گاز ایران از جمله مسئله صادرات گاز به پاکستان پاسخ‌های رسمی به رسانه‌های مختلف ارائه کرده است اما در تداوم رویه «جعل حقیقت» که برخی رسانه‌ها در پیش گرفته اند، خبرگزاری مهر در گزارشی نادرست با تیتر «فرصت سوزی ۷ ساله در صادرات گاز به پاکستان» موضوعاتی خلاف واقع را منتشر کرده است که این جوابیه در پاسخ به آن ارسال می‌شود.

۱) انتظار می‌رود گزارش نویس محترم حداقل از بدیهیات و رویدادهای آن حوزه مطلع باشد، زمانی که یک دستگاه اجرایی رسمی کشور درباره یک مسئله پاسخی رسمی ارائه می‌دهد، توجه به مفاد آن پاسخ در تهیه گزارش‌های بعدی از الزامات و مقدمات فعالیت رسانه‌ای است، باعث تأسف است که ما امروز می‌بینیم برخی رسانه‌هایی که همراه با خبرگزاری محترم مهر عمدتاً در یک جناح همسو قرار دارند چشم خود را بر دهها بیانیه و پاسخ رسمی که طی یکی دو سال اخیر درباره صادرات گاز ایران از سوی وزارت نفت صادر شده بسته اند و مجدداً چندماهی است به طرح همان ابهامات یا تهمت‌هایی دست می‌زنند که پیشتر برایشان جوابیه رسمی صادر شده است، این رفتار را اگر نخواهیم بخشی از ضعف شدید دانش و بینش تخصصی – حرفه ای رسانه‌های یاد شده تلقی کنیم، ممکن است ناشی از به راه افتادن یک پروژه اتهام زنی با اهداف سیاسی و با مقر فرماندهی یکسان باشد که امیدواریم حداقل دامن رسانه‌هایی که از بودجه عمومی ارتزاق کرده یا به سازمان‌های نماد اخلاق اسلامی متصل و متصف هستند از این ظن بدیهی پاک باشد. با این وصف و اگر چه توضیحات درباره وضعیت قرارداد صادرات گاز ایران به پاکستان بیشتر از سوی وزارت نفت ارائه شده بود مجدداً در پاسخ به مطلب اخیر ارائه می‌شود.

۲) تمام تلاش خبرگزاری محترم مهر در تهیه و انتشار گزارش مورد بحث این است که ثابت کند «عملکرد وزارت نفت طی سالهای گذشته در بی توجهی به صادرات گاز، احتمال حذف ایران از بازار پاکستان را تقویت کرده است» اولاً عملکرد وزارت نفت در زمینه صادرات گاز نشان می‌دهد میزان صادرات گاز از ابتدای تشکیل دولت یازدهم در سال ۹۲ تا سال ۹۸، حدوداً دو برابر شده است و از ۲۵ میلیون متر مکعب (متوسط) در روز در سال ۹۲ به ۴۸ میلیون متر مکعب در روز (متوسط) در سال ۹۸ رسیده است، با این کارنامه، فقط می‌توان گفت که شما چشمانتان را به روی عملکرد وزارت نفت بسته اید یا تصویری القا شده را به تماشا نشسته اید، ثانیاً: موضوع صادرات گاز به کشور پاکستان، مسئله‌ای سلیقه‌ای میان دو کشور نیست، این امر به یک قرارداد تعهدآور دوجانبه متکی است و بر همین اساس خط لوله سراسری هفتم با ظرفیت انتقال ۱۱۰ میلیون متر مکعب در روز احداث و در سرویس قرار دارد، خط یاد شده بخش اصلی خط لوله‌ای است که گاز طبیعی را علاوه بر توزیع در شبکه مصرف شرق کشور به کشور پاکستان صادر خواهد کرد اما در سوی دیگر تاکنون پاکستانی‌ها با وجود توافق‌ها حتی اقدام به ساخت یک متر خط لوله در کشور خود نکرده اند و آن گونه که از سخنان مقامات پاکستانی بر می‌آید آنها وجود تحریم‌های ایالات متحده آمریکا را مهمترین مشکل پیش روی تکمیل پروژه در کشورشان عنوان می‌کنند، با این حال کشور پاکستان به استناد قرارداد رسمی دوجانبه «متعهد» به دریافت گاز از ایران در نقطه صفر مرزی است و چنانچه در نهایت مشخص شود این کشور «اراده ای» برای تعهد به این قرارداد ندارد حق شکایت و مطالبه غرامت برای ایران محفوظ است. همه آسمان و ریسمانی که در این گزارش توسط خبرگزاری مهر و کارشناس مربوطه بافته شده با همین ادله قابل بطلان است، این که وزارت نفت را در حالی که یک قرارداد رسمی و تعهدآور با پاکستان دارد متهم به «بی توجهی» می‌کنند علاوه بر اینکه ناشی از فقر سواد و دانش حقوق قراردادی است نشان می‌دهد اساساً درک درستی از مقوله صادرات انرژی هم در تهیه کنندگان و مشارکت کنندگان گزارش مورد بحث وجود ندارد.

۳) قبلاً هم بارها تذکر داده بودیم که «ساده انگاری» و نگاه صفر و یک به مسئله مهمی همچون صادرات انرژی می‌تواند زمینه ساز دور باطل خطای محاسبه شود و متأسفم که این گوی برفی خطا در نگاه به مسئله صادرات گاز در خبرگزاری مهر دائماً در حال فروغلتیدن و بزرگ‌تر شدن است.

مثلاً در این گزارش نوشته است: ایران به عنوان دومین دارنده ذخایر گاز در جهان شناخته می‌شود اما در حال حاضر سهمی کمتر از ۲ درصد از بازار گاز جهانی را دارا است. این در حالی است که کشورهای دیگر همچون روسیه، قطر و ترکمنستان به ترتیب ۲۰، ۱۲ و ۴ درصد از صادرات گاز کل جهان را در انحصار خود دارند». همین نکته به سادگی موید این است که نویسنده و مشاوران احتمالی تهیه این گزارش چقدر ساده انگار هستند، با مختصات، مقدمات و جغرافیای صادرات انرژی کمترین آشنایی ندارند و حتی زحمت تحقیق در حد مثلاً خواندن دو سه مقاله تخصصی در این زمینه را به خود نداده اند، آنقدر به مسئله ساده نگاه می‌کنند که از خود نپرسیدند سهم گاز در سبد مصرف داخلی کشورهایی همچون روسیه، قطر و ترکمنستان چقدر است؟ این کشورها در مجموع چقدر گاز تولید می‌کنند و چه میزان از آن را داخل مصرف می‌کنند و در نهایت چه ظرفیتی برای صادرات آنها باقی می‌ماند؟ آیا تراز گازی ایران شباهتی به الگوی اقتصاد گاز در کشور ترکمنستان یا قطر یا روسیه دارد؟، نمی‌دانند که قرار نیست هر کشوری هر میزان ذخیره گاز یا نفت داشته باشد الزاماً به همان نسبت صادر کننده یا تأمین کننده انرژی باشد.

یکی از گرفتاری‌های وزارت نفت در این دوره این است که با نویسندگان و کارشناسان مدعی طرف است که الفبای تحلیل درباره موضوعات مهم انرژی را نمی‌دانند، این مخاطره‌ای جدی برای اعتبار و آبروی جامعه رسانه‌ای کشور است که برخی رسانه‌ها، گزارش‌های متعدد درباره مسئله مهم صادرات انرژی تهیه می‌کنند اما درباره بدیهی‌ترین مسائل پیرامون آن موضوع اطلاع ندارند، مزید استحضار مخاطبان برای چندمین بار متذکر می‌شویم «کشور ایران با وجود الگوی خاص در تراز تولید و مصرف گاز در جهان، بخش اصلی گاز تولیدی خود را به مصرف خانگی، نیروگاهی، صنعتی و تجاری اختصاص می‌دهد وبرابر آمارهای موجود در سال ۹۸ که آخرین آمار قطعی در اختیار است ۷.۱۲ درصد از کل گاز سبک تحویل شده (یعنی ۷ درصد از همه گازی که در کشور امکان عرضه داشته است) در خطوط لوله سراسری را به صادرات اختصاص داده است، کشورمان با صادرات روزانه در حدود ۴۸ میلیون متر مکعب گاز، بزرگترین صادر کننده گاز از طریق خطوط لوله در منطقه خاورمیانه است اما این حقایق در گزارش اخیر خبرگزاری مهر و گزارش‌های مشابه نادیده انگاشته می‌شود و صرفاً بر دروغ «بی توجهی وزارت نفت به صادرات گاز» اصرار می‌شود. ناگفته پیداست که خواب رفتگان را می‌توان هشیار کرد اما خواب زدگان مصلحتی را بیدار کردن محال است.

۴) در بخش‌های دیگری از این گزارش، که در گفتگو با فردی به نام علی نصر تهیه شده است دروغ‌ها و تهمت‌های علنی به چشم می‌خورد، به ویژه دروغ‌های مصاحبه شونده که مثلاً گفته است «مسئولین کشور پاکستان در خواست ملاقات با وزیر نفت ایران را دادند که این درخواست از سوی زنگنه پذیرفته نشد» و جالب است که خبرنگار به عنوان مسئول تهیه گزارش حتی زحمت صحت سنجی این ادعاها را به خود نمی‌دهد، یا تهمت عجیبی که ممکن است عامدانه و جهت درج در پرونده حقوقی آینده این قرارداد مطرح شده باشد به این مضمون که «پس از تکذیب اولیه از سوی مسئولین صنعت نفت ایران مشخص شد برخی از پیشنهادهای پاکستان از جمله تعویق زمان ساخت و نحوه صادرات گاز به این کشور مورد توافق دو طرف قرار گرفته است» و یا در جایی دیگر گفته است: «پاکستانی ها که می‌دیدند مسئولین سیاسی ایران به دنبال مذاکره با کشورهای تحریم کننده و به خصوص آمریکا هستند و همچنین مسئولین جدید صنعت نفت ایران توافقات قبلی را نادیده گرفته اند، احداث خط لوله آی پی را به تعویق انداخته و از موضع بالا برخورد کردند» به ویژه این جملات اخیر که همگی دروغ و ساخته و پرداخته ذهن گوینده است می‌توان شائبه نوعی همداستانی با طرف پاکستانی قرارداد را برای «استناد به متن این مصاحبه در دعاوی احتمالی آینده» ایجاد می‌کند و وزارت نفت از نهادهای نظارتی خواهد خواست تا این موضوع را به صورت جدی تفحص و پیگیری کنند.

۵) کارشناس مدعی، مدعی شده است که «ایران می‌تواند با تأمین کل نیاز گازی همسایگان، به ویژه پاکستان و هند و عراق و ترکیه درآمدی سالانه بیش از ۲۰ میلیارد دلار بیش از کل درآمد صنعت پتروشیمی کشور برای کشور به دست بیاورند» البته همه ما ایرانیان دوست داریم حتی بتوانیم گاز مورد نیاز ۵ قاره جهان را هم تأمین کنیم تا درآمد چشمگیری برای کشور بدست آوریم اما خوب است کارشناس مدعی محترم، هم به ارقام و آمار ظرفیت‌های تولید گاز، مصرف گاز، و ظرفیت جذب گاز در کشورهای همسایه بیندازد و بعد به ترسیم ادامه ایده خود مشغول شوند. این هم در تداوم همان گرفتاری صدرالاشاره وزارت نفت است که با مدعیان طرف شده ایم که بی اعتناد به حقایق و آمار، روی کاغذ، ایده‌های افسانه‌ای خلق می‌کنند و همانها را هم به خورد رسانه‌هایی می‌دهند که هنگام شنیدن این افسانه‌ها یک «چگونه» نمی‌پرسند.

۶) متأسفانه در بخشی از همین گزارش شابلون یک بیانیه حزبی سیاسی از لابلای سطور آن به چشم می‌آید، کارشناس محترم فرموده اند، متأسفانه رویکرد بیژن زنگنه وزیر نفت و تیم همراهش در طی سال‌های گذشته، بی توجهی به صادرات گاز، و چشم دوختن به برجامی است که بتواند تحریم‌ها را بردارد و مشکلات کشور را حل کند» البته گویا شعله خشم و عصبانیت یک اردوگاه سیاسی از معاهده برجام تا زمان باقی ماندن آخرین نفس این معاهده فروکش نخواهد کرد اما خطاب به ایشان باید بگوییم تهمت زدن به وزارت نفتی که خط مقدم جبهه جنگ تمام عیار اقتصادی علیه تحریم است و تا امروز هم از این آزمون رو سفید بیرون آمده است (و تداوم صادرات نفت و فرآورده در ارقام محرمانه موید این روسفیدی است) شاید در یک اردوگاه سیاسی مشخص برایتان تشویق به ارمغان بیاورد اما در خاطر تاریخ و در محضر شعور ملت ایران، تهمت‌هایتان خریدار و مشوقی نخواهد یافت.

۷) در بخشی از متن گزارش، با میان تیتر «قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا؛ پای کار صادرات گاز به پاکستان» و کمی بعد در جمله «با پیگیری‌ها و تلاش‌های دیپلماتیک در سال ۸۸ کار احداث بخش ایرانی خط لوله توسط قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا کلید خورد» تلاش شده است تا آن مجموعه را به پروژه صادرات گاز به پاکستان مربوط کند، با این حال از آنجا که در سالهای اخیر اشتباهات مکرری از سوی رسانه‌ها در زمینه مالکیت پروژه ستاره خلیج فارس با پیمانکاری قرارگاه صورت گرفته است لازم است جهت ممانعت از بروز دوباره چنین خطای فاحشی در پروژه‌های دیگر تصریح کنیم: قرارگاه خاتم الانبیا به عنوان یکی از صدها مجموعه ایرانی، در اجرای طرح‌ها و پروژه‌های صنعت نفت حضور دارد.

توضیحات خبرگزاری مهر

بیش از یک ماه از انتشار گزارش خبرگزاری مهر می‌گذرد و تیم کارشناسی و فنی وزارت نفت برای پاسخ به گزارش این رسانه بیش از یک ماه زمان صرف کردند تا چنین جوابیه‌ای آماده کنند؛ جوابیه‌ای آکنده از دروغ، کلی‌گویی، اشتباهات فاحش و البته به دور از ادب سازمانی؛ گمان می‌رفت دوره بیانیه نویسی و فرافکنی در پاسخ به انتقادات صریح و درست به پایان رسیده است اما وزارت نفت بار دیگر ثابت کرد چنین نیست.

ذکر چند نکته ضروری است:

۱ - گفته‌شده است در باب صادرات گاز به پاکستان، وزارت نفت ده‌ها جوابیه و توضیح منتشر کرده است و پرداختن به این موضوع در خبرگزاری مهر را نشانه‌ای از اتهام زنی می‌دانند. البته که وزارت نفت بارها درباره این موضوع توضیحاتی ارائه داده است اما توضیحاتی که ارتباطی با واقعیات ندارد. هرچه بوده کلی‌گویی‌هایی بوده است که برای طفره رفتن از پاسخ‌های دقیق و منطقی از سوی وزارت نفت ارائه‌شده است و طبیعی است بدنه کارشناسی به آن وقعی نگذاشته و با صدایی رساتر انتقادهای خود را چندباره مطرح کنند. اگر وزارت نفت، یک بیانیه فنی و کارشناسی منتشر می‌کرد محل بحث کارشناسی می‌شد اما چه می‌توان کرد که بهترین راه برای فرار از پاسخگویی، جنجال‌آفرینی و فرافکنی است که وزارت نفت در آن تبحر ویژه‌ای دارد. البته به هر حال روابط عمومی وزارت نفت وظیفه دفاع از اقدامات وزیر نفت را دارد نه بیان حقایق.

۲ – دربند دوم جوابیه گفته‌شده است در هفت سال اخیر، میزان صادرات گاز از ۲۵ میلیون مترمکعب به ۴۸ میلیون مترمکعب افزایش داشته است و این اعداد مستمسکی قرار گرفته تا عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم طلایی جلوه داده شود. گذشته از صحت و سقم این آمار، نکته مهم آن است که از مجموع سه قرارداد منعقدشده در باب صادرات گاز، قرارداد ترکیه در زمان دولت کارگزاران و قرارداد صادرات گاز به بغداد در دوران دولت دهم امضا شد. همه امور قراردادی صادرات گاز به بصره نیز در دولت دهم نهایی شد و در دولت یازدهم با تأخیر اجرایی شد لذا اصولاً وزارت نفت دولت یازدهم نقشی در بازار سازی برای گاز کشور نداشته است.

در بخش دیگری از این بند گفته‌شده است پاکستان چون هیچ اقدامی برای واردات گاز انجام نداده پس وزارت نفت هم در یک اقدام منطقی کاری نکرده است. هرچند که دریافت غرامت برای ایران محفوظ است!

این هم از عجایب این جوابیه است که نشان می‌دهد بیانه نویسان اندک اطلاعی در حوزه قراردادهای صادرات گاز به‌ویژه قرارداد پاکستان ندارند. وزارت نفت طوری از این استدلال پر مزاح استفاده کرده که گمان کرده صادرات گاز، یک بازی کودکانه است.

وقتی قراردادی امضا می‌شود طرفین باید به تعهدات خود عمل کنند و تنها در شرایطی می‌توان طلب غرامت کرد که یکی از طرفین به تعهدات خود به‌طور کامل عمل کرده باشند؛ آیا وزارت نفت به تعهد خود کامل عمل کرده است؟ آیا خط لوله گازی از ایرانشهر تا نقطه صفر مرزی را کامل کرده و آماده صادرات است؟ وقتی وزارت نفت به تعهد خود عمل‌نکرده است چگونه می‌تواند ادعای غرامت داشته باشد؟! بهتر بود بیانیه نویسان این وزارتخانه بجای یک ماه کنکاش برای تراشیدن این توجیه، با چند کارشناسی حقوقی قراردادهای گازی مشورت می‌کردند.

۳ – دربند سوم اشاره‌شده است که مقایسه ایران با کشورهای دیگر درباره سهم کشورمان در صادرات جهانی گاز، ساده‌انگاری است.وزارت نفت کارشناسان را به مطالعه چند مقاله تخصصی دعوت کرده است.

بهتر بود این توصیه به شخص وزیر نفت می‌شد چراکه ایشان در روز رأی اعتماد خود برنامه‌ای اعلام کردند که به ساده‌انگاری رسانه‌ای تنه زده است!

زنگنه در برنامه سال ۹۶ خود به مجلس تعهد داد میزان صادرات سالانه گاز کشور را در سال ۱۴۰۰ به ۷۰ میلیارد مترمکعب افزایش خواهد داد. به سبک استدلال روابط عمومی وزارت نفت اگر انتقاد از وضعیت صادرات گاز ایران ساده انگارانه است و نیاز به مطالعه چند مقاله تخصصی است، پس وزیر نفت بابت این برنامه رویایی که به مجلس ارائه داده است بیش از خبرنگار مهر متهم به خواب زدگی و رویاپردازی است!

اما بخش خنده‌دار این بند از پاسخ وزارت نفت اشاره به میزان صادرات گاز ایران دارد و ادعاشده است ایران با صادرات ۴۸ میلیون مترمکعبی گاز، بزرگ‌ترین صادرکننده گاز از طریق خط لوله در خاورمیانه است.

این ادعا را زمانی می‌توان پذیرفت که قطر را جزو خاورمیانه در نظر نگیریم. کاش روابط عمومی وزارت نفت پیش از ارسال این جوابیه یک جستجوی ساده درباره کشورهای خاورمیانه می‌کرد تا متوجه شود قطر هم جزئی از خاورمیانه است. در همین خاورمیانه‌ای که وزارت نفت، قطر را جزو آن نمی‌داند خط لوله دلفینی وجود دارد که قطر از طریق آن روزانه ۵۶ میلیون مترمکعب گاز به امارات صادر می‌کند؛ به عبارتی سالانه ۲۱ میلیارد مترمکعب و با تمام ظرفیت خود در حال انتقال گاز است!

وزارتخانه‌ای که منتقدان خود را بی‌سواد می‌داند یک ماه از زمان خود را برای جوابیه‌ای گذاشته است که چنین اشتباهاتی فاحشی در آن وجود دارد.

در سایر بندها نیز چنین نکات خلاف واقعی دیده می‌شود؛ به‌ویژه آنکه مهم‌ترین نقدش به اظهارات یک فرد کارشناس است که بیان کرده «ظرفیت بازارهای منطقه برای ایران حدود ۲۰ میلیارد دلار است»؛ وزارت نفت در اظهارات این کارشناس آورده است: «این هم در تداوم همان گرفتاری صدرالاشاره وزارت نفت است که با مدعیان طرف شده‌ایم که بی‌اعتنا به حقایق و آمار، روی کاغذ، ایده‌های افسانه‌ای خلق می‌کنند».

دراین‌باره باید گفت این رقم اشاره به بازارهایی دارد که در صورت مهیا بودن شرایط، می‌توان بخشی از آن را محقق کرد چرا سیدعلی نصر، کارشناس حوزه گاز به «ظرفیت» بازارهای منطقه اشاره کرده است نه آنچه قطعی است. اما اگر به دنبال مدعیانی هستیم که روی کاغذ ایده‌های افسانه‌ای خلق می‌کنند، بزرگِ این خلق ایده‌های افسانه‌ای وزیر نفتی است که اعلام کرد در سال ۱۴۰۰ صادرات سالانه گاز کشور را به ۷۰ میلیارد مترمکعب می‌رساند که رسانه‌ها، در همان روزهایی که زنگنه چنین گفت در یک گزارش دقیق نوشتند تحقق چنین هدفی غیرممکن است.


یک کارشناس می‌تواند نظر خود را ارائه دهد هرچند که می‌تواند با سوالاتی همراه باشد اما برای وزیری که بیش از ۳۰ سال در مسند اجرایی وزارت بوده و انتظار می‌رود برنامه‌ای نزدیک به واقعیت را ارائه دهد، عددسازی‌هایی اینچنینی زیبنده نیست.

از روابط عمومی وزارت نفت انتظار می‌رود با مطالب و انتقادات کارشناسی با سعه صدر برخورد کرده و از تنظیم چنین بیانیه‌های پرخطایی که وزیر نفت را در مظان اتهام بیشتر قرار می‌دهد، خودداری کند.