به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای رسانه، سومین شب شعر طنز ترامپیت با حضور شاعران طنزپرداز کشور در فرهنگسرای رسانه برگزار شد. این برنامه به دلیل جلوگیری از شیوع ویروس کرونا به صورت زنده از طریق صفحه اینستاگرامی فرهنگسرای رسانه برای مخاطبان پخش شد.
در ابتدای این برنامه، ناصر فیض با اشاره به برگزاری سومین شب شعر طنز ترامپیت گفت: به نظرم ماجرای ترامپ و کارهای نابههنجارش نباید هیچگاه کهنه شود. او هر روز اتفاقی را رقم میزند یا حرفی میزند که عجیب و طنزآمیز است. با هر نگاهی او دشمن ماست و همه میدانیم که آدم ناهنجاری است. حتی بسیاری از سیاستمداران دنیا هم با حرکات و اقدامات او مشکل دارند. او بدون هیچ دلیلی بسیاری از قراردادهای بینالمللی را ترک کرده است و رفتارهایی را از خود بروز میدهد که قابل قبول جامعه جهانی نیست. بنابراین طبیعی است که از او خوشمان نیاید و اگر طنزپرداز هم باشیم باید بهگونهای به حسابش برسیم. وقتی کسی را هجو میکنیم طبیعی است که طرف مقابل دوستمان نیست چرا که دوست خود را هجو نمیکنیم.
نخستین شاعری که برای خواندن شعر خود به صحنه دعوت شد، فریبا یوسفی بود. اولین مجموعه شعر او با نام «حالا تو» است که برگزیده جایزه پروین اعتصامی شد. دومین مجموعه شعر او «تنهای تنها» به زودی توسط سوره مهر منتشر خواهد شد. او در این نشست گفت: میخواهم شعری در موضوع حقوق بشر بخوانم. چیزی که ترامپ بارها نقضاش کرده است.
نه آن شمعی که خاموش میشه / نه آن یاد به هر بادی فراموش
مگه پنهون میشه خورشید با ابر / مگه این جاودانه میشه خاموش
یه دشت پیش چشم ما پر از گل / یه دشت بیکران که لالهزاره
شقایقهای این خاک معطر زیادند / عدهشون ۱۷ هزاره
بشر جنگیده اما نابرابر / جهانش کوهی از غم بوده و درد
کدوم جنگه به غیر از جنگ قدرت / که خنجر میزنه از پشت نامرد
ناصر فیض در ادامه یکی از شعرهای افشین علا را خواند و گفت: علا این شعر را پس از اظهارات ترامپ نسبت به خلیج فارس سرود که حقیقتاً ماندگار شده است.
هر علفی که میجوی، مزمزه کن، بیان مکن / یا که اگر غلط کنی، گندهتر از دهان مکن
میدهی از زبان سبز آن سر سرخ را به باد / قلقلک خیال را لقلقه زبان مکن
از وطنم بگو ولی جانب احتیاط گیر / با دم شیر، این چنین بازی آن چنان مکن
نام خلیج فارس را چون که ز یاد بردهای / بیش مگو و خویش را مضحکه جهان مکن
حامی خاص داعشی، اصل و اساس داعشی / پس سخن از ترور نگو خنده ما عیان مکن
شیخ خمیدهای اگر رقص کند به ساز تو / خشم خداست در کمین تکیه بر این کمان مکن
تیر به سنگ خوردهای، کاکل رنگ خوردهای / آب فرنگ خوردهای، میل به شوکران مکن
دنبه صهیونیست را بوی کباب یافتی / گاوچران سرخ موی! سیخ در استخوان مکن
وهم سراب دیدهای پنبه به خواب دیدهای / چون شتران بی خرد لف لفِ بی امان مکن
خاور عشق زان ما، صور و دمشق جان ما / کابل، هم زبان ما، هلهله چون زنان مکن
شام و عراق رام شد، خواب یمن تمام شد / سکه دین به نام شد، گیس مکش، فغان مکن
فارس، شکوه یافته، سوی فلک شتافته / قلب اتم شکافته، خشم من امتحان مکن!
ناصر فیض در توضیح شعر هجو گفت: گاهی اوقات وقتی شعر هجو میشنویم فکر میکنیم دور از شأن شاعری است و به سرعت از کنارش گذر میکنیم در حالی که اگر هجو درستی باشد و مخاطب شعر حقش باشد، خیلی هم خوب است. وقتی شما شعر هجو میسرایید، مهمترین نکته برای شنونده این است که مخاطب واقعاً حقش باشد. برای مثال اگر آدم درستکاری را هجو کنید اصلاً نمیگیرد.
دومین شاعری که برای خواندن شعرش به روی صحنه آمد، پرویز استاد بود. او شعر خود را چنین خواند:
اول دفتر خداوند را سپاس دادهای توفیق ما در اختلاس
ما شتر با بار یکجا میزنیم لقمه نان را با تنورش میخریم
آنقدر بیهوده فسفس میکنیم ما طلا را دیده و مس میکنیم
هیچکس از دست ما ایمن نبود قصه ما غصه میهن نبود
پنجه اندر مال ملت داشتیم ما فقط قصد خیانت داشتیم
ناخدایان را کیاست اندکی است بحث بیتالمال و جیب ما یکی است
یاد باد آن روزگاران یاد باد اختلاس جملهیاران یاد باد
ما ز یاران پولها برداشتیم جیبشان را جیب خود انگاشتیم
مصطفی مشایخی سومین شاعری بود که به روی صحنه آمد. او قبل از خواندن شعر خود گفت: این شعر خطاب به بچهها سروده شده است.
بچهها دیو قرن آمریکاست / همهجا زخم شاخهایش هست
هرکجا صلح اختلاف افکند هرکجا جنگ ردپایش هست
کو از این دیو خیرهسر بدتر لکهای ننگ در جغرافی چهرهاش افتضاح در تاریخ
ملتی کو از او دل آسوده شاخ او بکشد کاش از بیخ، بدترین ناقض حقوق بشر
از طرفهای مستقل بیزار، دوستدار غلام حلقه به گوش، همه را مثل گاو میخواهد
این کلکباز شیر تازه به دوش، در سخنهای ابلهانه قدر، کودتاگر اساس هر آشوب
بچهها ما که متحد باشیم بهترین راهکار دفع شر است
باز هم این بار به یاری حق، فتنهاش هیچ و پوچ و بیاثر است.
سیامک روشن، شاعر طنزپرداز کشورمان دیگر مهمان «شب شعر طنز ترامپیت» بود. او شعر طنز خود را چنین خواند:
مرغ و ماهی میشود ارزان ارزان غم مخور / کمتر از آن فیله و ماهیچه و ران غم مخور
رایگان تحویل منزل میشود نان غم مخور / مفت میگردد برنج ناب گیلان غم مخور
میرسد آن روز باور کن مسلمان غم مخور / یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
صبر کن ساماندهی فرماید این سامانه را / میدهد دولت چنان افزایشی یارانه را
تا نبینی لحظهای هم روی صاحب خانه را / میکند پیدا کلاغ قصهها هم لانه را
میدهد گاو حسن شیر فراوان غم مخور / یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
روزگار زندگی آخر به کامت میشود / توسن چرخ فلک همواره رامت میشود
برگ و کوبیده ناهار و جوجه شامت میشود / آن رئیس زورگو همچون غلامت میشود
پشت میز میدهی هر لحظه فرمان غم مخور / یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
در بخش بعدی برنامه، رضا فقیهی به اجرای استندآپ کمدی پرداخت و سپس نسیم عرب امیری، بانوی شاعر طنزپرداز شعر خود با مضمون ویروس کرونا را چنین خواند:
اگر یک دم روی از خانه بیرون کرونا میزند فریاد آخ جون
تمام هیکلش یک ذره هم نیست ولیکن عینهو یک قول جانی است
به کلی حرمت دین را شکسته طبیبان وطن را کرده خسته
ندارد هیچ درمانی توگویی فقط باید که دستت را بشویی
شدن از شر او عای و حیران تمام قلدران و زورگویان
میان مکرون و پوتین و مرکل شده دعوا میان الکل و ژل
ترامپ از دست این یک ذره ویروس برای دور بعدی گشته مأیوس
شده چون مهرهای هم کیش هم مات ندارد شانس توی انتخابات
شاعر پایانی این جلسه محمدحسین صادقی بود. او قبل از خواندن شعر خود گفت: این قصیده را به تازگی سرودهام و آن را برای اولین بار در این شب شعر میخوانم.
هان ای دونالد جان ترامپ ای شماره یک در لیست سیاه سفیدان گندهبک
دیدم به خواب خوش که به دستت پیاله بود البته بود داخل آن آب جوپرک
از الکلیسم کی متنفرشدی بگو کو آن همه علاقه به مارتینی خنک
آورده دوستم عرقیجاتی از عراق لوکیشنی بده که فرستم از آن دو پک
تریاک هم چنانچه بخواهی فراهم است ساقی ماست در نیویورک اصغر کوپک
خون دراکولاست شرابت اگر هنوز خون منست سرختر از او بیا بمک
زالو و ساس یکسره باید تو را مکند تنها مکیدنی تویی ای گوله نمک
برگزاری نمایشگاه کاریکاتورهایی با موضوع حقوق بشر آمریکایی و ترامپیت از دیگر بخشهای شب شعر طنز ترامپیت۳ بود.