در یک برداشت کلی از اسلام این دیدگاه قابل تحلیل است که هم دین ما اندیشه‌ای است و هم اندیشه ما دینی؛ لذا انقلاب ما که برپایه معارف عمیق اسلام شکل گرفت یک انقلاب گفتمانی، فکری است.

خبرگزاری مهر، گروه دین واندیشه- اشرف پورعلی: در یک برداشت کلی از اسلام این دیدگاه قابل تحلیل است که هم دین ما اندیشه‌ای است و هم اندیشه ما دینی است، لذا ما معتقدیم که انقلاب ما که برپایه معارف عمیق اسلام شکل گرفت یک انقلاب گفتمانی، فکری، فرهنگی و عقلانی است. این معنا در مقابل مفهوم متداول انقلاب ـ که دلالت بر تحول دگرش‌پذیرانه‌ مادی و احساسی و معطوف به کسب قدرت است ـ می‌باشد.

عقلانیت اسلامی و کلان‌نظریه تمدنی

هسته نامی[۱] انقلاب ما «اسلام» است؛ با این نگاه «استمرار» و «استحکام» و «تکامل» انقلاب ما منوط به «استمرار» و «استحکام» و «تکامل»ِ «اندیشه اسلام ناب» است. این در شرایطی است که خلأ اساسی ما اتفاقاً در همین موضوع است. چراکه عده‌ای دین را با ویژگی‌هایی چون «مناسکی»، «سیاسی»، «سنتی»، «حاشیه‌ای»، «عادت‌شده»، «سکولار» و «ایدئولوژیک» معرفی می‌کنند و به دنبال معرفی یک دین «مسخ شده»، «تحریف‌شده» و «استحاله شده» و «حد اقلی» هستند. این مشکله‌ای است مبتلا به، که باید خیلی زلال و خیلی شفاف مورد بررسی قرار گیرد.

اسلام در ذات خود یک دین اندیشه‌ای و برخاسته از «عقلانیت» است؛ «دین» اگر «اندیشه‌ای» و «عقلانی» شد سیاسی هم هست، مناسک هم دارد؛ در ذات خود نظامی از نظریه‌های اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و تربیتی و در یک کلام «کلان‌نظریه تمدنی» هم خواهد داشت. این همه، شاخ و برگ و میوه‌ای است که در همان «عقلانیت اسلامی»، ریشه مستحکم ساخته است. تنها با چنین دریافتی از اسلام است که می‌توان انتظار داشت منظومه‌ای‌ از تفکر «تمدن‌ساز»، «متعادل» و «کارآمد» محقق شود وگرنه جامعه‌ای نامتوازن و مجموعه‌ای کاریکاتوری در انتظار ما خواهد بود. نگاهی که امام راحل عظیم الشأن به اسلام داشت همان اندیشه دینی امام است که یک نظام فکری «مستحکم»، «جامع»، «فراگیر»، «کارآمد»، «پویا»، «زنده»، «قابل اثبات» و «تحول‌ساز» است و این همان «دین تمدن‌ساز حد اکثری» است و در همین نقطه است که منظومه تفکر آفرین امام راحل عظیم الشأن با منظومه فکری رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی گره‌ای ناگشودنی می‌خورد.

تجهیز فکری؛ رسالت جوان متعهد انقلابی

جوان متعهد انقلابی با چنین نگاهی باید مجهز شود و خود را آماده مباحثات علمی کند. بدون تردید، حضور میدانیِ جهادی در فضای فکریِ جامعه علمی کشور، نیاز ما بوده است و هست و خواهد بود و سطوح مختلف جامعه ما باید با این نگاه عمیق سیراب شود. حضور جامعه علمی ما هم در این زمینه خیلی کمرنگ و کم اثر بوده است و این مشکله، وظیفه ما را  برای جبران، دوچندان می‌کند... باید بدانیم که تا کنون نگرش دینی از این زاویه کمتر مورد تحلیل قرار گرفته است این نوع نگرش حتی در میان نخبگان ما خیلی کم‌رمق و بی‌رونق وجود داشته است؛ حتی در حوزه‌های علمیه عالم تشیع.

«ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون» (آل‌عمران ۱۰۴)

ظلم نابخشودنی به تاریخ بشریت

امام راحل عظیم الشأن و رهبر حکیم انقلاب اسلامی را باید به حق در جایگاه «متفکرانی اندیشمند و تحول‌ساز» دانست؛ در غیر این صورت یعنی درصورت تمرکز بر شئون سیاسی این رهبران فرهیخته و غفلت از «وجوه تفکرآفرین» ایشان، کوتاهی ما ظلمی نابخشودنی به تاریخ بشریت خواهد بود. این درحالی است که دشمنان ما به خوبی و بلکه خوب‌تر از ما از این ظرفیت تحول‌ساز آگاه‌اند و هراسناک. ما باید بدانیم که «این وجوه تفکرآفرین»، همان «نقطه هراس» استکباریان و مستکبرستایان است... «این»، «گرانیگاه» است برای «تحول تمدن‌ساز» و «نقطه عزیمت»ی است برای عبور از «پیچ بزرگ تاریخ»... ما بدون هیچ ریب و تردیدی باید بدانیم که «این»، همان راه رسیدن به حکومت موعود منتظر است، حکومتی که طومار «هیمنه پوشالی طاغوتیان ناسوتی» را در هم خواهد پیچید و آن‌ها را درگیر خوابی آشفته خواهد ساخت... «این»، همان «نقطه هراس دشمن» است... «این» همان دلیلِ "Islamophobia[۲]" است که مستکبران غربی برای فرار از حقیقت چاره‌ای جز آن نمی‌بینند ... وگرنه آن‌ها را که با اسلام تهی از عقلانیتِ «داعش و داعشیان» و تدین پوکِ «یزید و یزیدیان» سر صلح و سازواری است...

سخت‌تر از آهنیم و آهن‌شکنیم

دیرزمانی است که پیمان مودت[۳] مستکبرپرستان «وطنی» و دلدادگان «تمدن ناسوتیان» را با «مستکبران عالم»‌ نظاره‌گریم؛ اتحادی شوم که کمر برای ستیز با «ایران عزیز» و جدا کردن صف «امت» از «امام» محکم کرده‌اند و شمشیر کین برای معارضه با «نظام مقدس شهیدان»ِ برخاسته از ایران عزیز یعنی همین «جمهوری اسلامی عزیزمان» برکشیده‌اند و رقص شمشیر می‌کنند... جبهه فکری انقلاب اسلامی باید با قدرت تفکر و قلم چنان مجهز شود که «عقل و دل» تسخیر ‌کند... بماند که به تاریخ ثابت کرده‌ایم: در جهادِ سخت هم، «سخت‌تر از آهنیم و آهن‌شکنیم»[۴]...                                                                

[۱]  در برابر هسته سخت استفاده می‌شود و به معنای «هسته‌رشدیابنده» یا «هسته بالنده» است؛ دلالت بر ظرفیت بالندگی و راقی بودن تفکر اسلامی دارد

[۲] اسلام هراسی

[۳]  ر.ک: سوره مبارکه مجادله آیه ۲۲

[۴] الف) عن الامام الاصادق علیه السلام: ان المؤمن اشد من زبر الحدید ان زبر الحدید اذا دخل النار تغیر و ان المؤمن لو قتل ثم نشر ثم قتل لم یتغیر قلبه (بحار الانوار ص ۳۰۳ و ۳۳)

ب) عن ابی الحسن الکاظم علیه السلام: رجل من اهل قم یدعوا الناس الی الحق مجتمع معه قوم کزبر الحدید لا تزلهم الریاح العواصف و لا یملون من الحرب و لا یجنبون و علی الله یتوکلون و العاقبه للمتقین (بحار  الانوار جلد ۵۷ ص ۲۱۶؛ چاپ بیروت)