به گزارش خبرگزاری مهر، نشست خبری سومین دوره جایزه ارغوان با حضور اوژن حقیقی دبیر جایزه، مهسا محبعلی عضو هیئت انتخاب و احمد پوری عضو هیئت داوران اینرویداد بهطور زنده از فضای مجازی برگزار شد.
در اینمراسم از تندیس جدید جایزه ارغوان با طراحی ابراهیم حقیقی نیز رونمایی به عمل آمد.
در آغاز نشست، اوژن حقیقی درباره چرایی تعویض تندیس جایزه گفت: دلیل تعویض تندیس، این بود که خلاف میل باطنی من و گروه سیاستگذاری به دلیل اینکه تندیسی شبیه به همین در یکی از مسابقات مجسمهسازی اهدا شد ما تصمیم گرفتیم تندیس جدیدی را طراحی کنیم.
وی درباره حواشی برگزیدهشدن یکی از بازیگران در سینفر منتخب هیئت انتخاب ایندوره از جایزه مذکور گفت: ما خودمان بعد از برگزیدهشدن سینفر متوجه شدیم، یکی از داستانها متعلق به خانم ندا جبرائیلی است. لازم به ذکر است بعدا با مرور اسامی متوجه شدیم سحرناز افتاده و شادی کرمرودی هم از بازیگرانی بودند که در مسابقه شرکت کردهاند. اگر قرار بود ناداوریای صورت گیرد آن دو بازیگر دیگر هم باید برگزیده میشدند. ما فرمهای داوری را بدون اسم برای داوران میفرستیم.
حقیقی در ادامه گفت: به دلیل تمدید یکماهه مهلت جایزه بهدلیل شرایط کرونایی، بالغ بر ۷۰۰ داستان به دبیرخانه رسید که ۵۳۶ تای آنها، واجد شرایط بودند و از اینبین، ۳۵۴ داستان متعلق به خانمها و ۱۸۲ داستان متعلق به آقایان بود.
در ادامه، مهسا محبعلی عضو هیئت انتخاب اینجایزه نیز گفت: تعداد زیادی از داستانها چنان قوتی داشتند که کاملا پیدا بود نویسندگان آن حتما کارگاه رفتهاند یا روی تئوری داستان خیلی جدی کار کردهاند. در داستانها مطالبهگری کودک یا نوجوان حتی از طریق مازوخیسم یا آسیب به خود بسیار واضح بود. جالب است سال به سال که داستانها را میخوانم میبینم بچههای نسل جدید حق بیشتری را از جهان طلب میکنند: حق جهان تمیز، جهان بدون فقر و… بیشتر مطالبه میشود و آنها کاملا با جامعه درگیرند و رد آن در داستانها پیداست. برای من دهه پنجاهی جالب است که جوانها این همه میل به ارتباط با جهان پیرامون دارند و از آن حق طلب میکنند.
وی درباره تفاوت دغدغههای نسل تازه داستاننویسان با نسل خودشان در همین سن و سال برحسب مطالعه داستانهای جایزه ارغوان گفت: الان شرایط برای انتشار خیلی بهتر شده. زمان ما فقط مجلات کارنامه، دنیای سخن و آدینه بودند که داستان از جوانها منتشر نمیکردند. ما جایی برای عرضه نداشتیم. اولین مجموعه داستانم را یک نشر حقوقی منتشر کرد که همه در انبار ماند و پوسید. هیچ همدلی وجود نداشت و حس میکردم داستانم را در خلأ منتشر کردهام اما با شروع دهه ۸۰ جوایز ادبی خیلی خوبی راه افتادند و همچنان هم هستند و فضا را برای جوانان باز کردهاند. فضای رقابتی خیلی خوبی برای داستان کوتاه به وجود آمده است. کاری که جایزه ارغوان کرده هم بسیار خوب است که داستانهای برگزیده را به شکل کتاب منتشر میکند و این هویتی به جوان زیر سیسال میدهد که داستانش برگزیده چند داور متخصص است. این جوانان را به رقابت وا میدارد و داستاننویسی تبدیل به دغدغه جدی آنها میشود.پس جوانان این نسل خیلی خوشبختند چون مسیرها برایشان هموارتر است.
احمد پوری عضو هیئت داوران جایزه ارغوان هم درباره داوری این دوره از جایزه مذکور گفت: کار هیئت انتخاب جایزه بسیار سخت بوده که داستانهای زیادی خواندند و درنهایت ۳۰ تا را به ما برای داوری دادند. اولین چیزی که بعد از مطالعه این ۳۰ داستان به نظرم رسید این بود که سطح داستانها خیلی بالاتر رفته و قدم بزرگی جوانها برداشتهاند. داستانها به لحاظ فرم و بینش و روایت بسیار قویتر شدهاند و داستانها از شکل انشاگونه بیرون آمدهاند. حتی من داستانی خواندم که حیرتزده شدم و حتی وقتی یکبار خواندم بلافاصله دوباره خواندم و شگفتزده شدم. گرچه با وجود رشد محتوایی داستانها، آسیب عمومی در فارسینویسی وجود داشت. تم مشترک داستانها یأس و نابودی بود و اغلب داستانها تراژیک بودند.
ابراهیم حقیقی طراح تندیس اینجایزه نیز درباره ایده طراحی آن گفت: همیشه سعی کردم در طراحی تندیسها از نشان آن جشنواره ایده بگیرم و آن را بسط دهم مثل طراحی سیمرغ جشنواره فیلم فجر مگر این که آن نشان ظرفیت تصویری نداشته باشد و یک نامنوشته باشد. گرچه با نوشته هم میشود گاهی تندیس ساخت. مثلا در طراحی تندیس آکادمی سمندریان از نوشته که طراحی مرتضی ممیز بود ایده گرفتم. در طراحی تندیس جایزه ارغوان هم از نشان جایزه ایده گرفتم که درخت ارغوانیست که ظاهرا پریشان است اما همچنان گلهای زیبا دارد که نشانهای بود بر ایده مسابقه که فرصتدادن به جوانان قصهنویس و کشف آنهاست. این بار تلاش کردم تندیس را از ایده نشان جایزه بسازم.