به گزارش خبرنگار مهر، اول ذی الحجه، سالگرد ازدواج حضرت علی (ع) با حضرت زهرا (س) به عنوان روز ازدواج نامگذاری شده است. به این مناسبت گفتوگویی انجام دادهایم با حجتالاسلام والمسلمین مجتبی عباسلو، استاد حوزه علمیه تهران در خصوص الگوپذیری از ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) که در ادامه میخوانید؛
حجت الاسلام عباسلو به خبرنگار مهر گفت: در خصوص حضرت زهرا (س) و امیرالمومنین (ع) نکته خوبی که به نظر باید لحاظ شود موضوع سبک زندگی این حضرات است. بعضاً ما نسبت به شخصیتهای مقدس و یا حتی علما و شهدا میگوئیم آنها کجا و ما کجا. در حالی که قرآن کریم میفرمایند: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» در پیامبر اکرم (ص) اسوه برای شما قرار دادیم. اسوه یعنی کسی که باید عمل خود را با آن تنظیم کرد. ما باید مراقب باشیم اعتقاد ما به عظمت این حضرات آنها را از وجه زمینی جدا نکند به گونهای که بگوییم ما نمیتوانیم از آنها الگو بگیریم.
باید مراقب باشیم اعتقاد ما به عظمت حضرات معصومین، آنها را از وجه زمینی جدا نکند به گونهای که بگوییم ما نمیتوانیم از آنها الگو بگیریم
یکی از مسائل مهم برای الگوگیری، موضوع سبک زندگی است. ما بعضاً در طول زندگی تفکرات را از قالبهای غربی میگیریم. امروز اثبات شده است که قالبها از محتوی تهی نیستند. نمونه این مطلب در بیان امیرالمومنین (ع) است که میفرمایند: «إِنْ لَمْ تَکُنْ حَلِیماً فَتَحَلَّمْ; فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْم إِلاَّ أَوْشَکَ أَنْ یَکُونَ مِنْهُمْ» یعنی اگر بردبار نیستی خودت را به بردباری بزن که کم هستند انسانهایی که خودشان را شبیه جماعتی کنند و بعد از آنها نشود. مدل صحبت کردن، غذا خوردن، عروسی و عزاداری و… همگی هویت انسان را میسازد. پس سبک زندگی بسیار مهم است. در سبک زندگی اگر کسانی غیر ائمه را الگو قرار دهیم آثار و عقاید همراه آن الگو را هم به ناچار میپذیریم.
اما از این مقدمه که بگذریم باید گفت که نسبت همسرانه، یعنی نسبتی که دو همسر با هم دارند در رفتار حضرت امیرالمومنین (ع) و حضرت زهرا (س) بسیار آموزنده است. وقتی پیامبر اکرم (ص) از حضرت علی (ع) پرسیدند که فاطمه را چگونه یافتی، فرمودند "نعم العون علی طاعة اللَّه"؛ یعنی او را یافتم در حالی که بهترین یاور برای طاعت الهی بود. به خاطر همین نقش همسری، نقش مکمل و کمک کننده برای طاعت الهی است. این بسیار فاصله دارد با نگاههای دیگر که مثلاً میگویند برای رسیدن به خدا ترک دنیا کن و ازدواج نکن، یا آن نگاههایی که ازدواج را صرفاً خوشگذرانی و یا مادی میبینند. ما زوجی نداریم در تاریخ بشریت که هر دو در این رتبه از عصمت و عظمت قرار داشته باشند، این رابطه را وقتی حضرت علی (ع) میخواهند توضیح دهند موضوع طاعت الهی را مطرح میسازند.
وقتی پیامبر اکرم (ص) از حضرت علی (ع) پرسیدند که فاطمه را چگونه یافتی، فرمودند «نعم العون علی طاعة اللَّه» یعنی او را یافتم در حالی که بهترین یاور برای طاعت الهی بود، نقش همسری، نقش مکمل و کمک کننده برای طاعت الهی است وی با بیان اینکه قرآن در سوره مبارکه روم مسئله ازدواج و خانواده را با قیدهایی مانند «سکینه قلبی» توصیف میکند، گفت: قرآن کریم در آیه ۲۱ سوره روم میفرماید: "وَمِنْ آیَاتِهِ أَن خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْکُنُواْ إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ" آیت بودن حیثیتش آن است که میشود جلوه خدا را در آن دید به خاطر همین آیات الهی مقدس هستند. خدای متعال این قداست را در رابطه همسری میآورد و میگوید این رابطه همسری از آیات خداست، جلوه خداست. نکته مهم این است که زوج اعم از زن و مرد است. ازدواج در این آیه کریمه که جمع زوج است مطلق زن و مرد است، در واقع منظور آیه این نیست که زن موجب آرامش مرد میشود، بلکه آن است که زن و مرد، هر دو با هم در محیط خانواده آرامش مییابند.
این البته مباحث تفسیری و ادبی دارد که از حوصله بحث خارج است. این سکون و آرامش مقدمهای برای طاعت الهی است. قرآن در جای دیگر به این موضوع اشاره دارد. برای مثال در آیه ۴ سوره فتح میفرمایند: «هُوَ الَّذی أَنزَلَ السَّکینَةَ فی قُلوبِ المُؤمِنینَ لِیَزدادوا إیمانًا مَعَ إیمانِهِم» این سکونت قلب موجب رشد ایمان است. یکی از ابزارهای القای این سکونت، ازدواج ایمانی است. نکته جالبتر عبارت جعل مودت و رحمت میان زوجین است. در واقع خداست که محبت بین زوجین را قرار داده. فاعل ایجاد کننده این مودت خدای متعال است. هر قدر که زن و شوهر در رابطه خود با خدا دقیقتر عمل کنند و معنویتشان با خدا را بیشتر کنند تقویت رابطه همسری را به دنبال میآورد. مصداق اتم این آیه حضرت صدیقه طاهره (س) و امیرالمومنین (ع) است که الگوی اتم زندگی اسلامی است.
وی در پاسخ به پرسشی درباره اینکه چرا برخی از خانوادهها به آن سکینه و آرامش نمیرسند و کارشان به جدایی میانجامد، گفت: آیه قرآن دارد ظرفیت خانواده برای ایجاد آرامش را نشان میدهد، اما مگر ما ظرفیتهای دیگرمان را خراب نمیکنیم. برای مثال یک جوان باهوش، ظرفیت تبدیل شدن به یک دانشمند برجسته را دارد، اما با سهل انگاری و عدم تلاش میتواند به مرور این استعداد را نابود کند. آیه مذکور هم در صدد بیان این نکته است که در خانواده ظرفیت و استعداد به آرامش رساندن انسان وجود دارد. حالا اگر کسی اهل رعایت، صبر و سازش نبود این ظرفیت را خراب میکند. توجه کنید که ما در عالم ماده به سر میبریم. در این عالم حتی قرآن کریم که نور و هدایت مطلق برای برخی جز فزونی خسران چیز دیگری ندارد. چراکه قرآن هم ظرفیت هدایت همگان را دارد، اما برخی این ظرفیت را قدر ندانسته و آن را از بین میبرند در نتیجه جز خسارت چیزی از قرآن نصیبشان نمیشود.