خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه مؤذن: از خیانت، عشقهای مثلثی و روابط غیرمتعارف در داستان تا تغییر و حذف ناگهانی بازیگران و حتی پایانهای یک باره و از همه مهمتر ماجرای پولهای مشکوک و کثیف از جمله مسائلی هستند که طی چند سال گذشته «سریالهای شبکه نمایش خانگی» را تبدیل به سیبل منتقدان کردهاند.
همین سرفصلها حتی باعث شد بارها بسیاری منتقدان مهر تأیید بر نبود نظارت بر شبکه خانگی بزنند و خواستار انسجام و سر و سامان یافتن این حوزه شوند. شاید زنجیره این حواشی در چند سال اخیر آنچنان بر گردن سریالهای خانگی فشار آورده باشد که حتی این روزها بسیاری از تفویض مسئولیت تولید و فرآیند نظارت بر این سریالها از سوی ارشاد به دست صداوسیما استقبال میکنند.
این فرآیند اگرچه تهیهکننده و سرمایه گذار را با سودهای عجیب روانه پروژههای بعدی و پی در پی کرده است با این حال متضرر اصلی ماجرا، مخاطبی بوده که با هزینههای مادی و معنوی سراغ محصولی برای سبد فرهنگی خود و خانوادهاش رفته و هر چه بیشتر خریداری کرده کمتر آورده معنوی، اجتماعی و فرهنگی و حتی تفریحی برایش به بار آورده است.
از دلایل احتمالی صداوسیما برای نظارت بر محصولات شبکه نمایش خانگی که بگذریم این روزها آنچه مسلم و قطعی است این است که سازمان سینمایی طبق آنچه بهمن حبشی بیش از یک ماه پیش اعلام کرد تا اطلاع ثانوی قرار نیست مجوز جدیدی برای سریال سازی صادر کند. خواه دلیلش بنا به آنچه گفته شد «سریال سوزی» باشد خواه در پشت پرده ماجراهای دیگری در جریان باشد.
تا امروز علی ژکان تنها کارگردانی است که به صراحت از یک بلاتکلیفی پرده برداشته و بیان کرده که برای پیگیری سریالی که قرار بوده در شبکه نمایش خانگی بسازد به او گفتهاند که دیگر سازمان سینمایی مجوزی صادر نمیکند و از «ابتدای تیرماه» متولی صدور مجوز در این حوزه خود صداوسیما شدهاست.
با این وجود اما نه تنها ژکان که بسیاری از تهیه کنندگان و کارگردانان دیگر هم هنوز نمیدانند باید به کدام یک از زیرمجموعههای صداوسیما برای پیگیری تولیدات خود در شبکه خانگی مراجعه کنند. ضمن اینکه در همین ماههای اخیر «موچین» یکی از سریالهایی که با مجوزی غیر از ارشاد و سازمان سینمایی در پلتفرمهای ویدئویی عرضه شده از طرف یکی از زیرمجموعههای صداوسیما با عنوان «معاونت فضای مجازی صداوسیما» مجوز عرضه دریافت کرده و این اتفاق شائبههایی را درباره نقشآفرینی جدیتر این مجموعه در فرآیند نظارت بر سریالهای خانگی به همراه داشته است. با این حال هنوز درباره قبول مسئولیت صدور مجوز تولید و یا همان «پروانه ساخت» برای محصولات خانگی از طرف هیچیک از بخشهای صداوسیما به شکل رسمی و به طور شفاف اطلاع رسانی نشده است.
در این گزارش تلاش شده است تا با قبول پیش فرض اولیه یعنی «ورود صداوسیما به عرصه تولید و نظارت بر سریال سازی در شبکه نمایش خانگی» این مساله بررسی شود که کدام یک از بخشهای فعلی این سازمان میتوانند متولی نهایی و مسئول این اختیار شوند و آیا ظرفیتها و ساختارهای موجود پاسخگوی این قبول مسئولیت هست؟
«معاونت فضای مجازی سازمان صداوسیما»، «سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر (ساترا)» و «مرکز سیمافیلم» بنابر شنیدهها مهمترین بخشهای سازمان صداوسیما هستند که بهصورت بالقوه و به دلیل مأموریتهایی که تاکنون برعهده داشتهاند میتوانند جزو گزینههای قبول مسئولیت نظارت بر سریالهای خانگی باشند اما هر یک از این نهادها چه قابلیتها و چه نقاط ضعفی دارند و کدامیک بهتر میتواند پاسخگوی این مسئولیت سنگین باشد؟
معاونت فضای مجازی صداوسیما
مأموریتهای فعلیاش چیست؟
معاونت فضای مجازی سازمان صداوسیما حدود ۱۰ سال است که شکل گرفته است و بیشتر در راستای راهاندازی زیرساختها توسعه یافت. این معاونت در سالهای اخیر به شکلگیری شبکههای اینترنتی تلویزیون و ساماندهی تلویزیونهای تعاملی مشغول بوده است.
اوج فعالیت این معاونت با ایجاد و شکلگیری آیپیتیویها همراه بود که یکییکی متولد شدند و تا قبل از شروع به کار وی اودیها بیشترین محل رجوع مخاطبان برای استفاده از برنامههای غیر تلویزیونی محسوب میشدند. مهمترین کارکرد آیپیتیویها قابلیت «پخش زنده» بود که باعث شد پخش برخی از کنسرتها و برنامههای زنده یا حتی زنده نمایی و همچنین پخش فوتبالها را در این شبکهها شاهد باشیم.
«تی وی نت»، «لنز» و «آیو» از جمله شناختهشدهترین این آیپیتیویها هستند و برنامههایی چون «سی و پنج» با اجرای فریدون جیرانی از جمله شاخصترین برنامههای تولید و عرضه شده بر این بستر محسوب میشود.
معاونت فضای مجازی صداوسیما همچنین در حال توسعه شبکههای داخلی صداوسیما مثل «سپهر»، «شیما» و… است که از طریق ستاپ باکس و یا ماهواره قابل دریافت است.
در حال حاضر غلامرضا نوری سرپرستی معاونت فضای مجازی صداوسیما را بر عهده دارد که ۱۵ اردیبهشت با حکم رئیس صداوسیما به این سمت منصوب شد. همچنین وی سعید مقیسه را به عنوان قائم مقام معاون فضای مجازی صداوسیما منصوب کرده است.
مهمترین چالشهایش در نظارت بر «سریالهای خانگی» چیست؟
معاونت فضای مجازی همانطور که گفته شد در سالهای اخیر بیشتر درگیر رشد و توسعه آیپیتیویها بوده است و به نظر میرسد در راستای تحقق کامل این مأموریت هنوز راه درازی پیش رو دارد. آیپیتیویها هرچند شروع به کارشان قبل از ویاودیها بود اما با گسترش ویاودیها تقریباً میتوان گفت کمتر نامی از آنها آورده میشود و احیای مجدد این ظرفیت رسانهای مأموریتی جدی و سنگین است.
محمدعلی خطیبی مدیر «تیوی نت» یکی از آیپیتیویهای فعال، پیش از این در گفتگویی تفصیلی با خبرگزاری مهر از دلایل شکست صداوسیما در مدیریت آیپیتیویها گفته بود که مهمترین دلیل وی برای این شکست تجاری و معنوی «بلاتکلیفی صداوسیما» در این حوزه بود. خطیبی در بخشی از این گفتگو بیان کرده بود: «در دوره قبل خیلی شرایط سختی داشتیم و هر کاری میخواستیم انجام دهیم ابتدا از طرف صداوسیما میگفتند نه! مثلاً اگر میخواستیم کنسرت پوشش دهیم یا تئاتر نمایش دهیم، همان اول جوابشان منفی بود و حتی برای بسیاری از این کارها برای ما تخلفهایی را هم ثبت کردند. درحالی که این کارها از نظر ما باید انجام میشد و ما اصلاً برای همین اتفاقات سراغ آیپیتیوی آمدیم.»
چالش اصلی در زمینه فرآیند نظارت بر سریالهای خانگی اما نبود ساز و کار مشخص نه تنها در مصادیقی چون محصولات، سریالها و پخش زنده برنامهها، بلکه نبود متخصصان لازم در تشکیل شوراهای منظم و منسجم است. معاونت فضای مجازی صداوسیما از اولین بخشها در سازمان صداوسیما بود که با شروع زمزمههای واگذاری ویاودیها مدعی نظارت و تولید در این حوزه شد. خبرگزاری مهر آبان ماه ۹۸ گفتگویی با علیاکبر محمودی مهریزی مدیرکل تأمین و تولید تلویزیون تعاملی معاونت فضای مجازی صداوسیما، ترتیب داد که همان زمان از شروع به کار در عرصه تولید سریالهای تعاملی سخن گفت و در پاسخ به اینکه آیا قرار است برای تصویب طرح فیلمنامهها شورایی شکل بگیرد پاسخ داده بود «ما چند گروه داریم که به تولیدکننده کمک میکند. ما قرار نیست مشورت به تهیهکننده بدهیم ما فقط میگوئیم که یک فیلمنامه در هر حوزهای به چه الزاماتی نیازمند است. مثلاً قرار است سریالی درباره انرژی هستهای ساخته شود و ما متخصصانی داریم که ضرورتهای این حوزه را آموزش دهند. در نهایت اگر فیلمنامه با ضوابط پیش گفته مطابقت داشته باشد کفایت میکند. در این زمینه بیشتر رویههای تفاهمی مد نظر است.»
در حال حاضر و در تغییرات یکی دو ماهه اخیر وحید بادرستانی از اول تیرماه به سمت سرپرستی اداره کل «بازار محتوا» در این معاونت منصوب شده است که در حکم وی به «ممیزی محتوای اپراتورهای آیپیتیوی طرف قرارداد سازمان اعم از محتوای زنده و ضبطشده مطابق با رویه جاری شبکههای سازمان» اشاره شده است.
اکنون اگر به صفحه رسمی معاونت فضای مجازی سری بزنید از جمله بخشهای فعال، بخشی با نام «سامانه بازار محتوای رسانه» است که یک نکته جالب توجه در این سامانه بخش «آمار موجودی بازار محتوا» است که در آن در بخشی با عنوان «سریالهای ایرانی غیرسازمانی» پوستر و جزئیاتی از سریالهای ی مانند «عاشقانه»، «گلشیفته»، «دل»، «شهرزاد» و… از شاخصترین سریالهای شبکه نمایش خانگی در سالهای اخیر ارائه شده است.
یکی از مصادیق بلاتکلیفی این معاونت در حوزه تولید و ورود به سریالهای خانگی، نبود ساز و کار مشخص نسبت به مسئولیتهای جدید و حتی نبود شفاف سازی نسبت به مسئولیتهایی است که پیش از این بر عهده این معاونت بوده است. نکتهای که مشخصاً در زمینه صدور مجوز برای سریال «موچین» تا حدودی رسانهای هم شد اما توضیحی از سوی مسئولان این معاونت در زمینه میزان نظارت و نقش خود در فرآیند تولید این سریال ارائه نشد؛ پیگیری چندباره خبرنگار مهر برای گفتگو با مسئولان این معاونت درباره برنامهریزیهایشان برای ورود به عرصه نظارت بر سریالهای خانگی نیز همچنان بیپاسخ ماندهاست.
سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی «ساترا»
مأموریتهای فعلیاش چیست؟
«ساترا» نیز بخش دیگری از زیر مجموعههای صداوسیماست که سیدصادق امامیان رئیس آن و معاون عبدالعلی علی عسکری رئیس سازمان صداوسیما است. ساترا در حال حاضر روی پلتفرمهای ویدئویی خارج از صداوسیما که محتوای صوت و تصویر فراگیر ارائه میکنند نظارت دارد و خود را مسئول «تنظیمگری رسانههای صوت و تصویر فراگیر» در کشور میداند.
ساترا در همین راستا از بخشها و ادارات مختلفی تشکیل شده است که عبارتند از «اداره کل صدور مجوز و امور رسانهها»، «اداره کل فناوری و سامانههای نوین»، «معاونت کاربران و تنظیمگران اجتماعی»، «معاونت تنظیم بازار و توسعه کسب و کار»، «معاونت پایش و نظارت محتوا» و «معاونت تدوین مقررات و امور حقوقی».
با شکلگیری و گسترش فعالیتهای ساترا طی یک سال گذشته، مجوز رسانهها و سرویسهای ویدئویی آنلاین شامل یوجیسیها (سایتهای عرضه محتوای برخط مثل «آپارات») و یا ویاودیها (سامانههای عرضه محتوا مانند «فیلیمو» و «نماوا») و دیگر پلتفرمهای مشابه از سوی این سازمان صادر شده است که بنابر آمار ارائه شده حدود ۱۰۰ سرویس تاکنون مجوز خود را از این سازمان دریافت کردهاند.
بعد از دریافت مجوز، نظارتهای پسینی و تنظیمگری ساترا روی این سامانهها اعمال میشود که موارد مختلفی را از محتوای بارگذاری شده تا ردهبندی سنی محتوا و حتی موارد دیگر را در برمیگیرد.
مهمترین چالشهایش در نظارت بر «سریالهای خانگی» چیست؟
اینکه چرا «ساترا» نمیتواند برای پذیرش مسئولیت صدور مجوز سریالهای خانگی نقشآفرین اصلی باشد، به دلایل عمده این سازمان برای شکلگیری برمیگردد که بخش مهمی از آن پرداختن به مسائل زیرساختی و فنی و حقوقی در حوزه پلتفرم هاست.
وحید فرهمند معاون تدوین مقررات و امور حقوقی «ساترا» در گفتگویی که پیش از این و در آبان ماه ۹۸ با خبرگزاری مهر انجام داده بود درباره صدور مجوز برای محتوای ویاودیها و اینکه ممکن است فیلمنامهها مجبور شوند مجوز خود را از این سازمان بگیرند یا خیر، صراحتاً آن را رد کرده و گفته بود: «نه فقط وزارت ارشاد بلکه هر نهادی که سابقاً براساس قانون مجوز تولید محتوا صادر میکرده است، کماکان و با قوت قبل به کار خود ادامه میدهد. دیگر به فیلمساز ارتباطی ندارد که من چه چانهزنیای با این نهادها دارم، تولیدکننده فیلمش مجوز میگیرد و حق دارد از آن درآمد به دست بیاورد. من حتی اجازه نخواهم داد که اختلاف دیدگاههای محتوایی من با باقی دستگاهها به فیلمساز فشار وارد کند. من این اختلافها را در لایه «government to government» حل میکنم انگار که دو بخش از حاکمیت درباره مسألهای مشترکا فکر میکنند.»
فرهمند در این گفتگو روی دغدغههای دیگر ساترا تاکید کرده و از جمله آنها «نظارت روی مالکیت معنوی آثار منتشر شده روی پلتفرمها»، «تبلیغات»، «نظارت بر حد و حدود انحصارگری این سرویسها»، «حفاظت از اطلاعات کاربران» و مواردی از این دست را فهرست میکند.
اینها اما مسائلی است که بخش مهمی از آنها هنوز حل نشده است؛ هنوز میتوان محتواهای غیرمتعارف زیادی را در سرویسهای کاربرمحور پیدا کرد. یا هنوز شاهد فیلمها و سریالها و محصولاتی هستیم که به طور جدی برای مخاطب ردهبندی نشده است و کودک و نوجوان به راحتی به آنها دسترسی دارد. حقوق کاربر در استفاده از حجم و اینترنت و تبلیغات در این سامانهها و موارد بسیار دیگری هنوز هست که باید آسیب شناسی شود و از ساترا به عنوان متولی اصلی نظارت بر این حوزه انتظار میرود که پاسخگو و مسئول باشد اما این اتفاقات رخ نداده است.
البته بخشی از این اتفاقات گویا اساساً از طرف ساترا قرار نیست با جدیت پیگیری شود زیرا اعتقادی بر سخت گیری وجود ندارد و اصلاً این سازمان نیز همچون معاونت فضای مجازی در حال حاضر شورایی که به صورت تخصصی و کارشناسی در مورد فیلمنامه و تولید فیلم صاحب نظر باشد ندارد و اساساً هم کارویژه متفاوتی برای آن تعریف شده است که تولید سریال و ورود به صنعت تولیدات خانگی علیالظاهر خارج از این کارویژه است.
مرکز سیمافیلم
مأموریتهای فعلیاش چیست؟
در حال حاضر بیشترین ورودی سریالسازی در سازمان صداوسیما از طریق مرکز سیمافیلم تأمین میشود؛ چه سریالهایی که در شبکههای تلویزیون تصویب شده و بعداً مراحل پیگیری ساخت و تصویب بودجه آن در سیمافیلم طی میشود و چه سریالهایی که مستقیم در خود این مرکز ساخته شده و بعداً به شبکهها ارائه میشود.
شاید به صورت موردی وجود داشته باشند سریالهایی که از طریق مبادی دیگری ساخته شده باشند و بعد به تلویزیون و یا شبکهها برسند، سریالهایی مثل «گاندو» یا این اواخر «کتونی زرنگی» که خارج از سیمافیلم به تولید رسیدند. با این حال این مرکز مهمترین منبع تولید سریال در صداوسیما محسوب میشود که از درگاه گروههای مختلف فیلم و سریال در این مرکز و یا اداره کل فیلمنامهنویسی طرحها تصویب و به تولید میرسند.
در حال حاضر نام طرحهای بسیاری در ردههای مختلف و با کیفیت مختلف ارائه شده که قرار است در این مجموعه به تولید برسند از مجموعههایی که نامشان به چندین سال پیش میرسد تا سریالهای الف ویژه و حتی سریالهای امنیتی و ملی و میهنی که بارها نامشان مطرح شده است و گاه عمر مطرح شدن نامشان و به سرانجام نرسیدنشان به یک دهه میرسد.
بار سنگین سریالسازی و پر کردن آنتن حداقل برای سه شبکه اصلی یکی از مسئولیتهای سنگین معاونت سیما و کل مجموعههای صداوسیما در همه این سالها بوده است. سریالسازی نه تنها یک منبع هدر رفت سرمایه نبوده بلکه با آن همیشه بهعنوان یکی از منابع اصلی درآمدزایی از طریق آگهی بازرگانی هم نگاه شده است و تا آنجا پیش رفته که سریالی چون «پایتخت ۶» در نوروز ۹۹ از طریق اداره کل بازرگانی بودجه آن تأمین میشود و با تبلیغات و آگهیهای بازرگانی تا چندین برابر سود را هم برمیگرداند.
مهمترین چالشهایش در نظارت بر «سریالهای خانگی» چیست؟
حداقلیترین دلیل برای نامناسب بودن سیمافیلم در پذیرش این مسئولیت، حجم کاری این روزهای این مرکز و مهمتر از آن شکلگیری استاندارد دوگانه در فرآیند تولید و نظارت سریالها مناسب برای صداوسیما و سریالهای متقاضی عرضه در شبکه نمایش خانگی است.
امروز مرکز سیمافیلم با حجمی از تولیدات باقی مانده که به سرانجام نرسیده و یا سریالهایی که وارد پیش تولید هم نشده است مواجه است. سیمافیلم و معاونت سیما دو واحد تصمیم گیر درباره کنداکتور سریالهای تلویزیونی محسوب میشوند که به نظر میرسد هنوز در امور حداقلی تلویزیون برای پر کردن آنتن در مناسبتها و روزهای عادی سال با مشکلات جدی مواجه هستند. هستند شبکههایی که بارها در مهمترین روزهایی که مخاطب به دنبال محصول نمایشی بوده، سریال تکراری پخش کردهاند و در نمونه اخیر شبکه سه در باکس پخش سریال شبانه خود، از این هفته جشنواره سینمایی به راه انداخته تا فرصتی برای تأمین سریال تازه بهدست آورد.
اسماعیل عفیفه: بهتر است که شبکههای سیما و شبکه نمایش خانگی توسط دو مدیریت مختلف اداره شوند زیرا لازم است که بین شبکه نمایش خانگی و تلویزیون رقابت وجود داشته باشد. طبیعی است که با مدیریت واحد این رقابت شکل نمیگیرد دلیل مهمتر اما رقابتی بودن فضای سریالسازی در تلویزیون و نمایش خانگی است. فضای رقابتی مانع میشود که مدیران سیمافیلم بتوانند تفکیکی میان طرحها و فیلمنامههای رسیده داشته باشند. اصلاً مشخص نیست معیار تشخیص برای ساخت فیلمنامه در خارج از صداوسیما و یا داخل سازمان چیست؟ کدام فیلمنامهها نمیتوانند در تلویزیون ساخته شوند؟ کدام باید ساخته شوند؟ معمولاً این فیلمنامهها اگر به دلایل محتوایی و مضمونی در تلویزیون مجوز تولید نگیرند آیا با همین دلایل مضمونی وارد چرخه تولید خانگی نیز نمیشوند؟ اگر فیلمنامههای صریح و جسوری باشند که خود تلویزیون به ساخت آنها چشم دارد، اگر ساخته نشوند برای سیما نوعی عقب گرد و حرکت در کلیشهها خواهد بود و اگر ساخته شود، سرآغاز چالشهای جدی.
اسماعیل عفیفه که سالهاست در تلویزیون سریالسازی کرده و حالا قرار است «جیران» را به کارگردانی حسن فتحی در شبکه خانگی بسازد، در این باره به خبرنگار مهر میگوید: اگر قرار باشد معیارهای کارهای نمایشی تلویزیون در آثار نمایش خانگی لحاظ شود مخاطبین نمایش خانگی را هم از دست خواهیم داد و آنها را به سمت شبکههای ماهوارهای سوق میدهیم.
عفیفه درباره توانمندی تلویزیون در مدیریت سریالهای شبکهها و همچنین سریالهای نمایش خانگی معتقد است: بهتر است که شبکههای سیما و شبکه نمایش خانگی توسط دو مدیریت مختلف اداره شوند زیرا لازم است که بین شبکه نمایش خانگی و تلویزیون رقابت وجود داشته باشد. طبیعی است که با مدیریت واحد این رقابت شکل نمیگیرد. ایجاد رقابت بین تلویزیون و نمایش خانگی برای جذب مخاطب، میتواند به ارتقای کیفیت آثار تولیدی منتهی شود که در نهایت به نفع مردم خواهد بود. به نظرم تلویزیون در حال حاضر باید به فکر جذب مخاطبین انبوهی باشد که در رقابت با رسانههای جدید بخش زیادی از آن را در طی سالهای اخیر از دست داده است.
این تهیهکننده تاکید میکند: شبکه نمایش خانگی به آئیننامه متفاوتی نسبت به تلویزیون نیاز دارد. به هر حال در اینجا بخش خصوصی تأمین هزینههای آثار تولیدی را به عهده دارد و طبیعی است که نوع تعامل با آنان باید متفاوت با تهیه کنندگان تلویزیون باشد.
تولد یک شورای جدید؟
با این تفاسیر اگر قرار باشد مسئولیت صدور مجوز سریالهای خانگی به صداوسیما واگذار شود، این احتمال هم وجود دارد که شاهد تولد بازوی جدیدی در صداوسیما باشیم که با ساز و کاری ویژه و در راستای همین هدف جدید نه از رقابت با تولیدات تلویزیونی بترسد و نه از اساس خود را رقیب آثار خانگی بداند. نهادی که بتواند کارگروههایی ویژه و شورایی از متخصصان و کارشناسان امر را به کار بگیرد که شامل ترکیبی از مدیران ارشاد و مسئولان صداوسیما و کارشناسان صاحبنظر در حوزه سریالسازی باشد تا بتواند منافع مشترک را در این زمینه تأمین کند.
در حال حاضر و تا شکلگیری چنین شورا یا نهادی، مهمترین مساله بلاتکلیفی صنعت سریالسازی میان وزارت ارشاد و صداوسیما است. بلاتکلیف از آن حیث که هنوز بهصورت رسمی و شفاف هیچیک از نهادهای احتمالی در این زمینه قبول مسئولیت نکردهاند و همه هم در پاسخ به پیگیری اصحاب رسانه تنها یک جواب دارند؛ سکوت!
به نظر میرسد در شرایط فعلی جواب این سوال را نه مدیران صداوسیما میدانند که هنوز به هیچ برنامهریزی و مذاکره مشخصی رسیدهاند و نه مراجعانی که قرار است محصولاتشان را به تولید برسانند و نه حتی مدیران و مسئولان اصناف. امیر پروینحسینی تهیهکننده سینما و تلویزیون و رئیس هیأت مدیره آیفیک (انجمن صنفی شرکتها و مؤسسات شبکه نمایش خانگی) جمعه این هفته و با حضور در برنامه تلویزیونی «نقد سینما» بر این بلاتکلیفی صحه گذاشت و اعلام کرد: «در حال حاضر نه ارشاد مجوز میدهد و نه صداوسیما و صرفاً شنیدهایم که صداوسیما به دنبال طراحی ساز و کاری برای صدور مجوز ساخت است. پروژههایی که از قبل پروانه دریافت کردهاند مشکلی برای تولید ندارند اما متقاضیان تازه بلاتکلیف هستند.»
بخشی از این بلاتکلیفی حتی به مشخص نبودن مواضع صداوسیما در زمینه قبول این مسئولیت جدید برمیگردد. مشخص نبودن و سکوتی که باعث شده گمانه زنیهای مختلفی نسبت به آنچه قرار است در آینده شاهدش باشیم مطرح شود.
باید دید در وضعیت بلاتکلیف این روزها که نه مدیران ارشاد و صداوسیما و نه تهیهکنندگان و اصناف درگیر در فرآیند تولید سریالهای خانگی اطلاعی از آینده تحولات در این عرصه ندارند، چه پیش خواهند آمد و آیا سکوت درباره این مقوله مهم بالاخره شکسته خواهد شد؟ سرانجام این «مسئولیت سنگین» را چه کسی و چگونه خواهد پذیرفت؟