خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ: امروز جمعه دهم ذی الحجه روز عید قربان است. از رخداد مهم این روز در تاریخ فرهنگی – سیاسی شیعه به قربانی شدن عبدالله محض بن حسن مثنی بن امام مجتبی (ع) همراه با جمعی از برادران و پسرعموها خود در زندان منصور دوانیقی به سال ۱۴۵ است. منابع روایت کردهاند که زندان آنها به گونهای بود که روز و شب در آن مشخص نبود. سبط بن الجوزی در «تذکرة الخواص» کشته شدن آنها را در روز عید قربان دانسته است.
برادران عبدالله محض حسن و ابراهیم بودند. مادر این دو بزرگوار فاطمه بنت الحسین (ع) بود. بعضی از آنها در زندان مثل ابراهیم بن حسن زنده دفن شدند بعضی دیگر هنگامی که داخل خانه بودند، سقف را بر سرشان خراب کرده و به شهادت رسیدند.
منصور دوانیقی به خاطر عداوت خاصی که با اهل بیت داشت مدتی پیش از به شهادت رساندن آل حسن (ع) به سال ۱۴۴ دستور داده بود تا آل حسن را با غل و زنجیر بر گردن و پا بر مرکبهای چموش و بدون روانداز سوار کرده و به ربذه ببرند. آنان را مدتها با این حال مقابل آفتاب با بدن برهنه جلوی منصور نگه داشتند. هنگامی که آنها را با این حال از مدینه بیرون میبردند امام صادق (ع) به آنها نگریست و اشک بر محاسن شریفشان جاری شد.
قیامهای فرزندان عبدالله محض
عبدالله محض، از طرف پدر به امام مجتبی (ع) و از طرف مادر به حضرت سیدالشهدا (ع) میرسد. عبدالله محض از نوجوانی با حضرت سیدالساجدین امام سجاد (ع) محشور بود. در دوران زندگی او تفکر زیدیه که باید بر علیه حاکم جور قیام به شمشیر کرد، میان علویان رواج کامل داشت.
عبدالله محض سه پسر به نامهای محمد، ابراهیم و ادریس داشت. میان اینها محمد بن عبدالله مشهور به نفس زکیه کسی بود که شخص عبدالله محض با او به عنوان «مهدی» بیعت گرفت. عباسیون نیز با او بیعت کردند، اما پس از به قدرت رسیدن پیمان شکنی کرده و او را کنار زدند. نفس زکیه به سال ۱۴۵ قمری در مدینه علیه منصور عباسی قیام کرد، اما خود و یارانش جملگی کشته شدند.
زمانی که عبدالله محض برای نفس زکیه به عنوان مهدی و قائم آل محمد بیعت میگرفت، مخالف بزرگی را سر راهش داشت و او کسی نبود جز امام مؤسس حضرت جعفر صادق (ع). حضرت این لقب را شایسته نفس زکیه نمیدانست و همچنین آگاه بود که زمانه ظهور حضرت قائم آن دوران نیست.
به فاصله اندکی پس از شکست خوردن قیام نفس زکیه، برادرش ابراهیم بن عبدالله قیام کرد و اصولاً قرار بود این دو یک زمان خروج کنند، اما میان این دو به دلایلی ناهماهنگی پیش آمد و شاید همین ناهماهنگی یکی از دلایل شکست قیام بود در صورتی که بویژه ابراهیم شکستهای قابل توجهی را به سپاهیان منصور وارد کرده بودند.
قیام ابراهیم دومین قیام علوی بر ضد حکومت جور خلفای عباسی بود. این قیام نیز در دوران حیات امام صادق (ع) رخ داد و ابوحنیفه نعمان بن ثابت نیز از طرفداران قیام بود. زیدیان و معتزلیها نیز از همراهان این قیام بودند، اما آن نیز شکست خورد و ابراهیم در منطقه باخمرا در نزدیکی کوفه شکست خورد و کشته شد. به همین دلیل لقب او «قتیل باخمرا» گذاشتهاند. دیگر فرزند عبدالله، یعنی ادریس نیز به مغرب رفت و آنجا نخستین دولت شیعی را به نام ادریسیان بنیان گذاشت.
دیدگاههای متفاوت نسبت به عبدالله محض و فرزندانش
حجتالاسلام والمسلمین رسول جعفریان در کتاب «حیات فکری و سیاسی امامان شیعه» نوشته است که اختلاف میان آل حسن (ع) و آل حسین (ع) معرفی کردن نفس زکیه به عنوان قائم آل محمد توسط عبدالله محض بوده است. برخی معتقدند امام صادق با قیام به منظور امر به معروف و نهی از منکر موافق بودهاند، اما با قیام به نام قائم آل محمد مخالفت کردهاند. همین مساله نشان میدهد که در هنگام قیام مساله فرهنگ چه اهمیت بسیاری دارد.
سید بن طاووس اعتقاد دارد که نوادگان امام حسن (ع) به امامت امام صادق قائل بوده و به حکم ایشان گردن مینهادند، اما اینکه چرا به نام مهدی قیام انجام شد این بود که آن دوران همگی انقلابیون به نام مهدی شناخته میشدند و مقصود مهدی موعود (عج) نبوده است. با این اوصاف اما شیخ الاسلام کلینی و شیخ مفید روایاتی در ذم عبدالله محض و فرزندانش درج کرده و قیام آنها را ذیل پرچم حق و در مسیر شیعه ندانستهاند.
اما گویا ثبت قیامهای فرزندان عبدالله محض در تاریخ سرنوشتی مانند قیام و خروج مختار را پیدا کرده است. همانطور که برخی مورخان شیعی نیز برخی روایتها در برحق نبودن مختار آوردهاند، میان مورخان و محدثان شیعی درباره قیامهای فرزندان عبدالله محض هم تفاوت دیدگاه وجود دارد. به عبارتی اینکه آیا نفس زکیه خود را مهدی موعود معرفی میکرد یا اینکه این صرفاً اتهامی است که دیگران برای خدشهدار کردن شخصیت و قیام محمد بن عبدالله به او وارد کردهاند، دیدگاههای متفاوتی میان فقها، مورخان و محدثان وجود دارد. البته درباره این قیامها هنوز پژوهشهای درخوری انجام نشده و ضرورت دارد که با توجه به پیشرفتهای علوم انسانی در قرنهای اخیر به نگاه متفاوتی به این رخدادهای تاریخی نگریسته شود.
شیعه در طول تاریخ همیشه در صف اول مخالفت با مستبدان قرار داشته است. به همین دلیل سیر تاریخی حرکت شیعه از صدر اسلام تاکنون همیشه سرخ بوده است. بر این اساس شیعه با دو ویژگی شناخته میشود: علم و سلحشوری. پژوهش در قیامهای شیعیان در طول تاریخ، برای در اختیار نهادن منابع مطالعاتی برای جریان امروز مقاومت اسلامی امری ضروری است. ادبیات مقاومت با رجوع به تاریخ و پرداختن به این قیامها شکل میگیرد و داشتن چنین منابعی باعث ترویج هرچه بیشتر فرهنگ مقاومت خواهد شد.