ارتش صهیونیستها که از واکنش حزب‌الله به شهادت نیروی خود در سوریه، در هراس به سر می برد، روز ششم مرداد بیش از پیش خود را در برابر ساکنان فلسطین اشغالی، جهان عرب و جامعه جهانی رسوا کرد.

خبرگزاری مهر - گروه بین الملل: از زمانی که یکی از نیروهای حزب الله لبنان به نام «علی کامل محسن» در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به سوریه به شهادت رسید، هراس و وحشت صهیونیست‌ها از واکنش حزب الله لبنان که می‌دانستند، حتمی است، شروع شد و این وحشت زمانی به اوج خود رسید که روز دوشنبه ششم مرداد ماه جاری صهیونیست‌ها از حادثه امنیتی در جنوب لبنان خبر دادند به طوری که «آویخای ادرعی» سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی گفت: «گزارش‌هایی از حادثه امنیتی در منطقه جبل روس مخابره شده است و جزئیات در دست بررسی است.

به ساکنان مناطق مرزی با لبنان دستور داده شده است که در منازل خود بمانند. همه فعالیت‌ها در مناطق باز از جمله اقدامات کشاورزی و گردشگری ممنوع است. از استفاده از خودروها برای اهداف غیر ضروری باید اجتناب شود».

اوج دستپاچگی ارتش و رسانه‌های رژیم صهیونیستی نمایان شد

مقامات تل‌آویو وحشت زده، از خنثی سازی عملیات نفوذ از اراضی لبنان به داخل فلسطین اشغالی سخن گفتند و به دنبال آن دست به آتش بازی با سلاح‌های سنگین زد؛ اما درباره این روایت صهیونیست‌ها رای الیوم تعبیر جالبی به کار برد و آن‌را شبیه به پنیر هلندی یعنی سوراخ توصیف کرد.

دستپاچگی ارتش رژیم صهیونیستی به رسانه‌های این رژیم نیز منتقل شده به طوری که برخی از رسانه‌های عبری زبان از شلیک موشک به تجهیزات نظامی رژیم صهیونیستی خبر داده و برخی دیگر از آنها از خنثی شدن یک عملیات از سوی حزب الله سخن گفتند؛ اما زمانی که حزب الله بیانیه‌ای صادر کرد و ادعاهای تل‌آویو را رد کرد، آنها تغییر اولویت دادند.

زجری که حزب الله به صهیونیست‌ها داد

مقاومت لبنان پس از چند ساعت سکوتی که برای صهیونیست‌ها کشنده بود در بیانیه‌ای اعلام کرد: «به نظر می‌رسد که حالت رعب و وحشتی که ارتش اشغالگر صهیونیست و صهیونیست‌ها در مرز لبنان در آن به سرمی برند و وضعیت آماده‌باش شدید و نگرانی شدید از واکنش مقاومت به سبب جنایت دشمن در شهادت برادر مجاهد علی کامل محسن و نیز ناتوانی دشمن از قصد و نیت مقاومت؛ همه اینها سبب شد که دشمن به شکل بحران زده در عرصه میدانی و رسانه‌ای بر حسب قاعده «هر صدایی بشنوند بر زیان خویش پندارند» عمل کند. هر آنچه دشمن صهیونیست از خنثی سازی عملیات نفوذ از اراضی لبنان به داخل فلسطین اشغالی و نیز شهید و زخمی شدن رزمندگان مقاومت در حمله توپخانه‌ای که به اطراف مواضع اشغالگران در مزارع شبعا، ادعا شده است، نادرست و تلاشی برای کسب پیروزی‌های خیالی و دروغین است. مقاومت اسلامی تاکید می‌کند که درگیری یا تیراندازی از سمت آن در تحولات امروز تاکنون انجام نشده است و فقط از جانب یک طرف یعنی دشمن ترسو، نگران و بحران زده بوده است. واکنش ما به شهادت برادر مجاهد علی کامل محسن، که در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به حومه فرودگاه بین‌المللی دمشق به شهادت رسید؛ حتمی است و صهیونیست‌ها باید منتظر مجازات جنایاتشان بمانند».

از حادثه امنیتی روز ششم مرداد ۹۹ می‌توان به عنوان رسوایی برای ارتش صهیونیست‌ها که از نظر روحی فروپاشیده و سردرگم و عصبی است، نام برد از حادثه امنیتی روز ششم مرداد ۹۹ می‌توان به عنوان رسوایی برای ارتش صهیونیست‌ها که از نظر روحی فروپاشیده و سردرگم و عصبی است، نام برد. ارتشی که خود را شکست ناپذیر قلمداد می‌کرد بیش از قبل آشفتگی، ضعف، سستی و هراس خود را نمایان کرد و خیال کرد که در معرض حمله قرار گرفته است؛ اما در واقع با خود می‌جنگید.

این همان ارتشی است که قبل از سال ۲۰۰۰ برای اعراب ارتشی شکست ناپذیر محسوب می‌شد و در حال حاضر مشخص شد که از خانه عنکبوت هم سست‌تر است و از حملات مقاومت به شدت می‌ترسد. این ارتش ترجیح می‌دهد که واکنش حزب‌الله زودتر باشد و از نگاه آن اگر امروز باشد به مراتب بهتر از فرداست تا انتظار کشنده پایان یابد.

افسران و نظامیانی که همانند مصرف کننده قرص‌های روان‌گردان عمل کردند

درباره حادثه امنیتی که در شمال فلسطین اشغالی رخ داد، باید گفت که ارتش رژیم صهیونیستی که از چند روز قبل در خوف و هراس از واکنش مقاومت به سر می‌برد از نظر عصبی به هم ریخت و این حالت بر افسران و نظامیان صهیونیست هویدا شد و همانند آنانی که قرص‌های روان‌گردان مصرف می‌کنند، خیال کنند که در معرض حمله رزمندگان مقاومت لبنان قرار گرفته‌اند و کنترل خود را از دست بدهند به آتش بازی روی آورند.

این نشانه قدرت مقاومت و پیروزی بزرگی است که در جنگ روانی با ارتش صهیونیست‌ها کسب کرد. رسانه صهیونیستی یدیعوت آحارونت در این باره اذعان کرد: «نصرالله موفق شد ما را در تنگنا قرار دهد و از نظر روحی ما را فرسوده کند. با اطمینان زیاد می‌توانیم بگوییم که ما در جنگ روانی اصلاً خوب نیستیم».

صهیونیست‌ها که رجزخوانی می‌کردند و احساس می‌کردند هر کاری که بخواهند می‌توانند انجام بدهند متحمل شکست شدند؛ زیرا آن قدرتی که از آن دم می‌زنند، پوشالی بودنش نمایان شد. آنچه رخ داد در واقع به ساکنان فلسطین اشغالی، جهان عرب و جامعه بین‌المللی؛ ماهیت ارتش رژیم صهیونیستی را نشان داد آنچه رخ داد در واقع به ساکنان فلسطین اشغالی، جهان عرب و جامعه بین‌المللی؛ ماهیت ارتش رژیم صهیونیستی را نشان داد. همگان به ویژگی‌های ارتش رژیم صهیونیستی شامل، ناتوانی، به هم ریختگی، ترسو و بزدل بودن، آشفتگی، سست و ضعیف و مضطرب بودن، پی بردند.

برخی از تحلیلگران صهیونیست، بارها به پاشنه آشیل این رژیم یعنی نیروی زمینی آن اشاره کرده بودند و حادثه روز ششم مرداد ۹۹ هم بر این موضوع مُهر تاییدی زد. این رخداد بحران ناتوانی ارتش رژیم صهیونیستی را عمیق‌تر کرد و روحیه درهم شکسته و اینکه توان رویارویی با مردان مقاومت را ندارند، آشکار ساخت. نظامیان صهیونیست در مقابله با رزمندگان حزب الله احساس ضعف می‌کنند و این در حالی است که مقامات نظامی و سیاسی این رژیم هم از بحران و آشفتگی رنج می‌برند و همواره به دنبال ممانعت از جنگی هستند که نمی‌دانند، سرانجامش چه خواهد شد.

این تصویری از ضعف و سردرگمی که نظامیان صهیونیست در برابر عملیات احتمالی مقاومت لبنان نشان دادند؛ به طور حتم بر ساکنان اراضی اشغالی تبعات منفی به دنبال خواهد داشت. دیگر از این پس ساکنان فلسطین اشغالی به بیانیه‌های ارتش رژیم صهیونیستی و مواضع مقامات ارشد نظامی اعتمادی نخواهند داشت، همانطور که قبلاً هم نداشتند اما این بی اعتمادی بیشتر خواهد شد.

این رخداد ثابت کرد که ارتش صهیونیست‌ها توانایی حمایت از آنها و تحقق پیروزی در هر نبرد آتی با مقاومت را ندارد. از سوی دیگر به همان اندازه که صهیونیست‌ها به توان ارتششان بی اعتماد شدند در مقابل افکار عمومی لبنان و جهان عرب به توان مقاومت در بازدارندگی در برابر صهیونیست‌ها و شکستن شوکت پوشالی آنها بیشتر ایمان آوردند و به ویژه لبنانی‌ها خیالشان از اینکه مقاومت می‌تواند تهدیدات و طمع‌ورزی‌های صهیونیست‌ها را ناکام بگذارد، راحت تر از قبل شد و اینکه مقاومت و سلاح آن، چه اهمیت راهبردی برای این کشور دارد. این می‌تواند ضربه‌ای مهلک به اهداف جنگ اقتصادی آمریکا وارد کند.

در پایان می‌توان گفت که رخداد اخیراً ثابت کرد که اولاً، حزب الله لبنان، ارتش صهیونیست‌ها را ایستاده نگه داشته است. ثانیاً، تل‌آویو نمی‌تواند قواعد درگیری که حزب الله ایجاد کرده است را به هم بزند و ثالثاً، پاشنه آشیل ارتش رژیم صهیونیستی و ضعف و ناتوانی آن‌را بیش از قبل به همگان ثابت شد.