خبرگزاری مهر – گروه استانها: رهبر معظم انقلاب اسلامی در سفر سال ۱۳۸۸ به استان کردستان در جمع دانشگاهیان این استان، زبان کردی را یک سرمایه ملی عنوان کردند و به همین دلیل این رهنمود به عنوان یک نقشه راه برای مسئولان و متولیان امر قرار گرفت.
داستان حمایت از زبان و ادبیات کردی سالهاست که در استانهای مختلف کردنشین کشور همواره به عنوان یکی از دغدغههای مردم و فعالان این بخش مطرح میشود ولی متأسفانه چشمانداز روشن و مشخصی در این راستا تدوین و اجرایی نشده است.
بر اساس آمار رسمی اعلام شده از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، هم اکنون زبان کردی بعد از زبان فارسی دومین زبان با بیشترین میزان نشر در کشور به شمار میرود و همزمان با این مهم رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کردستان از چهار سال پیش تأسیس شده است.
خبرگزاری مهر کردستان در قالب یک میزگرد آنلاین با حضور سه کارشناس و استاد زبان و ادبیات کردی دانشگاههای استان چالشها و مشکلات این زبان و همچنین راهکارها برای تقویت آن را به بحث گذاشته است.
دکتر امید ورزنده رئیس مرکز کردستان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج، نویسنده و مترجم، دکتر بهروز چمن آرا رئیس پژوهشکده کردستان شناسی دانشگاه کردستان، نویسنده و مترجم به همراه دکتر عدنان برزنجی استاد دانشگاه و مدرس زبان و ادبیات کردی در گفتگو با خبرنگار مهر به بحث و بررسی در خصوص دغدغههای خود و همچنین مسائل و مشکلات پیش روی زبان و ادبیات کردی پرداختند.
نظر شما در خصوص اهمیت و ضرورت تقویت تمامی لهجهها و گویشهای زبان کردی چیست؟
امید ورزنده: پرداختن و توجه به گویشهای زبان کردی که بندە مایلم آنها را به گونههای زبان کردی بنامم امر بسیار ضروری است، چرا که تقویت این گونههای زبانی در نهایت به نفع ثبات زبان معیار کردی است. همان زبانی که غالب نویسندگان، پژوهشگران و رسانههای کردی از آن استفاده میکنند. زبان معیار کردی تنها با بهره گیری از امکانات و ظرفیتهای سایر گونههای زبانی است که شکل میگیرد، غنا مییابد و به ثبات میرسد.
بهروز چمن آرا: زبانهای دنیا به شکل طبیعی در حال تغییر و تحول هستند و هر زبانی در طی تاریخ حیات خودش روند تکمیل یا از بین رفتن را میپیماید و خیلی از زبانهای دنیا را میبینیم که حالات اولیە خود را از دست دادە و تغییرات جدی کردهاند. خیلیها هم کاملاً از بین رفتهاند.
به نظر بنده تقویت آگاهانە هر یک از گویشهای زبان کردی یا کنار گذاشتن و به حاشیه رانی بقیه گویشها ممکن است که بخشی از زبان کردی را دچار تغییر غیرطبیعی کند، این به معنی آن است که ما با حاشیه راندن یا با بی توجهی در واقع به عنوان یکی از تکنیکهای زبان کشی میتوانیم بخشی از زبان را از بین ببریم، مثل چیزی که در اروپا مثلاً در فرانسه اتفاق افتاده و زبان فرانسوی پاریسی تقویت شده و مابقی به حاشیه رانده شدند که یک زبان واحد شکل گرفت.
در واقع دو رویکرد در مورد زبان کردی همیشه مطرح بودە است. یکی استانداردسازی و دیگری معیار سازی. در رویکرد اول ما بیشتر با برگزیدن یکی از گویشها و تقویت آن روبرو هستیم چیزی که در گویش میانی کردی یا گویش سورانی بیشتر شکل گرفته و از منظر تاریخی میتوانیم به آن اشاره کنیم.
این دیدگاه باعث شده است تا امروز سورانی به عنوان یک گویش استاندارد کردی تقویت شده است و در جغرافیای مختلف کردنشین از آن استفاده میشود در حالی که لهجه و گویش آن مناطق سورانی نیست و تبدیل شدە است به زبان رسانه، زبان سیاست و زبان کتاب و زبان آموزش در بخشهایی از جغرافیای کردی.
در مورد بخش دوم که رویکرد متضاد استاندارد سازی است، رویکرد معیار سازی است که به نوعی میتوان گفت دمکراتیکتر است. رویکرد اول واقع نگرانە است که بیشتر بر آمده است نوعی ورود تاریخی ما به دنیای دولت ملت و ملتهای یکپارچه و دولتهای یکپارچه با دین و زبان و پرچم و مرز واحد بودند و این رویکرد استاندارد سازی همان را دنبال میکند.
اما رویکرد معیار سازی مربوط به عبور تاریخی انسان از دورە دولت ملت است و یک پدیدە واقع نگرانە دمکراتیک است. معیار سازی هیچکدام از گویشها را الزاماً در اولویت قرار نمیدهد و به شکل واحدی همە را در سیاست و تقویت زبانی نگه میدارد به شکلی که کلیت زبان باهم رشد کند.
در نتیجه به نظر من مهم است که تمام گویشهای کردی تقویت شوند اگرچه ما ساز و کارهای این کار و نظام آموزش کردی نداریم و سیاستهای زبانی کشور فارسی محور و فارسی بنیان هستند، اما اندک بضاعتی که در حوزه کردی داریم بیشتر به آسیاب گویش سورانی ریختە میشود و واقعیت این است که روبروی این مسئله هستیم و نیاز به چاره اندیشی دارد. بندە شخصاً با استانداردسازی موافق نیستم و معتقدم وجه معیار سازی در زبان کردی میتواند علی رغم سختیها یک وجه بارز و دارای عقلانیت در حوزه فرهنگی باشد.
عدنان برزنجی: واقعیت آن است که پیشگیری از مرگ یک زبان ضروری است، چرا که اگر زبانی بمیرد فرهنگی خواهد مرد، هر کدام از لهجههای زبانی اگر تقویت نشوند میمیرند و این در حالی است که با مرگ یک گویش، خرده فرهنگهای آن فرهنگ و زبان تخریب شده و از میان میروند و زمانی که خرده فرهنگها از بین بروند به فرهنگ اصلی یا همان فرهنگ و زبان مادر لطمه جبران ناپذیری وارد میشود.
تقویت نکردن لهجههای زبانی باعث از بین رفتن کلمات اصیل در زبان خواهد شد. لغات اصیل آن گویش کم کم غریب شده و به فراموشی سپرده میشوند و این خود سبب ضعف زبان اصلی یعنی زبان مادر میشود. به هر اندازه که گویش و گویشهای زبانی تقویت شوند زبان اصلی قدرتمندتر خواهد بود، به این معنی که زبان اصلی در مواقعی که از زبانهای بیگانه کلماتی را وارد میکند. اگر از گویشهای خود این کلمات را وارد کند، در کنار تقویت خود از به کار بردن کلمات بیگانه و غریب به آن فرهنگ بی نیاز خواهد شد.
نظر شما در خصوص ورود افراد غیرمتخصص برای آموزش زبان کردی و تأثیر آن در دراز مدت چه خواهد بود؟
امید ورزندە: بازار تدریس زبان کردی، بازار آشفتهای است و این آشفتگی به درون زبان کردی هم سرایت کردە است. برخی ذکر میکنند توانایی خواندن و نوشتن به زبان کردی تنها شرط لازم برای ورود به عرصه تدریس و آموزش زبان کردی است، در حالی که این گونه نیست.
مدرس زبان کردی لازم است با فرهنگ، تاریخ و ادبیات کردی آشنا باشد و در کنار اینها ضروری است با اصول و روش تدریس و نیز دانش زبان شناسی آشنایی داشتە باشد که متأسفانه امروز هیچ مرجع و نهادی در این بخش مسئولیت را نمیپذیرد و به همین دلیل فضای به شدت نگران کننده و آشفتهای در حوزه تدریس زبان و ادبیات کردی به وجود آمده است و بدون شک این روند در دراز مدت تأثیر جبران ناپذیری بر این بخش خواهد داشت.
عدنان برزنجی: به حقیقت این یک معضل بسیار بزرگ برای حوزه فعالیتهای فرهنگی و ادبی در مناطق کردنشین است. میتوانم بگویم دیوار زبان کردی خیلی کوتاه شده است و هر کسی از راه برسد سرکی به پشت آن دیوار میکشد. متأسفانه عدهای از زبان کردی برای منافع سیاسی، کسب شهرت و بهانهای برای گرفتن اقامتها و خروج از کشور استفاده میکنند.
زبان کردی به یک اهرم برای استفاده عدهای تبدیل شده است افراد غیرمتخصصی که برای آموزش زبان کردی اقدام میکنند و هدف آنها تنها آموزش نیست و از زبان کردی به عنوان یک ابزار در راستای تحقق اهداف شخصی و سیاسی خود استفاده میکنند و بدون شک این مسئله به جز لطمه زدن به زبان کردی نفعی ندارند.
همین استفاده ابزاری آینده زبان کردی را نیز به مخاطره میاندازد. تدریس زبان کردی همانند همه تخصصهای دیگر نیاز به مهارتهای متعددی دارد. برای نمونه اگر کار در حوزه صنعت برق را به یک فرد غیر ماهر بدهند به خود و دیگران نیز آسیبهای جانی و مالی میزند. متأسفانه ورود افراد غیرمتخصص در حوزه تدریس زبان کردی باعث شده است که مسئله فرهنگی زبان کردی وارد حوزه سیاست شود و این در حالی است که ما برای جلوگیری از لطمههای جبران ناپذیر به زبان باید از سیاسی کردن مسائل فرهنگی دوری کنیم چون اساساً اهداف در حوزه زبانی فرهنگی هستند و در غیر این صورت زبان لطمههای سنگینی میبیند.
بهروز چمن آرا: باید به این موضوع اقرار کرد که از قدیم زبان کردی به دلیل اینکە سنت آموزشی مدون و مستدامی را نداشتە است و به دلیل اینکە از نظامهای بسیار حساس مثل نظام آموزش و پرورشی که برای کنترل نوشتار و آموزش و مکاتبات وجود دارند، بی بهرە است و در آنسوی باز به دلیل اینکە زبان کردی فاقد پشتوانهای بزرگ بودە است طبعاً حساسیت در آموزش و نوشتن را نداشتە است.
ما در کشور خودمان سابقە خیلی طولانی در آموزش زبان کردی نداریم، در نتیجه آموزش زبان کردی در پهنە گستردە جغرافیای ما در وجه اول در دست کسانی است که دلسوزان زبان و ادبیات کردی هستند و در وجه دوم در دست کسانی است که وابستگیهای اعتقادی به مکاتب و حجرههای قدیمی داشتند و بعدها در دورە مدرن فارغالتحصیلان دانشگاهها بودند که به صورت غیرمنظم کردی را فراگرفتە و آموزش میدهند.
به نظر بندە آموزش زبان کردی خودش یک معضل و یک مسئله است و ما در استان کردستان آموزش زبان کردی نداشتیم. ما آموزش گویش کردی میانە (سورانی) داشتیم ولی امروز این روش به کل زبان کردی تعمیم داده شده است.
قلیل همە این زبان به یکی از گویشها کار درستی نیست و متأسفانه اتفاق افتادە است و به نظر بندە افرادی که در این حوزه متخصص نیستند و مهارت ندارند ممکن است که در آینده گویشهای ما را از هم دور کنند و درک افراد از زبان کردی و نوشتار کردی اینقدر نامتجانس کند که ما نتوانیم برای سالهای بسیار کردی را درست بخوانیم و بنویسیم و درک درستی داشتە باشیم.
چرا همچنان یک درس نامه مشخص یا یک منبع جامع در خصوص تدریس زبان و ادبیات کردی وجود ندارد؟
امید ورزنده: دلیل اصلی ین مهم غیاب یک نهاد علمی بنام فرهنگستان زبان و ادبیات کردی است، فرهنگستانی که متشکل از صدها زبان شناس و زبان شناس و پژوهشگر و نویسنده کرد باشد تا همگام با فرهنگستانهای زبانهای مختلف دنیا، آخرین تحولات زبان را مورد مطالعە و تحقیق قرار دهد و به شیوه علمی مشکلات زبان کردی را بررسی کند و برای تحولات زبان پیشنهادهای تازهای ارائه بدهد.
مسئله جدا نویسی، سرهم نویسی و نیم فاصله، هنوز هم توسط رسانههای مکتوب و نویسندگان کرد به طور کامل رعایت نمیشود. معادل سازی برای واژههای غیر کردی به صورت یک دست و هماهنگ صورت نمیگیرد و اینها همه وظیفه فرهنگستان زبان است از این روی تأسیس و حمایت همه جانبه فرهنگستان زبان و ادبیات کردی امری ضروری است.
عدنان برزنجی: من هم به این معتقدم و این کوتاهی ما و کسان دیگری است که در این زمینه کار و فعالیت میکنند اما خوشبختانه مشغول انجام کارهایی هستیم که به زودی اطلاعات بیشتری از آن منتشر میکنیم، ما و تعداد دیگری از همکاران فعال در حوزه زبان و ادبیات کردی مشغول انجام کاری هستیم تا بتوانیم منبع و رفرنس یک دستی گردآوری کنیم تا برای همه ما از یک منبع مشخص و واحد استفاده کنیم، البته این بدان معنا نیست تکثر منابع ایراد داشته باشد چون نیاز نیست برای تدریس همه ما از یک منبع استفاده کنیم اما تلاش ما این است که منابع متحدالشکل باشند و اختلاف با هم نداشته باشند البته در آموزش و نه تئوریک. ما میخواهیم آموزش زبان کردی از یک استاندارد و قاعده مشخصی پیروی کند.
بهروز چمن آرا: ما در رشتە زبان و ادبیات کردی در دانشگاه کردستان مجموعە عمدهای درسنامه داریم که یک نفر برای اینکە کارشناس زبان و ادبیات کردی شود باید آن درسنامه را فراگیرد و از آن تبعیت کند. درسهای بسیار مختلفی هستند. بعد از آن دانشجوی ما به کارشناسی زبان و ادبیات کردی مفتخر خواهد شد. ما هم برای دورههای ارشد و دکتری برنامههای داریم، درسنامه های تدوین شدە است ولی اگر منظور شما درسنامه واحد برای زبان کردی هست، طبعاً آموزش زبان و ادبیات کردی در یک کتاب گنجاندە نمیشود.
آموزش هر یک از گویشهای زبان کردی یا آموزش دستور هر یک از گویشهای زبان کردی واقعاً کتابها، دورهها و وقت بسیاری را میطلبد تا آموزش دادە شود. در نتیجه نوشتن یک درسنامه برای دستور زبان یا نوشتار یا ادبیات کردی غیر ممکن است به دلیل اینکە گویشهای کردی بسیار متنوع و بسیار بزرگ هستند.
من سوال شما را اینگونه درست می دانم که ما هنوز درک جامعی از زبان کردی و چهارچوب ادبیات و دستور زبان کردی نداریم و آن را هم موضوعی کاملاً طبیعی است و دلیلش هم این است که زبان کردی به شکل ذاتی، ناهمگن است. یعنی شما در بخشی از جغرافیای کردی دستور زبانی دارید که در قسمتهای شمالی آن درست فهم نمیشود، یا از منظر آوایی، آواهایی داریم که در قسمت جنوبی و شمالی جغرافیای زبان کردی شنیدە میشوند اما در قسمتهای میانی غریب به نظر میآیند.
در نتیجه نوشتن یک گرامر همە جانبە جامعالاطراف امری است که متأسفانه تاکنون به زبان فارسی و کردی اتفاق نیافتە است.
چرا زبان اورامی به عنوان یکی از زبانهای مهم در مناطق کردی در ایران و حتی کشور عراق تا حدودی نادیده گرفته میشود و پیشنهاد شما برای تقویت آن چیست؟
امید ورزنده: به جای زبان اورامی بنده معتقدم که باید از اصطلاح گونه اورامی استفاده کرد که بی گمان یکی از گونههای کهن زبان کردی است، همانگونه که سورانی یکی از گونههای زبان کردی است. بنده بر این باور نیستم که گونه اورامی مورد غفلت قرار گرفته باشد. چرا که بخشی از رسانهها و برنامههای رادیویی و تلویزیونی به اورامی تولید میشود و نویسندگان زیادی آثار خود را به این گونه زبانی منتشر میکنند. البته نباید فراموش کرد که تقویت بیشتر گونه اورامی شایسته است. یکی از راههای تقویت این گونه زبانی پرداختن و پژوهش آکادمیک آن است. سوق دادن دانشجویان تحصیلات تکمیلی در رشته زبانشناسی و ادبیات برای نگارش پایان نامههای ارشد و دکتری در این حوزه حتماً باعث تقویت آن میشود.
عدنان برزنجی: در مورد این سوال من به یک نکته اشاره کنم که بسیاری از کارشناسان زبانی بر این باورند که باید به جای زبان اورامی از گویش اورامی استفاده کنیم بنده نیز تا حدود زیادی با این نظریه موافق هستم بنابراین کم توجهی به گویش اورامی چند دلیل میتواند داشته باشد اول اینکه شمار افرادی که با گویش اورامی صحبت میکنند در مقابل همه کسانی که به گویشهای دیگر از جمله سورانی تکلم میکنند کمتر است و اینکه قدرت سیاسی در مناطق اورامان کم بوده است البته همانطور که به گویش اورامی کم توجهی شده است به گویشهای دیگر زبان کردی نیز مورد کم توجهی قرار گرفتهاند.
نباید فراموش کنیم که توجه به گویش اورامی برای کرد و زبان کردی بسیار مفید است، به این دلیل که اگر به گویش اورامی توجه کنیم زبان ما بسیار غنیتر از اکنون میشود چون با توجه به قدمت گویش اورامی اعتقاد عدهای به این است که گویش اورامی مادر زبانهای ایرانی است.
بهروز چمن آرا: من با فرض اول یعنی نادیده گرفتن اورامی موافق نیستم. ببینید زبان کردی یک مجموعە خانوادگی بسیار بزرگ است که اورامی یکی از ارکان اصلی آن است.
ارکان اصلی زبان کردی را اگر کرمانجی، سورانی، اورامی، دیلمی و کلهری و لکی بدانیم میبینیم که محرومیتی در آموزش و پرورش و بازنمایی هر یک از این گویشها دیدە میشود. بندە به شخصە از اینکە هر یک از گویشهای کردی به هر دلیلی آگاهانە یا نا آگاهانە در حاشیه دیگر گویشها قرار بگیرند واقعاً ناخرسندم و دفاع میکنم از حقوق هر کدام از گویشهای کردی که در حاشیه قرار بگیرند به ویژه از اورامی.
اما اورامی در بین گویشهای دیگر کردی جایگاه ویژهای دارد و به دلیل اینکە تاریخ ادبیات اصیل ما در اعصار کهن و میانە ما مرهون زبانی است که ریشههای اصلی و بازماندە های عمدە آن در گویش اورامی به جامانده است و آن را هم زبان ادبی گورانی است که آثار وزین ما در اعصار گذشتە به ویژه از کلامها و متون آئینی یارسانی و متون حماسی ما به عنوان شاهنامه و دفاتر آن و آثار غنایی ما مانند، داستانهای شیرین و فرهاد و منیژه و بیژن و لیلی و مجنون و امثالهم و آثار فاخر دینی مانند مولودنامه ها و کتابهای آموزشی کودک و نوجوان ما در حوزه دین مانند «روله بزانی» و آثار دو جانبە ما مثل مم و زین که هم به کرمانجی و هم به گورانی وجود دارد، همە نشان اعتبار و عزمت زبان ادبی ما یعنی گورانی است.
با توجه به ایجاد و تأسیس رشته زبان کردی در دانشگاه کردستان، دولت باید چه اقداماتی را در خصوص ایجاد فرصتهای شغلی برای فارغالتحصیلان داشته باشد؟
امید ورزندە: تلاش ۲۰ ساله گروه کثیری از دانشگاهیان، فعالان، نویسندگان و مسئولین کشور و محلی در نهایت منجر به تأسیس رشته زبان کردی در دانشگاه کردستان شد و در این میان نامهای بسیاری هستند که در این راه زحمت کشیدند و امروز نامی از آنها برده نمیشود.
راه اندازی رشته زبان و ادبیات کردی تنها قدم اول است و قدمهای جدیتر همچنان تهیه و تدوین منابع درسی متعدد و بهرهگیری از اساتید زبان شناس و مجرب بسیار ضروری است اگر از سوی دولت اقدامی جدی و عملی در جهت ایجاد فرصتهای شغلی برای فارغالتحصیلان رشته زبان و ادبیات کردی صورت نگیرد در آیندهای نه چندان دور با انبوهی از مدرک به دستان بیکار مواجه خواهیم بود.
خواندن به زبان کردی در مدارس مناطق کردنشین آرزوی دیرینه کردها است و فرصت مناسبی است برای پاسخ دادن به مطالبه بر حق کرد زبانان و ایجاد فرصت شغلی برای فارغالتحصیلان رشته زبان کردی که امیدواریم این مهم در کوتاهترین زمان ممکن عملیاتی و اجرایی شود.
عدنان برزنجی: اگر دولت بتواند این فارغالتحصیلان را در آموزش و پرورش و برای تدریس زبان کردی در مدارس به کار بگیرد که بسیار عالی است و در واقع کوتاهترین راه برای ایجاد فرصت شغلی برای این افراد دانش آموخته به شمار میرود.
البته در حوزه تحقیق و پژوهش نیز حوزه زبان کردی نیازمند فعالیت بسیار گستردە است. بنابراین اگر در حوزه تحقیق و پژوهش بتوانیم با در نظر گرفتن بودجههای فرهنگی مشخص از دانش این فارغالتحصیلان رشته زبان و ادبیات کردی استفاده بهینه کنیم بسیار کار ارزندهای خواهد بود.
متأسفانه هم اکنون تمامی پژوهشکدههایی که در دانشگاه آزاد، دانشگاه کردستان و حتی سایر ادارات و سازمانهای فرهنگی برای کارهای تحقیق و پژوهش زبان کردی تأسیس شدهاند بدون بودجه و پشتیبان مالی هستند و بدون بودجه نیز هیچ کاری پیش نمیرود.
بهروز چمن آرا: پیشنهاد اکید بندە این است در مدارس تدریس به زبان کردی هرچه سریعتر آغاز شود که فارغالتحصیلان ما در رشتە زبان و ادبیات کردی بتوانند در آموزش و پرورش جذب شوند.
امیدوارم که کارشناسان زبان و ادبیات کردی بتوانند در دستگاه رسانهای کشور مشغول به کار شوند و رسانهها و خبرگزاریهای بزرگ ایران از ظرفیت زبان کردی استفاده کنند و سرویسهای زبان کردی در رسانههای رسمی بیشتر مورد توجه قرار گیرد و دولت ملزم به رعایت حقوق زبانی کردها شود.
به شکل عمومی من آینده زبان و ادبیات کردی را بسیار خوب و روشن می بی نم و امیدوارم با تقویت روح همبستگی در کشور وضعیت فرصتهای شغلی برای فارغالتحصیلان در استانهای دیگر بهتر شود و این مهم شامل تحصیل کنندگان رشتە زبان و ادبیات کردی هم باشد.