خبرگزاری مهر - گروه بین الملل: محمدجواد ظریف و عبدالله النهیان وزرای خارجه ایران و امارات متحده عربی در تماسی ویدئویی ضمن تبریک عید قربان بر ضرورت تقویت همکاریهای دوجانبه در مبارزه با ویروس کرونا و در خصوص موضوعات دوجانبه و منطقهای به بحث و تعامل نظر پرداختند.
در همین خصوص محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در یک پست توئیتری نوشت: با آقای عبدالله بن زائد وزیر امور خارجه امارات متحده عربی، گفتگوی ویدئویی بسیار جدی، صریح و دوستانهای داشتم و درباره کرونا و همچنین مسائل دوجانبه، منطقهای و جهانی رایزنی کردیم. در این گفتگو توافق کردیم که با توجه به چالشهای سخت و انتخابهای سختتری که منطقه با آن روبرو است، به گفتگو بر مبنای امید ادامه دهیم.
این در حالی است که مدتهاست که ایران با امارات متحده عربی و عربستان سعودی متحدان منطقهای ایالات متحده در تضاد به سر میبرد.
در این راستا خبرنگار مهر گفتگویی با پروفسور «آرشین ادیب مقدم»، رئیس مرکز مطالعات ایران در مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن تنظیم نموده که در ادامه میآید.
*محمد جواد ظریف و عبدالله النهیان وزرای خارجه ایران و امارات متحده عربی در تماسی ویدئویی ضمن تبریک عید قربان بر ضرورت تقویت همکاریهای دوجانبه در مبارزه با ویروس کرونا و در خصوص موضوعات دوجانبه و منطقهای به بحث و تعامل نظر پرداختند. این گفتگو امری کم سابقه در سالهای اخیر بوده است. اهمیت این گفتگو چیست؟
در اولین کتاب من که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد - سیاست بین المللی خلیج فارس - که همچنین اولین مطالعه منطقه از منظر روابط بین الملل بود، استدلال کردم که در ساختار عمیق سیستم فرعی در این منطقه از جهان «فرهنگ رقابت» وجود دارد.
من این اصطلاح را تعامل تعریف کردم که گاهی اوقات تقابل جویانه میشود اما این منجر به جنگهای گرم یا درگیری مستقیم نظامی بین کشورهای حاشیه خلیج فارس نمیشود.
من فکر میکنم هنوز این فرهنگ رقابت برطرف نشده است و در همین زمینه گفتگوی فعلی بین امارات و ایران باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. هر دو کشور در منطقهای توأم با بی اعتمادی و رقابت فعالیت میکنند -جایی که هیچ هدف یا استراتژی مشترک واقعی وجود ندارد.
همین مسئله در مورد گفتگوهای بین امارات و ایران نیز صدق میکند- اگر ساختار عمیق سیستم فرعی منطقهای به سمت اعتماد و فرهنگ صلح و امنیت بشر حرکت نکند، مذاکرات موقت مانند این از بین خواهند رفت و دورههای مکرر درگیریهای پراکسی وجود خواهد داشت.
*در همین خصوص محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در یک پست توییتری نوشت: «با آقای عبدالله بن زائد وزیر امور خارجه امارات متحده عربی، گفتگوی ویدئویی بسیار جدی، صریح و دوستانهای داشتم و درباره کرونا و همچنین مسائل دوجانبه، منطقهای و جهانی رایزنی کردیم. در این گفتگو توافق کردیم که با توجه به چالشهای سخت و انتخابهای سختتری که منطقه با آن روبرو است، به گفتگو بر مبنای امید (ابتکار صلح هرمز) ادامه دهیم». به نظر شما «ابتکار صلح هرمز» تا چه اندازه میتواند همراهی امارات را با خود داشته باشد و مبنای گفتگوها باشد؟
ابتکار صلح هرمز، مانند هر ابتکار دیپلماتیک دیگر فقط میتواند از نظر استراتژیک پایدار باشد نه هدف کوتاه مدت و تاکتیکی، به ویژه اگر با تلاش پایدار برای ایجاد اعتماد و ایجاد اشکال نهادینه گفتگو که منع شده همراه باشد و اگر در صورت لزوم مداخلات نظامی مجازات شود. ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس از این فرصت فاصله بسیار دارند.
*از ماههای گذشته وزرای خارجه ایران و امارات به تدریج ارتباطات خود را از سر گرفته و وزرای امور خارجه دو کشور در ماه مارس گذشته تماس تلفنی با یکدیگر برقرار کردند. دلیل از سرگیری روابط میان دو کشور چیست و آیا این موضوع به تعارض منافع امارات با عربستان در مناطقی چون یمن مربوط است؟
چندین عامل وجود دارد و همه آنها تاکتیکی هستند و ربطی به استراتژی پایدار برای صلح منطقهای ندارند. امارات متحد عربی نسبت به چندین تحول که برای سیستمهای رقیب معمولی هستند، محتاط است: ترکیه به عنوان یک قطب به طور فزاینده قدرتمند در سیستم فرعی منطقهای، با روابط نظامی نزدیک تر با عمان و قطر، اختلاف نظرها در شورای همکاری خلیج فارس، از جمله با عربستان سعودی در مورد یمن و بی کفایتی دولت ترامپ در معاملههای خود با منطقه از جمله ترس طولانی که چتر نظامی آمریکا در برابر تغییر در سیاست داخلی آمریکا آسیب پذیر است.
*بر اساس برخی اخبار که هنوز به صورت رسمی تأیید نشده ترکیه بنا دارد پایگاهی نظامی در عمان احداث کند. این موضوع چه آثاری بر نظم امنیتی خلیج فارس دارد. نظمی که در آن عمان ضمن اینکه ارتباطات امنیتی خود را ذیل آمریکا تعریف میکرد و با گرایش به ترکیه عملاً مقابل عربستان و امارات قرار میگیرد؟
باز هم می گویم این تحولات معمولی در درون آن فرهنگ رقابت رخ میدهد که من کاملاً در کتاب سیاست بین المللی خلیج فارس مفهوم سازی کردم. کشورهای خلیج فارس در برابر تهدیدات متعادل هستند زیرا در ریشه ایده آل سیستم فرعی منطقهای هیچ حرکت منظمی به سمت صلح و دیپلماسی - جایی که عدم اعتماد و ظن ها به حداقل میرسد - وجود نداشته است.
ترکیه بخشی از این ترکیب است، اکنون و از جهات مختلف این اجتناب ناپذیر بود؛ با توجه به روابط تاریخی کشور ترکیه با منطقه خلیج فارس و فراتر از آن. اما مشکل دقیقاً در سوال شما به صورت ضمنی مستتر است.
کلیه اقدامات ذینفعان خلیج فارس با فرهنگ بی اعتمادی احاطه میشوند. بنابراین درک هر بازیگر جدید باعث تحریک ظن و ناامنی خواهد شد. من در مطالعه آینده خود «ایران چیست؟» راههای بیرون آمدن از بن بست را به روش تئوری تحلیل کردهام که این کتاب به زودی توسط انتشارات دانشگاه کمبریج منتشر خواهد شد.