به گزارش خبرگزاری مهر، جام جم نوشت: حالا فقط بحث بر سر حضور زدنهای الکی در کلاسهای مجازی، انواع و اقسام بازیگوشی یا به خنده و شوخی گذراندن وقت کلاسها یا حتی خودآرایی و جلوهگری در کلاسهای آنلاین نیست. حالا که امتحانات خرداد تمام شده، خیلیها قبول شدهاند و عدهای ماندهاند برای امتحانات شهریور، بحث بر سر کیفیت آموزشهای ارائه شده و یادگیریهایی است که شواهد میگوید لنگ میزند.کرونا اولین جاهایی را که تعطیل کرد، مدارس و دانشگاهها بود، ولی با اینکه گفتند این تعطیلی صرفاً فیزیکی است و آموزش تعطیلبردار نیست، بیتعارف در برخی موارد، آموزشها را نیز تعطیل کرد. البته با اینکه ظاهراً آموزشها در بیشتر مواقع برقرار بود و دانشآموزان و دانشجویان با گوشیهای اندروید، تبلت و لپ تاپ پای درس معلم و استاد مینشستند ولی در باطن، آموزشها آنی نبود که باید باشد.
کلی گویی نمیکنیم، تعمیم نمیدهیم، همه را با یک چوب نمیرانیم ولی در سه ماه آخر سال تحصیلی، از فروردین تا خرداد اتفاقاتی در سیستم آموزشی کشور رخ داد که حالا با اطمینان میشود گفت بسیاری از آموزشها ناقص مانده، مفاهیم برای عده زیادی تفهیم نشده و یادگیریها با کم و کاستهای فراوان همراه شده. کرونا فعلاً با ماست، طبیعتاً آموزشهای مجازی نیز فعلاً با ماست ولی از آنچه در ماههای اخیر بر ما گذشت و از همه گلایههایی که هنوز به قوت خود باقی است، میشود نتیجه گرفت سال تحصیلی آینده با آموزشهای مجازی سالی خواهد بود که در آن بار دیگر یادگیری و آموزش به چالش کشیده میشود.
آنهایی که جا ماندند
از شرق تا غرب، از شمال تا جنوب، از شهر تا روستا، از پایتخت تا حاشیهها گله از آموزشهای مجازی فراوان است. آموزش و پرورش سیستم یکپارچه «شاد» را طراحی کرده بود، ولی گله به شاد زیاد بود. دانشگاهها هم بر پایه سیستم ام ال اس، آموزشهای مجازی داشتند که گله به این سیستم هم زیاد بود.
سیستمها قطع و وصلی داشت، اینترنت همیشه برقرار نبود، در زمانهای حساس دسترسیها قطع میشد و سیستمها هنگ میکرد، ولی اینها تنها مشکلات دانشآموزان و دانشجویان نبود.آنچه حالا بهتر از هر زمان دیگری میشود دربارهاش حرف زد و قضاوت کرد، کیفیت آموزشها و روشهای تدریس بود؛ دو موضوعی که به روایت کسانی که با ما گفت و گو کردند، توأمان لنگ میزد.
رامین، معلم مدارس ابتدایی زابل است. او دل پری از شبکه شاد دارد و نمیداند در سیستان محروم که خیلیها دغدغه نان دارند، گوشی هوشمند و تبلت و لپ تاپ را باید با چه ترفندی تهیه کرد. او میگوید در دسترس نبودن تجهیزات، بسیاری از دانش آموزان و خانوادهها را رو درروی هم قرارداد که نتیجهاش یا اصرار خانوادهها برای ترک تحصیل بچهها شد یا بیانگیزگی بچهها برای ادامه تحصیل. وی از دانشآموزی برایمان گفت که به اصرار او به مدرسه آمد تا بلکه حضوری چیزی یاد بگیرد، ولی پسرک گفت من تا به حال چیزی یاد نگرفتهام که بخواهم از این به بعد یاد بگیرم.
در کردستان و در بیجار، معلمی که پیگیر امور دانش آموزان تهیدست است نیز به ما از پسر دانشآموزی گفت که مجبور بود یک گوشی قراضه همراه را با خواهرها و برادرهایش شریکی داشته باشد و چون نمیتوانست آموزشهای مجازی را دریافت کند، دیگر سرکلاس حاضر نشد.
این دو نفر فقط دو نمونهاند از سه میلیون دانش آموزی هستند که به گفته وزیر آموزش و پرورش به تجهیزات هوشمند دسترسی نداشتند و در نتیجه از آموزشهای مجازی جا ماندند. تمرکز گزارش ما اما روی این سه میلیون نفر نیست. ما داریم درباره ۱۰ میلیون نفری حرف میزنیم که به هر ترتیب شده به فضای آموزش مجازی وصل شدند، ولی خیلیهایشان نتوانستند آموزشهای با کیفیت دریافت کنند و با اطمینان بگویند مباحث درسی را خوب یاد گرفتهاند. این گزارش روایت کمکاریهایی است که دراین چند ماه اتفاق افتاده و از نظرها دور مانده.
روایت کمکاریها
مصطفی معلم هنرستانهای فنی و حرفهای است، یک معلم- مؤلف که استفاده از تعبیر نم کشیدن سواد دانشآموزان را میپسندد. او میگوید، امسال که بیشتر از ۷۰ درصد دروس به صورت حضوری تدریس شد و فقط ۳۰ درصد آن به تدریس مجازی موکول شد، وضع اینچنین است و خدا به داد سال آینده برسد که معلوم نیست چه شوربایی شود.
او میگوید، بسیاری از همکاران او درس ندادند، عدهایشان فیلمهای آموزشی دیگران را از اینجا و آنجا کپی کردند و در شبکه شاد گذاشتند، عدهای هم که جا افتادن مباحث درسی برایشان مهم نبود فقط به دانشآموزان نمره دادند تا قبول شوند. مطهره هم که معلم دوره ابتدایی در کردستان است به ما میگوید: سال تحصیلی الکیالکی سپری شد و خیلی از همکاران به بچهها نمره دادند تا قبول شوند ولی اینکه آیا بچهها چیزی یاد گرفتهاند و باسواد شدهاند اصلاً نباید دربارهاش مطمئن بود.
محسن نیز که معلم روستاهای ورامین است شهادت میدهد که بودند همکارانی که همه چیز را سرسری میگرفتند و برای تدریس و تفهیم مفاهیم در ذهن دانشآموزان تلاشی نمیکردند. او هم با این نکته که سواد بچهها امسال نم کشیده موافق است و میگوید، یک دلیلش برای فراهم نبودن زیرساختهای آموزش مجازی بود و دلیل دیگرش دلسوزانه کار نکردن بخشی از معلمان و سهلگیریهای آنها. رامین میگوید، عدهای معلمها به جای تدریس با زبان و روش خود که برای بچهها آشناست فیلمهای آموزشی را از شاد و آپارات دانلود میکردند و همان را به خورد دانشآموزان میدادند که این اتفاق برای دانشآموزان ابتدایی که با صدای آشنای معلم خود میآموزد، چالش بزرگی بود.
از معلمهایی که به همکاران خود نقد دارند اگر بگذریم به خانوادههای معترضی میرسیم که تجربه آموزشهای مجازی برایشان سخت و پرچالش بوده است. یکی از آنها به ما میگوید، دخترش که دانش آموز ابتدایی است هر بار یک کلیپ آموزشی ۱۰ دقیقهای دریافت میکرد که البته مباحث درسی را برایش روشن نمیکرد بهطوریکه مادر دانشآموز مجبور بود روزی پنج شش ساعت با بچه سر و کله بزند تا مباحث را یاد بگیرد. پدر دانشآموز دیگری به ما میگوید، معلم دخترش پیدیاف کتاب را روی شبکه شاد میگذاشت به جای اینکه مباحث را تدریس کند و مادر گلهمندی به ما میگوید معلم پسرش که هنرستانی است فیلمهای آموزشی خارجی را که زبان اصلی بود بارگذاری میکرد و هیچ توضیحی درباره آنها نمیداد. این دانشآموز چون از این فیلمها چیزی یاد نگرفته بود در جلسه امتحان خرداد حاضر نشد و حالا منتظر امتحانات شهریور است.
کش آمدن مشکلات تا دانشگاه
در دانشگاهها هم با اینکه تصور میشود اوضاع روبهراهتر از مدارس است ولی مشکلاتی که دانشآموزان داشتند همان مشکلاتی بود که دانشجویان داشتند. محمد، دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق است و به ما از قطع و وصلهای مکرر سیستم میگوید که نمیگذاشت تعامل با استاد و پرسش و پاسخ با او کامل شود.
رضا هم که دانشجوی مهندسی برق است، میگوید: سیستم دانشگاه برای آموزش مجازی حتماً میطلبید گوشیهای مدل بالا یا لپتاپ داشته باشی که خرید اینها از توان عدهای خارج بود. از مشکلات سختافزاری گذشته اما مشکلات روش تدریس و ناتوانی برخی از استادان در جمع و جور کردن کلاسهای مجازی مشکل مهم دیگری بود که چند نفر از دانشجویان آن را برای ما روایت کردند. یکی از آنها گفت خیلی از بچههای کلاس آنلاین میشدند و بعد میرفتند دنبال کار و بار خودشان، یکی دیگر هم گفت چند نفر از استادان که توان نظمدهی به کلاس مجازی را نداشتند کلاس را تعطیل کردند و به جایش از دانشجویان خواستند تحقیق و مقاله ارائه دهند.دانشجویانی که آموزشهای مجازی را اینگونه سپری کردند و ترم تحصیلی خود را با این شکل و شمایل از سر گذراندند، وقتی درجلسه امتحانات نهایی نیز حاضر شدند، درست شدند مثل دانشآموزانی که امتحانات آنلاین برای آنها فرصت تقلب بزرگ شد.
در امتحانات آنلاین مدارس و دانشگاهها کمتر کسی تقلب نکرد. پاسخ دادنهای گروهی به سوالات، کمک گرفتن از عضو باسواد فامیل، ارسال سوالات برای یک معلم و استاد دانشگاه و بدتر از آن به استخدام درآوردن افرادی که به دروس امتحانی مسلطند و پرداخت دستمزدهای قابل توجه به آنها، همه در بستر امتحانات آنلاین رخ داد؛ موضوعاتی که زیاد دربارهاش حرف زده شد ولی کمتر کسی این را گفت که همه آنچه در این چند ماه بر سیستم آموزشی ما گذشت بهترین سند برای اثبات فرمالیته بودن بخشی از آموزشها، غیرواقعی بودن بسیاری از نمرات و در نتیجه افت سطح سواد است.
تأیید و تکذیب
درباره آنچه که ما مینویسیم و نتیجه میگیریم، در جبهه مسؤولان دستاندرکار دربارهاش اتفاق نظر وجود ندارد. وزیر آموزش و پرورش به نوبه خود از همه چیز راضی است، وزیرعلوم هم راضی به نظر میرسد و دیروز گفت در ترم پیش رو کلاسها به صورت ترکیبی از مجازی و حضوری و بیشتر با تاکید بر آموزشهای مجازی خواهد بود.
روشهای نامناسب تدریس، برخی کمکاریها و افت سطح یادگیری مخاطبان بهواسطه آموزشهای غلط مجازی نیز چیزی نیست که مسؤولان تاییدش کنند. با مصطفی آذرکیش، مدیرکل آموزشهای فنی و حرفهای و کار-دانش آموزش و پرورش (که مجموعه تحت مدیریت او با انتقادهای زیادی روبهروست) که گفتوگو کردیم او گفت طبق اطلاعاتی که دارد همه معلمانی که امکانش را داشتهاند در فرآیند آموزش حضور جدی داشتهاند و با همه توان کار کردهاند، اگر هم فیلم آموزشی را از جای دیگر دانلود کردهاند کار اشتباهی نکردهاند، چرا که لزوماً وظیفه تولید محتوا ندارند، اگر هم مباحث درسی بهزعم عدهای خوب تدریس نشده به احتمال زیاد فقط مربوط است به دروس شایستگیهای فنی و آموزشهای مهارتی که متکی به آموزشهای کارگاهی است که برای رفع این مشکل نیز از اول خرداد تا ۱۵ مرداد این اختیار به شورای مدرسه داده شده تا کارگاهها را بهصورت فشرده برقرار کنند.
آذرکیش در پاسخ به اینکه آیا قبول دارد یادگیریها افت کرده و دانشآموزان کمسوادتر شدهاند، گفت که مگر وقتی آموزشها حضوری است همه دانشآموزان به یک اندازه یاد میگیرند که اکنون که شرایط اضطرار است و در هیچ جای دنیا آموزش و یادگیری بینقص نیست، در مورد ما اینچنین باشد؟
آذرکیش یک دلیل هم برای اثبات اینکه دانشآموزان نسبت به پارسال بیسوادتر بالا نیامدهاند، آورد و گفت میانگین نمرات نهایی دانشآموزان حدود ۵/۰ درصد رشد داشته که نشان میدهد آموزشها مفید بوده است.
در جبهه آموزش عالی هم علی آهومنش، رئیس اتحادیه مؤسسات و دانشگاههای غیرانتفاعی در گفتوگو با ما از خیر و برکت کرونا برای سیستم آموزشی کشور میگوید از این باب که آموزش از راه دور سرانجام مورد توجه قرار گرفت.
او گفت آموزش از راه دور باعث افت کیفی و کاهش یادگیری دانشجویان نمیشود، بلکه این ضعف زیرساختهای ماست که مشکلساز است و اگر زیربنای مناسبی از لحاظ پهنای باند داشتیم در آموزش از راه دور بهتر عمل میکردیم.
او با این حال قبول دارد که کرونا بر سیستم آموزش کشور اثرات منفی داشته مثل اینکه باعث شد جمعی از دانشجویان دانشگاههای شبانه، آزاد، غیرانتفاعی، پیام نور و علمی کاربردی بعد از موج بیکاریها و خانهنشینیها توان پرداخت هزینهها را نداشته و از ادامه تحصیل انصراف دهند. آهومنش امتحان دادنهای گروهی و تقلبها را نیز تأیید میکند و میگوید این مسائل در کنار مشکلات سختافزاری بر آموزش و یادگیری اثر دارد یعنی دقیقاً همان چیزی که ما در این گزارش سعی در اثباتش داریم.
نبود تعامل در آموزش مجازی
دکتر فریده حمیدی / روانشناس آموزشی
کیفیت آموزش مجازی در درجه اول به ماهیت درس ارائهشده بستگی دارد و اصولاً در تدریس دروس عملی نمیتوان بازدهی مورد نظر آموزش حضوری را از آموزش مجازی انتظار داشت، اما ارائه آموزشهای مجازی برای دروس تئوری به دلایلی همچون صرفهجویی در وقت، پرهیز از رفتوآمد و حضور بانشاطتر دانشآموزان در کلاس حتی ممکن است باعث بالا رفتن کیفیت تدریس استادان نیز شود.البته این اتفاق به شرطی رخ میدهد که استادان دانشگاه بتوانند فرآیند آموزش مجازی را درتدریس خود پیگیری کنند، زیرا اگر این اتفاق نیفتد، بخش زیادی از دانشجویان فقط به خاطر جلوگیری از غیبت خوردن در کلاسهای مجازی حاضر خواهند شد و عملاً نکته زیادی نیز در این حالت یاد نخواهند گرفت. این در حالی است که وجود برخی ضعفها در سامانه آموزشی بسیاری از دانشگاهها سبب میشد استادان نتوانند فرآیند آموزش تعاملی را در تدریسشان پیگیری کنندکه همین اتفاق به کیفیت تدریس بسیاری از استادان آسیب زد. بنابراین با توجه به اینکه قطعاً بخش زیادی از آموزش در ترم تحصیلی آینده نیز به صورت مجازی خواهد بود، باید سامانههای آموزش مجازی دانشگاهها به گونهای اصلاح شود که استادان بتوانند فرآیند تدریس را به صورت تعاملی پیگیری کنند. اتفاقی که البته اهمیت آن در بحث آموزش در مدارس دوچندان میشود، زیرا فرآیند یاددهی و یادگیری در سنین پایین و بهخصوص برای دانشآموزان ابتدایی انتزاعی نیست و باید حتماً تعامل مناسبی بین معلم و دانشآموزان هنگام تدریس وجود داشته باشد و با وجود این، متأسفانه سامانه «شاد» آموزش و پرورش به هیچ وجه برای ارائه آموزشهای تعاملی مناسب نبود.
نکته دیگر آنکه براساس گزارش مسؤولان آموزش و پرورش، اکنون صدها هزار نفر از دانشآموزان کشور در مناطق محروم از داشتن یک ابزار مناسب برای اتصال به سامانههای آموزش مجازی بیبهرهاند و همین مساله قطعاً روی پایین آمدن سطح علمی دانشآموزان سطح کشور تأثیر بسیاری میگذارد. همچنین در ترم تحصیلی گذشته، بهویژه از وقتی مقرر شد معلمان برای رفع اشکال دانشآموزان در مدارس نیز حضور پیدا کنند، عملاً آموزش و پرورش از آموزگاران انتظار داشت بحث آموزش حضوری و مجازی را به طور کامل تحت پوشش قرار دهند. اتفاقی که باعث وارد شدن فشار مضاعفی به این قشر شد و وقتی تسهیلات مناسبی نیز به آنها داده نشد، خستگی مفرط از این نقش دوگانه و البته شرایط کرونایی کشور، سطح تدریس معلمان زیادی را در این دوره پایین آورد.