به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه خراسان نوشت: صبوریکردن، درسی است که از زینب (س) آموختهایم؛ اینکه در مصیبت و رنج، در اسارت و زندان نیز، میتوان سربلند بود و آزادگی را فریاد کرد. ۲۶ مردادماه هر سال، یادآور خاطرهای بس شورانگیز است؛ رهایی فرزندان دلاور این مرزوبوم، از بند اسارت رژیم بعثی عراق؛ بازگشت سرافرازانه آزادگانی که آزادگی را با حضور و وجودشان، مفتخر کردند.
برخی بهاشتباه بر این باورند که اسارت، برای اسیر، پایان نبرد است و آغاز زیستن در تنهایی و گمنامی؛ اما وقتی پای دفاع از عقیده و پاسداری از مرزوبوم در میان باشد، اسارت نه فقط پایان راه نیست، بلکه شروع نبردی سنگین در جبههای دیگر است؛ جبههای که جز سلاح ایمان و توکل، بر دوش رزمنده نیست؛ اینجا دیگر نمیتوان فریادهای در گلو خفته را بانگ زد؛ باید صبر کرد و حرمانها را دید؛ ستمها را به جان خرید و خم به ابرو نیاورد که دشمن، در انتظار شکستن توست؛ فرو ریختنت و پشتکردن به آنچه در مصاف علنی برایش سینه سپر کرده بودی.
برای معرفی کسانی که زیر شکنجههای غیرانسانی استخبارات، صدای شکستهشدن استخوانهای خود و همرزمانشان را میشنیدند و کلمهای علیه انقلاب و میهن بر زبان نمیراندند، کلمه اسیر واژهای محدود و بیمسماست. هم از اینروست که ملت برای فرزندان افتخارآفرینش، نام «آزاده» را برگزید؛ آزادگانی که حرمت میهن را با صبوری پاس داشتند و درسی جاودانه به آیندگان دادند؛ اینکه پیروزی را فقط در معرکه نبرد نمیتوان به دست آورد. تا امروز، ۳۰ سال از آن روز بزرگ گذشتهاست؛ از ۲۶ مردادماه سال ۱۳۶۹؛ از آن فرج بعد از شدت؛ از آن روزی که ماممیهن برای فرزندان پرافتخارش دوباره آغوش گشود؛ از آن روزی که بغضهای فروخورده چند ساله ترکید؛ برای مادر و پدر، برای همسر و برای فرزند، یک روز هم زمان زیادی است برای ندیدن عزیز؛ چه برسد به اینکه سالیان بسیار بر این مفارقت بگذرد و گاه، خبری هم از راه نرسد.
۲۶ مرداد برای تاریخ ایران، برگ زرین دیگری است؛ یاد و یادواره حماسهای که تا دنیا باقی است، میماند و یادآور بزرگمردانی است که هرچند رنج اسارت، جسمشان را خسته و رنجور کرد، اما روح بزرگ و همتبلندشان را آسیبی نرساند. امروز، یادمان شکوهی جاودانه است؛ شکوه بازگشت مردان قبیله غیرت.