تاریخ انتشار: ۱۰ شهریور ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۲

چرا باید کتاب «روزنامه نگاری بدون درد و خونریزی» محمد دلاوری را خواند؟ پاسخ را در این یادداشت بخوانید.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ: علی اکبری

محمد دلاوری یکی از اعضای جوان خانواده رسانه محسوب می‌شود که بارها در قامت مجری، خبرنگار، روزنامه نگار، و مستندساز به ایفای نقش پرداخته است. دلاوری را بیشتر با صرفاً جهت اطلاع می‌شناسند، برنامه‌ای که می‌توان آن را سرآغاز کار جدی دلاوری در حوزه رسانه-سیاسی به شمار آورد.

مستندهای انقلاب جنسی و متولد اورشلیم از دیگر تولیدهای معروف اوست، که توانسته مخاطبان زیادی را به خود جذب کند. توانمندی دلاوری در انتخاب مساله و پردازش آن را می‌توان در رزومه رسانه‌ای‌اش یافت. توانمندی که باعث شده تجربیات قابل استفاده و خاصی از میدان رسانه به دست آوَرَد. بخشی از این تجربیات را می‌توانیم در کتاب (۹۷۶ روز در پس کوچه‌های اروپ، منتشر شده توسط انتشارات قدیانی) بخوانیم. کتابی که نگارنده، علاوه بر تجربیات رسانه‌ای‌اش، مانند یک دوربین توصیف و تحلیلی از وضعیت فرهنگی و اجتماعی اروپاییان را به تصویر کشیده است.

کتاب «روزنامه نگاری بدون درد و خونریزی» اثر مکتوب دیگری از این فعال رسانه‌ای ۴۶ ساله است. کتابی که نویسنده معتقد است با خواندنش تغییری در نگاه رسانه‌ای و سیاسی مخاطب ایجاد می‌کند. نویسنده در مقدمه می‌گوید: «احساس می‌کنم میان من پیش از این کتاب و من پس از این کتاب تفاوت جدی در بینش سیاسی، فهم رسانه، شناخت تاریخ این پدیده، الگوهای مدیریت آن- به ویژه در کشوری مانند ایران- و چگونگی مواجهه با عناصر برون سازمانی و درون سازمانی رسانه وجود دارد.»

کتاب حاضر حاصل گفت‌وگوی نگارنده با عده‌ای از اصحاب رسانه و اهالی روزنامه نگاری است. افرادی که شاید بتوان آنها را از معدود اهالی حرفه‌ای این میدان قلمداد کرد که علاوه بر خروجی‌های جریان ساز، و مؤثر، بعضاً با حواشی و اتفاقات خاص سیاسی هم درگیر بودند. اتفاقاتی که توقیف روزنامه و نشریه یکی از کمترین عواقب آن بوده است.

مصاحبه شوندگان دارای خصوصیات برجسته‌ای هستند. حرفه‌ای بودن در کار رسانه، دارای تجربه مدیریتی از آغاز انقلاب تاکنون در مراتب و سطوح مختلف نظام تا عرصه کار رسانه‌ای، دارای اندیشه‌ها و برداشت‌های مختلف از گفتمان انقلاب اسلامی، عشق به کار روزنامه نگاری و… از جمله این خصوصیات است. در میان آنان چهره‌هایی را می‌توان دید که در اصلاح طلبی زبان زد هستند: افرادی همچون عباس عبدی، محمد قوچانی، و عطریان فر. در مقابل شاهد حضور صفارهرندی، مهدی نصیری، و علی دارابی و مقدم فر هستید. کسانی که در اصول گرایی شاخصند.

یقیناً خواندن گفت‌وگوهایی با طرح موضوع یکسان و سوالات چالشی با چنین افرادی که دارای مشرب فکری و سیاسی خاصی هستند، می‌تواند برای هر مخاطبی که اهل رسانه نیست، هم جذاب و شیرین باشد.

محتوای کتاب را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:

۱- بخشی از پرسش و پاسخ‌ها مرتبط با مفهوم رسانه، فعالیت رسانه‌ای، و ویژگی و خصوصیات آن است. این بخش از محتوا برای تمام کسانی که در این میدان مشغول به کار هستند یا قصد ورود به آن را دارند و یا می‌خواهند به درک درستی از آن برسند یقیناً مناسب و مفید خواهد بود.

۲- آشنایی با تجربیات میدانی مصاحبه شوندگان، که خود می‌تواند به عنوان الگویی باشد برای علاقه مندان و فعالین این عرصه. علاوه بر این توصیف آنان از وضعیت کنونی و شناسایی آسیب‌های موجود به همراه راهکارهایی که ارائه می‌دهند، می‌تواند برای مدیریت کلان عرصه رسانه بالاخص روزنامه نگاری قابل استفاده باشد.

۳- بخشی دیگر از گفتگوها مرتبط است با اتفاقات تاریخی- سیاسی که از اوایل انقلاب تاکنون رخ داده است. اتفاقاتی که هریک از مصاحبه شوندگان در کنار توصیف‌های متفاوت از آن، دارای تحلیل و نظریاتی هستند که شاید برخی از این نکات را شاید برای اولین بار است که به صورت عمومی مطرح می‌کنند. بی شک توصیف و تحلیل این چهره‌های رسانه‌ای – سیاسی برای علاقه‌مندان به جریان شناسی جذاب و پر فایده است.

در نهایت می‌توان گفت مخاطب کتاب تمام کسانی هستند که علاوه بر دغدغه و علاقه در حوزه رسانه، دنبال فهم اتفاقات سیاسی در ایران نیز هستند.

روزنامه نگاری بدون درد و خونریزی در ۳۸۶ صفحه با قطع رقعی، توسط نشر مهراندیش به چاپ رسیده است. فونت و صفحه بندی مناسب، حاشیه سفید کافی در هر صفحه برای نوشتن، و طرح جلد برگرفته از تصاویر مصاحبه شوندگان، کتاب را خواندنی‌تر کرده است.

برای آشنایی بیشتر با کتاب می‌توانید متن مصاحبه با مؤلف در خصوص این کتاب و همچنین گفت‌وگوی او با برنامه کتاب باز را درسایت آپارات مشاهده کنید.

بخشی از گفت‌وگو با علی دارابی به نقل از این کتاب را می‌خوانید:

«متأسفانه ما الان عمدتاً تریبون مقامات شده‌ایم تا زبان مردم! و این ایرادی جدی در رسانه و در صدا و سیما است. یک دلیلش این است که سقف تحمل و تسامح و مدارای مسئولان ما بسیار پایین و کم است. دوم اینکه آئین گفت‌وگو را نمی‌دانیم.

بعضی‌ها از رسانه توقع دارند که منبر دینی باشد! رسانه این نیست! کارکرد منبر، کارکردی سنتی است، باید حفظ شود و اگر کاری کنیم که تضعیف شود کاری خطاست. اما رسانه باید معطوف به اوقات فراغت باشد و آموزش را دنبال بکند، و هم کار اطلاع رسانی را انجام بدهد.

اعتقاد دارم قانون اساسی ما باید اصلاح بشود. اعتقاد دارم از نظام ریاستی باید به سمت نظام پارلمانی برویم. اعتقاد به نظام دو مجلسی دارم… ما نمی‌توانیم همه چیز را گردن دشمن بیندازیم، خیلی جاها خودمان منشأ مشکلات هستیم!»