آموزش و پرورش کودکان با نیازهای ویژه در روزهای کرونایی از آنجایی اهمیت مضاعف پیدا می کند که آموزش مهارت ها به این کودکان عموما از طرف خانواده ها با چالشهایی همراه است.

به گزارش خبرنگار مهر، در روزهایی که به آغاز سال تحصیلی جدید نزدیک می‌شویم آنچه در حرف مسئولان آموزش و پرورش برای نحوه آغاز سال تحصیلی و آموزش‌ها ثابت است اشاره به این موضوع است که برنامه‌ریزی برای هر سه شرط سفید، زرد و قرمز خواهند داشت به این معنا که در مناطق با وضعیت قرمز آموزش‌ها کاملاً در بستر فضای مجازی ارائه می‌شود.

در وضعیت زرد قرار است در مناطق از دو شیوه حضور با فاصله اجتماعی و آموزش مجازی استفاده شود به این صورت که کلاس‌ها به دو گروه تقسیم شود و روزها زوج و فرد شود و از روز پنجشنبه نیز بهره گرفته شود تا به این ترتیب با توجه به تراکم بالای دانش آموزی در کلاس‌ها امکان فاصله گذاری مهیا باشد. در وضعیت سفید نیز قرار است آموزش‌ها به صورت حضوری پیگیری شود و در راستای استفاده از فرصت‌های بهتر آموزش مجازی نیز برقرار باشد. هر چند مسئولان آموزش و پرورش از رعایت پروتکل‌ها و اجرای دستورالعمل‌های ستاد ملی مبارزه با کرونا صحبت می‌کنند و اینکه قرار است اولویت حفظ سلامتی بچه‌ها با تعطیل نشدن آموزش توأمان باشد، اما در سخنان مسئولان بیشتر مسئولان این روزها سخن از اعتماد سازی میان والدین برای همراهی با آموزش و پرورش جهت حضور دانش آموزان در مدرسه است؛ به نظر می‌رسد علیرغم شیوع کرونا در کشور این نگرانی که آیا آموزش‌های مجازی می‌تواند برای یک سال تحصیلی جایگزین آموزش حضوری شود، دغدغه‌ای جدی برای دستگاه تعلیم و تربیت است.

از سوی دیگر شاید مهمترین گروه هدف آموزش و پرورش که با وجود جامعه آماری پایین آن به نسبت جمعیت کل دانش آموزی، باید یکی از دغدغه‌های جدی مسئولان باشد دانش آموزان با نیازهای ویژه است. در ابلاغیه شیوه نامه بازگشایی مدارس در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹، درباره این گروه از دانش آموزان نیز بر اساس پروتکل‌های مربوط به مناطق سفید، زرد و قرمز توضیحاتی ارائه شده است که در جداول زیر می‌بینید:

دانش آموزان با نیازهای ویژه تحت پوشش آموزش و پرورش شامل دانش آموزان آسیب دیده شنوایی، دانش آموزان آسیب دیده بینایی، دانش آموزان معلول جسمی – حرکتی، دانش آموزان با کم توانی ذهنی، دانش آموزان چند معلولیتی، دانش آموزان اختلال رفتاری – هیجانی و طیف اوتیسم و دانش آموزان دارای مشکلات ویژه یادگیری است. این کودکان و نوجوانان به جهت اینکه عموماً نیاز به آموزش‌ها با روش‌های خاص دارند بیشتر از سایر گروه‌ها نیاز به حضور در فضای آموزشی و ارتباط با معلم کارآزموده دارند. از سوی دیگر این روزها خانواده این فرزندان از سختی نگهداری این بچه‌ها در خانه به مدت طولانی می‌گویند.

همه اینها در کنار این واقعیت که در این سال‌ها آموزش فراگیر شعار اصلی آموزش و پرورش بوده و برخی از این دانش آموزان در مدارس عادی تحصیل می‌کنند که وضعیت آموزشی آنها دارای ابهام است، نشان می‌دهد که سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور باید تمهیدی جدی برای آموزش حضوری این افراد در فضایی امن به لحاظ سلامتی تأمین کند و بیش از گذشته برای این گروه هدف هزینه شود.

تأمین سلامتی روانی خانواده این فرزندان که به صورت عادی نیز در معرض خطر است باید با ارائه اطلاعات روشن‌تر درباره وضعیت رسیدگی به آنها مشخص شود و همچنین باید به خانواده‌هایی که در آن سواد والدین به قدر کافی نیست تا بتوانند در یادگیری مهارت‌ها و آموزش‌ها همراه فرزندانشان باشند، یاری مضاعف رسانده شود.

بدون شک برای این گروه از فرزندان آموزش مجازی دیگر جزئی از گزینه‌ها نیست و در این شرایط باید بازگشایی مدارس را برای این گروه از دانش آموزان در اولویت قرار داد و تغییری اساسی‌تر در پذیرش و کلاس بندی آنها صورت داد تا بتوان برای سلامتی آنها نیز نظارت کرد.