خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ: حسین عسکری
پانزدهم شهریور امسال (۱۳۹۹) پنجاه و یکمین سالگشت درگذشت دکتر ابوالقاسم نجمآبادی جراح و استاد نامدار دانشگاه تهران است. به همین مناسبت، در نوشتار زیر ضمن تشریح زندگی و آثار، نسبت او با واقعه ترور ناکام دکتر سید حسین فاطمی وزیر امور خارجه دولت مصدق توضیح داده شده است:
دکتر سید حسین فاطمی مدیر و صاحب امتیاز روزنامه باختر امروز و نماینده مردم تهران در مجلس شورای ملی، روز جمعه ۲۵ بهمن ۱۳۳۰ هنگام سخنرانی در پنجمین سالگرد درگذشت محمد مسعود (مدیر روزنامه مرد امروز)، در آرامستان ظهیرالدوله به وسیله محمد مهدی عبدخدایی (عضو جمعیت فداییان اسلام) از ناحیه شکم هدف گلوله قرار گرفت. از آن ترور، جان به در برد تا اینکه پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ وقتی وزیر امور خارجه کابینه دکتر محمد مصدق بود در ۱۹ آبان ۱۳۳۳ به اتهام طرح جمهوری و اقدام علیه سلطنت پهلوی با تن تب دار و بیمار اعدام شد.
در روزنامه کیهان (شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۳۰) درباره ترور ناکام دکتر فاطمی آمده است: «بیش از ده دقیقه از شروع سخنرانی نمیگذشت که صدای گلوله و صدای ناله دکتر فاطمی شنیده شد. در این وقت جوانکی هفت تیری را که در دست گرفته بود به زمین پرتاب کرده دستهای خود را بلند کرد و از وحشت فریادی کشید. تماشاچیان و اطرافیان شخص ضارب را احاطه کرده شروع به کتک زدن او نمودند. پس از انتقال دکتر فاطمی به بیمارستان نجمیه، پروفسور یحیی عدل در بیمارستان حاضر شده و با حضور دکتر غلامحسین مصدق [فرزند دکتر محمد مصدق]، دکتر میرفخرایی و دکتر نجم آبادی عمل جراحی به عمل آمد.
خبر ترور ناکام دکتر فاطمی در روزنامه کیهان
ضارب را بلافاصله به شهربانی بردند. در اتاق رئیس شهربانی کل با حضور سرتیپ دانشپور معاون شهربانی، بهرامی رئیس اداره آگاهی؛ از او شروع به تحقیقات شد. ضارب در پاسخ به علت تیراندازی شروع به خواندن قرآن و فرستادن صلوات کرده و فریاد میزد که باید خائنین را کشت و آنها را به سزای خود رسانید. در بازجویی سن خود را ۱۵ سال و نام خود را محمد مهدی عبدخدایی فرزند غلامحسین معرفی کرده و گفته است: پدرم در مشهد مجتهد است و خودم در تهران شاگرد مغازه میخ فروشی حاج قاسم باقرزاده هستم و شبها در سرای سقاباشی در کارخانه سینیسازی رجبی میخوابم. اسلحهای که از ضارب بهدست آمده از نوع کلت امریکایی است که مستعمل میباشد، روی دسته اسلحه به خط عربی نوشته بودند: ما آزادی نواب صفوی را میخواهیم. ضارب در جریان تحقیقات گفت: من مأمور بودم دکتر مصدق را بکشم ولی او را پیدا نکردم و بعد مأمور کشتن امیرعلایی [معاون نخستوزیر] شدم اما او را هم بهدست نیاوردم و دیروز به شمیران رفته دکتر فاطمی را زدم.»
پزشک نجم آبادی مورد اشاره در گزارش فوق، دکتر ابوالقاسم نجم آبادی نوه آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی است که عضو تیم جراحی دکتر فاطمی در بیمارستان نجمیه تهران بود. او جراح و استاد نامدار دانشگاه تهران بود که در سال ۱۲۸۴ به دنیا آمد. دوره متوسطه را در دارالمعلمین (مدرسه تربیت معلم پسرانه تهران) فراگرفت سپس در دانشکده پزشکی به کسب دانش پرداخت. در سال ۱۳۰۸ پس از فراغت از تحصیل و دریافت دانشنامه دکتری از دانشکده پزشکی تهران، به اروپا رفت. در سال ۱۳۱۵ دوره دانشکده پزشکی پاریس را نیز به پایان رساند و پس از ارائه رساله خود درباره درمان سرطان رحم، از دانشکده پزشکی پاریس، دانشنامه دکتری گرفت. او همچنین گواهینامه دوره طب مستعمراتی و بهداشت را دریافت کرد. به علاوه، به مدت چهار سال در بیمارستان «سَن لویی» پاریس در رشته جراحی به کار پرداخت و نیز به مدت سه سال در آزمایشگاه، در بخش کالبدشناسی و کالبدشکافی کار کرد.
دکتر سید حسین فاطمی لحظاتی پس از ترور در بیمارستان نجمیه تهران
پس از بازگشت به ایران، تدریس پزشکی عملی و کالبدشناسی به عهده وی گذاشته شد و از ۱۳۱۷ تا ۱۳۱۹ در این دو بخش انجام وظیفه کرد. در تشکیلات نوین دانشکده پزشکی، به سِمت دانشیار کرسی کالبدشناسی منصوب شد. در ۱۳۲۵ به استادی ارتقا یافت و در سال ۱۳۲۸ به ریاست آزمایشگاه پزشکی عملی انتخاب شد. همکاری در نگارش مجموعه ۹ جلدی «کالبدشکافی توصیفی» و نگارش کتابهای «کالبدشناسی موضعی»، «طُرق مختلفه اعمال جراحی» و «پزشکی عملی» از دیگر تلاشهای علمی او است.
دکتر ابوالقاسم نجم آبادی بین سالهای ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۸ پنج بار به حج مشرف شد. او در سال پایانی عمر، در آئین غبارروبی کعبه شرکت کرد و یکی از جاروهای متبرک آنجا را از مَلِک فَیصَل (پادشاه سعودی) هدیه گرفت. این اثر در مقبره آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی نگهداری میشود. میرزا مرتضی نجم آبادی (درگذشت ۱۳۲۶) خوشنویس و روزنامه نگار مشروطه خواه، پدرِ او و بانو آغابیگم نجم آبادی (درگذشت ۱۳۲۸) از زنان نواندیش و آزادی خواه جنبش مشروطیت ایران و بنیانگذار انجمن مُخَدَّرات وطن، مادرِ او است. دکتر نجم آبادی در نیمه شهریور ۱۳۴۸ درگذشت و آرامگاهش در شهر پاریس است.
منابع
هوشنگ اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، ج ۸، ص ۲۲۸؛
راهنمای دانشکده پزشکی، داروسازی، دندان پزشکی…، قسمت دوم، ص ۷۲
مَوسوعَهُ مُؤَلِّفِی الاِمامِیَّه، ج ۲، ص ۶۳۵؛
آقابزرگ تهرانی، اَلذَّریعَهُ اِلَی تَصانیفِ الشّیعَه، ج ۱۷، ص ۲۵۱؛
اسماعیل رائین، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، ج ۳، ص ۳۵، ۳۷۶؛
منوچهر نجم آبادی، درختواره خاندان نجم آبادی، ۱۳۸۰؛ مجله یغما، ش ۲۵۲، ص ۳۴۸؛
عبدالحسین نوایی و الهام ملک زاده، دانشجویان ایرانی در اروپا، ص ۱۹۱، ۷۱۳؛
روزنامه کیهان، شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۳۰، ص ۱.