دیدار با رئیس کمیسیون دولتی امور ادیان قرقیزستان، خاص بود. او در مورد اهل بیت و اعتقادات و باورهای مردم قرقیزستان بویژه در جنوب این کشور نسبت به اهل بیت و جایگاه امام علی در بین آنها، گفت.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ: هشتمین قسمت از سلسله یادداشت‌های پرویز قاسمی، رایزن فرهنگی ایران در قرقیزستان، به گزارش دیدارش از یک مقام رسمی قرقیز، یعنی رییس کمیسیون دولتی امور ادیان قرقیزستان اختصاص دارد. این گزارش مهم را در ذیل بخوانید با این توضیح که تصویر انتخاب شده برای این مطلب، عکس حضور پرویز قاسمی در جمع مسلمانان جنوب قرقیزستان (اوش) در مراسم خیریه چادر رمضان به تاریخ رمضان سال ۹۸ است:

امروز ۲۵ تیر ۹۸ است. از روزهای داغ تابستانی بیشکک. دمای هوا ۳۹ درجه است. اینجا ظاهراً رسم است که مردم تابستان و ایام گرمش را از شهر بیرون می‌زنند و عمدتاً رهسپار منطقه‌ای می‌شوند که سه ساعتی با مرکز فاصله دارد. «ایسیک کول» را می‌گویم. چند نفر از مرتبطین قرقیزی‌مان در دیدارهایی که در هفته‌ها و روزهای اخیر داشتیم در مورد ایسیک کول از ما سوال می‌کنند و ما نیز کمی تا قسمتی بخاطر این سوال‌ها کنجکاو شده‌ایم. صاحبخانه‌ام نیز که گویا ویلایی (котедж) در منطقه خوش آب و هوای ایسیک کول دارد سه هفته پیش؛ وقتی خانواده‌ام وارد بیشکک شدند در این خصوص از من پرسیده بود. شنبه گذشته با سفیر کشورمان در محفلی بودیم که اتفاقاً آنجا صحبت از ایسیک کول شد و قراری را برای رفتن به آنجا گذاشتیم. همین دیروز هم در کتابخانه ملی قرقیزستان دیداری داشتیم با رئیس‌اش؛ همو که در یادداشت‌هایم زیاد درباره‌اش نوشته‌ام. جیلدیز را می‌گویم. او نیز وقتی پس از پایان دیدار تا دم در خروجی کتابخانه بدرقه‌ام می‌کرد، همین سوال را از من کرد: «هوا خیلی گرم است. ایسیک کول رفته‌اید؟» من هم گفتم: «در برنامه‌ام هست؛ با سفیر می‌رویم انشاالله در هفته‌های آینده.» گویا این قضیه جدی است. باید بروم؛ هر طور شده. حداقل برای رهایی از این سوالات و کنجکاوی‌های دوستان قرقیزمان در این زمینه.

در ساعت اوج گرمای این روز یعنی ۱۵:۳۰ دیداری رسمی با یک مقام قرقیز داشتیم. این دیدار در معیت روزبهانی سفیر کشورمان بود با ارگشوف رئیس کمیسیون دولتی امور ادیان جمهوری قرقیزستان. اولین بار بود که با این مقام دینی قرقیز ملاقات می‌کردم. هدف اصلی گفت‌وگو و تبادل نظر در خصوص تعاملات و همکاری‌های دینی ایران و قرقیزستان بود و معرفی اینجانب به عنوان رایزن جدید فرهنگی نیز یکی از اهداف این دیدار بشمار می‌رفت. برای همین به رسم معمول هدیه‌ای را باید آماده می‌کردیم. هر گفت‌وگو و مذاکره‌ای طبیعتاً بایستی محور مذاکره هم داشته باشد. همین را نیز آماده کردیم. محور مذاکراتی که البته در طول سال‌های گذشته و بخصوص دورانی که کارشناس ارشد مسائل روسیه بودم فراوان از آنها تهیه کرده‌ام و در تنظیم چنین گزارش‌هایی تقریباً دیگر اوستا شده‌ایم!

شناخت درست و دقیقی از مواضع و دیدگاه‌های طرف ملاقات شونده نسبت به ایران و شیعه نداشتم. بهتر بگویم شناختم بر اساس ذهنیت‌های قبلی‌ام، از نفوذ رقبای دینی‌مان و رسوب آموزه‌ها و قرائت‌های دینی‌شان در قرقیزستان و… شکل گرفته بود. با همین سابقه و پس زمینه ذهنی به دیدار ارگشوف رفتیم. دو تا هدیه داخل ماشین گذاشتیم و با خود بردیم. اینکه این هدایا را چگونه با مترجم خانم رایزنی بردیم؛ بماند. مواقعی هست که چاره‌ای نداری بعضی چیزها را نادیده بگیری تا کارت راه بیفتد. پروتکل و تشریفات را می‌گویم. از دو هدیه‌ای که داخل ماشین گذاشته بودیم در ورودی ساختمان محل ملاقات؛ نهایتاً آنی که نفیس‌تر بود و بزرگ - یک تخته تابلو فرش – را با زحمت و البته با کمک مترجم برداشتیم و باتفاق سفیر و کارشناس‌اش عازم دیدار شدیم. دیدار انجام شد؛ دیداری که سفیرمان با صحبت‌هایش و تعارفات و ابراز تشکر و خرسندی شروع کرد و پس از یک ساعت گفت‌وگو و تبادل نظر که برای من جالب؛ سازنده و مفید بنظر می‌آمد؛ با معرفی اینجانب به عنوان رایزن جدید فرهنگی از سوی سفیر و تبادل هدایا به پایان رسید. البته ضرب المثل قرقیزی «در دیدار اول دوست و در دیدار دوم خویشاوند» نیز هدیه‌ای از طرف ارگشوف به رایزن فرهنگی ایران بود که حس و حال خوبی را با خود همراه داشت.

طرف قرقیز ما برخلاف آنچه تصور می‌شد در بیان مطالب و دیدگاه‌هایش نسبت به موضوعات مختلف دینی؛ هم شناخت کافی داشت و هم اینکه مثل سفیر کشورمان بسیار راحت؛ شفاف و صریح بود. اطلاعات و داده‌های بسیار جالبی را از وضعیت امروز دین در قرقیزستان مطرح کرد. از افراط گرایی دینی نشات گرفته از ورود قرائت‌های مختلف توسط برخی کشورهای عربی اسلامی گفت؛ از جایگاه و نقش تصوف و عرفان در حیات دینی اجتماعی قرقیزها؛ از اشتراکات و تعاملات فرهنگی تاریخی ایران و قرقیزستان و وجود واژه‌های مشترک در دو زبان فارسی و قرقیزی؛ و از خیلی چیزهای دیگر نیز گفت. ولی بیش و پیش از همه اینها آنچه در مورد اهل بیت و اعتقادات و باورهای مردم قرقیزستان بخصوص در جنوب این کشور نسبت به اهل بیت و جایگاه امام علی در بین آنها گفت برایم کمی تا قسمت زیادی تازگی داشت و بلکه بسیار جالب بود.

این اطلاعات برای سفیر هم جالب بود و آن را حتی بر زبان نیز آورد. رئیس کمیسیون دولتی امور دینی قرقیزستان در لابلای صحبت‌هایش و در تشریح اعتقادات و باورهای قرقیزها در بخش جنوبی این کشور به اهل بیت؛ از اماکن و زیارتگاه‌های منتسب به امام علی (ع) نام برد: از شاه مردان؛ از چهارباغ؛ از چهلستون و از قدم جای و اینکه هر یک از اینها در بین مردمان آن مناطق ارج و قرب و احترامی دارند. به کلمات قرقیزی عاریت گرفته شده از زبان فارسی نیز اشاره کرد و اینکه بزرگان قرقیز درگذشته نیت نمازشان را به فارسی ادا می‌کردند؛ و نهایتاً باز هم رسید به عرفان و تصوف و جایگاهش در اسیای مرکزی و قرقیزستان و تاکیدا پیشنهاد برگزاری همایشی مشترک در موضوع تصوف بین علما و صاحبنظران ایرانی و قرقیزی را داد و در اینجا حتی پا را فراتر از این هم گذاشت و با اشاره تلویحی به اینکه در این موضوع برخی مراکز (منظور اداره مفتیات) چه بسا دیدگاه‌های دیگری داشته باشند از دانشگاه اوش در جنوب قرقیزستان به عنوان مناسب‌ترین مکان برای برگزاری این همایش نام برد. او لزوم مطالعه؛ تحقیق و پژوهش صاحبنظران دو کشور بر روی موضوع تصوف و عرفان درمنطقه را مورد تاکید قرار داد واینکه نتیجه تحقیق و پژوهش آنان می‌تواند در قالب کتابی به زیور طبع آراسته گردد.

ارگشوف صراحتاً اذعان کرد که گروه‌ها و جریان‌های وهابی و سلفی در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی حضوری فعال دارند و ما نمی‌توانیم دراین زمینه با آنها مقابله کنیم فلذا تنها راه مقابله را تهیه و ترجمه و انتشار کتب و آثار ارزشمند علمای دینی و روشنگری مردم از این طریق ذکر کرد.

اذعان می‌کنم در پایان این دیدار ضمن اینکه دیدگاه ما نسبت به این مقام قرقیز تا حدود زیادی تلطیف شد و او را در عین دیپلمات بودن صاحب نظر درحوزه مسائل دینی یافتیم؛ داده‌ها واطلاعات ارزشمندی نیز در این دیدار دستگیرمان شد که می‌تواند در آینده؛ در کارها؛ فعالیت‌ها و گزارشات‌مان مورد توجه و استناد قرار گیرد.

پرویز قاسمی

ساعت ۲ بامداد ۲۶ تیر ۹۸

به وقت ارکیندیک