خبرگزاری مهر -گروه هنر-عطیه مؤذن: «هفت روز سیما» عنوان بسته خبری-تحلیلی ویژهای است که در پایان هر هفته به بازخوانی اهم تحولات خبری مرتبط با متن و حاشیه تولیدات صداوسیما و اتفاقات پیرامونی آن در طول هفته میپردازد.
در این بسته خبری هفتگی تلاش کردیم در کنار خبرهای رسمی فعالیت برنامهسازان و مدیران سیما، نیمنگاهی به حواشی رسانهای و حتی شایعاتی که بهرغم غیررسمی بودن میتوانستند در اخبار مرتبط با سیما تأثیرگذار باشند هم داشته باشیم.
امروز پنجشنبه ۲۷ شهریور میتوانید با پنجاه و پنجمین بسته خبری «هفت روز سیما» در مرور متن و حاشیه اتفاقات تلویزیون و خارج از تلویزیون در هفتهای که گذشت، با ما همراه شوید.
چهره هفته؛ سیروس مقدم
کمتر پیش میآید که بخت با کارگردانی یار باشد و اکثر کارهای او جزو پرطرفدارهای تلویزیون باشند. حتی به ندرت پیش آمده است که سریالی به فصلهای دو و سه و چهار و پنج برسد و هر بار بینندگان بسیاری را به خود جذب کند. سیروس مقدم و سریالهایی که ساخته است اما این شانس را داشتهاند که معمولاً در صدر باشند. حتی سریال «پایتخت» اخیر او که به دلیل نقاط ضعف ساختاری و محتوایی با انتقادهای زیادی مواجه شد، به دلیل همین تصویر و مطالبهای که مردم از غالب آثار او و فصلهای قبلی «پایتخت» داشتند و بر هم خوردن این تصویر با این حجم از انتقاد مواجه شد.
با این حال سیروس مقدم در چند دهه فعالیت کاری یکی از کارگردانان تلویزیونی است که برخلاف بسیاری از کارگردانان پشت صحنهای و اغلب ناشناس، خودش نیز همچون بازیگرانش برای مردم شناخته شده و چهره است.
مقدم در این سالها سریالهای مختلفی را برای تلویزیون ساخته است و پرکارترین کارگردان سیما محسوب میشود که در هر دهه از فعالیت خود برندهایی را از بازیگر و چهرههای نوظهور تا قصههای حاشیهای و جنجالی و بکر و خانوادگی به خانه مردم آورده است.
او که کارش را از دستیاری با سریالهایی چون «دایی جان ناپلئون» شروع کرده و در سریال «امام علی (ع)» نیز دستیار داوود میرباقری بوده است در دهه ۷۰ با کارگردانی سریالهایی چون «به سوی افتخار» خود را به مخاطب سیما شناساند، با «پلیس جوان» و انتخاب شهاب حسینی بهعنوان ستارهای که بعدها از تلویزیون به سینما راه پیدا کرد موقعیتش را تثبیت کرد و با ملودرامهایی چون «نرگس» به عنوان کارگردانان خیابان خلوت کن مطرح شد.
مقدم در این سالها تجربههای مختلفی را رقم زد از پلیسی تا ملودرام و از سریالهای مناسبتی و به اصطلاح ماورایی چون «اغما» و «روز حسرت» تا اجتماعیهای کمتر اقبال یافتهای چون «میکائیل» و در دهه نود که هر بار سراغ یک فصل از «پایتخت» رفته است. «پایتخت» ی که آن هم با شروعی موفق و بکر هر از گاهی دچار افت و خیزها و حواشی شد. حاشیههای آخرین فصل از «پایتخت» هنوز دامن عوامل این سریال را گرفته است و نه معلوم است پایانی برای فصل ۶ ساخته خواهد شد و نه مشخص است که «پایتخت ۷» در کار خواهد بود یا خیر.
چندی پیش روزنامه «هفت صبح» خبر داد که قرار است سریال نوروزی ۱۴۰۰ شبکه یک را سیروس مقدم بسازد با این تفاوت که این بار نه الهام غفوری که این سالها تهیه کنندگی اکثر پروژههایش را داشته است با او خواهد بود و نه محسن تنابنده که نقش اصلی سریالها را در مقام طراح قصه، سرپرست نویسنده و حتی نقش اول بازیگری دارد با او همکاری خواهد کرد. خبری که خیلی زود توسط الهام غفوری تکذیب شد. با این حال این هفته همین روزنامه دوباره مدعای خود را با تأکید بیشتر منتشر کرد و حالا معلوم نیست سریال جدیدی که قرار است این کارگردان بدون تنابنده و غفوری بسازد چه جزئیاتی خواهد داشت.
آنچه مسلم است سیروس مقدم یکی از چهرههای تأثیرگذار سریالهای تلویزیونی است و آثار او بارها در بازپخش شبکههای مختلف هم قرار گرفته است همین شبها یکی از سریالهای قدیمیاش با نام «دیوار» از شبکه یک بازپخش میشود که هنوز هم مخاطب دارد.
هرچند همین کارگردان این روزها تجربه شکست خوردهای هم در شبکه نمایش خانگی دارد؛ سریال «خواب زده» که تاکنون ۲۴ قسمت از آن عرضه شده است اما هیچ حرف و حدیثی، حاشیهای، نکتهای یا عنصر جذابی از آن شنیده نمیشود و شاید ناموفقترین تجربه مقدم در سریال سازی باشد و این میزان سکوت درباره آثار مقدم عجیب هم هست به ویژه که نویسنده آن سعید نعمتالله است و او هم جزو افرادی است که معمولاً حاشیه یا نکتهای از کارهایش خبرساز میشود.
حاشیه هفته؛ جنجال یک دعوت نیم میلیارد تومانی!
مبلغی که هنرمند، ستاره و یا یک سلبریتی برای حضور در یک برنامه تلویزیونی دریافت میکند بارها حاشیههایی را رقم زده است به ویژه در ایام مناسبتها و جشنها و مقاطعی چون شب تحویل سال که بازار رقابت برای دعوت از مهمان بالاست و قیمتها را هم بی رویه بالا میبرد و در نهایت افشای این رقمها هم حاشیههایی را رقم زده است.
حالا گویا همین حواشی به برنامههای غیرتلویزیونی که در ویاودیها و سایر پلتفرمهای صوت و تصویر فراگیر ساخته میشوند هم سرایت کرده و انگار قرار است بازاری از رقابت برای دعوت از مهمانان چهره را اینجا هم شاهد باشیم. بازاری که اگرچه هنوز شکل نگرفته و برنامه چندانی هم در فضای آن به تولید نرسیده اما حاشیههایی با رقمهای نجومی در همین ابتدای کار دامن همان اولین تجربهها را گرفته است.
برنامه «هم رفیق» شهاب حسینی که قرار است دوباره بازگشت او به عرصه اجرا باشد، از همان بدو طرح و مجوز درگیر حاشیههای فراوانی شد. این برنامه که در یکی از سرویسهای صوت و تصویر فراگیر و در قالب اینترنتی عرضه میشود برنامهای گفتگو محور است و در هر قسمت مهمانانی را دعوت میکند. سروش صحت نیز نویسندگی برنامه را بر عهده دارد.
اخیراً این ادعا در فضای مجازی مطرح شد که «نوید محمدزاده اولین مهمان این برنامه است و برای حضورش در این برنامه حدود ۵۰۰ میلیون هزینه شده است.» این خبر البته در حالی در شبکههای اجتماعی و حتی برخی کانالهای خبری بازنشر و دستبهدست شد که نقطه شروع طرح آن در قالب یک ادعا، به یکی از عوامل تیم روابط عمومی برنامه «امشو» بهعنوان رقیب «همرفیق» منتسب شد که در صورت اثبات میتوان آن را یک شیطنت برای تخریب رقیب هم قلمداد کرد.
بعد از فراگیر شدن واکنشها به این ادعا که البته مطلقاً هیچ سندی هم نداشت، روابط عمومی «هم رفیق» طی توئیتی اعلام کرد که اگر این خبر مدرک درستی برای اثبات نداشته باشد مجموعه «هم رفیق» شکایت از این خبر را حق خود میداند.
فارغ از صحت و سقم این خبر و تکذیبها و تاییدهایی که در فضای مجازی میچرخد یا خواهد چرخید مساله اصلی بی سامانی تولید و روند نظارتی بر محصولاتی است که در وی او دیها عرضه میشود.
همین چند وقت پیش بود که مطرح شد یک زوج حاشیهساز بازیگر برای حضور در یکی از همین برنامهها حدود صد میلیون تومان پول دریافت کردهاند. زوجی که علیالظاهر این روزها هم نسبتی با هم ندارند اما در آن برنامه از عشق و زندگی مشترک گفتند!
شاید این سوال پیش بیاید که بخش خصوصی این مبلغ را (حتی بسیار کمتر از رقم مطرح شده) هزینه میکند. اما هزینههای مشابه این رقمهای نجومی حتی بعداً برای همه کسانی که به این عرصه برای برنامه سازی ورود خواهند کرد نیز دردسرساز خواهد شد.
با این حال مبلغی که به عنوان هدیه برای دعوت از مهمان چه به یک برنامه تلویزیونی و چه برنامه اینترنتی در نظر گرفته میشود معمولاً به صورت شفاف بیان نمیشود و بسیاری حتی با اعلام مبالغ بالا سعی میکنند اعتباری کاذب برای خود خریداری کنند.
نکته هفته؛ پرکاری یک کارگردان در تولید رئالیتی شو
سعید ابوطالب در سالهای اخیر با مستند-مسابقه یا به اصطلاح رئالیتی شوهای مختلف شناخته شده است. علی رغم اینکه پیش از این مستندساز و حتی نماینده مجلس بوده اما آنقدر کار در این فضا به او مزه کرده که تا به امروز مسابقههایی چون «رالی ایرانی»، «سرزمین دانایی»، «هفت روز و هفت ساعت» و «شام ایرانی» را کارگردانی کرده و حالا هم سراغ یک مسابقه مافیایی رفته است.
ابوطالب این روزها چندین مسابقه را قرار است به سرانجام برساند که شمارشان از یکی فراتر رفته است؛ چندین مسابقهای که همین الان و همزمان در حال پخش، تولید و طراحی دارد و هر یک هم پروژههایی با پروداکشن های عظیم و یک برنامه سازی مستقل خود را میطلبد.
این روزها «شام ایرانی» را در شبکه نمایش خانگی در حال پخش دارد که هر بار قسمت جدیدی از آن تولید و در پلتفرمهای اینترنتی عرضه میشود. ایده اولیه «شام ایرانی» به بیژن بیرنگ میرسید که با هنرمندان کارش را شروع کرد. بعد از او این ایده توسط تهیهکنندگان و کارگردانان دیگری ادامه پیدا کرد که هر یک دو یا سه فصل از این مجموعه را به تولید رساندند. چندین بار هم زمزمه شکست «شام ایرانی» و بازار انتقاد از ایده کپیبرداری شده آن داغ شد اما تولید آن همچنان با تیمهای جدید ادامه دارد.
در همین مسیر ابوطالب دوباره این مسابقه را کلید زد و حالا کارگردانی است که بیشتر از کارگردانان قبلی به تولید فصلهای مختلفی از این مسابقه همت کرده است و هنوز هم ادامه آن را در دست تولید دارد.
در عین حال ابوطالب این روزها قرار است مجموعهای را هم با محور توانمندی و مهارت برای شبکه آموزش بسازد؛ مسابقه «۷۷ ساعت» که عوامل مختلف آن از مجری تا داور هم انتخاب شدهاند و در پروسه تولید قرار دارد.
جدیدترین پروژهای که اما این روزها خبر رسیده است که موازی با دیگر تولیدات خود پیش میبرد، مسابقهای با محور بازی مافیاست که «شبهای مافیا» نام دارد و قرار است در هر فصل از این مسابقه یک بازیگر دوستانش را جمع کند تا در یک لوکیشن این بازی را انجام دهند.
باید دید تولید همزمان چند پروژه خللی در سایر آثار این کارگردان بهوجود خواهد آورد یا خیر و اینکه جذابیت این قالب برنامهسازی تا کجا برای ابوطالب انگیزهساز طرحهای تازهتر خواهد بود.
برنامه «زاویه» در شبکه چهار نیز شب گذشته پس از وقفهای چند ماهه، فصل جدید تولید و پخش خود را با طراحی و پخش یک مناظره جذاب کلید زد؛ مناظره بر سر موضوع حساس و پرچالش «حجاب» با حضور مهدی نصیری و حجتالاسلام حسین سوزنچی.
فارغ از مباحث طرح شده در این برنامه، «زاویه» در فصل جدید خود امتیازاتی ویژه داشت. انتخاب سوژه و پرداخت درست و هدفمند آن در قالب آیتمسازی از امتیازات این برنامه در فصلهای قبل هم بود اما برنامه شب گذشته با یک ابتکار در طرح مباحث نیز همراه بود؛ هر دو مهمان ابتدا و در گفتگویی تکنفره با مجری برنامه دیدگاه خود درباره موضوع برنامه را به صورت شفاف صورتبندی کردند و این اتفاق سبب شد مخاطب پیش از ورود به هیاهوی مناظره، تصویری نسبتاً دقیق از نظرگاه دو سوی میز مناظره داشته باشد.
در طول مناظره اما برگ برنده «زاویه» حضور مسلط، دقیق و به اندازه مجری برنامه بود. حبیب رحیمپور ازغدی که علاوهبر اجرا سردبیری برنامه را نیز برعهده دارد، بهخوبی توانست بحث میان دو مهمان برنامه را هدایت کند و استمرار این حضور در برنامههای آتی میتواند «زاویه» را به یکی از برنامههای نمونه در حوزه برگزاری مناظرههای تلویزیونی بهویژه در حوزه مباحث نظری تبدیل کند.
پیشنهاد هفته؛ مرور سینمای دفاع مقدس بدون خاطرههایش
شبکه یک سیما از روز یکشنبه ۲۳ شهریور «جشنواره ۴۰ سال سینمای دفاع مقدس» را کلید زده است که به مرور خاطرات فیلمهای مهم سینمای دفاع مقدس در این چهار دهه پرداخته است. این برنامه هر شب ساعت ۲۳ شروع میشود و با یک فیلم سینمایی به پایان میرسد. قبل از پخش هر فیلم سینمایی نیز اکبر نبوی مجری، منتقد سینما و کارگردان فیلمهای مستند به معرفی کوتاهی درباره فیلم میپردازد.
این برنامه تا سوم مهرماه ادامه دارد و از فیلمهایی که طیف بخصوصی طرفدارش هستند تا آثاری که کالت شدهاند را در برمیگیرد و میتواند خاطره بازی جالبی برای مرور آثار قدیمیتر باشد.
هرچند این خاطره بازی میتوانست با زمان بیشتری برای معرفی و مرور فیلم توسط مجری برنامه ارزش افزوده بیشتری هم برای مخاطب داشته باشد و از یک بازپخش و مرور صرف فراتر برود.
به ویژه که اکبر نبوی سالها خودش مجری کارشناس برنامههای سینمایی و نقدهای تلویزیونی بوده است و حتی گفتگوهای ویژهای با کارگردانان حوزه دفاع مقدس داشته است و در معرفی این فیلمها میتوانست به نکات ویژه، روایتهایی دسته اول و یا حتی مرور اتفاقاتی که حالا به دست فراموشی و زمان سپرده شدهاند بپردازد و از این خاطرات غبارزدایی کند. تا این حضور چند دقیقهای و روایتش از فیلم ضریب دو چندانی به این خاطره بازی بدهد.
مخصوصاً که بسیاری از این فیلمها که به دهه اول و دوم انقلاب میرسند، نکاتی دارند که برای طرفدارانشان جذاب است و حتی برای نسلهای جدیدتر هم هنوز مثل ناگفتهها عمل میکند و ضریب میگیرد و مخاطب میتوانست با زاویه نگاه نبوی بهعنوان یک منتقد و پژوهشگر مسلط به سینمای دفاع مقدس در جریان این نکات قرار گیرد.