به گزارش خبرگزاری مهر، رونامه کیهان نوشت: هشت سال دفاع مقدس، فقط میدان جنگ نبود، بلکه تجلی و فوران یک فرهنگ بود. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم در آن هشت سال، همه شاخصهها و جنبههای فرهنگ و هویت ایرانی و اسلامی ما عینی و عملیاتی شد؛ از توحید و خداگرایی و ایمان به معاد تا ادب و غیرتمندی و ظلمستیزی و عدالتخواهی و برادری و رادمردی و ازخودگذشتگی و پهلوانی و… حتی ادبیات و هنر ایرانی در پیوند با دفاع مقدس، صیقل خورد و درخشید. در عمق فرهنگی دفاع مقدس همین بس که محبوبترین و پرفروشترین فیلمهای ایرانی، آثاری هستند که بخشی از نور این دفاع را بر پرده سینما تاباندند و پرمخاطبترین کتابهای ما در سالهای اخیر، خاطرات رزمندگان و شهدا بودهاند. دفاع مقدس، به والاترین شکل ممکن، انسان طراز اسلامی و ایرانی و انقلابی را ظاهر کرد. بعد از پیامبران و معصومان و اولیای الهی- بدون تردید- قهرمانان انقلاب و دفاع مقدس، از برترین انسانهایی بودند که تاریخ جهان به چشم خودش دیده است.
اما این قهرمانان چه نسبتی با مردم امروز ما دارند؟ آشنایی جوانان متولد دهه ۸۰ و ۹۰ و همچنین نسلهای آینده با شهدای انقلاب و دفاع مقدس، چه کارکردهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و حتی امنیتی دارد؟ آیا فقط قشر خاصی از مردم باید با قهرمانان ملی ما ارتباط عاطفی و فکری داشته باشند یا هر طیف و قشری از مردم به این رابطه احتیاج دارند؟ این سؤالات را با تعدادی از پیشکسوتان عرصه جبهه و رزم درمیان گذاشتیم. پاسخهای آنها خواندنی است. با ما همراه باشید!
غیرمعتقدها هم به فرهنگ دفاع نیازمندند!
جانبازان، میراثداران سنگرهای عشق و سندهای زنده تاریخ و فرهنگ دفاع مقدس هستند. آنها که از قافله شهادت بازماندند اما بیش از همه بوی شهدا را میدهند. کمتر کسی است که با جانبازان همنشین بشود و پای حرف آنها بنشیند اما عطر خوش جبهه و شهادت، مستش نکند. آنها نماد و نماینده مقطعی از تاریخ هستند که نمود مقاومت و قدرت این کشور بود.
«بهروز ساقی» یکی از این افراد است. وی از آنهایی است که در جوانی، تن خود را در مقابل دشمن سد کردند تا مرزهای زمینی و آسمانی و ایمانی این سرزمین ایمن بماند. او از همان زمان روی ویلچر مینشیند تا مردم این کشور بتوانند روی پای خودشان بایستند. ساقی که خود تجربه مستی از می ناب فتح حقیقت در سنگرهای عشق را دارد، این تجربیات را به وسیله اشعار و نوشتههای خودش با مردم درمیان میگذارد. دفاتر شعر او از راز و رمزهای عاشقانه سالهای عشق بازی در جبهه، فاش میگویند. فاش نیوز هم عنوان سایتی است که با مدیریت ساقی، به طور اختصاصی به جانبازان و ایثارگران اختصاص دارد. وی درباره اهمیت آشنایی و ارتباط نسل جوان با نسل ایثار میگوید: «شهدا به خواسته خود یعنی شهادت رسیدند، اما جانبازان که دوران دفاع مقدس در مقابل دشمن ایستادند، امروز با کولهباری از درد و زخم ماندهاند، به علاوه اینکه آنها هم مثل قشر مستضعف جامعه و خیلی از مردم، با مشکلاتی روبهرو هستند و سختیهایی میکشند، با این حال همچنان از انجام وظیفه خود راضی هستند و پای باورهای خودشان ایستادهاند. آنها از خودشان گذشتند تا به وظیفهشان که همان دفاع از کشور و اعتقادات مردم بود عمل کنند؛ به همین دلایل، امروز وظیفه جامعه است که نام و یاد آنها را زنده نگه دارد و سعی کند رفتار و عملکرد آنها را در زمان خطر مدنظر داشته باشد؛ همین دید و باور است که جامعه را از خیلی خطرات محصور نگهمیدارد و باعث میشود مردم در برابر خیلی از مسائل دیگر واکسینه شوند.»
وی به نکته قابل تأملی اشاره میکند: «به نظر من حتی افرادی که به این باورها اعتقادی ندارند هم باید این روحیه ایثارگری و شهادت طلبی را در بین بچههای خود پرورش دهند، زیرا در نهایت جامعهای که با این تفکرات پرورش یابد در برابر خطرات درونی و بیرونی مقاومتر است و اثرات مثبت این باورمندی به آن افراد هم میرسد.»
تقویت رابطه جانبازان با جوانان
از پایان جنگ تحمیلی ۳۰ سال گذشته است، اما برای جانبازان هنوز جنگ تمام نشده است. آنها در کنار تحمل رنجهای جسمانی، بار مهمی هم بر دوش دارند و آن پاسداری از حقایق دفاع مقدس است. هر جانبازی، یک منبع مهم برای ثبت تاریخ جنگ هشت ساله و انتقال این تاریخ به نسلهای آینده است. شهدا حضور جسمانی ندارند، اما جانبازان میتوانند تجربههای کم نظیر خود در جبهه و همراهی با شهدا را به آیندهسازان ایران اسلامی منتقل کنند. آنها میتوانند با انتقال احساسات و ادراکات خود به جوانان، انسانسازی کنند و این کاری پیامبرگونه است.
جانباز ۷۰ درصد «علیرضا ضابطی» میگوید: «بهترین خاطرات عمرم از دوران طلایی دفاع مقدس است. واقعاً سادگی و تواضع و بیریایی را میتوانستی در جبهه ببینی؛ فرمانده با نیرویی که تازه اعزام شده بود هیچ فرقی نداشت، لباس هر دو خاکی بود و گاهی نیروهایی که تازه میآمدند نمیفهمیدند چه کسی پوتینهای آنها را واکس میزند و لباسهایشان را میشوید، بعد از اینکه فرمانده شهید میشد میفهمیدند کار او بوده! این پست و مقامهای امروزی هیچ جایی در دفاع مقدس نداشت و همه یک رنگ و عاشق بودند، همه گوش به فرمان یک نفس گرم امام بودند که بیایند و مهران را آزاد کنند، خرمشهر را آزاد کنند و کاری کنند کارستان؛ منتظر یک نفس گرم امام بودند تا پشت دروازههای بصره برسند. این خلوص همیشه بین بچهها بود و شهدا از بین همه ما گلچین شدند. همان معنویت بود که بچههای جبهه و جنگ را مقتدر بار میآورد، همان نماز شب خواندن در سنگرها بود که باعث میشد بچهها گلچین شوند. جالب اینکه برخی چهرهها قبل از عملیات نورانی میشد و وقتی به آنها میگفتیم نورانی شدهاید، میگفتند خدا قبول کند، در همان عملیات هم شهید میشدند. آنها به معنویات و دعاها اعتقاد داشتند، وقتی بچهها «وجعلنا» میخواندند دشمن کور میشد.ما از ۳۹ کشور اسیر داشتیم، دنیا با ما در جنگ بود، به ما سیم خاردار نمیدادند، اما نتیجه دفاع مقدس چه شد؟»
وی میافزاید: «اما اکنون رسالت ما سنگینتر است، همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند که شما جانبازان باید در جامعه رفت و آمد کنید و دفاع مقدس فراموش نشود؛ لذا یکی از وظایف ما تبیین ارزشهای دفاع مقدس است. دشمن، جنگ سخت ما را دید و دیگر جرئت نمیکند در جنگ سخت مقابل ما بایستد؛ لذا آمده وارد جنگ نرم شده و کانون گرم خانواده را هدف قرار داده است. آنها میدانند که ایرانی اگر غیرت داشته باشد نمیتوانند کاری از پیش ببرند و ایرانی تا آخرین قطره خون خود میجنگد و خاک به دشمن نمیدهد.»
این کهنهسرباز ادامه میدهد: «امروز باید ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدا، ارزشهای دفاع مقدس را احیا کنیم، بیاییم همان سادگی و بیریایی و تواضع و کمک به همنوع را رواج دهیم. دشمن به دنبال از بین بردن کانون خانواده است و برنامه دارد تا جوانان ما را از خانواده جدا کند و همان جریان اندلس (اسپانیا در قرون وسطی) را برای ما طرح ریزی کرده است و شکر خدا با رهبری مدبرانه حضرت آقا اصلاً به این هدف شوم خود نمیرسند؛ چون مردم ما بیدارند و بیدار خواهند بود.»
همسخنی با جانبازان، قوی شدن جوانان
تعبیر اغراق آمیزی نیست اگر بگوییم جانبازان دوران دفاع مقدس، زرادخانههای بازتولید انسان انقلابی در جامعه امروز هستند. هدف از بزرگداشت و یادبود جانبازان و ایثارگران فقط تجلیل از این عزیزان نیست، بلکه نتیجه این بزرگداشتها باید به انتقال فرهنگ جهاد و شهادت و ایستادگی به نسل جدید بینجامد.
جانباز ۵۵ درصد «محمدرضا حاجیپور» مدیرعامل انجمن دفاع از حقوق جانبازان و قربانیان سلاحهای شیمیایی استان فارس میگوید: «در جامعه بینالملل داریم میبینیم افرادی بودند که در جنگ جهانی اول، دو یا سه روز به عنوان نیروهای مردمی یا همان پارتیزانها مثلاً در منطقهای از بلژیک ماندهاند و آتشی را روشن کردهاند و قهوهای درست کردهاند. و بعدها یک یادمان از این افراد درست کردهاند و مردمی که از موزه جنگ دیدن میکنند موظف هستند که بروند به آنها ادای احترام کنند. اگر این کشور اروپایی برای این افراد یادمان ساخته است، بحث آن شخص نیست، بحث این است که او به این روحیه مقاومت و از خودگذشتگی و جانفشانی برای مردم احترام میگذارد و این اقتدار آن کشور را میرساند؛ پس ما باید یاد زمان دفاع مقدس، تکریم ایثارگران، کهنهسربازان، احترام به داوطلبانی که موظف نبودند و نظامی نبودند و از جان و جوانیشان گذشتند و رفتند را به جامعه بیاوریم و آنها را در اذهان عمومی زنده کنیم تا آن بحث ایثار و مقاومت و سلحشوری در بین مردم زنده بماند.»
وی میافزاید: «به نظر من زنده نگه داشتن این خاطرات و بازگو کردن آنها برای مردم و جوانان بسیار بسیار درس بزرگی است، حتی غرور ملی جوانان ما را زنده میکند. اگر یک جوان که هجمه رسانهها و شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی را میبیند، یک ساعت بدون هیچ تبلیغ و توقعی پای درددل یک جانباز و رزمنده بنشیند منقلب و متحول میشود، چنانچه بارها این مسئله دیده شده و اینکه آنها به ایرانی بودن و مسلمان بودن خودشان افتخار میکنند، به اینکه رهبری دارند که از همه چیز خود گذشته و به هیچ چیزی چشم ندارد و فقط برای اسلام و خداوند کار میکند.»
تقویت امنیت ملی با فرهنگ دفاع مقدس
مسئله انتقال فرهنگ دفاع مقدس و آشناسازی نسل جوان با قهرمانان ملی و انقلابی، یک امر سیاسی نیست، بلکه مسئلهای ملی است. حتی با نگاه منفعتجویانه و رفاهطلبانه هم، منطق حکم میکند که گرایش جوانان به این فرهنگ، ضامن بقا و آسایش اجتماعی خواهد بود.
امیر سرتیپ دوم ستاد، علی محبیراد رئیس کانون بازنشستگان ارتش جمهوری اسلامی ایران و جانباز ۳۰ درصد میگوید: «وقتی حرف از دفاع مقدس میشود ما از خودمان بیخود میشویم. زمان و مکان را فراموش میکنیم. مثل اینکه از یک عاشق درباره معشوق بپرسید. بیشتر افرادی که در جنگ بودند اینگونه هستند. دفاع مقدس یک عبارت است؛ اما همین عبارت تمام وجود و تمام عشق ماست و دل ما را با خود میبرد. به قول شاعر «من عاشقم؛ گواه من این قلب چاک چاک. در دست من جز این سند پاره پاره نیست» وقتی از دفاع مقدس صحبت میشود، میشود همه وجود ما، همه عشق ما، همه زحمات ما. میشود یادآور همه دوستان ما، همه یاران ما، همه جانبازان و شهدای ما.»
وی درباره اهمیت انتقال تاریخ و فرهنگ دفاع مقدس به نسل جوان هم توضیح میدهد: «بازگو کردن و انتقال و روایت این زحمات به نسلهای بعدی به جوانان غرور و عزت و پایداری میدهد. از طرفی این انتقال به تقویت امنیت ملی میانجامد. اگر میخواهیم در صلح زندگی کنیم باید آماده جنگ باشیم. چون یکی از اساسیترین ارادهها بازدارندگی است. اگر شما آمادهباشید هیچ دشمنی به شما حمله نخواهد کرد و شما در آسایش و آرامش زندگی خواهید کرد. در این بازدارندگی و تقویت روحیه بازدارندگی، انتقال تجربیات دفاع مقدس بسیار موثر است.»