خبرگزاری مهر؛ مجله مهر_ مرضیه کیان: قدیمترها اگر میخواستیم پیامی به کسی بدهیم، دستخط مینوشتیم؛ برای اینکه نوشتهها گیراتر باشد، کتاب میخواندیم تا از واژههای نو و نیکو استفاده کنیم.
چه بسیار از این دستنوشتهها و نامهها روی کاغذهای کاهی که در کولهپشتی رزمندهها دیده نشد! رزمندههایی که خیلیهایشان شهید شدند و خیلیهایشان اکنون روایتگر آن روزها هستند...
تأکیدات مکرر مقام معظم رهبری بر موضوع کتاب و کتابخوانی همیشه مهم بوده است. اما یادمان باشد که کتاب خواندن فارغ از موضوعش باید روی کیفیت زندگی، کار و هنر ما تأثیرگذار باشد؛ اگر کتاب بخوانیم و تأثیری بر ما نداشته باشد، بیهیچ رودربایستی، خواندن و نخواندن آن فرقی با هم ندارد!
مقام معظم رهبری هم در توصیههایشان بر ترویج فرهنگ کتابخوانی، بارها به این نکته اشاره کرده و گفتهاند: «سلامت فکری را با کتابخوانی تأمین کنید؛ از کتابهای خوب، راهگشا و راهنما که از سوی متفکران و نویسندگان خوب ما تهیه شده و در اختیار ما گذاشته، استفاده کنید و بخوانید.»
این روزها آنقدری که سرمان در گوشی است و صفحات و برنامههای متعدد مجازی را بالا و پایین میکنیم، در طول روز ۴، ۵ ورق کتاب نمیخوانیم! از وقتی عصر ارتباطات و تکنولوژی بازارش داغ شده، چقدر بازار کتاب کساد شده!
ما سرک کشیدن به فضای مجازی را جزو کارهای روزانه میدانیم، و کتاب خواندن را خارج از کارهای مهم روزانه. آنقدر این اتفاق در ما شکلگرفته که حتی مقام معظم رهبری به صراحت گفتهاند: "ملت ما مطالعه کردن را اصلاً جزو کارهای بشری نمیدانند! "
تاریخ نگاری به تنهایی حریف خاطرات جنگ نمیشود
با نگاهی به تقریظهایی که رهبری در تمجید کتابهای مختلف طی این سالها نوشتهاند، علاقه و دقت رهبر معظم انقلاب را در انتخاب کتابهایی با موضوع دفاع مقدس، مقاومت و انقلاب متوجه میشویم.
از آنجایی که رشادتهای بسیار زیادی در طول ۸ سال دفاع مقدس در دل جبههها و خاکریزها اتفاق افتاده، تاریخ به تنهایی از پس بیان کردن آنها برنمیآید! تاریخ نهایتاً میخواهد اسم عملیاتها، تاریخ شروع و پایان و اسم شهدا را بگوید اما نمیتواند از شور و شعور و احساس رزمندهها چیزی بگوید. پس چاره چیست؟! راه کار این سوال را رهبر معظم انقلاب در روایت کردن پیروزی جنگ ۸ ساله با همه خصوصیاتی که در آن وجود داشت، ارائه کردند. به گفته ایشان: «امروز کار عدهای که به میدان جنگ رفتند و در این هشت سال، آن حماسه را آفریدند - چه شهدایشان، چه ایثارگرانشان، چه رزمندگانشان - دیگر تمام شد. آنها کار خودشان را کردند. پس از پایان کار آنها، کار یک خیل عظیم دیگری آغاز میشود… بعد از پایان جنگ، نوبت این خیل عظیمی است که این دیگر مسالهاش هشت سال نیست؛ هشتاد سال هم اگر طول بکشد، جا دارد.»
با این تاکید بسیار حساس، تا کنون حدود هزار کتاب با موضوع دفاع مقدس نوشته شده، که از نگاه رهبری باز هم برای نوشتن جا دارد! از رفتار و منش شهدا در خانواده و جبههها گرفته تا خاطرات پدر و مادر و همسران شهدا.
تا همین چند روز پیش، حدود ۵۰ تقریظ بر از رهبر انقلاب به دست ما رسیده که اگر بخواهیم به صورت گلچین شده از قدیمیترینها و جدیدترینهایش بگوییم، از این قرار است:
یادداشتهای خرمشهر
این کتاب گزیدهای از یادداشتها و دست نوشتههای شهید بهروز مرادی از خاطرات فتح خرمشهر است که در بحبوحه جنگ اتفاقات را ثبت کردند تا برای آیندگان باقی بماند.
متن تقریظ رهبر انقلاب:
بسم الله الرحمن الرحیم خدا غریق رحمت کند این شهید عزیز را که در سالهای منتهی به ۶۴ یعنی در بحبوحه شور و هیجان دفاع مقدس و بسیج سراسری ملت در این راه، دردمندانه، نقاط منفی را به نظر آورده و از آن نالیده و دم از غربت رهروان راه جهاد زده است! بعضی امروز گمان میکنند که راه خدا غریب است، یعنی حقیقت روشن اصلی را که همان حرکت عمومی در راه خیر و صلاح است در برابر واقعیت زشت کجرویهای گاهگاهی و جابهجایی کمرنگ میبینند. اما این گمان همیشه بوده حتی در سال ۶۴ و پیش از آن. و البته چنین نگرشی در جمهوری اسلامی همیشه نادرست بوده و انشاءالله همیشه نادرست خواهد بود. ۷۰/۱۱/۹
مربعهای قرمز
کتاب «مربعهای قرمز» به قلم زینب عرفانیان که دربرگیرنده خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا فرمانده قرارگاه فرهنگی خاتم الاوصیاء (ص) از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس است.
«مربعهای قرمز» ناگفتههایی است از جنگ و سبک زندگی جهادی حاکم بر روزهای جنگ، سبک بندگی کردن آنها که صفحه به صفحه رشد کردند و پایشان به آسمان باز شد. ناگفتههای نوجوانانی که از بازی و شیطنت در خیابان چهارمردان قم و نشستن پای درس اخلاق آیتالله احمدی میانجی از پشت خاکریزهای جبهه سر در آوردند؛ کتابی سرشار از رفاقتهای آسمانی و پر از ترش و شیرینهای جنگ. لبریز از نقطه رهایی و انقطاع و پر از مربعهای قرمز و سراسر آرزوی شهادت.
متن تقریظ رهبر انقلاب:
بسمهتعالی
بسیار شیرین و جذاب نوشته شده است. ردپای چانهگرمیهای آقای حاج حسین یکتا در آن آشکار است. ظرافتهای برخاسته از ذوق و قریحه لطیف که در سراسر کتاب گسترده است، میتواند از نویسندهی خوشقلم و چیرهدست کتاب باشد و میتواند هم دُرافشانیهای راوی باشد. نقطهی برجستهی کتاب، یاد شهیدان و یاد حال و حضور ملکوتی آنان پیش از شهادت است که حقاً بسیار خوب تصویر شده است. ارادت راوی به مرحوم آقای حاج میرزا علی احمدی میانجی هم برای من جالب بود. آن مرحوم را حدود شصت سال به علم و تقوا و ورع میشناختم و به من لطف داشت. این کتاب ظاهراً چند روز پیش رونمایی شده است. برای من چندی پیش از این فرستاده بود و تماماً مطالعه شد. ۹۷/۴/۲۶
این اولین و آخرین تقریظ منتشر شده را که کنار بگذاریم، کتابهای زیاد دیگری بودهاند که با این دستخط و نظرات بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند. مثلاً: سفر به شهر زیتون، فرهنگ جبهه: شوخ طبعیها، نونی صفر، پرواز شماره ۲۲، از الوند تا قراویز، جنگ پابرهنه، فرنگیس، یادداشتهای ناتمام، مقتل، عبور از آخرین خاکریز، دسته یک، تیپ ۸۳، اردوگاه عنبر، گلستان یازدهم، حماسه هویزه، من زندهام، خاکهای نرم کوشک، یاور صادق و… البته این آثار همگی محوریت دفاع مقدس و مقاومت دارند و حال و هوای آن روزها را تداعی میکنند.
از چاپ اول تا چاپ صدم
اگر از حق نگذریم و کمی بر قهر بودن مردم با فرهنگ کتابخوانی چشمپوشی کنیم باید بگوییم که بعد از تقریظ رهبری بر کتابها، استقبال از خواندن این کتابها خیلی خیلی بیشتر میشود. از جمله این کتابها میتوان به «خاکهای نرم کوشک» (زندگی شهید برونسی) اشاره کرد که تاکنون با ۱۸۵ بار تجدید چاپ، رکورددار شمارگان کتابهای داستانی در ایران بوده است. حتی نسخه عربی این کتاب نیز به خاطر استقبال خوانندگان عرب زبان، تیراژی میلیونی پیدا کرد. کتاب «دا» هم با تمام حرف و حدیثهایی که دربارهاش وجود دارد، احوال خیلیها را منقلب کرده و تا به حال ۱۵۷ بار تجدید چاپ شده است.
کتاب «پایی که جا ماند» نوشته سید ناصر حسینیپور هم تا به حال ۷۰ بار تجدید چاپ شده است. در این میان کتاب «نورالدین پسر ایران» از انتشارات سوره مهر هم توانسته رکورد ۶۳ بار تجدید چاپ شدن را به خود اختصاص دهد.
کتاب «لشکر خوبان» نیز پس از انتشار تقریظ رهبر انقلاب درباره آن، در مدتی کوتاه در انتشارات سوره مهر به چاپ چهل و پنجم رسید. همچنین کتاب «دختر شینا» نوشته بهناز ضرابی زاده نیز تاکنون ۹۹ بار تجدید چاپ شده است.
ولی با تمام اینها رهبر معظم انقلاب از سالها قبل از ساعات پایین کتابخوانی گله داشتهاند و حتی در دیدار با اعضای گروه اجتماعی صدای جمهوری اسلامی ایران گفته بودند: «ملت ما مطالعه کردن را اصلاً جزو کارهای بشری نمیدانند! مثل خوراک و ورزش و دیگر چیزهایی که جزو کارهای معمول انسان است، مطالعه اصلاً جزو این چیزها نیست! آدم باید عنوان دیگری داشته باشد- یا باید شب امتحانش باشد؛ یا باید معلم در مدرسه از آدم بخواهد؛ یا باید یک دانشمند باشد؛ یا باید بخواهد در جایی سخنرانی کند- تا موجب شود که مطالعه کند! این چهقدر خسارت است!؟ واقعاً خدا میداند من وقتی یادم میآید- و این چیزی است که تقریباً هیچوقت از یادم نمیرود- که مردم ما مطالعه کردن را بلد نیستند، به قلب من فشار میآید! از این بابت، ما چقدر داریم هر ساعت خسارت میبینیم!؟ واقعاً این به عهده چه کسی است؟ در حال حاضر اینطور است که بنده یا یک نفر مثل بنده، سالی یکبار به نمایشگاه کتاب برود و یک کلمه راجع به مطالعه بگوید؛ آنهم به شرطی که دست یک گزارشگر خاص نیفتد؛ اینکه نمیشود!»
وقت طلای روزهای کرونا
ما هم اینجا کمی شکایت کردیم. اما شکایت که راه به جایی نمیبرد. مگر نه اینکه هنوز کرونا هست و هنوز وقتهای خالی ما زیاد است و اتفاقاً بخشی از درامدمان صرف اینترنتی میشود که اتفاقاً گران شده؟ کمی که از مصرف اینترنت و گشت و گذارمان در فضای مجازی بزنیم، به سادگی میتوانیم کتاب بخریم. بساط مهمانی و دورهمنشینی و تفریح هم که فعلاً جمع شده است. پس فرصت کافی هم برای مطالعه داریم.