خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: یکی از این چارچوبهای مرتبط با فعالیتهای فرهنگی-هنری که پیرامون موضوع دفاع مقدس توانسته یادگاریهای خوبی برای ما به جای بگذارد و تبدیل به سندی ارزشمند در جریان جنگ تحمیلی شود، «موسیقی فیلم» است که بسیاری از آنها آنچنان در ذهن ما ثبت شده که شاید خیلی از ما با شنیدن یا مواجهه با کلیدواژهای چون «دفاع مقدس» و «جنگ» یاد این آثار میافتیم. آثاری که حتی گاهی از خود فیلم هم بیشتر در گوش شنیداری و نگاه دیداری جامعه ایرانی باقی مانده و به حدی از خود تأثیر به جای گذاشته که قطعاً نمیتوان از آنها بی تفاوت عبور کرد. اینها قطعاً اسنادی ارزشمند در کنار سایر مستندات دورانی هستند که تاریخ هم از رشادتها و شهامتهایش به نیکی و احترام یاد خواهد کرد.
بر همین اساس گروه هنر خبرگزاری مهر همزمان با فرارسیدن «هفته دفاع مقدس» در ادامه دیگر پروژههای مناسبتی و موضوعی خود که طی ماههای اخیر متناسب با مناسبتهای تاریخی، مذهبی و ملی به آن پرداخته در پروندهای ویژه به بررسی کارنامه و فعالیت تعدادی از آهنگسازان برگزیده سینمای ایران در حوزه سینمای دفاع مقدس و سینمای مقاومت خواهد پرداخت.
در پنجمین روایت از این سلسله گزارشها که با عنوان «آهنگسازان شاخص سینمای دفاع مقدس و مقاومت» در اختیار مخاطبان قرار داده میشود، به بررسی اجمالی فعالیتها و آثار حبیب خزاییفر (خزاعی فر) از آهنگسازان جوان عرصه موسیقی فیلم میپردازیم که طی سالهای گذشته با ایده پردازیها و فضای خلاقانهای که در سینمای مقاومت به ویژه در آثار محمد حسین مهدویان ایجاد کرده، خود را آهنگسازی نشان داده که با اتکا به دانش و پیشینه دانشگاهی خود در عرصه موسیقی حرفهای تازهای برای گفتن دارد.
این گونه فعالیت در عرصه آهنگسازی فیلم به ویژه سینمای مقاومت به دلیل حضور بزرگان و نامآوران عرصه موسیقی که هرکدام ماندگارترین آثار را در این زمینه ثبت کردهاند، کار بسیار دشواری است اما حبیب خزاییفر از عهده آن برآمده و از خود کاراکتری به جامعه سینمای ایران معرفی کرده که قطعاً در آینده حرفهای بیشتری برای گفتن خواهد داشت. او آهنگساز خلاق و مستقلی است که اگر چه با سینمای ناب و تازه محمد حسین مهدویان پای خود را در این عرصه محکم کرد، اما فضای کاری و شخصیتی که از آهنگسازی او در سینما سراغ داریم به طور حتم یکی از مولفههای موفقیت آثار سینماگری چون مهدویان هم بوده است که در رنگ آمیزی آثار او نقش مهمی ایفا کردهاند.
آغاز کار با موسیقی تئاتر در حوزه کودک و نوجوان
حبیب خزاییفر که تیرماه سال جاری وارد سی و هفتمین سال زندگی خود شده از سال ۱۳۷۷ آن زمان که یک نوجوان پانزده ساله بود به موسیقی علاقه مند شد. در همین دوران بود که با فراگرفتن آموزشهای مقدماتی تئوری موسیقی و سلفژ، ساز پیانو را به عنوان یکی از سازهای تخصصی خود انتخاب و همزمان در یک گروه موسیقی کُر به عنوان آهنگساز و هم خوان مشغول به فعالیت شد.
فعالیتهای او در حوزه آهنگسازی از ساخت موسیقی برای چند آنونس و ملودی نمایشهای گروه سنی کودک و نوجوان آغاز شد، او در این برهه زمانی بود که با حضور در کارگاههای آموزشی وارطان ساهاکیان از استادان شناخته شده موسیقی کشورمان به فراگیری سلفژ، تئوری موسیقی، هارمونی، ارکستراسیون و کنترپوان پرداخت و بعد از سپری کردن این دوره بود که به طور رسمی حرفه آهنگسازی را انتخاب کرد. شرایطی که بعد از مدتی کوتاه به دلیل خلاقیت، برنامه ریزی مناسب و استعدادی که در این عرصه در او ظهور و بروز پیدا کرد موجب شد تا در معتبرترین آثار سینمایی کشورمان همکاریهای متفاوتی را آغاز و حتی جوایز معتبری را نیز از آن خود کند.
آهنگسازی چندین اثر سینمایی و تلویزیونی از جمله «روایت فتح – ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۷»، «این شبها – ۱۳۸۵»، «در شهر – ۱۳۸۴»، «فرماندهان – ۱۳۹۰»، «زوم کن – ۱۳۹۳»، «آستانه – ۱۳۸۲»، «عصر بخیر بچهها – ۱۳۸۲»، «عصر ململی – ۱۳۹۱»، «استوا – ۱۳۹۱»، «سطرهای ناخوانده – ۱۳۹۲»، «فصل نو- ۱۳۸۹» به کارگردانی علی تاجیک، «نیمه پنهان ماه – ۱۳۹۳» به کارگردانی یاسر انتظامی، «محله ما – ۱۳۹۱» به کارگردانی اردلان عاشوری، «حدیث سرو – ۱۳۹۲» به کارگردانی جواد توانا، «تینار- ۱۳۸۶» به کارگردانی مهدی منیری، «حکیم ری – ۱۳۸۵» به کارگردانی احمد گله دار و رضا طاهری، «سلام بر علی پسر موسی – ۱۳۹۴» به کارگردانی امین قدمی، «قصه یک مرد- ۱۳۹۴» به کارگردانی عطا مهراد و سیاوش جمالی، «فصل هرس – ۱۳۹۵» به کارگردانی لقمان خالدی، «مهمانی خداحافظی – ۱۳۹۶» به کارگردانی لقمان خالدی، «جایی برای فرشتهها نیست – ۱۳۹۸» به کارگردانی سام کلانتری، «جنگ به شیوه آمریکایی – ۱۳۸۴» به کارگردانی حسین شریف، «حبیب آقا – ۱۳۹۴» به کارگردانی محمد حمزهای، «دوماه شمسی- ۱۳۹۵» به کارگردانی سعید زارعیان، «ترمینال غرب – ۱۳۹۵» به کارگردانی قربانعلی طاهرفر، «دیدن این فیلم جرم است – ۱۳۹۷» به کارگردانی محمدرضا زهتابچیان، «مدیترانه – ۱۳۹۷» به کارگردانی هادی حاجتمند، «ممنوعه – ۱۳۹۸» به کارگردانی امیر پورکیان از جمله فعالیتهایی هستند که وی در عرصه مستند، برنامه تلویزیونی، سریال و آثار سینمایی در کارنامه خود ثبت کرده است.
خزاییفر در حوزه تولید آلبوم نیز تاکنون موفق به انتشار مجموعههایی چون «داستان همراه ۱ تا ۱۰ (همشهری داستان) – ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶»، موسیقی متن فیلم «ایستاده در غبار- ۱۳۹۶» و موسیقی متن «ماجرای نیمروز – ۱۳۹۹» شده که همه این آثار نیز در برگیرنده استقبال مخاطبان و شنوندگان بودهاند.
ادامه راه با ساخت نماهنگ و تولید چند اثر در حوزه دفاع مقدس
از نکات جالب توجهی که درباره فعالیتهای حبیب خزاییفر در حوزه آهنگسازی میتوان به آن اشاره کرد ساخت موسیقی برای نماهنگ و همکاری با خوانندگان مطرحی چون علیرضا قربانی، محمد معتمدی، مانی رهنما، حجت اشرفزاده و تعدادی دیگر بود که هریک از آنها به فراخور موضوع و زمان پخش با استقبال مخاطبان مواجه شدند، آثاری که عمده آنها دربرگیرنده مضامینی مرتبط با دفاع مقدس، شهدا و مناسبتهای مذهبی و ملی بوده و توانسته با جان و دل شنوندگانش همراهی تاثیر گذاری داشته باشد.
در این چارچوب میتوان به نماهنگهایی چون «از خون جوانان وطن لاله دمیده – ۱۳۹۳» و «چشم به راه – ۱۳۹۴» هر دو به کارگردانی محمد حسین مهدویان، «نوسفر- ۱۳۹۲» به کارگردانی حسین دهباشی و «کوچه سرشور – ۱۳۹۸» به کارگردانی حسین نشاطی اشاره کرد.
نامزدی دریافت سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن از سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم «درخت گردو»، دریافت جایزه بهترین موسیقی متن فیلم از سیزدهمین جشنواره بینالمللی سینما حقیقت برای فیلم «جایی برای فرشتهها نیست»، دریافت شیر زرین و دیپلم افتخار بهترین موسیقی متن از یازدهمین جشن مستقل سینمای مستند برای فیلم «مهمانی خداحافظی»، نامزد بهترین آلبوم موسیقی دراماتیک سال ۱۳۹۶ برای آلبوم موسیقی فیلم «ایستاده در غبار»، نامزد جایزه بهترین موسیقی فیلم مستند از جشنواره تلویزیونی جام جم به خاطر موسیقی مجموعه «محله ما»، دریافت هدیه از رئیس جمهور برای موسیقی نماهنگ «نوسفر»، دریافت لوح تقدیر توسط ریاست اسبق سازمان صدا و سیما عزت الله ضرغامی به خاطر موسیقی مجموعه «آخرین روزهای زمستان»، نامزدی دریافت جایزه بهترین موسیقی فیلم از هجدهمین جشن حافظ برای فیلم سینمایی «لاتاری»، نامزدی دریافت جایزه بهترین موسیقی فیلم از هفدهمین جشن حافظ برای فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز»، نامزدی دریافت تندیس دهمین جشن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران برای موسیقی فیلم سینمایی «ایستاده در غبار» از افتخاراتی هستند که حبیب خزاییفر در عرصه آهنگسازی سینما به دست آورده است.
اما اوج فعالیتها و درخشش حبیب خزاییفر در عرصه آهنگسازی قطعاً به همکاری او با محمد حسین مهدویان در پروژههای مختلف سینماییاش باز میگردد. شرایطی که راه شهرت و محبوبیت این آهنگساز مستعد و خلاق موسیقی کشورمان را با اتکا به توانمندیهایش در عرصه موسیقی و البته فیلمهای معتبر دوست دیرینهاش محمد حسین مهدویان باز کرد و از او آهنگسازی ساخت که در حوزه سینمای جنگ آمده تا حرفهای جدیدی بزند و توانمندی یک هنرمند جوان را به رخ بزرگانی بکشاند که پیش از او آثار ممتاز و قابل توجهی را در این گونه سینمایی خلق کرده بودند.
اوج فعالیتها و درخشش حبیب خزاییفر در عرصه آهنگسازی قطعاً به همکاری او با محمد حسین مهدویان در پروژههای مختلف سینمایی او باز میگردد. «آخرین روزهای زمستان – ۱۳۹۱»، «ایستاده در غبار- ۱۳۹۴»، «ماجرای نیمروز – ۱۳۹۵»، «لاتاری – ۱۳۹۶»، «ترور سرچشمه – ۱۳۹۶»، «رد خون (ماجرای نیمروز ۲) – ۱۳۹۷» و «درخت گردو – ۱۳۹۸» به کارگردانی محمد حسین مهدویان از جمله آثاری هستند که حبیب خزاییفر در آنها به عنوان آهنگساز حضور داشته، آثاری که هر یک توانستند به چشم مخاطبان و منتقدان سختگیری بیایند که مدتها بود در عرصه آهنگسازی غیر از موارد استثنا موسیقی خوبی از فیلمهای سینمایی با مضامین مقاومت نشنیده بودند و حالا آماده بودند که ظهور و بروز یک هنرمند جوان را در قالب موسیقی چند فیلم داستانی و مستند درخشان بشنوند.
نحوه همکاری صمیمانه حبیب خزاییفر و محمد حسین مهدویان به شکلی قرار گرفته بود که مخاطبان و منتقدان میتوانستند هم آنها را به عنوان دو نیروی مکمل بالقوه و مستعد برای تولید آثار مختلف در کنار هم ببینند و هم هر دوی آنها را به عنوان دو هنرمند با فضای فکری مستقل نگاه کنند. شرایطی که این در کنار هم قرار گرفتن دو تفکر متفاوت و در عین حال خلاق را، عنصری پیش برنده در به تصویر کشیدن فضایی ارزیابی میکند که سینمای متفاوتی از جنگ و مقاومت را به نسل جدید مخاطبان سینما نشان داد.
شناخت کامل حبیب از محمد حسین برای ساخت موسیقی
محمدحسین مهدویان در یکی از مصاحبههایش بود که درباره مدل همکاری خود با حبیب خزاییفر توضیح داد: من و حبیب و چند نفر دیگر از دوستانم گروهی هستیم که کار را از مستندسازی شروع کردیم و معاشرتهای خانوادگی داریم. پیش از اینکه همکار باشیم با همدیگر دوست هستیم و زمانی که میخواهیم کاری را شروع کنیم با همفکری و همراهی کار میکنیم. این تجربه ادامه پیدا کرد و پس از تولیدات سینمایی که داشتیم به امروز رسیدیم. ساخت موسیقی در این نوع کارها معمولاً در مرحله پستولید صورت میگیرد و آهنگساز و عواملی که در این مرحله هستند دیر به پروژه ملحق میشوند. به همین دلیل کمی هم طول میکشد تا با کار مأنوس شوند اما به واسطه همین رفاقت و صمیمیتی که بین همه عوامل وجود دارد از ابتدا کم و بیش در جریان کار هستند و مشارکت دارند. از جمله حبیب خزاییفر که در تمام فیلمهای ما از ابتدای شکلگیری ایده کنار ما حضور دارد و میداند که چه کاری میخواهیم انجام دهیم و در روند شکلگیری فیلم حضور دارد. زمانی هم که شروع به کار میکند، تعامل ما بیشتر میشود و اینطور نیست که صرفاً پس از آماده شدن فیلم به ما ملحق میشود. در حقیقت او با شناخت کامل از فضای عمومی فیلم وارد مرحله ساخت موسیقی میشود. به هر حال من از لحظه شکلگیری ملودی با حبیب خزاییفر ارتباط دارم و درباره آن صحبت میکنیم. در تمامی مراحل تنظیم و ضبط هم در تماس هستیم.
وی با ذکر مثالی از سبک ساخت موسیقی «ایستاده در غبار» که بهواسطه نگاه مشترک خود و حبیب خزاییفر شکل گرفته بود، بیان کرد: ما در حال ساخت فیلمی بودیم که فضای فیلمهای دهه شصت را در فیلمبرداری، اجرا، بازیها، نوع رنگ و لعاب و طراحی صحنه و… بازسازی کند. زمان ساخت موسیقی ایستاده در غبار هم تصمیم گرفتیم که سراغ جنس موسیقی ارکسترال دهه پنجاه و شصت برویم. حبیب هم به خوبی در این فضا کار را انجام داد. […] این را هم بدانید که در هیچ بخش از کارهای ما، سیمرغ تعیینکننده و تضمینکننده کیفیت اثر نیست. جوایز همیشه براساس سلایق اهدا میشود و ممکن است با تغییر ترکیب داوران کلاً جوایز تغیر کند. این موضوع حتی درباره جوایزی که فیلمهای ما هم در این سالها گرفته میتواند صدق کند. در نتیجه معیار من شهرت و کسب جایزه نیست. ترجیح میدهم با دوستان خودم و کسانی که میشناسم کار کنم و این موارد تأثیراتی بیشتر دارد.
آهنگسازی که استفاده از ساز ایرانی در «ایستاده در غبار» را نمیپسندید
یکی دیگر از نکات قابل توجهی که در موسیقی فیلمهای حبیب خزاییفر میتوان اشاره کرد و البته آن را مرتبط با پیشینه دانشگاهی و علمی این آهنگساز جوان ارزیابی کرد، نوع ساخت و روایت متفاوت او در موسیقی آثار جنگی است، شرایطی که همانگونه اشاره شد، از خزاییفر یک آهنگساز مولف معرفی کرده است.
خزاییفر: استفاده از موسیقی ایرانی برای فیلم را خیلی نمیپسندم مگر اینکه فضای فیلم و تصویر طوری باشد که نیاز به این نوع موسیقی متن داشته باشد خزاییفر که فضای متفاوت آهنگسازیاش را در موسیقی متن مستند «آخرین روزهای زمستان» را به مخاطبانش شناسانده بود، در یکی از مصاحبه اش بود که درباره موسیقی خاص فیلم «ایستاده در غبار» گفته بود: پروژه «ایستاده در غبار» از این جهت خاص بود که حجم موسیقی خیلی زیادی داشت. این فیلم به دلیل نوع ساخت و کارگردانیاش باید از قطعات متعددی در آن استفاده میشد. همچنین موسیقی در این فیلم یک شخصیت مستقل داشت و حتی گاهی هم بیرون میزد. البته این شرایط انتقاداتی داشت اما به نظرم اینکه موسیقی این فیلم بیرون زده بود و کاملاً ملموس بود نقطه قوت محسوب میشد. البته در عین این موارد کل موسیقی یک شخصیت و انسجام واحد داشت.
این آهنگساز که میزان استفاده از سازهای جهانی در آثار سینمایی مرتبط با مقاومت تبدیل به یکی از مولفهها و ویژگیهای آهنگسازی شده، چندان مایل به استفاده از ساز ایرانی در این فضا نیست، کما اینکه در رابطه با این نوع نگرش آهنگسازیاش معتقد است: استفاده از موسیقی ایرانی برای فیلم را خیلی نمیپسندم مگر اینکه فضای فیلم و تصویر طوری باشد که نیاز به این نوع موسیقی متن داشته باشد. مثلاً روی فیلم «کمال الملک» نمیتوان موسیقی پاپ، ارکسترال یا غربی قرار داد و فضای آن به گونهای است که حتماً باید سراغ موسیقی ایرانی بروید. اما در کارهای دیگر که آزادی عمل وجود دارد، انتخاب من هم متفاوت است.
برای شنیدن قطعهای از موسیقی مستند «آخرین روزهای زمستان» اینجا را کلیک کنید.
این روزها ژست روشنفکری باعث حذف موسیقی متن از سینما شده است
وی با بیان اینکه درباره دوستی با عوامل فیلمهایی که ساخت موسیقی آن را به عهده داشته نیز معتقد است: دوستی من با عوامل فیلم در ساخت موسیقی دخیل بود. من و محمد حسین مهدویان پیش از «ایستاده در غبار» یک تجربه مشابه در مجموعه «آخرین روزهای زمستان» داشتیم و برای اولینبار نبود که این مدل را امتحان میکردیم. در این پروژه هم از ابتدا میدانستیم که از موسیقی چه چیزهایی میخواستیم. به هر حال از زمانی که ایده به ذهن محمدحسین مهدویان میرسد تا شروع پروژه و پیگیری مراحل مختلف همه ما در جریان هستیم و همفکری خوبی با همدیگر داریم. معمولاً او آنقدر راجع به همه چیز فکر میکند و ایدههایش کامل است که طی همفکریهایی که داریم تغییر خاصی نمیکند.
این هنرمند در جایی که از او درباره انتشار آلبوم «ایستاده در غبار» پرسیده بودند، گفت: این پروژه برایم اهمیت زیادی داشت و پیگیر انتشارش بودم چون شاید تا آخر عمر نتوانم مشابه موسیقی «ایستاده در غبار» را تولید کنم. ما برای این فیلم ۵۰ دقیقه موسیقی تولید کردیم و همین موضوع اتفاق ویژهای در سینما محسوب میشد. خصوصاً این روزها که ژست روشنفکری باعث حذف موسیقی متن از سینما شده است.
وی افزود: من معتقدم اگر عدم استفاده از موسیقی به جا باشد بد نیست ولی گاهی اوقات فیلم نیاز به موسیقی دارد ولی از آن استفاده نمیکنند. اینکه از موسیقی کمتر استفاده میکنند مد شده ولی در دهه پنجاه یا شصت موسیقیهای پر حجم و پر سر و صدا را در فیلمها میشنیدیم.
برای شنیدن قطعهای از موسیقی فیلم «ایستاده در غبار» اینجا را کلیک کنید.
سنتشکنی در «ماجرای نیمروز» با ورود به یک فضای مدرن موسیقایی
یکی دیگر از آثار شاخص موسیقی فیلمهای حبیب خزاییفر موسیقی «ماجرای نیمروز ۱ و ۲» است که چندی پیش آلبوم این دو اثر سینمایی نیز توسط مرکز موسیقی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در دسترس مخاطبان قرار گرفت. آثاری که باز هم نشان از عناصر و مولفههای شنیداری متفاوتی بود که نشان میداد حبیب خزاییفر در هر دورهای که همراه با فیلمسازان مولف این دوران تجربههای متفاوتی را از سر میگذارند به همان میزان نیز از تجربههای ارزشمندتری در ساخت موسیقی آثار سینمایی به ویژه آثار مرتبط با سینمای مستند و سینمای مقاومت بهره مند میشود.
شکلگیری فضای موسیقی ماجرای نیمروز به سابقه کاری و علاقه شخصی من به موسیقی جنگی در مؤسسه روایت فتح و موسیقی فیلمهایی که در آن دوران میساختم بر میگردد خزاییفر چندی پیش درباره موسیقی متن این فیلم به خبرنگار مهر گفته بود: من در تم موسیقی ماجرای نیمروز برخلاف علاقه شنیداری خودم نسبت به نسلهای گذشته، کمی سنتشکنی کردم و فضای مدرنی را با ایجاد آکوردها و نتهای عَرَضی، برخلاف موسیقی دهه ۵۰ و ۶۰ ایجاد کردم که اختلاف آن در موسیقی ماجرای نیمروز ۱ بسیار فاحشتر است و تم آن شیطنت ماجراجویانهای دارد. حتی در آنجا ساز گیتار را در بخشهای کوتاهی در نظر گرفتم که نقش عشق را بیشتر نمایان میکند، ولی در موسیقی «ماجرای نیم روز (ردخون)» با استفاده از تم مدرن و جدید از فضای ارکستراسیون فیلمهای جنگی آن دهه استفاده کردم. ما در ساخت موسیقی متن این فیلم برخلاف اکثر موسیقی فیلمهای ژانر دفاع مقدس که با محوریت داستان با ملودی پیش میرود، بیشتر به دنبال ایجاد یک فضاسازی مناسب بودیم تا یک تم موسیقیایی. کما اینکه ایجاد آکوردهای خاص و غیرمعمول در این موسیقی، باعث شکلگیری فضای شک و تردید و ماجراجویانه مرموز در فیلم و انتقال این حس به مخاطب شده بود.
وی ادامه داد: در موسیقی فیلم «ماجرای نیمروز ۲» یا همان «ردخون»، تصمیم بر حفظ تم اصلی «ماجرای نیمروز ۱» بود؛ ولی به دلیل اینکه در داستان فیلم، فضا اکشنتر و صحنههای جنگی بیشتر میشد؛ ما در این مجال از ارکستر زهی بیشتر و ساز هورن برای تداعی سکانسهای جنگی و سازهای کوبهای برای بیان حماسی بودن فضای کار استفاده کردیم در حالی که ساز پیانو فقط نقش نزدیک کردن تم موسیقی به فضای اصلی ماجرای نیمروز یک را داشت..
این آهنگساز شناخته شده حوزه سینما درباره شکلگیری فضای موسیقایی فیلم «ماجرای نیمروز» محمد حسین مهدویان هم گفت: شکلگیری فضای موسیقی ماجرای نیمروز به سابقه کاری و علاقه شخصی من به موسیقی جنگی در مؤسسه روایت فتح و موسیقی فیلمهایی که در آن دوران میساختم بر میگردد. من بر این باورم علاقه شخصی من از موسیقی دهه ۵۰ و ۶۰ و آهنگسازان نسل طلایی موسیقی فیلم ایران در آن دوران به کار کردن من در ژانر موسیقی فیلمهای جنگی و قرار گرفتن در فضای آن دوران بسیار کمک میکند. از دیگر ویژگیهای موسیقی نوشتن برای ژانر دفاع مقدس نیز میتوان به سابقه موسیقایی همان نسل طلایی که برای ما به عنوان سندی در تاریخ موسیقی ایران مانده، اشاره کرد که اصولاً موسیقیهای ارکسترال کامل در سکشن زهی و بادی برنجی استفاده میشد و شاهد استفاده به جا و درستی از موسیقی ارکسترال بودیم.
آهسته و پیوسته راه رفتن در سینمای جنگ با موسیقیهای خوب
خزاییفر در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به انتشار آثار آهنگسازان حوزه سینما در قالب آلبوم بیان کرد: معتقدم با انتشار آلبوم موسیقی متن آثار سینمایی، مخاطب در قالب آلبومی خارج از چارچوب نسخه سینمایی روی فیلم، فرصت بیشتری را برای شنیدن اثر پیدا خواهد کرد و اگر موسیقی مناسبی برای سکانسهای فیلم ساخته شده باشد و بر روی تصاویر نشسته باشد، شنیدن بدون تصویر آن هم میتواند ذهن مخاطب را درگیر فضای فیلم سازد که قطعاً ثبت آن به عنوان یک اثر هنری موسیقیایی ارزشمند است.
وی طی گفتگوی دیگری درباره کلید واژه «سفارشی بودن» آثار هنری مرتبط با جنگ و دفاع مقدس گفته بود: از دید من کارهایی که تاکنون انجام دادهام، اصلاً به عنوان یک کار یا درآمد نبوده، چرا که اکثر آنها را با تمام علاقه و وجودم کار کردهام و وقتی جدای از فضای فیلم دوباره آن را میشنوم مجدداً در ذهنم برای آن هزاران تصویر دیگر میسازم. این برای من بسیار خوشآیند است که وقتی آلبوم موسیقی منتشر میشود واکنش مخاطبان را بر روی اثری که با تمام وجودم برای آن تصویر نوشتهام ببینم و تأثیر آن را خارج از چهارچوب فیلم احساس کنم و فکر میکنم نسبت به استقبال مخاطبان میتواند بسیار جالب باشد، همانطور که زمانی که موسیقی فیلم «ایستاده در غبار» منتشر شد تجربهای مشابه را داشتم که دیدم چقدر این قطعات همه جا پخش شده و در بسترهای دیگری هم از آن استفاده میکنند. به نظرم این نشانه موفقیت یک موسیقی است که خارج از فیلم هم کار میکند و مخاطب خودش را پیدا میکند و انرژی من برای خلق آن را به نتیجه نشانده است.
به هر ترتیب حبیب خزاییفر ۳۷ ساله گرچه در دوران طوفانی هشت ساله دفاع مقدس هم چون بسیاری از هم نسلانش فقط شنونده خاطرات تلخ و شیرین یک دوره پرفراز و نشیب هشت ساله از مقاومت و جنگ بوده است. اما با طراحی، ایده و ملودی پردازی که طی این سالها از آثار سینمایی و تلویزیونی مرتبط با موضوع دفاع مقدس حبیب خزاییفر شنیدهایم، میتوانیم او را در قالب چالشها و انتقادات کارشناسانهای که در حوزه موسیقی مطرح است به عنوان یکی از آهنگسازان مولف سینمای جنگ معرفی کنیم.
خزاییفر هنرمندی است که در کنار بزرگان این عرصه نشان داده که در جوار آنها با قامت راستینی ایستاده و میتواند جانشین شایستهای برای پیشکسوتان سینمای دفاع مقدس محسوب شود. او اکنون هنرمندی است که فعلاً آهسته و پیوسته در راهی که انتخاب کرده قدم میزند، چارچوبی از قد و قواره یک هنرمند حرفهای که با آفرینش موسیقیهای خوب میتواند خود را به عنوان یکی از بهترینهای موسیقی فیلم در سینمای ایران به ثبت برساند.
قطعهای که به ضمیمه این گزارش شنیدید بخشی از موسیقی متن فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» است.