خبرگزاری مهر -گروه جامعه: امروز روز جهانی سالمند است. امسال شعار روز جهانی سالمند «کرونا، فرصتی برای تغییر نگاه به سالمندان» اعلام شده است اما واقعیت این است که کرونا نشان داد که بسیاری از کشورها برنامههایی جامع برای شرایط مختلف سالمندان تدارک ندیدهاند.
این روزها به اطرافمان که نگاه کنیم حتماً سالمندانی را میشناسیم که از واژه در خانه بمانیم به تنگ آمدهاند؛ آنها عموماً در محدودیتهای کرونایی که برای گروه سالمندان از ضروریات است کار زیادی برای انجام دادن ندارند. نه تفریحاتی در منزل دارند، نه میتوانند خود را با دنیای مجازی سرگرم کنند و نه حتی صدا و سیما برنامههایی مناسب این قشر دارد و نه تولیداتی در بخش خصوصی مختص این گروه سنی تدارک دیده شده است. حتی فرزندان نیز رفت و آمد را به خانه والدینشان کمتر کردهاند تا این گروه آسیب پذیرتر در مقابل کرونا را کمتر در معرض خطر قرار دهند و همه اینها دست به دست هم میدهد تا سلامت روان این گروه با توجه به غیرقابل پیش بینی بودن پایان پاندمی کرونا، بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.
از همه اینها بیشتر کرونا به ما نشان داد که سالهاست درباره ساخت زیرساختهایی برای رفاه و آسایش و سبک زندگی سالمندی کوتاهی شده است. حالا در آستانه روز سالمند در سال کرونایی چندی پیش در ۳۱ شهریور بعد از ۱۶ سال، آئین نامه اجرایی ساماندهی سالمندان به دستگاهها ابلاغ شد. این یعنی سند ملی سالمندان در گام جدی اجرا قرار گرفت.
تاکید بر اجرای این سند از آنجایی اهمیت پیدا میکند که این روزها با جمعیت نزدیک به ۱۰ درصدی سالمندان در جامعه مواجه هستیم و پیش بینی این است که به سرعت به رشد این جامعه در سالهای آتی و عدد ۲۰ درصد برسیم. جمعیت سالمندان در ایران در سال ۱۳۶۵، ۵ درصد جمعیت کشور بود و در سال ۹۷، به ۱۰ درصد جمعیت کشور رسید و پیش بینی این است که سال ۱۴۲۱، جمعیت سالمند ایران ۲ برابر میشود و در سال ۱۴۳۵، جمعیت سالمندی از ۳۳ درصد عبور میکند.
نکته مهم دیگر این است که در حال حاضر جامعه سالمندی ما در خانوادههایی زندگی میکنند که حدود ۴ فرزند دارند، اما در سالهای آتی تعداد فرزندانی که میخواهند از والدینشان نگهداری کنند، کاهش مییابد.
قبل از پیروزی انقلاب سن امید زندگی حدود ۵۷ سال بود، اما در سال ۹۵ امید زندگی، ۷۵ سال و سن بازنشستگی حدود ۵۵ سال شده است و سالمندان حدود ۲۰ تا ۳۰ سال بعد از بازنشستگی عمر میکنند
اما وقتی صحبت از سالمندی میشود ما با ملاکی چون امید زندگی نیز رو به رو هستیم. قبل از پیروزی انقلاب سن امید زندگی حدود ۵۷ سال بود، اما در سال ۹۵ امید زندگی، ۷۵ سال و سن بازنشستگی حدود ۵۵ سال شده است و سالمندان حدود ۲۰ تا ۳۰ سال بعد از بازنشستگی عمر میکنند و آمار کارمندان و کارگران و کسانی که تحت پوشش بیمهها هستند، بسیار افزایش یافته است، پس در آینده تعداد افراد بازنشستهای که حقوق بازنشستگی میگیرند، افزایش مییابد. هرچند این روزها با افزایش سن امید زندگی مسئولان به دنبال این هستند که سن بازنشستگی را افزایش دهند.
در سال ۴۵، ۶۳ درصد سالمندان ساکن روستاها و در سال ۹۵، ۷۲ درصد سالمندان ساکن شهرها بودند و میانگین سواد از حدود ۱۴ درصد در سال ۴۵ به ۴۷ درصد در سال ۹۵ رسیده است.
مجموع این دادهها نشان میدهد که آنچه امروز باید به عنوان یکی از مهمترین ارکان اجرایی در کانون توجه تمام دستگاههای دولتی و غیردولتی قرار بگیرد، بحث توجه به سالمندی و نیازهای آن است. نیازهایی که به نظر میرسد هنوز حتی احصاء نیز نشده باشد.
نیاز به سامانه اطلاعات سالمندی داریم
حسامالدین علامه رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این سوال که وقتی گفته میشود دستگاههای اجرایی باید به سالمندان در برنامهریزیهای خود دقت کنند، به صورت مصداقی چه میشود با ذکر مثالی گفت: مثلاً در وزارت ورزش و جوانان اگر بخش جوانان را کنار بگذاریم در بخش ورزش ۸۰ درصد توجه این وزارتخانه به ورزش قهرمانی و ۲۰ درصد توجهش به ورزش همگانی است. حال در این ۲۰ درصد جنبههای گوناگون ورزش همگانی مورد توجه است و موضوع ورزش سالمندان و تندرستی آنها یک بخش کوچکی از آن ۲۰ درصد میشود. اما اینکه چه ورزشهایی برای سالمندان مناسب است و برای کدام سالمند کدام ورزش مناسب است و محیط ورزشی سالمندان باید چه استانداردهایی داشته باشد و ابزارهایی که سالمندان با آن ورزش میکنند باید چه ویژگیهایی داشته باشد یا مربیان این ورزشها باید حائز کدام تواناییها باشند و… این میان مطرح است که باید در واقع به همه آنها پاسخ داده شود. حتی اینکه باید قبل از ورزش، حین ورزش و بعد از ورزش یک سالمند به چه نکاتی توجه کرد مهم است. همه اینها موضوعاتی است که توجه زیادی به آنها نشده است. وظیفه شورای ملی سالمندان این است که موضوعات جزئی و ریز را برجسته کند و نیازها را اعلام کند تا به مطالبهگری از دستگاههای اجرایی بی انجامد. سند ملی سالمندی مسیر را در زمینه مطالبه گری برای ما فعال میکند.
وی ادامه داد: یکی از نیازهایی که داریم این است که سامانه جامع سالمندی داشته باشیم و یک تصویر کلی از وضعیت سالمندی برای سیاست گذاری داشته باشیم که در سند ملی به آن اشاره شده است.
امید زندگی یک شاخص جمعیت شناختی است
وی در ادامه در پاسخ به این پرسش که این روزها از افزایش سن امید زندگی زیاد گفته میشود و شاید در بطن جامعه این عبارت با امید به زندگی اشتباه گرفته شود، یک توضیحی درباره آن میفرمایید، گفت: سن امید زندگی در ۴۰ سال اخیر رشد قابل توجهی داشته و امید به زندگی از سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۹۵، ۲۰ درصد رشد را نشان میدهد. این را مرکز آمار اعلام میکند. امید به زندگی یک شاخص است که نشان میدهد امروز اگر فردی به دنیا بیاید ما امید داریم چقدر طول عمر داشته باشد. این یک شاخص جمعیت شناختی است و فقط وابسته به سن در بدو تولد است. این شاخص در دنیا هم به شکل بی سابقهای رشد داشته است یعنی ۲۰ سال در اکثر کشورها به سن جمعیتی افزوده شده است. از آغاز تا کنون هیچ وقت میزان امید زندگی در بدو تولد این عدد نبوده است.
وی درباره عوامل موثر در آن گفت: بحث پیشگیری و رشد تکنولوژی و تغییر سبک زندگی و توجه به تغذیه و یافتههای علمی بسیار در این امر موثر است. اگر مشکلی و چالشی باشد علم میآید آن را حل میکند. درست است که مدرنیته و تکنولوژی در سبک زندگی چالشهایی ایجاد کرده اما در کنارش توصیههای پیشگیرانه و گسترش خودمراقبتی و استفاده از طب سنتی و طبیعی و توجه به سلامت روان و معنویت را مورد توجه قرار داده که بخشی از آسیبهای سبک زندگی جدید را میپوشاند و سرجمع آن به نفع سلامت و امید زندگی است. ما در ژاپن ۷۰ هزار سالمند بالای ۱۰۰ سال داریم و در کشور خودمان ۸۰ و ۹۰ سالههایی داریم که فعالیتهای اجتماعی موثری دارند.
برای رضایت از زندگی در سالمندی پیمایش ملی نشده است
امید به زندگی یک شاخص است که نشان میدهد امروز اگر فردی به دنیا بیاید ما امید داریم چقدر طول عمر داشته باشد. این یک شاخص جمعیت شناختی است و فقط وابسته به سن در بدو تولد است
علامه درباره اینکه برخی تحقیقات نشان از بالا رفتن رضایت از زندگی در سالمندان هم میدهد، آیا این تحقیقات پیمایش ملی شدهاند، بیان کرد: رضایت از زندگی مجموعه نگرشها، ارزشها، گرایشها و ترجیحات و عملکرد فرد را میسنجد و معمولاً هم از پرسشنامههای جهانی برای آن استفاده میکنند. البته عملیات بومی سازی هم روی این پرسشنامهها صورت میگیرد. ما یک پیمایش ملی سالمندی که تمام حوزهها را سنجیده باشد تا به حال انجام ندادیم. ولی پروژههای کوچکی بوده که نتایجش منتشر شده است مثلاً بین سال ۸۸ تا ۹۰ یک مقالهای نشان داد رضایت ۸۱ درصدی از رضایت از زندگی در میان سالمندان وجود دارد. اما این متغیر طی سالها میتواند دستخوش تغییر شود.
رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان درباره اینکه در نگاه کلان با توجه به وضعیت معیشتی شاید این رضایت از زندگی معنادار جلوه نکند، گفت: موضوع این است عوامل متعددی در رضایت از زندگی تاثیر دارد. مثلاً سالمندی هست که میگوید من ۵۰ سال پیش نه آب داشتم و نه برق و… اما الان اینها هست و احساس رضایت به زندگیاش بالاتر از مثلاً آن ۳۰ سالهای است که سطح سوادش هم بالا رفته و از ابتدا همه اینها را داشته و شاید به دنبال چیزهای بیشتری از رفاه در زندگی است. یعنی آن جوان ۳۰ ساله و آن فرد ۷۰ ساله میزان رضایت از زندگیشان در یک شرایط مشابه ممکن است فرق کند. اما بحثهای آماری باید هر ۵ سال یکبار انجام شود. برخی از معیارها در پیمایشهای مرکز آمار یا معاونت رفاه اجتماعی وزارت رفاه که برای یارانه بگیران صورت میگیرد استخراج میشود، مثلاً میزان مسکن داشتن سالمندان یا میزان تاهل آنها. ولی ما پیمایشی که همه موارد را سنجیده باشد نداریم. خود ما در مرکز ملی سالمندان پیمایشی ملی را طراحی کردیم و بهمن ماه به صورت پایلوت اجرای آن را آغاز کردیم و برای هر سالمند یک ساعت زمان میکشید تا پرسشنامههایش پر شود اما به کرونا برخورد کردیم و ایجاد محدودیت بابت اینکه پرسشگر ما در منزل سالمندان حاضر باشد و این پیمایش فعلاً تا بعد از کرونا متوقف شده است.
در مرکز ملی سالمندان پیمایشی ملی را طراحی کردیم و بهمن ماه به صورت پایلوت اجرای آن را آغاز کردیم و برای هر سالمند یک ساعت زمان میکشید تا پرسشنامههایش پر شود اما به کرونا برخورد کردیم و ایجاد محدودیت بابت اینکه پرسشگر ما در منزل سالمندان حاضر باشد و این پیمایش فعلاً تا بعد از کرونا متوقف شده است وی درباره اینکه آیا این موضوع که با افزایش سن امید زندگی باید سن بازنشستگی نیز افزایش یابد، یک اصل جهانی است و آیا در راستای خدمت به سالمندان است، گفت: اینگونه موارد نه تکوینی است و پدیدهای قابل لمس و بیرونی و یک امر قراردادی است که بر اساس معیارهای مختلف طراحی میشود.
علامه ادامه داد: بحث سالمندی در سادهترین تعریفش که موضوع تقویمی است نیز یکسان نیست. یعنی در کشورهای آفریقایی و کمتر توسعه یافته سن سالمندی ۵۵ سال است و در کشورهای عمده جهان ۶۰ سالگی معیار است و در کشورهای توسعه یافته ۶۵ سالگی ملاک است. حتی استثناهایی نیز وجود دارد مثلاً کشور ژاپن در حال بررسی است که سن سالمندی را ۷۰ سال اعلام کند.
رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان گفت: حتی نگرشهای دیگری به جز سن تقویمی برای تعیین سن سالمندی وجود دارد. برخی میگویند این سن از نظر تغییرات فیزیولوژیکی، روان شناختی، تعاملات اجتماعی هم قابل تعریف است و اگر فردی به افت عملکرد در این عرصهها برسد به سالمندی میرسد. یعنی ممکن است یک فردی ۷۰ ساله باشد اما دچار افت عملکرد نشده باشد.
وی بیان کرد: وقتی از نگاه قانونگذاری و اجتماعی به این مساله نگاه میشود بر اساس دادهها و شواهد مبتنی بر سن این موارد ملاک قرار میگیرد. واقعیت این است که اگر به خاطر بهبود وضعیت رفاه و سلامت کارآمدی یک فرد افزایش پیدا میکند همانطور که طول عمر وی افزایش پیدا میکند باید موارد دیگر هم اصلاح شود. ما در سه سطح برای سالمندان به طور کلی برنامهریزی میکنیم. یک وقتی برای فقط این مساله که فرد به سالمندی برسد برنامه میریزیم فارغ از کیفیت، یک وقت برای رسیدن به جامعه سالمندی سالم برنامه میریزیم و یک زمان برای داشتن جامعه سالمندی سالم فعال برنامهریزی میکنیم. اگر سالمندی در طول عمر یعنی امید به زندگی دچار افزایش سن شده یعنی خودمراقبتی و سبک زندگی و… تا حدی تامین شده است و باید برای مشارکت اجتماعی و فعال بودن این افراد برنامه داشت. در بسیاری از کشورهای جهان بازنشستگی پلکانی داریم یعنی فرد به تدریج از محیط کار جدا میشود تا در نهایت با بازنشستگی مواجه میشود که تازه این به معنای پایان کارایی نیست. یعنی برای بعد از بازنشستگی فعالیتهای اجتماعی مثل امور خیریه یا مشاوره و انتقال تجربه و تشکیل اتاقهای فکر رخ میدهد.
نیازمند برنامههای خاص صدا و سیما برای سالمندان هستیم
رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان در ادامه در پاسخ به این پرسش که این روزها سالمندان بیشترین تاثیر را از کرونا گرفتهاند و عملاً تفریحی ندارند و با توجه به اینکه در حوزه تکنولوژی نیز آگاهی لازم را ندارند عملاً از این فضا نیز نمیتوانند در خانه استفاده کنند و از سوی دیگر صدا و سیما هم برنامههای خاص سالمندی را تدارک ندیده است، همچنین پایان پاندمی مشخص نیست و احتمال آسیبهای روحی وجود دارد، گفت: بله همین طور است. وقتی از نظر گروههای جمعیتی متاثر از کرونا نگاه میکنیم در دنیا سالمندان متاثرترین گروه را تشکیل میدهند. برنامههای سالمندان هم بیشتر برنامههای حضوری بوده و تا الان و به خاطر جدید بودن تکنولوژی و آشنایی کمتر سالمندان با تکنولوژی و افت عملکردی باعث میشود سالمندان نتوانند با فضای مجازی سرگرم شود.
علامه ادامه داد: اینجا دو تا راهکار و مسیر برای ما مشخص میشود. یکی اینکه در دوره میانسالی برخی توانمندیها را باید آموزش بدهیم تا از تکنولوژی استفاده کنند. همین جا هم لازم است که مناسب سازی محیط مجازی برای سالمندان ایجاد شود و یک نوع دیوایسها و ابزارهای ساده سازی شده و برنامههای نرم افزاری ساده سازی شده برای سالمندان آماده شود. سالمند لازم ندارد که اطلاعات حجیم و جزئی دریافت کند بلکه باید اطلاعات کاربردی با نمادهایی که با حافظه و شناختی سالمند با آن خو گرفته و از میانسالی همراهش است بتواند استفاده کند. دوم اینکه هر دستگاهی باید برنامههایش را مشخص کند.
وی درباره اینکه آیا به نظرتان نیاز به شبکه خاص سالمندی نداریم نیز گفت: میتوانیم شبکهای برای سالمند داشته باشیم یا در بازههای زمانی برنامههای خاصی برای این گروه خصوصاً در رادیو داشته باشیم. این برنامهها باید با صدای بلند و واضح باشند. کلمات باید شمرده گفته شود و از اصطلاحات نامتعارف عربی و انگلیسی و علمی استفاده نشود و بر اساس نیازسنجی سالمندان تدارک دیده شده باشد.