به گزارش خبرنگار مهر، هنگام سخن از الجزایر نخستین تصویری که در ذهن نقش میبندد، پیشتازی این کشور در شورش انقلابی علیه استعمار فرانسوی و پیروزی افتخار آمیز این کشور بر علیه اشغالگران، با تقدیم ۱.۵ میلیون شهید است، اما الجزایر، تنها کشور انقلاب نیست، بلکه گستردگی طرق صوفیه و وجود زوایای مختلف در شهرها و روستاها نشانی دیگر ازحیات فکری و دینی الجزایر است. این واقعیت در شکل دهی آداب و رسوم، تنوع دینورزی، روحیات مردم و حیات اجتماعی و سیاسی آنان نقش مهمی را ایفا میکند.
بیتردید بدون شناخت طرق صوفیه موجود در الجزایر، نمیتوان شناختی کامل از فعل و انفعالات درونی این جامعه به دست آورد. رایزنی فرهنگی ایران در الجزایر در تازهترین گزارش ارسالی خود به مهر، اطلس تصوف در این کشور، میزان گستردگی، کارکرد سیاسی و ریشههای تاریخی و سایر ویژگیهای آنان را بررسی تفصیلی کرده است. نخستین قسمت از این گزارش را در ذیل بخوانید:
معناشناسی تصوف
در تعریف واژه تصوف نظرات مختلفی وجود دارد: برخی آن را از ریشه سوفیای یونانی گرفتهاند، همان واژهای که اصطلاح فلسفه و فیلسوف از آن ریشه گرفته است؛ در این تعبیر تصوف به اهل دانش و معرفت اطلاق میشود و صوفی به معنای دانشمند و عارف است.
برخی دیگر نیز ریشه این کلمه را به صفه بر میگردانند و منظور صفه یا سکوی کنار مسجد مدینه در عصر پیامبر اکرم است که جمعی از صحابه فقیر و بی خانمان در آن به سر میبردند و صوفی یعنی افراد منتسب به اهل صفه و مسلمانان فقیر و زاهدی که مورد احترام پیامبر اکرم بودند.
برخی دیگر صوفی را به کلمه صفا برگردانده و صوفیان را افراد پاکدل و با صفا توصیف کردهاند که تمامی زنگارها و کدورتهای ناخالصی و حقد و کینه و وابستگی به دنیا را از دلهای خود پاک کردهاند.
و نیز مشهورترین معنا همان انتساب آنان به صوف یا پشم است و در این تعبیر صوفی به معنای پشمینه پوش، فقیر، زاهد و درویش است. هر یک از ریشههای فوق را که صحیح بدانیم نوعی ترک دنیا، زهد، بی اعتنایی به زرق و برق جهان مادی و توجه به معنویت، اخلاق و خودسازی درونی به منظور کسب رضای خداوند و تکامل معنوی در آن نهفته است.
ریشههای تاریخی
صوفیان برای فرار از اتهام به بدعت گذاری تلاش میکنند، ریشههای تاریخی خود را به عصر نبوت برسانند و صوفیان اولیه را زمرهای از خواص اصحاب رسول الله معرفی کنند. اصحاب صفه، سلمان، ابوبکر و در رأس همه مولا امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب (ع) از پیشوایان اولیه مورد ادعای اهل تصوف هستند.
تاریخ ورود تصوف به الجزایر را به عصر فاطمیان میرسانند. بنا به گفته محمد حنون استاد شریعت اسلامی در دانشگاههای الجزایر، حضور زوایای تصوف در این کشور به ۱۰ قرن قبل بر میگردد صوفیان برای اثبات درستی راه خود و ادعای عدم التقاط و آلوده نشدن به افکار بیگانه از اسلام تلاش میکنند یک سلسله استاد و شاگردی متصل بین خود و صحابه پیامبر اکرم ترسیم کنند به این صورت که شیخ طریقت مدعی است که خرقه خود را از فلان ابن فلان و او از فلان ابن فلان و… او از امام جعفر صادق و او از پدرش و… او از امام علی ابن ابی طالب و آن حضرت از رسولالله گرفته است.
به این رابطه استاد و شاگردی یا به عبارت بهتر مربی و متربی سلسله طریقت میگویند. آنان این فرمایش پیامبر (ص) را که فرمود: «انا مدینه العلم و علی بابها» را به علم طریقت، عرفان وتصوف معنا میکنند و مدعی هستند که مراد از علم، علم باطن و سلوک معنوی است و این علم از طریق علی ابن ابی طالب (ع) با رعایت سلسله مراتب مراد و مریدی به شیوخ آنها منتقل شده است. آنان همچنین حدیث شریف «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» را به معنای ولایت معنوی و عشق و ارادت به علی ابن ابی طالب و فرزندانش معنا میکنند.
در قرون اولیه پس از پیامبر اکرم به تدریج طریقه تصوف در جامعه اسلامی گسترش یافت و به عنوان خطی فکری، تربیتی و عملی در کنار سایر انواع دین ورزی فقیهانه، فیلسوفانه و… قرار گرفت. در دامن تصوف شخصیتهای بسیاری تربیت شده و در عرصه دانش و ادب درخشیدند به گونهای که بخش عظیمی از میراث فکری وادبی جهان اسلام و شعر و ادب در زبان فارسی، آثاری است که به دست صوفیانی چون سعدی، حافظ، عطارنیشابوری، علی ابن عثمان هجویری و مولوی نوشته و یا سروده شده است.
جمعیت و گستردگی تصوف
در دنیای اسلام اهل سنت بر خلاف جامعه شیعه اثنی عشری، تصوف رواج فراوان دارد و هیچ جامعه اهل سنتی (حنفی، مالکی، شافعی) فارغ از فِرَق صوفی یافت نمیشود. از شرق آسیا، چین، شبه قاره هند، آسیای میانه گرفته تا بالکان، سراسر کشورهای مسلمان قاره آفریقا و اقلیتهای مسلمانان ساکن اروپا و آمریکا، همه جا صوفیان پراکندهاند به گونهای که میتوان جمعیت صوفیان مسلمان در دنیا را شماری بیش از پانصد میلیون نفر تخمین زد.
تصوف عملی و تصوف نظری
تصوف در ابتدای پیدایش خود، به معنای قطع علائق دنیوی، فقر، درویشی، زهد، توجه به درون به جای دلبستگی به مال دنیایی و در حقیقت نوعی سلوک نفسانی برای تصفیه باطن و تکامل روحی برای تخلق به اخلاق الهی بوده و در صبر، توکل، مهربانی، گذشت، ریاضت جسمانی، ذکر، دعا، تهجد، توبه و انابه و مقام تسلیم و رضا تا رسیدن به فنای فی الله خلاصه میشد و جهان بینی خاصی جز اعتقادات عمومی متخذ از قرآن و سنت نداشت.
تصوف موجود در الجزایر بیشتر و به طور عمده عبارت از تصوف عملی است که در انجام آیینها و مراسم خاص، قرائت اذکار و اوراد روزانه، حضور در محضر و سر سپردن به شیخ و نیز پرداخت وجوه شرعی و هدایای مالی تبلور پیدا میکند اما در قرون بعدی با ورود افکار و فلسفههای هندی، یونانی و اسکندرانی به ویژه فلسفه نو افلاطونی و عرفان یهودی به دست کسانی همچون محی الدین عربی به دستگاهی هستی شناسانه تبدیل شد که به آن تصوف و یا عرفان نظری گفتند. این نوع از جهانبینی که در طول تاریخ توسط بزرگان طریقت تکامل پیدا کرده در فلسفه اسلامی هم خود را نشان میدهد. مشایخ بزرگ این شیوه تفکر تلاش میکنند تا با بهرهگیری ازشیوه تأویل و تفسیر اشاری قرآن و حدیث، آموزهای فکری اندیشه خود را با متون اصیل دینی تطبیق دهند.
تصوف و اسماعیلیه
مذهب اسماعیلی که یکی از انشعابات تشیع است، علاوه بر تاریخ پرماجرای سیاسیاش، در حقیقت نوعی مذهب فلسفی باطنی است که بیشترین تأثیر را از فلسفه نو افلاطونی و عرفان گنوسی گرفته و مدت چندین قرن بر سراسر دنیای اسلام سلطه فرهنگی داشته و دانشمندان بزرگی در این زمینه به دنیای اندیشه تقدیم کرده است. این مذهب مشترکات بسیاری با اندیشه صوفیانه دارد به گونهای که به درستی نمیتوان تبیین کرد که کدام مقدم بر دیگری است، آیا اسماعیلیه بر تصوف اثرگذار بوده است یا بر عکس این اندیشههای تصوف نظری بوده که بر جهانبینی اسماعیلی اثر گذاشته است.
امروزه بزرگان اندیشه اسماعیلی علاوه بر ابن سینا، ناصر خسرو، خواجه نصیر، بزرگان تصوف مثل حلاج، محی الدین عربی، سهروردی، شیخ محمود شبستری و… را نیز اسماعیلی میدانند. آنان آثار علمی و فکری گرانسنگی نیز چون رسائل اخوان الصفا، راحه العقل، کنزالولد و… را در تبیین اندیشههای خود تألیف کردهاند. از ابن خلدون هم نقل میکنند که در مقدمه تاریخش گفته است صوفیه با اسماعیلیه باطنی در هم آمیخته بودند، به همین علت هر یک از دو گروه از مذهب دیگری سیراب شد و کلام آنها به هم آمیخته عقایدشان مشابهت پیدا کرد.
تصوف در الجزایر
تاریخ ورود تصوف به الجزایر را به عصر فاطمیان میرسانند. بنا به گفته محمد حنون استاد شریعت اسلامی در دانشگاههای الجزایر، حضور زوایای تصوف در این کشور به ۱۰ قرن قبل بر میگردد. نخستین زاویه تصوف در این سرزمین در قرن ۱۱ میلادی در شهر عنابه در شرق پایتخت الجزایر به دست ابوعبدالله عبدالملک آندلسی که به مروان البونی معروف بود تأسیس شد.
البته قبل از آن در عهد فاطمیان (۲۹۶ - ۵۶۷) و مرابطان (۴۸۰ - ۵۴۱) تصوف علمی به صورت فردی در این کشور وجود داشته ولی تصوف عملی و فرقهای در قالب زوایا، شیوخ و مریدان، از عصر موحدان (۵۱۵ - ۶۶۸) به طور رسمی وارد زندگی مردم الجزایر شده است و تا به امروز که طبق آمار بیش از ۱۶۰۰ زاویه در این کشور وجود دارد؛ ادامه حیات داده است.
این نکته حایز اهمیت است که تصوف موجود در الجزایر بیشتر و به طور عمده عبارت از تصوف عملی است که در انجام آیینها و مراسم خاص، قرائت اذکار و اوراد روزانه، حضور در محضر و سر سپردن به شیخ و نیز پرداخت وجوه شرعی و هدایای مالی تبلور پیدا میکند، در مقابل اما افراد کمی از شیوخ و محققان آنها به مبانی فکری و تصوف نظری آشنایی و اشراف کامل دارند.
ادامه دارد...