استاد مدیریت‌ و برنامه‌ریزی‌ آموزشی دانشگاه تهران گفت:استفاده از لفظ «مجازی» برای آموزش «الکترونیکی»، گمراه ‌کننده است؛ دانشجومحوری، هسته اصلی یادگیری الکترونیکی است.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، عباس بازرگان، استاد مدیریت و برنامه‌ریزی آموزشی دانشگاه تهران در دهمین در دهمین جلسه از مجموعه نشست‌های برخط «از آموزش عالی کلاسیک به آموزش عالی الکترونیکی» گفت: در گذار از آموزش کلاسیک (مرسوم) یعنی آموزش حضوری و چهره به چهره معمول به آموزش و یادگیری الکترونیکی، «باید چشم‌ها را شست…» و واقعیت‌ها و تفاوت‌های این دو نظام آموزشی را مورد توجه قرار داد.

وی خاطرنشان کرد: در نظام آموزش و یادگیری الکترونیکی برخلاف نظام کلاسیک، این محیط آموزشی است که به طرف دانشجو می‌رود و دانشجو می‌تواند بدون رفتن به مدرسه و یا دانشگاه از منزل یا هر مکان دلخواه آموزش ببینند. در نظام آموزش کلاسیک، مدرس و دانشجویان جدا از هم و در نظام آموزش الکترونیکی در کنار هم هستند. در آموزش کلاسیک، مقررات و آیین نامه‌های محکمی در زمینه حضور و غیاب و … از بالا دیکته می‌شود ولی در یادگیری الکترونیکی معیارهای مورد تأیید طرفین، مبنای عمل است.

استاد مدیریت و برنامه‌ریزی آموزشی دانشگاه تهران با بیان اینکه گذار مطلوب از تدریس سنتی به برخط، نیازمند حرکت تدریجی، ایجاد آمادگی‌های لازم، تغییر نقش مدرس و یادگیرنده است، اظهار داشت: بروز پاندمی کرونا باعث شد که دانشگاه‌های ما به‌صورت اضطراری و به اجبار به آموزش الکترونیکی روی بیاورند؛ مثلاً یکی از دانشگاه‌های پژوهشی کشور که تا قبل از همه‌گیری (دی ماه ۱۳۹۸) تنها ۲۰۰ کلاس برخط داشت پس از شیوع کرونا و تعطیلی کلاس‌های حضوری، ناچار شد سریعاً پنج هزار کلاس درس را به صورت الکترونیکی برگزار کند.

بازرگان با بیان اینکه برای گذار مطلوب به آموزش و یادگیری الکترونیکی باید در نقش مدرس و یادگیرنده تغییر بنیادی رخ دهد، گفت: در یادگیری کلاسیک، مدرس، دانایی است بر تالار و پیشاپیش فرایند یاددهی- یادگیری در حالی که در آموزش الکترونیکی، دانشجو، محور و پیشاپیش این فرایند قرار می‌گیرد و مدرس است که باید نیازهای آموزشی دانشجو را بفهمد و به آن‌ها پاسخ دهد.

بازرگان با انتقاد از اطلاق واژه «مجازی» به آموزش‌های «الکترونیکی» که می‌تواند ابهامات و سوء‌برداشت‌هایی را در پی داشته باشد، گفت: استفاده از واژه مجازی (غیرحقیقی) در مورد آموزش‌های الکترونیکی، خصوصاً در شرایط حاضر که دانشگاه‌ها به اجبار به این شیوه آموزشی روی آورده‌اند، این تلقی غلط را در افراد ایجاد می‌کند که گویی با آموزشی دست چندمی مواجه هستیم؛ در حالی که آموزش و یادگیری اموری کاملاً حقیقی بوده و یادگیری الکترونیکی (یادا) به دلیل مزایای فراوان آن در تمام دانشگاه‌های بزرگ دنیا در حال گسترش است

این استاد برجسته مدیریت و برنامه‌ریزی آموزشی در ادامه سخنان خود در نشست برخط «گذر از آموزش عالی کلاسیک به آموزش عالی الکترونیکی» به برخی مشکلات و موانع یادگیری الکترونیکی در کشور اشاره کرد و گفت: ناکافی بودن دانش و مهارت مدرسان برای طراحی و اجرای تدریس در فضای دیجیتال، نبود یا کمبود فرایند پشتیبانی آموزشی از دانشجویان، مهارت‌های ناکافی بیان نوشتاری دانشجویان، ناآشنایی مدرسان با نیازهای دانشجویان و عدم شناسایی ویژگی‌های آنان، و ناکافی بودن ابزار طراحی و توسعه مواد درسی چندرسانه‌ای برای تدریس برخط، برخی از مشکلات و موانع یادگیری آموزش کلاسیک است.

وی، تأکید بیش از اندازه آیین‌نامه‌های ارتقاء هیئت علمی بر پژوهش و در سایه قرار گرفتن کوشش‌های آموزشی مدرسان به ویژه در فضای دیجیتال، کمبود عوامل انگیزشی جهت ترغیب مدرسان به منظور آماده شدن و صرف وقت بیشتر برای تدریس در فضای دیجیتال، نبود یا ناکافی بودن سازوکار لازم برای به کارگیری دستیاران آموزشی جهت یاری دادن به یادگیرندگان و پیگیری پیشرفت آنان در فضای دیجیتال و آشنایی ناکافی و عدم آمادگی اغلب دانشجویان برای کار با سیستم‌های یادگیری الکترونیکی در موقع ورود به این سیستم‌ها از دیگر مهمترین موانع توسعه یادگیری الکترونیکی در ایران نام برد.

وی خاطرنشان کرد: منظور از صلاحیت مدیریتی مدرس این است که بتواند به محیط الکترونیکی درس وارد شده و فعالانه، کلاس را برگزار کند، طرح درس را تهیه و در سامانه قرار دهد، تکالیف درسی متناسب با مطلب را تعیین و پس از دریافت، نمره‌گذاری و نتیجه را اطلاع رسانی کند.

این استاد مدیریت و برنامه‌ریزی آموزشی در پایان در جمع‌بندی مباحث مطرح شده گفت: گذار مطلوب به یادگیری الکترونیکی مستلزم دانشجومحوری و کسب آمادگی‌های لازم در پنج حوزه فناوری، عوامل انسانی، پداگوژیک، سازمانی و حکمرانی است که امکان رعایت الزامات، انجام فعالیت‌های آموزشی مناسب و اجرای به‌روش‌ها را فراهم می‌کنند.