به گزارش خبرنگار مهر، ۲۴ شهریور سال جاری خبرگزاری مهر در گزارشی با عنوان «تصمیمات خطرناک در بزرگترین شرکت تولیدکننده نفت کشور» به بررسی تصمیمسازیهایی در شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب پرداخت که در صورت عملیاتی شدن، صنعت نفت کشور را زمینگیر میکند. شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب توضیحاتی را در این زمینه ارائه داده است که در ادامه میخوانید:
قبل از هر چیز باید گفت جای تأسف است که برخی افراد در سختترین شرایط جنگ اقتصادی علیه کشور و بی اغراق دشوارترین مقطع تاریخ صنعت نفت، به جای حمایت و دلگرمی بخشیدن به کارآفرینان و تلاشگران خط مقدم تولید، هر از چندگاه با زمینهچینی انتشار گزارشهایی انباشته از ناراستی و برپایه اطلاعات نادرست، یکی از خبرگزاریهای معتبر کشور را به محملی برای تخریب، سیاهنمایی و ناچیز جلوه دادن تلاشها و مجاهدتهای کارکنان صنعت نفت بدل کردهاند.
در ادامه سلسله گزارشهای انتقادی آن خبرگزاری، در تاریخ ۲۴ شهریورماه نیز پارهای دیگر از اتهامات بیاساس به مجموعه مناطق نفتخیز جنوب وارد شده است که این شرکت به بخشهایی از آن که ماهیت عمومی و رسانهای داشته و برخی تصمیمات مدیریتی این مجموعه را مورد نقد قرار داده است، به شرح زیر پاسخ میدهد:
۱- مجرای خرید کالاهای ماشینهای دوار تحت تعمیر اساسی تغییر یافته است، نه اصل خرید آنها!
موضوع مورد اشاره آن خبرگزاری درخصوص «توقف خرید کالاهای مربوط به ماشین آلات دوار از ابتدای سال ۱۳۹۸» بهصورت ناقص و غیردقیق مطرح شده و این مورد ناظر به «شیوهنامه وزارت نفت درخصوص تعمیرات اساسی ماشینآلات دوار» است که در سال ۱۳۹۷ ابلاغ شد و صرفاً «در خصوص تأمین کالای موردنیاز آن دسته از ماشینآلات دواری بوده که نیاز مبرم به تعمیرات اساسی داشتهاند» و مابقی خریدها را تحت تأثیر قرار نمیدهد. در این شیوهنامه که با هدف غلبه بر مشکلات ناشی از تأمین کالا در شرایط تحریم وضع شده است، خرید کالاهای مربوط به ماشینآلات دوار به صورت تجهیزپایه (Machine Base) به پیمانکار واجد شرایط تعمیرات اساسی واگذار خواهد شد که قطعاً توانمندسازی پیمانکاران و رونق سازندگان و تأمینکنندگان ایرانی کالا را در پی خواهد داشت.
۲- برنامهریزی هوشمند تعمیرات اساسی را به اشتباه کاهش عملکرد تعبیر میکنند!
در خصوص ادعای کاهش شدید شاخصهای عملکردی در حوزه تعمیرات اساسی باید گفت که بهمنظور مدیریت نقدینگی و شرایط ویژه مالی، در دو سال اخیر رویکرد شرکت ملی نفت ایران و به تبع آن شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب به سمت برنامهریزی هوشمند تعمیرات اساسی، مبتنی بر بودجه و میزان سلامت تجهیز تغییر یافته است؛ در این برنامه ابتدا با بررسیها و بازرسیهای فنی دقیق و پیشرفته، میزان سلامت دستگاهها و تجهیزات، ارزیابی میشود و در ادامه آن دسته از تجهیزات و ماشینآلاتی که نیاز ضروری به تعمیرات اساسی دارند، اولویتبندی میشوند و متناسب با بودجه تخصیصی، در برنامه تعمیر قرار میگیرند، بنابراین هرچند شاخص عملکرد تعمیرات اساسی بهطور طبیعی کاهش اندکی داشته است، اما بهصورتی هوشمندانه سلامت تجهیزات تضمین شده است که این یک دستاورد افتخارآمیز به شمار میآید.
۳- خرید موقت خدمات فنی در سه جز از فرآیند فرآورش نفت نمکی، هیچ نسبتی با حق مالکیت شرکت ملی نفت ایران بر مخازن تحتالارضی یا تأسیسات روسطحی ندارد.
ادعای دیگری که توسط آن خبرگزاری مطرح شده، بحث از دست رفتن مالکیت شرکت ملی نفت بر تأسیسات فرآورشی با بهکارگیری شیوه قراردادی B.O.O است. باید عنوان کرد که اصولاً این مدل قرارداد صرفاً جهت خرید خدمات فنی در طرحهایی است که به دلیل ماهیت موقتی و کوتاه مدت کار، سرمایهگذاری برای ساخت ابنیههای دائمی که زمان ساخت آنها چند سال بهطول میانجامد و زمان مورد نیاز آن خدمات را تحت تأثیر قرار میدهد، قطعاً مقرون به صرفه نیست. در این مناقصات، خدمات مربوط به سه تجهیز فرآیندی پیشساخته (Skid Mounted) صرفاً برای نفت نمکی و در کنار تأسیسات موجود حداکثر به مدت ۱۰ سال از سوی شرکتهای ذیصلاح ایرانی به مناطق نفتخیزجنوب ارائه خواهد شد و انجام این قراردادها سه مزیت اساسی دارد:
*عدم نیاز به سرمایهگذاری سنگین از محل بودجه دولتی برای ساخت تجهیزات فرآورشی ثابت جهت استفاده در مدت محدود و به جای آن بهرهگیری از تأسیسات فرآورشی سیار نظیر اسکیدمانتدها با سرمایه بخش خصوصی
*جلوگیری از صرف هزینههای سنگین بهرهبرداری و نگهداری به ویژه در زمان کاهش تولید
*کاهش چشمگیر زمان اجرای پروژه و آغاز دوره بهرهبرداری
در این قراردادها، پیشبینی شده است که خدماتدهنده، تجهیزات خود را بیرون از محدوده تأسیسات و کارخانجات مستقر کرده و فرآیند فرآورشی حذف گازهای همراه و نمکزدایی را روی نفت خام تحویلی انجام میدهد و بابت عملیات خود حقالعمل دریافت کند که پرواضح است این امر هیچگونه ارتباطی با از دست رفتن مالکیت مخازن و سایر تأسیسات بهرهبرداری نداشته و هرگونه شائبهای در این خصوص قویاً رد میشود.
در گزارش آن خبرگزاری، برخلاف اخلاق حرفهای و صداقت مورد انتظار از آن رسانه معتبر، درخصوص سوابق مدیریتی و رزومه تخصصی مدیران صنعت نفت نیز مطالبی خلاف واقع درج شده است که به سبب آشکار بودن موضوع، این شرکت از پاسخگویی خودداری کرده و تحقیق و قضاوت را به خوانندگان منصف واگذار میکند.
در پایان از آن خبرگزاری محترم انتظار میرود که اعتبار گزارشها و تحلیلهای خود را صرفاً با مبنا قراردادن سخنان چند شخص معدود مخدوش نسازد و با ایراد اتهامهای واهی، زمینه دلسردی متخصصان و کارشناسان صنعت نفت کشور را در دوره دشوار جنگ اقتصادی کشور فراهم نسازد. بدیهی است این شرکت ضمن استقبال از شفافسازی، آگاهیبخشی و تعامل مستمر با اصحاب رسانه، آمادگی خود را برای هرگونه پرسش و پاسخ یا برگزاری مناظرهای با حضور منتقدان اعلام داشته و امیدوار است از این طریق، ابهامات موردنظر آن رسانه برطرف شده و مخاطبان و عموم مردم نیز در جریان واقعیات صنعت نفت کشور و ارزش خدمات مجموعه بزرگ شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب قرار گیرند».
پاسخ خبرگزاری مهر
متأسفانه به تازگی شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب بجای پاسخگویی به اشکالات موجود در تصمیم گیری های این شرکت، عقبافتادگی پروژهها خصوصاً طرح ۲۸ مخزن، افت توان تولید و شاخص تعمیرات اساسی، خالی شدن انبارهای این شرکت از کالاهای استراتژیک و مسائل و معضلاتی از این دست، صرفاً اقدام به مظلومنمایی، ارائه پاسخهای شعارگونه، فرافکنی و متهم نمودن خبرگزاریها به سیاهنمایی و … میکند.
تاکید میشود که این خبرگزاری هرگز سعی در ناچیز جلوه دادن تلاشها و مجاهدتهای کارکنان دلسوز و انقلابی صنعت نفت نداشته است.
در پاسخ به بند نخست این جوابیه باید گفت شیوهنامه تعمیرات اساسی ماشینهای دوار که توسط وزیر نفت ابلاغ شد و توسط بسیاری از مدیران بخشهای مختلف شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب مورد انتقاد قرار گرفت، اما به نظر میرسد این انتقادات به مرکز تصمیم گیری های کلان وزارت نفت منتقل نشد و مدیرعامل مناطق نفتخیز جنوب قول اجرای ۲ ساله این شیوه نامه را به مسعود کرباسیان، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران داد.
طبق اطلاعات به دست آمده به علت ابلاغ شیوهنامه، اجازه تهیه قطعات یدکی برای این ماشینها وجود ندارد. وزیر نفت نیز بودجه لازم جهت برونسپاری را تخصیص نداده است. این شیوهنامه ابلاغی صرفاً اجازه خرید فیلتر هوا و روغن و سایر اقلام مصرفی را مجاز دانسته و انجام هرگونه تعمیرات صرفاً باید از طریق اخذ پیمانکار به همراه تعمیر قطعات توسط پیمانکار انجام شود و انجام هرگونه تعمیرات توسط شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب و شرکتهای تابعه ممنوع است.
گفتنی است که این شیوهنامه بدنبال واگذاری کارگاه مرکزی آغاجاری و سایر ظرفیتهای تعمیراتی داخلی وزارت نفت به بخش خصوصی بود که با ورود نهادهای نظارتی تا حدودی از اینکار جلوگیری شد. ضمناً وزیر نفت با عدم تأمین نقدینگی برای برونسپاری تعمیرات اساسی ماشینآلات به بخش خصوصی عملاً شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب را در وضعیت بحرانی قرار داده است.
تصویر زیر مربوط به تعمیرات اساسی کارخانجات و ماشینهای دوار بالای ۴۰۰۰ اسب بخار است که به مانند قلب صنعت نفت عمل میکند.
بخشی از نامه مدیر تولید شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب که به صراحت به تبعات شیوهنامه و احتمال توقف تولید و ایجاد گازسوزی شدید اشاره میکند. البته به گفته یک مقام آگاه این نامه با فشار زیاد مدیرعامل از سامانه حذف شده و نامه دیگری جایگزین آن شده است.
در شرح بند دوم این جوابیه نیز باید گفت همانطور که اشاره شد برنامهریزی هوشمند و … صرفاً بازی با الفاظ و کلمات است چرا که ماشینهای دوار و تأسیسات بر طبق یک برنامه مدون و دورهای و با توجه به ساعت کارکرد مورد تعمیر قرار میگیرند که البته در همهجای دنیا نیز چنین است. اینکه اجازه دهیم تا ماشین دوار در شرایط ریسکی قرار گرفته یا از کار بیافتد و سپس به تعمیر آن بپردازیم سیاستی اشتباه است حتی اگر نام برنامهریزی تعمیرات هوشمند بر آن نهاده شود.
بهتر بود مناطق نفتخیز جنوب منظور خود را از برنامهریزی هوشمند بیان کند چرا که اولویت بندی و بازدید دورهای از ماشینها در گذشته نیز وجود داشته است و در حال حاضر صرفاً بخاطر ابلاغ شیوهنامه اجازه خرید قطعات یدکی و تعمیرات اساسی وجود ندارد و بودجه مورد نیاز برای برونسپاری تعمیرات اساسی وجود ندارد و در حال حاضر ادامه و استمرار تولید دچار مخاطره شده است.
در ارتباط با قراردادهای BOO توجه به نکات ذیل ضروری است:
نخست اینکه به گفته متخصصین استفاده از تأسیسات اجارهای در امور مهمی نظیر بهرهبرداری و نمکزدایی صرفاً برای کوتاه مدت و شرایط اضطراری توجیهپذیر است.
از سویی دیگر استفاده از این تأسیسات زمانی توجیه اقتصادی دارد که نفت آماده جریان به واحدهای بهرهبرداری و نمکزدایی باشد ولی تأسیسات ثابت آماده نباشد و نبود تأسیسات ثابت سبب ضررهای اقتصادی به دلیل عدم تولید نفت شود. حال در شرایطی که نگرانی چندانی از باب تولید وجود ندارد رفتن به سمت این تأسیسات اجارهای چه توجیهی دارد.
گفتنی است که بر طبق نامه مسعود کرباسیان، در صورت نوسازی یا توسعه واحدهای نمکزدایی و بهرهبرداری باید صرفاً از الگوی BOO پیروی نمود و این یعنی کلیه تجهیزات جدید یا تأسیسات موجودی که در آینده نیاز به نوسازی دارند باید به شکل اسکیدمونتد و الگوی BOO باشند که این یک حکم کلی است و حال آنکه تجهیزات اسکیدمونتد باید بصورت موردی و با شرایطی که در بالا ذکر شد مورد استفاده قرار گیرند که این مورد باعث از بین رفتن مالکیت شرکت ملی نفت ایران بر تأسیسات ثابت میشود.