موسیقی «اپرای عاشورا» ساخته بهزاد عبدی یکی از آثار شاخص در حوزه نواهای عاشورایی است که فراتر از ارزش‌های اجرای نمایشی این اثر، واجد ارزش‌های موسیقایی بسیار والایی است.

خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: عرصه تولید آثار موسیقایی مرتبط با مضامین و رویدادهای مذهبی و اعتقادی همواره جزو پرطرفدارترین و در عین حال پرچالش‌ترین عرصه‌های فرهنگی هنری کشورمان بوده است که طی سال‌های متمادی دوشادوش سایر فعالیت‌های فرهنگی هنری مرتبط با این موضوع مورد توجه مخاطبان و هنرمندان قرار گرفته است.

تولیدات این حوزه اگر چه همواره در معرض اتهام‌های فراوان از جمله «سفارشی بودن» قرار داشته‌اند اما به دلیل حس و حال موجود در آن‌ها که برگرفته از باورها و اعتقادات نهفته در ضمیر بسیاری از مخاطبان بالقوه است، در اغلب موارد فعالیت در این حوزه را با استقبال هنرمندان مواجه کرده است.

همزمان با ایام سوگواری سیدالشهدا (ع) بر آن شدیم تا نگاهی اجمالی به تولیدات موسیقایی مختلف مرتبط با قیام عاشورا در کشورمان در قالب‌های گوناگونی چون آلبوم، موسیقی متن فیلم و سریال، اجرای زنده و مواردی از این دست داشته باشیم. در این چارچوب آنچه مورد توجه قرار گرفته و می‌گیرد، صرفاً مرور و یادآوری آثار برجسته حوزه موسیقی «عاشورایی» است که در سال‌های دور و یا نزدیک تولید و در بازار موسیقی عرضه شده‌اند. آثاری که طبیعتاً برخی از آن‌ها از درجه کیفی ممتاز برخوردار بوده‌اند و شاید برخی دیگر با انتقاداتی هم در موعد انتشار به لحاظ موسیقایی و محتوایی مواجه بوده‌اند اما همه در یک وجه اشتراک دارند و آن ماندگاری در حافظه جمعی دل‌بستگان اباعبدالله (ع) است.

در نهمین قسمت از سلسله گزارش «روایت مهر از نواهای عاشورایی» که طی ایام محرم و صفر پیش روی مخاطبان قرار می‌گیرد، به معرفی اجمالی موسیقی اپرای عاشورا به نویسندگی و کارگردانی بهروز غریب‌پور و آهنگسازی بهزاد عبدی می‌پردازیم. اثری فاخر و قابل تأمل که سال ۱۳۸۷ برای اولین بار در قالب یک اپرا با چارچوب‌های آواز ایرانی در تالار فردوسی روی صحنه رفت و توانست به‌عنوان یکی از جریان‌سازترین آثار موسیقایی در حوزه‌های عاشورایی مورد توجه قرار گیرد. شرایطی که بعدها موجب شد فارغ از جذابیت‌های نمایشی و دراماتیک آن در قالب یک اثر ارکسترال نیز پیش روی مخاطبان قرار گرفته و به عنوان یکی از آثار مهم ارکسترهای دولتی مطرح شود.

پیش از این و در دهه نخست محرم بریده‌هایی از «اپرای عاشورا» را در خبرگزاری مهر مرور کردیم و آنچه در این گزارش می‌خوانید، درباره موسیقی این اثر ماندگار است.

مرور کارنامه موسیقایی آقای آهنگساز و یک حضور تأثیرگذار

بهزاد عبدی این آهنگساز ۴۷ ساله، از جمله هنرمندان مطرح و صاحب سبک موسیقی کشورمان است که در بسیاری از عرصه‌های تولید آثار موسیقایی فعالیت‌های ثمر بخش و ارزشمندی را به ثبت رسانده و جوایز متعددی را نیز دریافت کرده است.

این هنرمند که مدرک کارشناسی خود را در رشته مهندسی متالوژی دانشگاه صنعتی شریف به پایان رسانده، پس از طی این دوران به دلیل علاقه زیادی که به هنر موسیقی دارد، با اتکا به استعدادهای ذاتی خود در این زمینه تحصیلات خود در این عرصه را ادامه می‌دهد و در این چارچوب نزد هنرمندانی چون وادیم ژوراویتسکی، لودمیلا یورینا، لئو کالادوب و فرهاد فخرالدینی به فراگیری آموزش‌های تکمیلی پرداخت.

او در سال ۱۳۷۷ بود که فعالیت در حوزه آهنگسازی را آغاز کرد و در سال ۱۳۸۲ بود که برای ادامه تحصیل به اوکراین سفر کرد. شرایطی که به نوعی آغازگر فصل جدیدی از فعالیت‌های عبدی در موسیقی شده و باعث همکاری وی با مجموعه‌هایی چون ارکستر رادیو کمپانی اوکراین و ارکستر ناسیونال این کشور شد. همکاری‌هایی که همچنان ادامه دارد و موجب شده تا عبدی در کشور اوکراین بخش زیادی از فعالیت‌های موسیقایی‌اش را در آنجا انجام دهد.

سوئیت سمفونی «آینده روشن» و ارکستر، پوئم سمفونی «وقتی خداوند تو را می‌خواند»، «اپرای مولوی» و «اپرای حافظ» از جمله آثار شاخص بهزاد عبدی هستند که تاکنون در اختیار شنوندگان قرار گرفته است.

او در عرصه آهنگسازی آثار نمایشی و سینمایی نیز دستی بر آتش دارد که از جمله می‌توان به انیمیشن «افسانه ماردوش – ۱۳۸۶»، «آل – ۱۳۸۸ (برنده سیمرغ بهترین موسیقی فیلم فجر)»، «برف روی شیروانی داغ -۱۳۸۹( نامزد بهترین موسیقی فیلم فجر)»، «چشم – ۱۳۸۹»، «خانه پدری – ۱۳۸۹»، «خاک و آتش – ۱۳۸۹»، «زبان مادری – ۱۳۹۰»، «آمین خواهیم گفت – ۱۳۹۰»، «راه بهشت – ۱۳۹۰»، «گیرنده – ۱۳۹۰»، «داستان سامرا- ۱۳۹۰»، «آقای مدیر – ۱۳۹۰»، «شیرتوشیر- ۱۳۹۰»، سریال «از یاد رفته – ۱۳۸۹»، «برای سوینا – ۱۳۹۱»، «صفحه ۱۱۳ – ۱۳۹۱»، «غریبانه – ۱۳۹۱»، «تولد – ۱۳۹۱»، «آخرین فرصت – ۱۳۹۱»، «خانه پدرم – ۱۳۹۱»، «مرد و جاده – ۱۳۹۱»، «خاطرات مرد ناتمام – ۱۳۹۱»، «دهلیز – ۱۳۹۱»، «مزار شریف – ۱۳۹۳( برنده سیمرغ بلورین فیلم فجر)»، «تعبیر وارونه یک رؤیا – ۱۳۹۴»، «فهرست مقدس – ۱۳۹۴»، «ناردون – ۱۳۹۴»، «سیانور – ۱۳۹۵»، «قاتل اهلی – ۱۳۹۵»، «پشت دیوار سکوت – ۱۳۹۵»، «به کارگر ساده نیازمندیم – ۱۳۹۵»، «سوفی و دیوانه – ۱۳۹۵»، «کمدی انسانی – ۱۳۹۵»، «دارکوب – ۱۳۹۶»، «ماهور – ۱۳۹۶» و «آبادان یازده ۶۰ – ۱۳۹۸» اشاره کرد.

اما یکی از نقاط عطف کارنامه فعالیت‌های بهزاد عبدی در عرصه آهنگسازی به «اپرای عاشورا» باز می‌گردد، اثری نمایشی در ژانر تئاتر عروسکی به کارگردانی بهروز غریب‌پور که همچنان به عنوان یکی معتبرترین و بهترین آثار موسیقایی در حوزه نواهای عاشورایی به حساب می‌آید.

آهنگسازی برای یک اثر فاخر که ماندگار شد

اپرای عاشورا به نوعی اولین اپرای ساخته شده توسط بهزاد عبدی و بنا به تعاریفی، اولین اپرا با چارچوب‌های موسیقی ردیف دستگاهی ایران است که سال ۱۳۸۷ روی طرح و ایده بهروز غریب پور ساخته شد. اثری که در راستای یکی از پروژه‌های ویژه بنیاد فرهنگی هنری رودکی و گروه تئاتر «آران» پیش روی مخاطبان قرار گرفت و همراه با دیگر آثار مشابه از جمله «اپرای حافظ»، «اپرای سعدی»، «اپرای رستم و سهراب» و «اپرای مولوی» شرایط جدیدی را در عرصه هنرهای نمایشی و حوزه موسیقی با یک سبک و سیاق کمتر تجربه شده کشورمان ایجاد کرد.

ضبط این اپرا در سال ۱۳۸۷ با حضور خوانندگانی چون محمد معتمدی، مهدی امامی، علی خدایی، مصطفی محمودی، فرشاد فولادوند، عامر شادمان، مهدی جاور، بهار موحد، کیوان فرزین، حسین مؤمن ثانی و برخی دیگر از هنرمندان در ایران و اوکراین صورت گرفت. این اثر به نوعی سومی همکاری مشترک بهزاد عبدی با بهروز غریب پور در پروژه اپراهای عروسکی گروه تئاتر آران یعنی اپرای مولوی و اپرای حافظ محسوب می‌شد که در آهنگسازی اپرای مولوی نیز صورت گرفته بود.

«اپرای عاشورا» به گفته سازندگانش اولین اپرای ملی ایران است که پس از تولید و اجرای آن بارها و بارها در مناسبت‌های مرتبط با ایام سوگواری ماه‌های محرم و صفر پیش روی مخاطبان قرار گرفته و به دلیل ساختار متفاوتی که گروه اجرایی کوشید بود اثر دارای کیفیتی را به اجرا بگذارند توانست با اقبال خوب مخاطبانش مواجه شود. اپرایی که اساس محتوایی آن بر اساس سروده‌های محتشم کاشانی بوده و همین موضوع باعث شد که به دلیل تجربه‌های ارزشمند بهروز غریب‌پور در عرصه تئاتر، آهنگسازی هنرمندی چون بهزاد عبدی و البته حضور خوانندگان صاحب ذوق و عروسک‌گردانانی معتبر به عنوان آثار شاخص هنری در حوزه آثار عاشورایی قرار گیرد.

نکته جالبی که درباره این اثر عاشورایی روی آن تاکید داشت اجرای زنده کار توسط ارکستر سمفونیک تهران در زمان رهبری و مدیریت هنری علی رهبری در این مجموعه به رهبری مهمان نصیر حیدریان بود. اجرایی که از حاشیه‌های ریز و درشتی هم برخوردار بود، اما آن گونه بود که بتواند به‌عنوان یکی از آثار قابل تعمق ارکستر سمفونیک تهران در آن سال‌ها لقب بگیرد.

اپرای عاشورا موسیقی و اپرای ملی ما است

در همین اثنی بود که بهزاد عبدی درباره انگیزه‌ها و دغدغه‌های خود برای ساخت این اثر موسیقایی که توسط ارکستر سمفونیک تهران اجرا شد به خبرنگار مهر گفت: به اعتقاد من «اپرای عاشورا» موسیقی و اپرای ملی ما است. این اپرا بر اساس آئین «سیاوش کشون» نوشته شده که بسیاری از نسخه‌های تعزیه نیز بر اساس این آئین شکل گرفته‌اند. ما هم برای تولید این اثر موسیقایی برداشتی از این گونه‌های ارزشمند موسیقایی داشتیم که به اعتقاد من پاسبان موسیقی ملی ما بوده‌اند.

این آهنگساز و رهبر ارکستر ادامه داد: دورانی که در دانشگاه مشغول به تحصیل بودم استادی داشتیم که با او درباره اپرای ایرانی صحبت می‌کردم، در این صحبت‌ها و مباحث من از تعزیه به عنوان یکی از ریشه‌ای‌ترین هنرهای ایرانی نام می‌بردم و مانند بسیاری از کارشناسان بر این باور بودم که ریشه این هنر ناب و ارزشمند به آیین‌هایی چون «سووشون» و «سیاوش کشون» بازمی‌گردد. من معتقد بودم تعزیه گرچه نمی‌تواند در قالب عنوان اپرای کلاسیک معرفی شود اما می‌تواند یک اپرای ملی – ایرانی برای مخاطب معرفی شود که اشقیا و اولیا در خوانش‌های متفاوت فضای جالب توجهی را به مخاطب ارائه می‌دهند. اتفاقاً همین مباحث به من ایده ساخت اپرای عاشورا را داد. من همیشه در نظر داشتم بر اساس یک زبان و ارکستر جهانی، بیانی ایرانی از یک فضای موسیقایی داشته باشم. در همین اثنی با مطالعه فراوان پیرامون آیین‌هایی چون سوگ سیاوش و تماشای بسیاری از مجالس تعزیه خوانی به دستاوردهای خوبی دست پیدا کردم. همزمان با انجام این فعالیت‌های مطالعاتی، بهروز غریب پور نویسنده و کارگردان تئاتر به اوکراین سفر کرد و آنگاه متوجه شدم این هنرمند تصمیم به اجرای اپرایی عروسکی با مضمون عاشورا و تعزیه دارد و از همین جا بود که من همکاری خود را با ساخت این پروژه آغاز کردم.

عبدی بیان کرد: «اپرای عاشورا» بر اساس دستگاه‌های موسیقی ایرانی نوشته شده است. ما در این حوزه به قدری با جزئیات تحقیقات خود را انجام دادیم که مثلاً وقتی شخصیتی مانند حر روی صحنه می‌خواند این خوانش باید بر اساس چه دستگاهی از موسیقی باشد. به هر ترتیب آنچه برای ساخت این اپرا انجام داده‌ایم تلاش برای یک کار جهانی با ساز جهانی بود که می‌تواند به عنوان یک اثر ملی نیز مطرح شود. من در این اثر نهایت تلاش خود را انجام دادم که اثری را به مخاطب ارائه دهم که در عین وفادار بودن به تکنیک‌های روز حوزه موسیقی با هر مخاطبی نیز ارتباط برقرار کند. من همچنان بر این باورم «اپرای عاشورا» موسیقی ملی ماست. من کاری به اجرا و سخت افزار آن ندارم اما معتقدم اپرای عاشورا ریشه ملی دارد زیرا در آن از دستگاه‌های ایرانی استفاده شده است. من برای ساخت «اپرای عاشورا» از موسیقی غرب گرته‌برداری نکردم تا موسیقی ایرانی را در آنجا دهم، بلکه کاملاً از موسیقی ایرانی استفاده کردم تا بتواند به عنوان شاکله اصلی موسیقایی اثر به مخاطب معرفی شود. مخاطب در این اثر خواهد شنید که خواننده‌ها در این اپرا کاملاً ایرانی می‌خوانند و تمامی دستگاه‌های ایرانی در اپرای عاشورا اجرا می‌شود.

روایت بهروز غریب پور از فریاد آقای آهنگساز

بهروز غریب‌پور طراح و کارگردان اپرای عاشورا اخیراً در گفتگویی مشروح با خبرنگار مهر ساخت «اپرای عاشورا» را اینگونه روایت کرده است: من برای تولید اپرای «عاشورا» سفارشی نگرفتم و دولت به من نگفت که بهروز غریب‌پور، برو با طیب خاطر اپرای «عاشورا» را تولید کن و من از تو حمایت کامل می‌کنم. مطلقاً سفارشی برای تولید این اثر وجود نداشت. […] سابقه همت من برای به صحنه بردن اپرای «عاشورا» مستنداتی دارد که به آن اشاره می‌کنم. در سال ۱۳۵۸ ما پوستری را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که مدیر مرکز تئاتر عروسکی آن بودم چاپ کردیم که در آن برنامه‌های آینده ما اعلام شده بود. در آن پوستر که الان در اسناد کانون وجود دارد، یکی از عناوین برنامه‌ها اجرای نمایش «عاشورا» به شیوه سایه‌ای است. در سال ۱۳۵۲ هم نمایشی مدرن با استفاده از تمام موسیقی‌های عاشورا و تعزیه نوشتم و قصدم ارائه آن به جشن هنر شیراز برای اجرا بود که این اتفاق نیفتاد و نمایش نیز اجرا نشد. به هر حال کار کردن من روی مضمون عاشورا و کربلا و کار کردن روی ساختار تعزیه، سابقه دیرینه دارد. در بروشور اپرای عروسکی «مکبث» که دومین اپرای عروسکی گروه تئاتر «آران» است نیز پیش‌بینی کرده بودم که بعد از «مکبث» اگر امکانی وجود داشته باشد باید به سراغ تعزیه برویم و ساختار اپرای ملی را پی‌ریزی کنیم. هدفم این بود نوع قرائت و خوانش در اپرای ایران را تغییر دهم.

وی دربخش دیگری از این گفتگو بود که درباره برخی از نکات حاشیه این اپرا و همکاری خود با بهزاد عبدی توضیح داد: وقتی متن اپرای «عاشورا» را به بنیاد رودکی ارائه دادم بحث‌هایی وجود داشت مبنی بر اینکه برای چهره‌ها چه کار خواهیم کرد؟ موسیقی چگونه خواهد بود و خوانندگان چه کسانی خواهند بود؟ تمام مراحل را با صحبت اغنایی پیش برده بودم و اتفاقاتی در حین کار رخ می‌داد که بیشتر احساس می‌کردم نیرویی ماورایی کمک می‌کند که این اتفاق رخ دهد. به عنوان مثال وقتی ضبط موسیقی را در اوکراین انجام دادیم و به ایران برگشتیم تا بخش‌های خوانندگی را اجرا و مونتاژ کنیم، بهزاد عبدی فریاد زد و گفت که باورکردنی نیست، زمان اپرا دقیقاً ۷۲ دقیقه شده است. این‌ها شوک‌هایی بود که به ما وارد می‌شد و چون کارم را با نیت خیر شروع کرده بودم و قصدم تداوم آن بود، موانع تبدیل به مواهب می‌شدند.

اپرای عاشورا نشان داد که می‌تواند با فرهنگ‌های مختلف همراه شود

بهزاد عبدی چندی پیش طی یادداشتی برای سه‌گانه‌های اپراهای «عاشورا»، «سعدی» و «حافظ» توضیح داد بود: موسیقی اپرای حافظ هم در راستای موسیقی ایرانی و ردیف‌های آوازی نوشته شده است که با ارکستراسیون سمفونیک همانند دو اپرای قبلی رویکردی جهانی دارد.

اپرای حافظ را می‌توان سومین اپرای ملی ایران بعد از اپراهای عاشورا و مولوی دانست. لیبرتوی این اثر که ۹۰ درصد آن برگرفته از اشعار حافظ است، به گونه‌ای هوشمندانه به بیان روزگار زمان حافظ می‌پردازد. استاد غریب‌پور در نوشتن لیبرتوی این اپرا تمام اهتمام خویش را در نشان دادن مظلومیت نخبگان عصر گذاشته که این ادامه حرکتی است که او از عاشورا و مولوی آغاز کرده بود.

موسیقی اپرای حافظ هم در راستای موسیقی ایرانی و ردیف‌های آوازی نوشته شده است که با ارکستراسیون سمفونیک همانند دو اپرای قبلی رویکردی جهانی دارد. از لحاظ فرم و ساختار، نگاهی عمیق به تعزیه داشته چرا که تعزیه را باید اپرای ملی ایرانی دانست. در این اپرا از هفت دستگاه موسیقی ایرانی که گنجینه‌ای است گران ب‌ها، بهره گرفته شده است حال آنکه برخی حافظ پژوهان غزلیات حافظ را به دستگاه ماهور محدود کرده‌اند. اضافه کنیم موسیقی ایرانی نشان داده که نمایشی و دراماتیک است. موسیقی ایرانی در هر سه اپرای عاشورا، مولوی و حافظ ثابت کرده است که می‌تواند کاملاً دراماتیک و نمایشی باشد و صد البته باید لیبرتوی اثر، این خاصیت را دارا باشد.

باید در نظر داشت که اپرای ایرانی هرگز نباید با اپراهای واگنری و ایتالیایی مقایسه شود چرا که نگاه این نوع موسیقی و نمایش با نگاه آنان متفاوت است حتی در نوع اجرای آوازهای نقش‌های مثبت و منفی نیز متفاوت است. شاید بتوان این‌گونه نگاه کرد که اگر اپرای واگنری در راستای بیان اندیشه فلسفی ظهور و نمود پیدا کرد اپرای ملی ایرانی نیز به این رودخانه که به دریای اپرای جهانی می‌رسد وصل شده است و جایگاهی جهانی یافته است و صد البته تفاوت‌هایی در اجرا وجود دارد که مهم‌ترین آن‌ها مقوله آوازی است، اگر تقسیم‌بندی در اپرای غربی بر محدوده‌های صدایی است در اپرای ایرانی در نوع اجرای آواز است که هرچه نقش منفی‌تر می‌شود آواز به اشتلم خوانی نزدیک‌تر می‌شود در تعزیه نیز موافق خوانان، آواز می‌خوانند و مخالف خوانان، اشتلم خوانی می‌کنند.

این نکته را نیز لحاظ می‌کنیم که در اپرای ملی ما گنجینه ردیف و آواز را در اختیار داریم که با حال و هوای نقش، دراماتیزه می‌شود و حال اینکه در اپرای واگنری چنین نیست. ایران نیز همانند کشور همسایه خویش آذربایجان، که اپرای ملی دارد می‌تواند در اندازه‌های جهانی اپرای ملی داشته باشد و به تربیت آهنگسازان و خوانندگانی همت گمارد که به گونه‌ای نمایشی روی صحنه بزرگ تئاتر به اجرای آواز بپردازند و تا همگان از گنجینه ادبی و موسیقی ایران عزیز بهره برند. البته اپرای آذری در محدوده مرز آذربایجان باقی ماند اما اپرای عاشورا، مولوی و حافظ با اجراهای متعدد خویش در کشورهای مختلف دنیا نشان داد که به مرزها قائل نیست و می‌تواند با فرهنگ‌های مختلف، خود را همراه سازد.

به هر حال اپرای عاشورا قطعاً یکی از آثار مهم و ماندگار در حوزه نواهای عاشورایی است که ملودی‌های آن شاید در ذهن شنیداری مخاطبان به عدم آگاهی رسانی و تبلیغات گسترده در روزگار هجوم ماهواره و وسایل مختل ارتباطات جمعی آنچنان به یاد نیامده باشد، اما قطعاً یکی از مهم‌ترین موسیقی‌هایی است که می‌تواند در چارچوب‌های دانشگاهی و محتوایی حوزه موسیقی مورد توجه، نقد و بررسی قرار گیرد. شمایلی که متأسفانه طی این سال‌ها در کمتر اثری با این زمینه فکری دیده می‌شود. شرایطی که باید منتظر عواقب خطرناک آنکه در یک بازه زمانی دیرهنگام آثار مخرب خود را نشان می‌دهد، بود.

برچسب‌ها