به گزارش خبرنگار مهر، دوشنبه شب در دومین نشست علمی یادروز حافظ که پیشتر از سوی شورای پژوهشی مرکز حافظشناسی-کرسی پژوهشی حافظ اعلام شده بود، رویکردی آسیبشناسانه به پژوهشهای مختلف در پیوند با حافظ داشت و دوشنبه شب بهصورت مجازی برگزار شد.
در ابتدا دکتر غلامرضا کافی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز نخستین سخنران این نشست بود که با عنوان «واکاوی چگونگی پیوند حافظ با موضوع عاشورا و امام حسین (ع) و سخن از واقعه عاشورا در شعر حافظ» پرداخت.
وی گفت: این موضوع کمابیش مورد توجه و تحقیق بوده و میتوان گفت از تحریرهای محل نزاع در باب حافظ بوده است، اینک قصد داریم در این باب یک بررسی منطقی و مستدل با موازین علمی- ادبی انجام دهیم.
عضو هیأت علمی دانشگاه شیراز توضیح داد: حاصل درنگ ما میگوید، دو گونه تعشق و علاقهمندی خاطر، سبب برقراری چنین پیوندهایی با حافظ میشود: اول تعشق شیعی (خاصه نسبت به حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و واقعه عاشورا که هیچ منظر دینی دیگری به این اندازه مورد توجه عموم نبوده است.)؛ سپس تعشق ملی ادبی به ساحت حافظ.
وی افزود: هرکس که این دو مؤلفه را داشته باشد، خواهان برقراری یک پیوند از این قبیل با حافظ و اشعار اوست.
پیوند حافظ با امام حسین (ع) شروع میشود
کافی در ادامه توضیح داد: دلایل گوناگونی سبب چنین اقداماتی میشود که بخشی از آن را در این مقال آوردهایم؛ برای نمونه شاید بتوان گفت این موضوع با اثبات پیوند حافظ با امام حسین (ع) شروع میشود که بحث اثبات مذهب حافظ است.
دکتر کافی دراینباره توضیح داد: اثبات مذهب شیعه در عصر حافظ نسبت به قرن پیش و زمان سعدی کار آسانتری است، چهبسا که معاصران و معاشران حافظ، ابرازهای متقن شیعی و شیعگی دارند. برخی اشارات حافظ نیز در ابیاتش با نوعی صراحت و شجاعت همراه است که نمیتوان گفت وی در بیان مذهب، بیان سلیس نداشته و یا صراحت کلام را از دست داده است اما آنچه که پیداست، مظاهر شیعگی و بهطور خاص نام ائمه (ع) در غزلهای متقن حافظانه نیامده است مگر در یکی دو مورد که آن هم با کنایه به امام علی (ع) و حضرت صاحبالزمان (عج) بازمیگردد. اما این ابرازها در رباعیات ممکن است به شیوه آشکارتری نمود داشته باشد.
استاد زبان ادبیات فارسی، در ادامه گفت: علت دیگر، اشعار شیعی مربوط به حافظ است، ازجمله غزل معروف «ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش…» که سالها نقش سنگ قبر حافظ بوده است. که البته این غزل خیلی بی استناد نبوده و در نسخههای معتبری از جمله: نسخه قدسی، مجلس، کتابخانه ملک و نسخه فریدونمیرزا تیموری (که در واقع متعلق به قرن ۹ و نزدیک به زمان حافظ است) ثبت شده. و یا بیت "تا جمالت عاشقان را زد به وصل خود صلا / جان و دل افتادهاند از زلف و خالت در بلا" که آنچه از این بیت برمیآید، باید متعلق به زمان تیموری و سبک وقوع باشد. و یا بیت " آنچه جان عاشقان از دست هجرت میکشد / کس ندیده در جهان جز کشتگان کربلا" که اشارهای مستقیم به کربلا دارد و این غزل در نسخ معتبر متعددی آمده است.
وی سومین دلیل برقراری پیوند حافظ با موضوع تشیع و شیعهگری را، اقوال بزرگانی ازجمله علامه طباطبایی عنوان کرد و تاکید کرد: آیتالله سعادتپرور در کتاب جمال آفتاب، برداشتهای مذهبی ایشان از ابیات حافظ را جمعآوری کرده است.
کافی در ادامه گفت: اشارات حافظ در قصیده «فی نعت النبی» که در نسخه فریدونمیرزا تیموری ثبت شده است، یکی دیگر از دلایل است. حافظ پس از حمدوثنای خداوند، در نعت پیامبر ابیاتی آورده است. (البته برحسب آنچه که از این قصیده در نسخ مکتوب بود، این قصیده دارای غلطوزنی است). قصیده دیگری که در منقبت معصومین (ع) سروده شده و در نسخه فریدونمیرزا (ص ۶۹۹) ثبت گردیده و مسمط امامرضایی که در ص ۷۳۷ نسخۀ فریدونمیرزا ثبت شده است.
این حافظپژوه دلیل دیگر پیوند حافظ به موضوع عاشورا و فرانمود حافظ را، اشارات شرحها دانست و گفت: در برخی غزلهای مشکوک، صراحتهای گفتاری در پیوند با این موضوع وجود دارد که گاهاً همین صراحت بیان، سبب توجه و از طرف دیگر نقد و نقض قرار گرفته است.
رندی حافظ است که پوشیده و با کنایه خواننده را به امام حسین (ع) ارجاع میدهد
به گفته کافی، علاوه بر غزلهای مشکوک، در برخی از غزلهای حافظانه متقن نیز در شرحها اشارات عاشورایی به چشم میخورد؛ مانند غزل آغازین حافظ با مطلع «الا یا ایها الساقی…» که در شرح سودی اشاره شده است که برگرفته از بیت عربی یزید بوده و دکتر همایون فرخ در شرح این غزل میگوید: این رندی حافظ است که پوشیده و با کنایه خواننده را به امام حسین (ع) ارجاع میدهد. و نقلهای ثقه از ارباب معرفت که حافظ را گرامی داشتهاند و در هیأت عارف و با تأویلهای عارفانه از ابیات، وی را با موضوع عاشورا و اهل بیت (ع) گره زدهاند؛ از جملۀ این افراد، جناب رجبعلی خیاط در کتاب کیمیای محبت ص ۶۳ است که ایشان حافظ را از اولیای خدا میدانستند و از جایگاه رفیع او در برزخ خبر دادند. و یا عارفانی نظیر کربلایی احمد تهرانی، سید ضیاالدین درّی، جناب فتحاللهپور، آیتالله سیدجعفر مجتهدی، آیتالله نجابت شیرازی و… از جمله عارفان و افراد مشهور و ثقهای هستند که سخنانی راجعبه شیعگی حافظ و یا اشارات مذهبی- عاشورایی به ابیات حافظ را بیان داشتهاند.
دکتر کافی گفت: دلیل دیگر، تأویلپذیریهای شعر حافظ است که از آن میتوان برداشتهای ذوقی- ضمنی بسیاری داشت. حداقل در ۳۰ غزل از حافظ، چنین تأویلپذیریهایی را میبینیم. مانند: "یک قصه بیش نیست غم عشق…" که در کتاب حافظ و پیر مغان ص ۵۴، تأویل به غم امام حسین (ع) کردهاند و استدلال حدیثی ایشان از این برداشت برگفته از حدیث "غم آل الله هرگز تکراری نمیشود" است و نمونههای دیگر. در برخی ابیات اشارات گمانبرانگیزی وجود دارد که گاهی ذهن خواننده را به پیوند حافظ و عاشورا گره میزند، مانند: "زان یار دلنوازم…"، "رندان تشنهلب را…" و "سرها بریده بینی…" که البته اگر با ابیات قبل و بعد از خودشان مورد بررسی قرار گیرند، آنچنان پاسخگوی گمانههای عاشورایی نیستند.
وی در پایان گفت: گاهی نیز جورچینهای حساب ابجد است که ذهن خوانندگان را به برقراری رابطهای مذهبی و عاشورایی با بیت حافظ سوق میدهد، مانند بیت «بلبلی برگ گلی خورد و گلی حاصل کرد…»؛ در نهایت میتوان گفت آن تعشق درونی است که علاقهمندان را به چنین انتساباتی واداشته تا سعی کنند پیوندی را میان اینها برقرار سازند.
رویکرد انتقادی به پایاننامهها و رسالههای دکتری با محوریت حافظ
دومین سخنران دعوتشده از سوی مرکز حافظشناسی و کرسی پژوهشی حافظ، دکتر سودابه نوذری، عضو هیأتعلمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران بود که به موضوع رویکرد انتقادی به پایاننامهها و رسالههای دکتری با محوریت حافظ پرداخت.
نوذری در سخنرانی خود، ابتدا به بیان مقدماتی درباره روند انجام این پژوهش پرداخت ازجمله اینکه با بررسی کتابهای حوزه حافظ دریافته است که مؤلفان و نویسندگان در آثار خود از پایاننامهها هیچ استفادهای نمیکنند؛ او سپس از راه پایگاههای اطلاعاتی متعدد پایاننامههای مربوط به حافظ را جمعآوری میکند و با دیدگاه بازیابی اطلاعات و در دسترس قرار دادن آنها برای افراد علاقهمند به حوزهی حافظ، به بررسی آنها میپردازد.
وی در ادامه درباره شیوه کار خود سخن گفت که پایاننامهها را بر اساس نام، چکیده و گاه متن آنها به موضوعهای مختلفی ازجمله آرایهها، معنا در شعر حافظ، عشق و عرفان، اخلاق در شعر حافظ و… تقسیم کرده است.
نوذری توضیح داد: در این مرحله متوجه شده است که پایاننامهها در نگاهی کلی به دو دستهی اولیه یعنی پایاننامههایی درباره خود حافظ و پایاننامههایی درباره حافظ و دیگران تقسیم میشود که موضوعهایی نظیر تأثیرپذیری از حافظ و تأثر وی از دیگر شاعران در دستهی دوم جای میگیرد.
در ادامه دکتر نوذری تعداد پایاننامهها را از نظر سالهای تدوین آنها مقایسه کرد و گفت: به ترتیب دههی ۵۰ با ۱۴ عنوان در پایینترین قسمت نمودار و دههی ۸۰ و ۹۰ با ۲۶۵ و ۲۴۵ عنوان در صدر نمودار قرار دارند.
وی همچنین افزود: نزدیک به ۸۰ درصد آنها پایاننامه کارشناسی ارشد و حدود ۱۰ درصد آنها رساله دکتری بوده است.
یکی از ویژگیهای مهم پژوهش نوذری نگاه آسیبشناسانه وی به پایاننامهها بوده است که هم برای مخاطب روشن میکند که در چه موضوعهایی درباره حافظ بسیار کار شده و هم در چه زمینههایی هنوز امکان پژوهش و قلم زدن وجود دارد.
برای نمونه وی بیان کرد که وادی پژوهش در عرصه بررسی مجموعه شرحهایی که بر دیوان حافظ نوشته شده است، هنوز سالکانی علاقهمند میطلبد.
در پایان، دکتر نوذری به این موضوع پرداخت که با وجود تلاشهای بسیاری که دانشجویان و استادان راهنما و مشاور برای نوشته شدن این پایاننامههای انجام میدهند؛ چرا پژوهشگران از آنها در آثار خود استفاده نمیکنند؟
وی در ادامه توضیح داد: یکی از موانع این راه، انتشار نیافتن این آثار یا ثبتنشدن آنها در پایگاههای اطلاعاتیست و پیشنهاد عملی در این زمینه حداقل برای حوزهی حافظ، ایجاد یک پایگاه خاص از سوی مرکز حافظشناسی برای ثبت تمامی پایاننامهها و پژوهشهای این حوزه است.
نقد و بررسی رویکردها به شخصیت و شعر حافظ در سده اخیر
آخرین سخنران این نشست، دکتر محسن معینی، عضو هیأتعلمی بنیاد دایرهالمعارف اسلامی بود که ضمن سپاس از مرکز حافظشناسی، درباره نقد و بررسی رویکردها به شخصیت و شعر حافظ در سده اخیر سخن گفت.
دکتر معینی ارائه خود را با این جمله آغاز کرد که شمسالدین محمد حافظ شیرازی از مشهورترین و در عین حال از ناشناختهترین شاعران فارسی زبان است.
وی افزود برخی با توجه به اخبار زندگی حافظ که البته بسیار ناچیز و غیرموثق است و بسیاری بر اساس شعر او که دارای ابهام و ایهام زیادی است، به تحلیل شخصیت و فکر او پرداختهاند.
معینی در ادامه رویکردها به شعر و شخصیت حافظ را با تقسیمبندی متفاوتی ارائه داد و گفت: اولین رویکرد، رویکرد متنشناختیست که در آن تصحیح دیوان حافظ ملاک قرار میگیرد؛ بعد از آن، رویکرد ادبی یا معناشناختیست و مقصود پژوهشهاییست که نویسنده حافظ را صرفاً ادیب توانایی دانسته و ازنظر معنایی و شرح واژگان حافظ را بررسی کرده است.
به گفته این حافظ شناس، بررسی تأثر حافظ از دیگران، بازنگری اشعار حافظ از سوی خودش، نظریه پاشانی و ترتیب و توالی و تأویلپذیری اشعار او هم در این رویکرد قرار میگیرد؛ رویکرد دیگر، بلاغیست و منظور از آن پژوهشهاییست که به بررسی زیباشناسی شعر حافظ پرداختهاند.
دکتر معینی گفت: رویکرد بعدی، رویکرد تاریخیست که در ۲ شاخه آورده میشود؛ شاخه اول مقالهها و کتابهایی که به تاریخ زندگی حافظ و شرایط و اوضاع سیاسی و اجتماعی زمان وی پرداختهاند و شاخهی دوم مبحث تاریخگذاریست و منظور پژوهشهاییست که در پی مشخص کردن تاریخ سرودن اشعار حافظ و مرتبط دانستن آنها با دوره خاصی از زندگی او بودهاند.
وی گفت: رویکرد دیگر، رویکرد سیاسیست که در این رویکرد نویسندگان یا حافظ را شاعری مبارز دانستهاند یا از شعر او اندیشهی سیاسی او را استخراج کردهاند.
عضو هیأتعلمی بنیاد دایرهالمعارف اسلامی، افزود: رویکرد دیگر، رویکرد عرفانیست که مبحث تأویل عرفانی اشعار او و قلندری دانستن حافظ و لقب لسانالغیب او در این بخش بررسی میشود.
معینی در ادامه سخنان خود از رویکردهای دیگری از جمله هنری، اخلاقی، جغرافیایی، مذهبی، فقهی و حقوقی، خیامی و… سخن گفت و در پایان نیز به رویکردهای نو، مانند رویکردهای فلسفی، هرمنوتیکی، روانشناسی، ساختارشکنی و… اشاره کرد.
به گزارش خبرنگار مهر، سلسله نشستهای علمی یاد روز حافظ، همانگونه که از سوی مرکز حافظشناسی اعلام شده است، بهصورت مجازی، از تاریخ ۲۰ تا ۲۳ مهر ماه جاری ساعت ۱۹ از طریق لینکهای ابر دراک: http://derak.live/stream/hafezstudies و صفحه اینستاگرامی مرکز حافظشناسی به نشانی: @hafezstudiescenter برگزار میشود.