خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: ایام محرم و صفر همیشه فرصت مناسبی برای هنرمندان دغدغهمند در حوزه خلق آثار متناسب با مناسبتهای این ایام بوده است. فرصتی اندیشمندانه و مغتنم که در کنار سایر اعمال و مناسک مرتبط با این ایام میتواند مکملی شایسته برای عرض ارادت مردمانی باشد که با فرا رسیدن این روزهای گرانقدر، دل به محبت اهل بیت (ع) میسپارند و با آفرینش آثار هنری مؤثر. بهدور از تحریف، فضای شورانگیزی را خلق میکنند که میتواند در جایگاه خود به مثابه یک دعوتنامه برای انسانهای حاجتمندی تلقی شود که آن را دروازهای برای گشایش آلام خود ارزیابی میکنند.
در این راه موسیقی میتواند به مثابه یک ابزار آفرینش در کنار سایر هنرها مورد توجه قرار گیرد. شمایلی هنری از یک عرض ارادت که طی سالهای گذشته به ویژه دو دهه اخیر در قالبهای متفاوتی نمایان شده و موجب پدید آمدن آثاری شده که هر کدام در وقت و زمانی مجزا میتواند مورد توجه قرار گیرد.
یکی از آثار موسیقایی مرتبط با سوگواری روزهای پایانی ماه صفر به ویژه شهادت حضرت امام حسن مجتبی (ع)، موسیقی سریال ماندگار «تنهاترین سردار» به کارگردانی مهدی فخیمزاده و آهنگسازی مجید انتظامی است. مجموعهای که هرچند نتوانست در تراز سریالی همچون «امام علی (ع)» ظاهر شود اما قطعاً به دلیل موضوع مهم و کمتر پرداخته شدهای که تا آن زمان در رسانه ملی محدود به تله فیلمها و آیتمهای نمایشی بی کیفیت بود، توانست میان بینندگان تبدیل به یکی از سریالهای خاطرهساز تلویزیون شود.
اما در این میان یک نکته مهم بیش از هر چیزی به گوش مخاطبان خوش آمد و آن موسیقی دلانگیز و پراقتدار مجید انتظامی روی این سریال با صدای محمد اصفهانی و صد البته حضور نوازندگانی چیره دست بود. نوایی روحنواز و آسمانی که گویی انجام و طراحی آن فقط از مجید انتظامی و تعدادی اندک از آهنگسازان سینمای ایران برمیآمد و موجب رنگآمیزی و جذابیتهای شنیداری مضاعفی میشود که میتواند فضای ساختاری این گونه آثار تصویری مرتبط با اهل بیت (ع) را تماشاییتر کند. آنچنان که با گذشت تقریباً ۲۲ سال از ساخت سریال، این موسیقی شنیدنی مجید انتظامی است که جلوتر از بسته تصویری آن در جان و ذهن مخاطب باقی مانده است.
سریال تلویزیونی «تنهاترین سردار» به کارگردانی مهدی فخیمزاده که سال ۱۳۷۵ از شبکه یک سیما روی آنتن رفت، روایت شش ماه آخر زندگی امام حسن مجتبی (ع) است که در آن ماجرای صلح حضرت با معاویه و شرایط شیعیان و حکومت اسلامی آن دوران تا لحظه شهادت غریبانهشان را به تصویر میکشد.
اکبر زنجانپور، داود رشیدی، ابوالفضل پورعرب، حسین گیل، اسماعیل محرابی، مهدی فخیمزاده، افسانه بایگان، فریده صابری، فتحعلی اویسی، عباس امیری، عنایت الله شفیعی، هادی مرزبان، سیروس ابراهیم زاده، ناصر آقایی، صدرالدین حجازی، غلامرضا طباطبایی، کاظم هژیرآزاد، بهمن روزبهانی، نادر رجب پور، حسین خانی بیک، حبیب دهقان نسب، فرشاد ارژنگی، پرویز شاهین خو، محمد تقی شریفی، شهرام زرگر، رضا سعیدی، امید تبریزیان، رامسین کبریتی، فرداد صفاخو بازیگران این سریال تلویزیونی به تهیه کنندگی غلامرضا موسوی را تشکیل میدادند.
روایت خواندنی آقای کارگردانی از ساخت سریال با مطالعه کتابی از رهبر انقلاب
مهدی فخیمزاده کارگردان سریال تلویزیونی «تنهاترین سردار» در کتاب خاطرات خود به نام «سینما و من» روایت جالبی از نحوه ساخت این مجموعه مطرح کرده بود، در بخشی از توضیحات خود درباره انگیزههای ساخت این اثر که گفته است: لاریجانی در تلویزیون تحولی اساسی بهوجود آورد و بهعنوان اولین قدم مؤسسهای به نام سیما فیلم تأسیس کرد که وظیفهاش جذب سینماگران باتجربه و تولد آثاری متفاوت با تولیدات معمول و متداول تلویزیون بود و محمدمهدی حیدریان که تا آن زمان ریاست اداره نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد را به عهده داشت، به مدیرعاملی این مؤسسه برگزیده شد. من که روزگار بدی را برای سینما پیشبینی میکردم، به این فکر افتادم از این موقعیت استفاده کرده و فیلمسازی برای این جعبه جادویی را تجربه کنم. چندین طرح تلویزیونی آماده کردم و به بخش فرهنگی سیما فیلم که آن زمان مسئولیتش با رضا انصاریان بود، ارائه دادم. از بین آنها به طرح «کلاهگیس» که از قالب و ساختاری شبیه فیلمهای «خواستگاری» و «همسر» برخوردار بود، تمایل بیشتری نشان دادند. آذرماه ۷۳ بود که قرارداد نگارش بسته شد و شروع به نوشتن کردم.
وی ادامه میدهد: از چندین ماه قبل، سیما فیلم، «تنهاترین سردار» را به کارگردانی علا رحیمی و تهیهکنندگی رفیق و شفیق قدیمی و همصنفی من یعنی غلامرضا موسوی در دست تولید داشت. من کموبیش از طریق موسوی در جریان چگونگی تدارکات و پیشتولید و شروع فیلمبرداری قرار داشتم و میدانستم برای این کار تاریخی و عظیم مشکلاتی بهوجود آمده است. میشنیدم که کار با تعویض عوامل و وقفههای کوتاهمدت روبهرو شده. ولی شخصاً هیچ ارتباط مستقیمی با ماجرا نداشتم. قرار بود من طرحی مفصل و تقریباً با جزئیات نوشته و تحویل دهم. شورا بخواند و نتیجه را به من ابلاغ کند. نوشتم و تحویل دادم. منتظر پاسخ بودم که یک روز بعدازظهر در نیمه اول اسفند، ایل بیگی، منشی حیدریان به من تلفن کرد و گفت: «آقای مهندس فرمودن، همین الان بیایید سیما فیلم.» فکر کردم مربوط به طرح کلاهگیس است، لابد آقای حیدریان سفارشهایی در مورد چگونگی کار دارد. ظرف نیم ساعت خودم را رساندم به سیما فیلم. در راهرو انصاریان را دیدم، بلافاصله پرسیدم: حاج آقا خوندی؟ چطور بود؟ لبخندی زد و جواب نداد و من را به درون اتاق انتظار دفتر آقای حیدریان هدایت کرد و گفت: «برو تو، من بعداً میام.» وارد شدم و با ایلبیگی، رئیس دفتر حیدریان سلام و احوالپرسی کردم و نشستم. ۱۰ دقیقهای گذشت و خبری نشد. در اتاق حیدریان باز بود، ولی ظاهراً خودش در اتاق نبود، انصاریان وارد شد و گفت: «پاشو بیا.»
فخیمزاده روایت خود را اینگونه ادامه میدهد: بلند شدم و دنبال انصاریان راه افتادم، از راهرو عبور کردیم و وارد یکی از اتاقها در انتهای راهرو شدیم، گفت: «بشین الان آقای حیدریان میاد.» دیدم یک میز کنفرانس وسط اتاقه و کلی میوه و شیرینی هم روی میز چیده شده، گفتم: «چرا اینجا؟». انصاریان آدم شیرین و بذلهگویی است. با طنز مخصوص خودش گفت: «ما هر وقت بخوایم، سر کسی رو ببریم، اول میاوریم اینجا، یک خورده آب و دون بهش میدیم بعد سرشو میبریم!» گفتم: «مگه میخواین سر منو ببرین؟». گفت: «من نه، آقای مهندس میخواد ببره!». هفت، هشت دقیقه همین جوری بلاتکلیف نشستم، کلافه بودم. به خودم گفتم: «حتما یک اتفاقی افتاده، یعنی چی شده؟ شاید مربوط به موضوع فیلمنامه است؟ احتمالاً راجعبه کلاهگیس صحبت کردن و مشکل سانسوری دارد و حیدریان میخواد به من تذکر بدهد که دنبال اینجور سوژهها نروم!» تا بالاخره در باز شد و حیدریان آمد، بلند شدم و سلام کردم، تحویلم گرفت و مثل همیشه به گرمی باهام دست داد و تعارف کرد. اشاره کرد بنشینم، نشستم و چند کلمهای درباره وضعیت فعلی سینما صحبت کردیم، ولی بهجای اینکه در مورد فیلمنامه کلاهگیس حرف بزند، رفت سراغ سریال «تنهاترین سردار» و گفت: «این پروژه اولین تولید سیما فیلم بوده و قصد داشتن با نام مبارک امام حسن (ع) کار را آغاز کنن. ولی مجموعه با مشکلات عدیدهای روبهرو و چندینبار متوقف شده و تلاششان برای حل معضلات بینتیجه مانده است.»
کارگردان «تنهاترین سردار» در ادامه خاطرات خود به تشریح جزئیاتی از مذاکرات چندباره میان خود و مدیران سیما برای نهایی شدن توافق بر سر این پروژه میپردازد تا روزی که پس از حصول توافق مسئول سیمافیلم کتابی را به او معرفی میکند: رفتیم توی دفترش و از توی کشو، کتابی را درآورد و داد دستم و گفت: «این رو بخون و بگو بسمالله و شروع کن.» نگاهی به کتاب انداختم، عنوانش این بود صلح الحسن (ع) نوشته آل یاسین، مترجم سیدعلی خامنهای. با تعجب گفتم: «رهبر انقلاب ترجمه کرده؟» گفت: بله، مبنای تاریخی ما این کتابه، این کتاب رو بخون هر جا هم سوالی داشتی به من زنگ بزن.» وقتی رسیدم خونه، با ولع یهدور از اول تا آخر خوندم، خیلی چیزها دستگیرم شد و خیلی صحنهها و شخصیتهای خوب پیدا کردم. دفعه دوم شروع کردم به یادداشتبرداری و مشخص کردن سیر داستان و چگونگی حوادث و تداوم ماجراها، بار سوم فقط به قصد شخصیتپردازی کتاب را خواندم و شخصیتهای کلیدی و اصلی و شخصیتهای فرعی تاریخی رو مشخص کردم و به ساختوساز شخصیتهای فرضی پرداختم. شخصیتهایی که جنبه تاریخی نداشتن، ولی واقعیتنما بودن و میتوانستن به وجه نمایشی و داستانی فیلمنامه کمک کنن. این کارها تا بیستم اسفند به طول انجامید.
و اینگونه مسئولیت ساخت سریال «تنهاترین سردار» به مهدی فخیمزاده واگذار شد.
موسیقی که دوباره گوش شنیداری مردم را به سمت خود جلب کرد
سریال «تنهاترین سردار» به نوعی ادامه دهنده مجموعه تلویزیونی فوق ماندگار «امام علی (ع)» به کارگردانی داود میرباقری بود. اما نتوانست اقبال شورانگیز مخاطبان آن دوران را از آن خود کند. کما اینکه در نیمههای راه هم با افت مخاطب رو به رو شد اما قطعاً و یقیناً همان گونه که موسیقی فرهاد فخرالدینی روی سریال «امام علی (ع)» تبدیل به نقطه عطفی در موسیقی متن آثار سینمایی و تلویزیونی کشورمان شد، موسیقی سریال «تنهاترین سردار» هم همچنان به عنوان یکی از برگهای زرین این سریال موضوعی مورد توجه قرار دارد. شمایلی از یک موسیقی تمام و کمال و در خدمت فیلم که به مدد هوشمندیهای ذاتی مجید انتظامی در ساخت موسیقی این سریالها و البته حضور محمد اصفهانی به عنوان خواننده تیتراژ پایانی «تنهاترین سردار» را بیش از پیش میان مخاطبان معرفی کرد.
جلوه عینی این ادعا را هم میتوان در تیتراژ این سریال جستجو کرد، آن زمان که مطلع شعر این اثر با نوای «الله الله» محمد اصفهانی آغاز و با اجرای این بیت «نگون گردی ای آسمان – که خصمی با آزادگان» ادامه پیدا میکند و آنچنان مورد اقبال و استقبال مخاطبان قرار میگیرد که این قطعه موسیقایی تا مدتها گل سرسبد محافل آئینی و ملودی برای نوحههای مداحان شناخته شده اهل بیت میشود.
اما مدتی بعد از تولید و پخش سریال «تنهاترین سردار» بود که آلبوم موسیقی متن این مجموعه تلویزیونی نیز که در آن روزها انتشارشان جلوه خوش رنگ تری نسبت به دوران فعلی تولید، بازاریابی و فروش محصولات موسیقایی داشت، وارد بازار موسیقی شد و اتفاقاً هم جزو آثار مخاطبی شد که شنوندگان نسبت به خرید نسخه فیزیکی آنها استقبال خوبی هم به عمل آوردند.
«تنهاترین سردار ۱ و ۲» با شعر محمود شاهرخی و «الله الله ۱ و ۲» با شعر محمود شاهرخی عنوان قطعاتی بودند که در این آلبوم برای مخاطبان ارائه شده بود.
به هر ترتیب عرصه ساخت موسیقی متن برای سریالهای مناسبتی و موضوعی در دهه ۷۰ و ۸۰ یکی از باشکوهترین دوران فعالیت آهنگسازان این عرصه را رقم زد، دورانی که فارغ از هیاهوهای رسانهای شرایطی را فراهم کرد که به مدد توانایی هنرمندان بزرگی چون مجید انتظامی و تعدادی اندک از اهالی موسیقی ملودیها و آثاری خلق شود که هر کدام میتوانند به عنوان شناسنامهای معتبر در حوزه موسیقی کشورمان به حساب آیند. آنچنان که همچنان این موسیقیها که ملودیهای ماندگار سریال «تنهاترین سردار» نیز شامل آن میشود، آن قدر قابل تأمل و تفکر هستند که همچنان بعد از گذشت ۲۲ سال از تولد آن همچنان به عنوان معتبرترین موسیقی در حوزه تولید آثار هنری مرتبط با شهادت حضرت امام حسن مجتبی محسوب میشوند.