به گزارش خبرنگار مهر، حجت نظری در جلسه صبح امروز شورای اسلامی شهر تهران در مورد اولویتهای شورای شهر در سال پایانی فعالیت و ضرورت عمل به وعدهها گفت: دوره پنجم شورا از ابتدای روی کار آمدن با چالشهایی فراوان مواجه بود که برای بسیاری از آنها برنامه داشت. اینکه چه میزان از مشکلات رفع شد و چه اندازه رضایت شهروندان جلب شده، در جای خود و با شاخصهای خود قابل سنجش است، اما بیتردید، یکی از راههای رسیدن به رضایتمندی شهروندان، کسب و جلب رضایت کارکنان سازمانی بزرگ در قامت شهرداری تهران است. سازمانی که بیش از هر نهاد و دستگاهی دیگر، با مردم و زندگی روزمره شهروندان در ارتباط است و بهطبع، بیش از تمام ارگانها میتواند مردم را راضی یا ناراضی کند.
وی افزود: در میان هزاران مشکل در شهر، یکی از مشکلات ساختار فربه و گاهاً کرخت شهرداری تهران است. موازیکاریها و تکثر منصبهایی که کارهایی نسبتاً مشابه انجام میدهند، انجام برخی کارها را دشوار و برخی دیگر را غیرممکن ساخته است. اما در همین وضعیت نیز امور شهر بهپیش میرود و هر جا کارها بهجای سپرده شدن به دوست و آشنا و شریک در فلان شرکت پیمانکار، به درون شهرداری سپرده شد با نتایجی به مراتب بهتر و هزینهای به مراتب کمتر به انجام رسید. در همین وضع ساختار نیز با وجود ایرادهایی که وارد هم هست، هر جا نیروهای درون سازمانی دیده شدند و باور شدند، کارهایی را به سرانجام رساندند که پیمانکار به دلیل عدم علقه سازمانی انجام نداد.
عضو شورای شهر تصریح کرد: نهتنها بیاعتمادی به کارکنان شهرداری و ضعیفانگاری افرادی که از قضا بسیاریشان تحصیلکرده در دانشگاههای مطرح و رشتههای مرتبط هستند، باعث میشود انگیزه لازم برای انجام وظیفه وجود نداشته باشد، بلکه آوردن مدیران از خارج از سازمان و برونسپاری وظایف ذاتی شهرداری به بخش خصوصی، تتمه میل و رغبت کارشناسان را زنده به گور میکند. ضمن اینکه الان حدود دو سال است که چماق اصلاح ساختار، دست و پای همه را شل کرده و شاید اگر این ایجاد تزلزل نبود، امروز در نقطهای بهتر ایستاده بودیم. دو سال است که مدیران و کارکنان بخشهای مختلف شهرداری نمیدانند هفته آینده میتوانند پروندهای را که گشودهاند ببندند یا خیر! دو سال است به بهانه اصلاح ساختار، بسیاری از مدیران هنوز با عنوان سرپرست امور را تصدی میکنند و این یعنی بیثباتی و لرزان سازمان! بلاتکلیفی که شورا و شهرداری توامان بهوجود آورد و سهم هیچ طرفی بیش از دیگری نبود. همین که شایعه شد معاونتهای فنی و عمرانی و حمل و نقل ممکن است ادغام شوند، ادارهکل انتصابات از صدور احکام مربوط به این دو معاونت در مناطق سرباز زد و شائبه ادغامی که بیشتر به رویا شبیه است، عاملی شد برای بیثباتی بیشتر! بیثباتی که دیگر اثری از شورا در آن نیست.
نظری تصریح کرد: آنچه امروز مرا بر آن داشت تا راجع به اصلاح ساختار حرف بزنم، علاوه بر موارد یاد شده، یک نقد درونی ست. اینکه آیا ما از پیش از شورا، در کنار هزاران مشکلی که برایش راهکار داشتیم، برای این یک مشکل هم راهکاری در ذهنمان بود!؟ اگر بود و کار کارشناسی کرده بودیم، چرا این اندازه زمان برد تا نهایی شود؟ اگر کار کارشناسی کرده بودیم، چرا از ابتدای مسیر تا امروز این اندازه تغییر در آن مشاهده میکنیم؟ مثلاً چهطور میشود کار کارشناسی ما یک روز به حذف ادارهکل بانوان و ادغامش در ادارهکل فرهنگی منجر شود، یک هفته بعد و به دلیل مخالفتهای انجام شده، دوباره کارشناسی شود و ادارهکل بانوان حفظ شده و ادارهکل آموزش شهروندی با ادارهکل فرهنگی ادغام شود!؟ اگر کار کارشناسی مان این اندازه سطحی است، چه تضمینی وجود دارد که بقیه قسمتهای این چارت سازمانی چنین سرنوشتی نخواهد داشت؟ اگر هم کار کارشناسی نکردهایم، به غریزه اعتماد کنیم و راه های گذشته را نرویم. در یک دوره ادغامهایی که در شهرداری انجام شد، بهقدری ولع کوچکسازی داشت که فراموش شد با این کوچکسازیها، قرار نیست وظایف کم شود و در واقع، دو کاری که پیشتر دو نفر برای انجامشان مسئول بودند، فردای اصلاحساختار همان دو کار بود با یک مسئول! و اگر تعدیل نیرو صورت نمیگرفت، همان دو کار بود با یک مسئول و یک حقوقبگیر بیکار! حال باید تصمیم گرفت که بنا داریم پستها را کم کنیم و حقوقبگیر بیکار اضافه کنیم، یا نیرو تعدیل کنیم؟ ما مدعی اصلاحطلبی هستیم و قرار نیست اگر در ادامه مسیری به این نتیجه رسیدیم که پیشفرضمان صحیح نبود، دربمان همچنان بر همان پاشنه بدوی بچرخد.
وی ادامه داد: ابتدا باید از خود بپرسیم برای چه منظوری میخواهیم ساختار را اصلاح کنیم؟ آیا بهدنبال افزایش بهرهوری هستیم؟ آیا میخواهیم هزینهها را کاهش دهیم و اصطلاحاً صرفهجویی کنیم؟ چه تضمینی وجود دارد که اعمال چارت جدید، ما را به این نیتها برساند؟ حذف قائممقامها و مشاوران از ساختار شهرداری که حدود دو سال پیش به انجام رسید، به گواه مطلعین هیچ صرفهجویی برای شهرداری درپی نداشت و اتفاقاً در برخی موارد، باعث افزایش هزینه و کاهش بهرهوری نیز شده است. از سوی دیگر، مطابق آنچه در برنامه سوم توسعه شهر تهران به تصویب شورای اسلامی شهر رسیده است، اصلاح ساختار سازمانی در «سطح ستاد، مناطق، نواحی، سازمانها و شرکتها» بخشی از ماده ۱۲ است که تاکید بر «تحول، نوسازی اداری و بهرهوری سازمانی» دارد. پرسش اصلی این است که لایحه ارائه شده با جزئیات قید شده در آن، با توجه به وضعیت کنونی چه کمکی به تحول، نوسازی اداری و بهرهوری سازمانی میکند؟ به بیان سادهتر، چه تضمینی وجود دارد که این جراحی پر درد و پر هزینه، به بهبود اوضاع کمک کند؟ همه این پرسشها بیپاسخ هستند یا پاسخ احتمالی، بدون هیچ ضمانتی مطرح میشود.
عضو شورای شهر عنوان کرد: یادآوری چند نکته ضروری به نظر میرسد. نخست آنکه هر قوه عاقلهای وقتی چند ماه به پایان عمر کاریاش مانده، کارهای نیمه تمام خود را به اتمام میرساند و تمام انرژی خود را برای تقویت اقدامات پیشین متمرکز میکند، نه اینکه پروژه جدیدی آغاز کند که مطمئن است نه خود به پایان خواهد رساند، نه سکاندار بعدی. در کنکور هم وقتی به ماه آخر میرسیدیم، درسهای نخوانده را شروع نمیکردیم و همان خواندهها را مرور میکردیم. دوم آنکه در این ماههای پیشرو، بهتر است به فکر چیدن میوههایی باشیم که در این مدت سه سال و اندی درختشان را کاشتهایم. نه اینکه به جای میوهچینی، به فکر چینش میز و صندلی در اتاقهایی برای مدیران جدید باشیم. مدیرانی که تا در فضای جدید قرار بگیرند و با شرح وظایف جدید آشنا شوند و روحیات و توانمندیهای همکاران خود را بشناسند، احتمالاً این چند ماه مهم هم سپری خواهد شد تا فرصتهای طلایی، به طلاییها برسد.
نظری ابراز داشت: سوم آنکه امنیت خاطر و آرامش کارکنان را تامین کنیم و انجام کارهای بر زمین مانده را از ایشان انتظار داشته باشیم. هرگز نادیده انگاشتن آرامش خاطر کارکنان به نتایج مطلوب منجر نشده و بهرهوری را بالا نبرده است. هرگز منطقی نیست که انتظار داشته باشیم اخبارمان برای بدنه مدیریتشهری پرتنش و استرسزا باشد، اما آنها بهترین عملکرد را از خود به نمایش بگذارند. اگر وقتی به مشکل برخوردیم اول دست در جیب پرسنل نکنیم، اگر اول به فکر کم کردن تعداد آنها نیافتیم، اگر میزهای شان را کم نکنیم، اگر مزایایشان را کم نکنیم، آن زمان میتوانیم انتظار داشته باشیم آنها هم خود را به آب و آتش بزنند تا منویات مدیران بالادستی خود را به بهترین شکل محقق کنند. آنوقت میتوانیم انتظار داشته باشیم که همین کارکنان، انتظارات بهحق مردم از مدیریت شهری را برآورده کنند. مردمی که در شرایط شیوع کرونا و مشکلات اقتصادی روزافزون با معضل همیشگی و حل نشده ترافیک، آلودگی هوا، کمبود ناوگان حمل و نقل عمومی و … مواجهاند، اگر ببینند که نمایندگانی که سهسال و چند ماه پیش با هزاران امید و با رای میلیونی روانه شورای شهر کردهاند، بعد از سه سال و چند ماه تازه در حال ادغام چند اداره کل و معاونت هستند، احتمالاً واکنشی مثبت از خود نشان نخواهند داد.