خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ: عمده منابع تاریخی و روایی از جمله «مَسارُّ الشیعَة فی مُختَصَرِ تَواریخ الشَّریعَة» اثر شیخ مفید، جلد دهم «تاریخ مدینة دمشق» اثر ابن عساکر، «تاریخ بغداد» اثر ابوبکر خطیب بغدادی، «البدایه و النهایه» اثر ابن کثیر، «مِصْباحُ الْمُتَهَجِّد و سِلاحُ الْمُتَعَبّد» اثر شیخ طوسی، «بحارالانوار» علامه مجلسی، «تقویم شیعه» اثر شیخ عبدالحسین نیشابوری، «مُسْتَدرَک سَفینَةُ الْبِحار» اثر آیتالله شیخ علی نمازی شاهرودی و… روایت کردهاند که در روز ۱۲ ربیع الاول سال ۱۳۲ هجری، با ابوالعباس عبدالله سفاح به عنوان نخستین خلیفه عباسی بیعت شد.
روزی که سفاح خطبه خواند و از گرفتن انتقام خون سیدالشهدا (ع) گفت
سفاح در این روز در مسجد کوفه خطبه خواند و با مذمت سفیانیها و مروانیها پایان دودمان امویان را اعلام کرد. البته آخرین خلیفه اموی از تبار بنی مروان یعنی مروان بن محمد یا مروان دوم که به مروان حمار هم مشهور است به روایتی در ۲۷ ذی الحجه کشته شد. اما در این روز رسماً نام بنی امیه از صفحه خلافت برچیده شد. هرچند که پس از به قدرت رسیدن ولید بن یزید و فضاحتهایی که او به بار آورد، جهان اسلام فاتحه حکومت اموی را خوانده بود. او کسی بود که علناً کفر میگفت و در قامت خلیفه مسلمین به قرآن تیراندازی میکرد و استخری از خمر داشت.
مروان دوم در نبردی موسوم به «زاب» با سپاهیان بنیعباس به فرماندهی عبدالله بن علی، عموی سفاح، مغلوب شد و به مصر فرار کرد و آنجا به دست یکی از طرفداران بنی عباس ترور شد و سر او را برای سفاح فرستادند. سفاح سجده شکر کرد و گفت: «خدا را سپاس که انتقام مرا در قوم تو باقی نگذاشت و زین پس باک ندارم که چه وقت مرگم فرارسد که درقبال حسین بن علی ۲۰۰ اموی را به درک واصل کردم و در مقابل زید بن علی هشام بن عبدالملک را سوزاندم.»
سفاح همچنین دستور داد تا تمامی مقابر مرتبط با بنی امیه را ویران کرده و استخوانها را بیرون کشیدند و آتش زدند. همچنین لقب سفاح به دلیل خونریزی بیش از حد به او داده شده است. به روایتی تنها دریک جلسه مهمانی، هفتاد نفر از بزرگان بنی امیه را احضار کرد و کشت. سپس بر روی نعش آنها سفره انداخت و طعام خورد و نفسی به راحتی کشید.
عباسیون هنگام مبارزات علیه امویان مردم را به آل محمد (ص) و اهل بیت دعوت میکردند، اما پس از به قدرت رسیدن فقط بنی عباس را تبلیغ کرده و ضمن کنار زدن و کشتن تمامی پیروانی که در به قدرت رسیدن آنها نقش داشتند، دوران تاریک و سیاه دیگری را برای جهان اسلام رقم زدند. بنی عباس که مدت پنج قرن حکومت کردند در اذیت و آزار ائمه همعصر خود از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و بویژه دوران تاریکی را برای شیعیان رقم زدند.
منصور دوانیقی و عداوت با آل حسن (ع)
منصور دوانیقی، دومین خلیفه عباسی است که عداوت خاصی با اهل بیت داشت. آل امام حسن (ع) از جمله عبدالله محض بن حسن مثنی بن امام مجتبی (ع) همراه با جمعی از برادران و پسرعموها خود در زندان منصور دوانیقی به سال ۱۴۵ است به شهادت رسیدند. روایت کردهاند که در زندان آنها روز و شب مشخص نبود.
منصور مدتی پیش از به شهادت رساندن آل حسن (ع) به سال ۱۴۴ دستور داده بود تا آل حسن را با غل و زنجیر بر گردن و پا بر مرکبهای چموش و بدون روانداز سوار کرده و به ربذه ببرند. آنان را مدتها با این حال مقابل آفتاب با بدن برهنه جلوی منصور نگه داشتند. هنگامی که آنها را با این حال از مدینه بیرون میبردند امام صادق (ع) به آنها نگریست و اشک بر محاسن شریفشان جاری شد.
منصور همچنین قیام نفس زکیه و برادرش ابراهیم بن عبدالله مشهور به قتیل باخمرا را درهم شکست. در قیام ابراهیم بن عبدالله که دومین قیام علویان علیه منصور بود بسیاری از معتزلیان و زیدیان نیز شرکت داشتند و حتی ابوحنیفه نعمان بن ثابت، بنیان گذار مذهب حنفی نیز از این قیام حمایت کرد. به طور کل میتوان گفت که عداوت منصور با علویان بویژه آل امام حسن (ع) حیرت انگیز بود.
ابن کثیر در «البدایة و النهایة» نوشته است که منصور خود را پادشاه میدانست و نه خلیفه مسلمین. از او نقل است که: «خلفا، چهار نفرند: ابوبکر و عمر و عثمان و علی. پادشاهان نیز چهار نفرند: معاویه، عبدالملک بن مروان، هشام بن عبدالملک و من.» او با کمک خاندان ایرانی برمکیان دستگاه دیوانی قدرتمندی ایجاد کرد که بیشتر برگرفته از رسوم اداری حکومت ساسانیان بود.
بنی عباس در فساد نیز دست کمی از خلفای سفیانی و مروانی نداشتند. زندگی آزاد جنسی و افسانهای آنها حتی منجر به تولید روایتهایی شد که بعدها در متونی چون «هزار و یکشب» خود را نشان دادند. برخی روایتهای «هزار و یکشب» با محتوای زندگی آزاد جنسی درباره هارون الرشید و برخی از عمالش است.
به طور کل عباسیون در به شهادت رساندن ائمه و پیروان مکتب امامیه قساوت عجیبی از خود نشان دادند و دست کمی از بنی امیه نداشتند. حتی اقدامات فرهنگی آنها از جمله تأسیس بیتالحکمه را نیز به عنوان تأسیس دکانی علمی مقابل اصول عقاید امامیه تفسیر کردهاند. در نهایت در زمان هلاکو دودمان حکومت ۵۰۰ ساله آنها درهم پیچیده شد.
مرگ و هلاکت معتصم عباسی
از دیگر مناسبتهای این روز سالروز مرگ و هلاکت معتصم عباسی، قاتل حضرت امام جواد (ع) است. او در ۱۲ ربیع الاول سال ۲۲۷ هجری قمری دو ساعت از شب گذشته در سامرا به هلاکت رسید. چنین رویدادی را منابعی چون «التنبیه و الاِشراف» علی بن حسین مسعودی و «فیْضُ العَلام فی عَمَل الشُّهور و وَقایعِ الْاَیّام» و «تتمة المنتهی فی وقایع ایام الخلفاء» هر دو از شیخ عباس قمی، روایت کردهاند.
درباره علت مرگ معتصم گفتهاند که حجامت کرد و به تب دچار شد و بر اثر همان تب به هلاکت رسید. سن او را در هنگام مرگ ۴۹ سال روایت کردهاند. او هشت سال و هشت ماه و هشت روز خلافت کرد و هشتمین خلیفه از بنی عباس بود. همچنین نوشتهاند که او هشت پسر و هشت دختر داشت و هشت قصر نیز بنا کرد. به شدت اهل ظلم بود و از علم و ادب و نوشتن بهرهای نداشت. او درست برعکس خلفایی چون مامون عباسی بود. مامون هرچند که به ناحق بر کرسی خلافت تکیه زده بود و مانند دیگر خلفا از خونریزی باکی نداشت، اما یکی از دانشمندان عصر خود نیز به شمار میرفت.