به گزارش خبرگزاری مهر، در برنامهای پژوهشی با عنوان «محرم امسال» که توسط گروه فرهنگ و هنر دانشکده فرهنگ و ارتباطات و نیز اندیشکده راهبردی اربعین دانشگاه امام صادق (ع) طراحی و اجرا میشود، مراسم و اشعار اجرا شده توسط یازده مداح مطرح کشور در محرم سال ۱۳۹۹ مورد تحلیل هنری، ادبی، اجتماعی و فرهنگی قرار میگیرد و در هفتمین برنامه از اینسری نشستها که چهارشنبه ۷ آبان برگزار شد، احمد توانایی بهعنوان منتقد ادبی، اسماعیل فراهانی بهعنوان کارشناس فرهنگی و اجتماعی و امیرحسین سمیعی بهعنوان کارشناس موسیقی به بررسی اشعار خوانده شده توسط حاج محمدرضا و حسین طاهری در ماه محرم امسال پرداختند.
توانایی در ابتدای این نشست مجازی گفت: اگر ما متنی که در خدمت مداح قرار گرفته است را بهعنوان یک متن ادبی به ماهو متن ادبی نگاه کنیم باید قائل به استانداردهای متن ادبی هم باشیم یعنی از منظر زبانی و بهویژه از منظر روانی استانداردهای مرتبط با آن را رعایت کنیم. کمااینکه گذشتگان و میراثداران راستین ما در گذشته بهخوبی میراث زبانی و محتوایی مرتبط با ادبیات عاشورایی را حفظ کردند و با نمونههای شاخص و فاخری در دورههای گذشته روبهرو هستیم که نشان میدهد بزرگان ما در گذشته با کدام زاویه دید به این متون در بحث تولید و کاربرد نگاه میکردند.
وی افزود: اساساً باید مشخص شود که باید با کدام معیار به متون واشعار اجرا شده در هیئت نگاه کنیم. وقتی تکلیف ما در تعریف اولیه از این متون مشخص شود آن وقت میتوانیم با مداحان محترم وارد بحث شویم. مداحان ما در کنار کارهای فاخری که - بهویژه بعد از انقلاب اسلامی انجام شده - اجرا شده است با یک نوع ساختارشکنی زبانی روبهرو هستیم که باید اصلاح شود. ما میراثدار پیشینیانی هستیم که به خوبی آن را پاس داشتند تا به امروز رسیده است. در میان آنچه از گذشته بهعنوان میراث شعر آئینی و ادبیات آئینی و مشخصاً ادبیات عاشورایی باقیمانده به ندرت نمونههای ضعیف مشاهده میکنیم.
اینمنتقد در ادامه گفت: نکته بعدی درباره اشعار آئینی این است که اساساً مضامین این متون چه قدر به لحاظ سندیت صحیح و درست است. یعنی میپردازیم به فرا متن و نسبت محتوای این اشعار با تاریخ، اجتماع و حتی مباحث سیاسی آن روزگاران را راستیآزمایی میکنیم. شاید این مباحث ربطی به منتقد ادبی نداشته باشد اما نکته این است که اگر شما گواراترین آب را هم در یک ظرف نامطلوب بریزید کیفیت اولیه خود را از دست میدهد یعنی اگر بهترین و شریفترین محتوا در رابطه با عاشورای حسینی را که در طول تاریخ راهگشای همه انسانهای آزاده بوده در یک ظرف زبانی نادرست ریخته شود اثرگذاری خود را از دست میدهد.
توانایی گفت: در رابطه با محمدرضا طاهری با یک مداح پخته و استاد طرف هستیم. در آثار ایشان برخلاف آثار حسین طاهری عطر آثار گذشتگان را میتوان استشمام کرد. به اعتبار ساخت زبانی و ادبی نمیدانم شاعر پدر و پسر مشترک هستند یا نه ولی آنچه که از آثار برمیآید نوعی دوگانگی را نشان میدهد. به اعتبار ساخت زبانی، ادبی، محتوایی، لحن و موسیقی در کارهای پدر خطاهای ساختی دیده نمیشود. نوع لحن واژهها فضای موسیقایی حاکم بر جملات به گونهای است که رد آواها و نواها و ملودیهای گذشتگان ما در بیان ایشان مشاهده میشود.
وی در ادامه گفت: در آثار آقای محمدرضا طاهری با یک سکون طرف هستیم. به لحاظ زبان و حتی محتوا انحراف از معیار دیده نمیشود به جز بخشهایی که شکستهخوانی است و آن هم بخشی در خدمت ملودی است. در آثار حسین طاهری بر خلاف پدرشان که مزین به سکون و وقار است؛ به اعتبار جوانی غلبه شور هویداست و یک نوع انحراف از معیار میبینیم که منجر به ساختارشکنی در شعر شده است. از نظر نقد ادبی استقلال متن مهم است یعنی اینکه متن ادبی نباید وابسته به ملودی باشد در میراث گذشتگان ما هیچ ردی از ملودی در آثار نداریم. برخی از آثار آقای حسین طاهری گاهاً متن شعر فدای ملودی میشود و اساساً شعر و متن در بخش دوم اهمیت قرار میگیرد. اگر واضحتر بخواهیم بگوییم میتوان گفت یک نوع اصالت هنری کاذب میآید و متن را در وضعیتی قرار میدهد که شاهد شکسته شدن آن میشویم و حتی در جاهایی قافیه و ردیف و کاربرد واژگان عامیانه برای تحقق ملودی از طرف شاعر یا مداح مورد استفاده قرار میگیرد.
اینمنتقد در پایان سخنانش گفت: تجربه تاریخی و ادبی ایران نشان میدهد که ذائقه فاخرپسند ایرانی در بلندمدت همه کارهای ضعیف را پس خواهد زد هر آنچه که از گذشته مانده و امروز از آن به نیکی یاد میکنند آثار فاخری هستند که ارزش ماندگاری را داشتند.
همکاری و هماهنگی بین مادحین و عالمان برای تولید محتوا ضروری است
فراهانی نیز در ادامه این نشست مجازی گفت: اشعار خوانده شده توسط محمدرضا و حسین طاهری محتواهای استانداردی دارند؛ یعنی مضامین فردی و اجتماعی بهخوبی در کنار هم قرار گرفتهاند. محتواهایی که مربوط به امروز هستند و طرفی از آینده دارند در اشعار گنجانده شدند. ظهور حضرت حجت (عج) بخشی از مضامین اشعاری است که ارائه کردند. درباره مشکلات اقتصادی، شیوع کرونا، مراسم اربعین از دیگر مضامین این اشعار بوده است. سرزنش خود، استغفار از گناهان، بحث خوف و رجاء و … در اشعار و دعا و مناجات وجود دارد. برآورد کلی این است که همه آن چیزی که روحانیت و علمای ما به لحاظ فرهنگی و اجتماعی معنا سازی کردهاند در اشعار اجرا شده توسط این دو مداح وجود داشت.
وی ضمن بیان اینکه روحانیت در عمق بخشی به اشعار و محتوای تولید شده در هیئت تأثیر بسیاری دارد، گفت: در بین مداحان کمتر شاهد این هستیم که خودشان بتوانند ایدهای به لحاظ معنایی بیاورند که این نکته هم میتواند مثبت باشد هم منفی. به نظر میآید منبع اصلی این جوششها روحانیت است. به همین دلایل لازم است بین مداح و علما برای تولید مضمون و محتوای مفید همکاری و هماهنگی وجود داشته باشد. بهمحض اینکه این معنا سازی تضعیف شود ممکن است ما به سمت اشعار ضعیفتر و اشعار سطح پایین حرکت کنیم.
این تحلیلگر فرهنگی و اجتماعی ادامه داد: در زمانه و فضای رسانهای هستیم که مداح مجبور است تولید سالانه داشته باشد. در گذشته هیچوقت اینطور نبوده است که مداح هر سال برای همه برنامهها شعر، آهنگ و ملودی جدید تهیه کند و اینها به پیچیدگی کار افزوده است. از این جهت همراهی مداحان با علما بسیار ضروری و لازم است. نکته دیگر که لازم است ذکر شود این است که در خیلی از صنوف رابطه پدر و فرزندی به معنای ادامه راه و رسم و شغل پدر از سوی فرزندان از بین رفته است و فرزندان مسیر پدر را ادامه نمیدهند. این رویه سبب شده تا میراث و تجربههای زیادی دفن شود اما در رابطه با حاج محمدرضا طاهری و فرزندشان این موضوع قابل توجه و تأمل است.
فراهانی گفت: حسین طاهری در سن و سالی پایین به خاطر موقعیت و کیفیت استاندارد در ارائه و اجرای مداحی به شهرت رسیده است که در این موقعیت مسئله مراقبت از خود موضوعیت از طرف این مداح جوان دارد. این موضوع میتواند به فرهنگ مداحان جوانی که وارد مداحی میشوند کمک کند؛ خصوصاً در فضای رسانهای شدهای که داریم و مداحان هم از این وضعیت مستثنی نیستند. به نظرم حفظ اصالت مداحی با همین خانوادههای استخوانداری که وجود دارد، موضوعیت دارد و باید برخی از سنتهای خانوادگی و میراثهایی که تخریب شده است احیا شود.
وی همچنین در پایان گفت: طبیعی است که در میان این حجم از تولید و مصرف در حوزه مداحی بالاخره آثار ضعیفی در میان آنها پیدا شود. شاید مقایسه آثار درخشان گذشته با این حجم از آثار تولید شده و شنیده شد بازنشر شده صحیح نباشد.
مداحان آثاری اجرا کردند که به لحاظ موسیقی از آثار خوانندگان برتر است
سمیعی هم درباره خصوصیات موسیقیایی اجراهای محمدرضا طاهری گفت: موسیقی ایرانی مکتبهای مختلفی مثل مکتب تهران، اصفهان و … دارد؛ سالها بعد اگر موسیقی مداحی مکتبسازی بشود و بخواهند اسم بگذارند بدون تردید حاج محمدرضا طاهری پرچمدار مکتب تهران خواهد بود. تعداد انگشتشماری مداح داشتیم که اشراف نسبتاً خوبی به ردیفهای موسیقی ایرانی داشتند و از هر دستگاهی نمونههایی اجرا میکردند. بعضی مواقع آثاری که از این بزرگواران میشنیدم از هیچ خوانندهای در حوزه موسیقی ایرانی نمیشنیدم. مثلاً حاج آقای خلج به موسیقی ایرانی خیلی اشراف دارد و در اجرای موسیقی اصیل ایرانی بسیار توانمند است.
وی افزود: در قدیم به این صورت بود که خوانندههای معروف مرثیه سراهای مداحان برجسته زمان خودشان بودند؛ این در طول زمان کم شده است و هرچه به جلو حرکت کرده مداحان اشرافشان به ردیف موسیقی ایران کمتر شده است. مداحانی مثل محمدرضا طاهری، خلج، حاج منصور ارضی خیلی اشراف خوبی بر موسیقی دارند و در دهه ۷۰ بعضاً آثاری اجرا کردند که از خوانندگان ایرانی برتر میدانم.
این کارشناس موسیقی ادامه داد: تمام مبحث نوگرایی آقای طاهری به استفاده از لحنها و نغمهها و ردیفهای جدید مربوط نمیشود بخش مهمی از مبحث نوگرایی آقای طاهری پرهیز از کلیشههای مداحی است. موسیقی ما به خصوص موسیقی پاپ در دههای اخیر جریان درستی را طی نمیکند و بعضی وقتها مداحی و موسیقی از همدیگر الهام میگیرد. آقای طاهری از این تأثیرات مخرب دور بوده است.
سمیعی گفت: آقای طاهری از موسیقی پاپ استفاده نمیکند و در عوض از موسیقی فیلمها استفاده میکند و روی آنها کلام میگذارد که این کار بسیار هوشمندانهای است؛ مثلاً از موسیقی فیلم «روز واقعه» و «بوی پیراهن یوسف» استفاده میکند از آثار موسیقیایی مجید انتظامی استفاده میکند که در سطح جهانی است. در دهه ۸۰ اتفاقی که نباید بیفتد میافتد و طبیعی است که در مسیر هنرمند، مداح و شاعر از این اتفاقها میافتد و ملودیهای وارد کارشان میشود که نه صرفاً یک قطعه موسیقی پاپ اما هالهای از موسیقیهای زمان خودش است اما در دهه نود دوباره به رویه قبلی برمیگردد.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: ترکیب شعرها و نغمهها در مداحیهای آقای طاهری یک اثر هنری است. در سالهای اخیر این بخشها را آقای طاهری میخواند و بخشهایی که میخواهد که سنتشکنی نکند را فرزندشان میخوانند. آقای طاهری جزو مداحان استثنایی است که در حین مداحی بازی صورت دارد، بازی دراماتیک دارد. شروع کار خود را بسیار موقر انجام میدهد و استفادهای که ایشان از ردیف موسیقی ایرانی میکند در دهه ۷۰ بسیار قوی است در دهه ۸۰ ضعیف میشود و در دهه ۹۰ دوباره استفاده میکند.
سمیعی ضمن بیان اینکه هیئت برای نه نسل ما نجاتدهنده بزرگ بود، گفت: یک سری خوانندهها داریم که در موسیقی کار خاصی انجام نمیدهند در مداحی هم همین افراد وجود دارند؛ گاهاً کارشان طرفداران زیادی هم دارد ولی جریانسازی بحث متفاوتی است. مداح جریانساز به این راحتیها به این راه نمیرسد و حاج محمدرضا طاهری نقش مهمی در جریانسازی برای نوجوانها و جوانها دارد. در دورهای که محمود کریمی و محمدرضا طاهری شروع به نوآوری کردند، در ابتدا نگرانیهایی بود از این جهت که فضای مذهبی نگران بود که این مسیر به کجا ختم خواهد شد؟ اما هردوی این بزرگواران راهی را رفتند که ابداع مجدد سنتی بود و نوآوریهای خوب و قابل اعتنایی انجام شد ولی عملاً ما هنجارشکنی نداشته و موسیقی و اشعار گذشته با قوت و قدرت خوبی خوانده و احیا شد؛ در واقع سنتشکنی انجام شد اما هنجارشکنی و انجام نشد.
اشعار ملودیمحور در حال تبدیل شدن به جریان ادبی است
سیار هم در انتهای این نشست مجازی گفت: موافق نیستم با اینکه ما شعر شکسته و محاوره را گونهای ضعیفتر یا غیرماندگارتر از شعر به حساب بیاوریم. شعر محاوره از قدیم هم به عنوان ترانه معروف بوده است مثل دوبیتیهای باباطاهر و زبان شکستهای دارد که از پس قرنها صورت مکتوب آن به ما رسیده است. آثاری که متکی به ملودی نیست.
وی ادامه داد: برخی از کارهای ملودیمحور و نغمهمحوری که امروز در حوزه موسیقی و مداحی تولید میشود؛ اتفاقاً درحال تبدیل شدن به جریان ادبی قابلقبول و جاافتاده است که از چندین دهه اخیر و خصوصاً بعد از متداول شدن ابزارهای ضبط صوت و موسیقی شاهکارهایی داریم که اتفاقاً براساس نغمه سروده شدهاند.
این شاعر گفت: آثار برجسته تولید شده ملودیمحور جزو حافظه فرهنگی ما شدهاند و متونی هستند که اگر به متن آنها نگاه میکردیم تراز ادبی و فرهنگی آنچنانی نداشتند ولی با همنشین شدن با نغمههای مناسب، نحوه اجرای خواننده، تنظیم و سازها اثر هنری را به وجود میآورد که این اثر در کل ماندگار و جای خودش را در فرهنگ ما باز کرده است. در نوحهها هم آثار بسیار خوبی بر اساس ملودی در این سالها سروده شده و شأن اینگونه سرودن را نباید پایین بدانیم. صرف محاوره بودن و نغمهمحوری شعر و سرودن براساس نغمه به خودی خود ضعف محسوب نمیشود؛ بسیاری از آثار معروف که میشنویم، متن آن بدون نغمه اجرا شده شناخته نمیشود.