خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: این روزها به هر جا میرسی و به هر جمعی که وارد میشوی، یا صحبت از گرانی و تورم است یا کرونا؛ روزهایی دشوار که تقریباً تمامی آحاد جامعه درگیر مسائل و مشکلات ریز و درشت معیشتی هستند و ماجرای کرونا هم دغدغهها و نگرانیها را صدچندان کرده است. در چنین شرایطی طبیعتاً صحبت از فرهنگ و هنر چندان نمیتواند در اولویت باشد! این یک واقعیت است.
البته در همین شرایط، دوری از خدمات و کالاهای فرهنگی و هنری خود موجبات خلق مشکلات مضاعف دیگری در حوزههای خرد و کلان را فراهم آورده است که فعلاً و در اینجا محل بحث ما نیست. الغرض اینکه در شرایطی که ویروس کرونا و مشکلات اقتصادی تقریباً فعالیتهای فرهنگی هنری کشور را در آستانه تعطیلی مطلق و ورشکستگی محض قرار داده است، هنرمندان و صاحبان آثار فرهنگی هنری در یک جنگ تمام عیار، در تلاشند تا چراغ کم سوی هنر این سرزمین خاموش نشود.
آنچه میتواند در این میان مورد توجه قرار گیرد، فعالیتهای صنفی و اساساً مجموعه سیاستها و اقداماتی است که بتواند پشتوانه معیشت هنرمندان در تمامی حوزهها باشد. در سایه تهدید کرونا حوزه موسیقی از قاعده آسیبها، نه تنها که مستثنا نبوده که به گفته و نظر بسیاری از کارشناسان و هنرمندان فعال این عرصه، بیشترین آسیب را هم دیده و ماجرا را به سمتی کشانده که اصلاً نمیتوان دورنمای روشنی را برای فعالیتها و فرآیندهای موجود در این زمینه متصور بود.
حال در نظر بگیرید که این چالش با ماجراها و حواشی درون صنفی نیز آمیخته شود. فضا یا شاید بحرانی که اکنون در «خانه موسیقی» به وجود آمده و ماجرا را به سمتی برده که مباحث مربوط به انتخابات کانونهای این نهاد و ماجراهای دیگر کار مدیران و سیاستگذاران این مجموعه را با مشکلاتی مواجه کرده است. مشکلاتی که بحث برگزاری الکترونیکی انتخابات این نهاد و مباحث دیگری از جمله مباحث شغلی فعالان عرصه موسیقی در روزهای کرونایی، تحت پوشش قرار گرفتن کانونها در مباحث صنفی مربوط به وزارت کار، رسانهای شدن برخی از حاشیهها و ابهامات پیرامون خانه موسیقی شرایط را کمی پیچیده کرده و البته که این پیچیدگی گرچه ارتباط چندانی با عموم مخاطبان موسیقی ندارد، اما به هر حال در آیندهای نزدیک چالشها و پیامدهای مثبت و منفی خود را در فرآیند تولید، بازاریابی و فروش محصولات موسیقایی بر جای خواهد گذاشت.
همه مواردی که به آن اشاره شد به انضمام برخی حاشیهها و ابهامات پیرامون خانه موسیقی، انگیزهای شد تا سراغ حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی برویم و درباره تازهترین فعالیتهای این نهاد صنفی و برخی حاشیههای مطرح شده پیرامون آن به گفتگو بنشینیم.
نوربخش که در این سالها علاوهبر خوانندگی و تدریس آواز، به عنوان یکی از مردان تأثیرگذار و پرنفوذ حوزه موسیقی به ویژه در حوزههای کلان آن معرفی و البته در این کارزار با موافقان و مخالفان سرسختی هم روبهرو بوده است، در این گفتگو ضمن ارائه گزارشی از روند فعالیتهای «خانه موسیقی» در ماههای اخیر، به سوالات خبرنگار مهر درباره برخی ماجراها و اتفاقات مطرح شده در رابطه با این نهاد صنفی پاسخ داد.
آنچه در ادامه میخوانید، مشروح گفتگوی خبرگزاری مهر با حمیدرضا نوربخش مدیرعامل «خانه موسیقی» است.
* جناب نوربخش در مصاحبه قبلی که اردیبهشتماه امسال با شما داشتم، درباره اقدامات و فعالیتهای «خانه موسیقی» در قبال مسائل معیشتی هنرمندان طی روزهای کرونایی پرسشهایی مطرح کردم و جنابعالی بنا به اقتضائات آن روزهای پرالتهاب نکاتی را در این زمینه مطرح کردید. حالا هفت ماه از آن گفتگو میگذرد و متأسفانه تهدید کرونا نه تنها از بین نرفته که پیچیدهتر و پررنگتر هم شده است. مایلم در ابتدا گزارش دیگری از فعالیتها و برنامههای صنفی خانه موسیقی در مواجهه با تهدید کرونا بدهید تا بعد به مسائل و حاشیههای ماههای اخیر هم بپردازیم.
همان طور که پیش از این هم اشاره داشتم، شیوع ویروس کرونا برای تمامی مردم و در پی آن اصناف هنری شرایط ویژهای را از اواخر سال گذشته تحمیل کرد و ما را بر آن داشت تا همراه با صنوف دیگر در کنار صندوق اعتباری هنر فعالیتهایی را برای حمایت از هنرمندان شریف کشورمان انجام دهیم. در این راستا غیر از اقداماتی که در مصاحبه قبلی به آن اشاره داشتم ما رایزنیهایی را با صندوق اعتباری هنر آغاز کردیم که در این زمینه حمایتهایی به صورت تسهیلات در اختیار هنرمندان با بهرههای کم قرار گیرد.
کمکهای بلاعوضی از سوی خانه موسیقی به برخی هنرمندان فعال حوزه موسیقی نواحی و تعدادی دیگر از هنرمندان که از گرفتار مشکلات حاد مالی بودند، انجام گرفت. اصلاً هم دوست نداشتیم این مسائل رسانهای باشد، زیرا این کارها وظایف کوچک خانه موسیقی است در این راستا کمکهای بلاعوضی هم از سوی خانه موسیقی به برخی هنرمندان فعال حوزه موسیقی نواحی و تعدادی دیگر از هنرمندان که از گرفتار مشکلات حاد مالی بودند، انجام گرفت. این در حالی است که آنچه اتفاق افتاد بر اساس رصدهایی بوده که ما در حد مقدور انجام دادیم و اصلاً هم دوست نداشتیم این مسائل رسانهای باشد، زیرا این کارها وظایف کوچک خانه موسیقی است که باید بدون هیچ هیاهویی انجام بگیرد. ما امیدوارم این حمایتها که کمترین کاری است که میتوانیم برای هنرمندان عزیز حوزه موسیقی انجام دهیم تا پایان این بیماری مهلک ادامه داشته باشد و ما بر اساس وظیفه ذاتی که در این زمینه به دوش داریم کارهای بیشتری را برای اهالی هنر انجام دهیم.
علاوهبر این موضوع یکی از مهمترین مباحثی که بهعنوان تصمیمات اول حمایتی مورد نظر هر سه صنف (تئاتر، سینما و موسیقی) بود، بحث مهم حق بیمهها در سه ماه اول سال ۱۳۹۹ شیوع ویروس کرونا بود که برای هنرمندان این حوزه چالش بزرگی محسوب میشد. این موضوع برای مدیران سه صنف تبدیل به یک کار ویژه مشترک شد و ما در این راستا شروع به اقدامات و پیگیریهای لازم کردیم.
خوشبختانه با وجود فراز و نشیبهای بسیار فراوانی که در این زمینه وجود داشت بالاخره پرداخت حق بیمه سه ماه اول سال جاری شیوع کرونا توسط دولت با برگزاری جلسات متعدد محقق شد. البته در ساز و کارهای موجود در این زمینه با مشکلاتی در حوزه فیشها برخورد داشتیم اما هرچه بود خوشبختانه به سرانجام رسید و در حد وعده باقی نماند. البته قطعاً آنچه در این زمینه انجام گرفته، کمک بسیار مختصری بود که امیدوارم بار کوچکی از دوش هنرمندان عزیز برداشته شده باشد.
* یکی از موضوعات مهم و چالشبرانگیز این ماههای خانه موسیقی، مساله انتخابات کانونهای مختلف این مجموعه صنفی بوده که مایلم درباره آن گزارش کوتاهی را ارائه کنید.
طی ماههای گذشته مجموعههایی چون «خانه سینما» و «خانه تئاتر» هم فرصت انتخاباتی داشتند که متأسفانه به دلیل شیوع بیماری کووید ۱۹ و محدودیتهای اعمال شده از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا به دلیل رعایت پروتکلهای بهداشتی این فرصتهای انتخاباتی نیز به تعویق افتاده و اگر اشتباه نکنم در خانه سینما فقط دوستان موفق شدند انتخابات هیأت مدیره را برگزار کنند.
البته ما در هفتههای گذشته تصمیم گرفتیم با در نظر گرفتن شیوه نامههای بهداشتی انتخابات کانونها را برگزار کنیم حتی مهر و آبان ماه سال جاری قرار شد تا انتخابات کانونهای مختلف خانه موسیقی با رعایت حداکثری شیوه نامههای بهداشتی طی نوبتهای مختلف در فضای باز تالار وحدت تهران برگزار شود اما متأسفانه به بحران فعلی شیوع کرونا خوردیم و نتوانستیم انتخابات را برگزار کنیم.
* البته در این راستا عدهای از هنرمندان عضو خانه موسیقی در گفتگوهای رسانهای مختلف که طعم و بوی انتقاد هم داشت، معتقد بودند که میتوان با برگزاری انتخابات الکترونیک، موضوع انتخابات خانه موسیقی را حل کرد، شرایطی که گویا با مخالفت مدیریت فعلی خانه مواجه شده و در همین چارچوب هم موجب بروز انتقادهایی به شما، هیأت مدیره و اعضای شورای عالی شده که مجموعه مدیریتی به این دلیل با انتخابات الکترونیک مخالفت میکند که ممکن است نتایج انتخابات الکترونیکی به نفع آنها نباشد!
طی روزهای اخیر تعدادی از هنرمندان و کارشناسان حوزه موسیقی درباره موضوع انتخابات به نکات ارزشمندی اشاره داشتند که برای ما بسیار دربرگیرنده نکات معتبر و مهمی بود. اما برخیها هم صحبتهایی داشتند که به اعتقاد من مبنای قانونی و واقعی ندارند. حداقل اینکه ما در دوره قبل که هجمهها و انتقادات به خانه موسیقی بسیار بیشتر از حرفها این بود شرایط را به سمتی هدایت کردیم که برای اولین بار پای ناظران را به انتخابات خانه موسیقی باز کرد و خوشبختانه بازهم شرایطی را فراهم ساخت که انتخابات خانه موسیقی در سالمترین شکل ممکن برگزار شود. حالا اگر منِ نوعی احساس میکنم در فرآیند فعلی انتخابات خانه موسیقی پایگاه متزلزلی دارم نباید بقیه را متهم به مواردی کنم که اصلاً در فکرشان هم نیست.
اگر منِ نوعی احساس میکنم در فرآیند فعلی انتخابات خانه موسیقی پایگاه متزلزلی دارم نباید بقیه را متهم به مواردی کنم که اصلاً در فکرشان هم نیست. من همین جا دوباره تاکید میکنم آنچه برای ما در خانه موسیقی دارای اهمیت فراوانی است حضور حداکثری تمامی اعضا در جریان برگزاری انتخابات است تا همین الان هم هر جا در توان داشتیم و داریم به کار بردیم تا در حوزه اطلاع رسانی شرایطی را فراهم کنیم که همه در انتخابات حضور داشته باشند.
ما ناگزیریم که به سمت حضور در فضای الکترونیک برویم و شما مطمئن باشید این اتفاق هم خواهد افتاد منتها حضور در این شرایط در همین زمان کوتاه و خیلی آسان صورت نمیگیرد. این یک پروژه درازمدت و دامنهداری است که مستلزم انجام برخی از کارهای زیربنایی، فراهم شدن کارهای قانونی و صرف هزینههایی است که اصلاً شبیه تشکیل گروههای «واتس آپ» و «تلگرامی» نیست که برای موافقت یا عدم موافقت آن بتوانید این چنین راحت حرف بزنیم.
رأی دهی الکترونیک واقعاً نیازمند ساز و کارهایی است که باید بسترهای نرم افزاری آن فراهم شود. فراهم سازی این بستر نرم افزاری نیز به این راحتی نیست. همه اینها دربرگیرنده یک نگاه تمام وجهی است که بر اساس آن مبنای شناسایی افراد، پرهیز از تکرار یک رأی از سوی یک نفر و موضوعات مرتبط با درجه بندی افراد مورد توجه قرار میگیرد. مواردی که واقعاً تشکیل یک چارچوب منسجمِ متکی بر فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی حوزه آی تی کار سختی است و باید روی آن تعمق بیشتری انجام داد.
بنابراین اینکه بیاییم به یکباره اعلام کنیم انتخابات خانه موسیقی به صورت الکترونیکی برگزار شود و بعد هفته دیگر کارها را آغاز کنیم اصلاً شیوه مناسبی برای برگزاری یک انتخابات الکترونیکی نیست. اما بنده بازهم تاکید میکنم که وارد شدن به چنین فضایی قطعاً باید اتفاق بیفتد اما باید بتوانیم در ابتدا بسترهای لازم را فراهم کنیم و بعد سراغ چنین ایدههایی برویم.
* اما با توجه به تمام دلایل و توجیهاتی که به نظر هم منطقی میآید، باز هم عدهای از افراد هستند که معتقدند که جنابعالی و برخی دیگر از همراهانتان در خانه موسیقی تعمدا این سازو کارها و بسترها را فراهم نمیکند چون بر این باورید نتیجه این فرآیند الکترونیکی ممکن است به نفع جریان دیگری در انتخابات خانه موسیقی تمام شود.
چنین چیزی را نمیپذیرم. ببینید عدهای در این چارچوب احساس همکاری و همراهی میکنند که برای شخص بنده و خانه موسیقی بسیار قابل احتراماند و خود من بارها و بارها از انتقادها و مواردی که به عنوان اشکال از آن درباره مدیریت خانه موسیقی یاد کردند، بهرهمند شدم. عدهای هم هستند که اگر منافعی برای آنها در صنف وجود داشته باشد، فقط دوست دارند از آن منفعت بهره بگیرند و کاری هم به چیز دیگری ندارند. عدهای دیگر نیز در تمام صنوف هنری حضور دارند، که اساساً اهل مشارکت نیستند.
برای اینکه اساساً خیال برخی از دوستان را راحت کنم باید بگویم که بنده در دوره پیش روی فعالیتهای هیأت مدیره دیگر نمیتوانم حضور داشته باشم چرا که ما حدود سه سال پیش به پیشنهاد خودمان و البته تاکید بنده، مصوبهای را در مجمع عمومی به تصویب رساندیم که بر اساس اصلاح اساسنامهای هر فرد حقیقی بیشتر از دو دوره نمیتواند در هیأت مدیره بماند اصلاً مگر در همین انتخابات ریاست جمهوری یا مجلس شورای اسلامی آن هم در بالاترین سطح مشارکت، آیا تمامی ۱۰۰ درصد واجدین شرایط رأیگیری به پای صندوق میآیند؟ قطعاً نه. شما همین ماجرا را هم میتوانید به انتخابات سطح پایینتر و صنفی تری چون انتخابات اصناف هنری نیز تعمیم دهید. یعنی عدهای چه رأیگیری حضوری داشته باشیم و چه الکترونیکی نسبت به فرآیند انتخابات بی تفاوت هستند. من بر این باورم آنهایی که احساس مشارکت میکنند، در هر شرایطی مشارکت خود را اعلام میکنند، برای اینکه دوست دارند فعالانه در یک کار جمعی شرکت کنند.
* آقای نوربخش توضیحات شما را میپذیریم اما بازهم پرسشم را جور دیگری مطرح میکنم؛ چرا هر وقت در خانه موسیقی بحث انتخابات به میان میآید برخی از افکار و اذهان وابسته و پیوسته این صنف دوباره ماجرای لابی گری و کلیدواژههایی از این دست را مطرح میکنند؟ اظهاراتی که در قالب یک اپیدمی به رسانهها هم کشیده میشود و ماجرا را به سمتی میبرد که فضای مسمومی در جو انتخابات کانونها، هیأت مدیره و حتی انتخاب مدیرعامل حکمفرما شود؟
اولاً طبیعی است که ماجرای انتخابات مرکز تضارب آراست. ولی در این داستان باید از برخی دوستان منتقد پرسید که چرا به این شکل عمل میکنند؟ مگر من مساوی با خانه موسیقی هستم؟ من یک مدیر عاملی هستم که تا به امروز عضو هیأت مدیره هم بودم. به نظرم اگر دوستان دیگر هم مخاطبان قرار بگیرند. آنها هم باید پاسخ بدهند. ولی از آنجایی که بنده علاوهبر مدیرعامل بخشی از پاسخگویی و هجمهها را به خود اختصاص میدهد، در این مدت سخنگوی هیأت مدیره هم بودم. پس من ناچار بودم در آن سوی میدان نیز به عنوان مقام پاسخگو حضور داشته باشم.
اما من برای اینکه اساساً خیال برخی از دوستان را راحت کنم باید بگویم که بنده در دوره پیش روی فعالیتهای هیأت مدیره دیگر نمیتوانم حضور داشته باشم چرا که ما حدود سه سال پیش به پیشنهاد خودمان و البته تاکید بنده، مصوبهای را در مجمع عمومی به تصویب رساندیم که بر اساس اصلاح اساسنامهای هر فرد حقیقی بیشتر از دو دوره نمیتواند در هیأت مدیره بماند. شرایطی که به ثبت قانونی هم رسیده و ماجرا را به سمتی هدایت کرده که اساسنامه اجازه نمیدهد بنده نوعی که دو دوره متوالی در هیأت مدیره بودم، مجدداً در این جایگاه حضور داشته باشم. این شرایط هم فضای داوطلبانهای بوده که از همان دوران هم مد نظرمان قرار داشت و شرایطی ایجاد کرد که خودمان، خودمان را محدود کنیم.
* آیا این محدودیت در حوزه انتخاب مدیرعامل هم وجود خواهد داشت؟ به ویژه اینکه بحث اعظمی از همان هجمهها و انتقادات به خانه موسیقی حداقل در این مدت متوجه شخص مدیرعامل یعنی جنابعالی میشد.
درباره بحث مدیرعاملی هم باید بگویم که من در دوره قبلی هم نمیخواستم در این سمت حضور داشته باشم. حتی امروز هم بر همین مبنای فکری تاکید میکنم که مواضعم همچون دوره قبلی است. من به هیچ عنوان تمایلی برای مدیرعاملی خانه موسیقی ندارم و در دوره گذشته هم مواضع خودم را اعلام کردم به طوری که در همان مدت هم تا ماهها هم زیر بار مدیرعاملی نرفتم.
* مساله مهم دیگری که طی ماههای اخیر مورد توجه قرار گرفته و گویا میتواند به لحاظ حقوقی نیز ماجرای کانونهای زیر مجموعه خانه موسیقی را نیز تحت تأثیر خود قرار دهد، بحث تحت پوشش قرار گرفتن اصناف هنری و زیرمجموعههای آنها در ساختار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است. اما این تحت پوشش قرار گرفتن اکنون به شکلی درآمده که گویا بر اساس قوانین وزارت کار فقط یک صنف در هر بخشی از حوزه هنر میتواند تحت پوششهای حمایتی قرار گیرد. موضوعی که پیش از این با ثبت مجموعهای به نام «مجمع صنفی هنرمندان موسیقی» در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ماجرا را به سمتی برده که به نوعی میتواند وضعیت کنونی خانه موسیقی و کانونهای زیر مجموعه آن برای تحت پوشش قرار گرفتن را با چالش مواجه کند. حال با شرایط موجودی که اشاره شد آیا وزارت کار، خانه موسیقی و کانونهای تابعه را به رسمیت میشناسد یا نه این مجمع صنفی هنرمندان موسیقی است که به دلیل پیشینه طولانیتر ثبت در وزارت کار، میتواند از تسهیلات و فعالیتهای حمایتی دولت در این زمینه برخوردار شود؟
ما طی دو سال گذشته بحث مهم «نظام صنفی فرهنگ و هنر» را ابتدا در تمامی صنوف و بعد در مجموعه خانه موسیقی دنبال میکردیم. مبحثی مهم که حتی در کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی دوره قبلی نیز مطرح و جلسات زیادی هم در رابطه با آن برگزار شد چرا که در این میان یک مشکل بزرگ وجود دارد که میبایست در ابتدا و قبل از تشکیل هر فضایی حل میشد.
ما الان وقتی میخواهیم از وزارت کار کمکهای صنفی بگیریم، در چارچوب قانونی فعلیمان نمیتوانیم. یکی از همین نمونهها «بیمه بیکاری» است. در همین ایام کرونایی که بسیاری از هنرمندان موسیقی بیکار شدهاند میتوانستند بیمه بیکاری دریافت کنند اما چون ما هیچ تعریفی از بیمه بیکاری هنرمندان در وزارت کار نداریم هنوز نتوانستیم در این مورد به نتیجه مشخصی برسیم. چرا که هنوز تعریف قانونمندی از «شغل یک هنرمند» در قوانین وزارت کار وجود ندارد یعنی ما هنوز به این فرآیند نرسیدهایم که یک هنرمند نقاش یا فلان نوازنده چه زمانی در تعریف بیکاری قرار میگیرد و چه زمانی قرار نمیگیرد.
در همین ایام کرونایی که بسیاری از هنرمندان موسیقی بیکار شدهاند میتوانستند بیمه بیکاری دریافت کنند اما چون ما هیچ تعریفی از بیمه بیکاری هنرمندان در وزارت کار نداریم هنوز نتوانستیم در این مورد به نتیجه مشخصی برسیم. چرا که هنوز تعریف قانونمندی از «شغل یک هنرمند» در قوانین وزارت کار وجود ندارد به هر حال ممکن است یک نقاش در سال فقط پنج عدد تابلو را به اتمام برساند. پس آیا زمانی که تابلویی برای خلق اثر ندارد او را باید مشمول دریافت بیمه بیکاری دانست؟ اینها مسائلی است که باید به تعریف مشخصی درباره آن برسیم که قطعاً به تمامی حوزههای مرتبط با هنر نیز تعمیم پیدا کند.
بر اساس تعاریف و نمونههایی که اشاره داشتم ما تلاش کردیم به چارچوب مشترکی با عنوان «نظام صنفی فرهنگ و هنر» دست پیدا کنیم که یک هنرمند موسیقی در شرایط خاص بتواند از مواهب و مزایایی که برای او دربرگیرنده امنیت شغلی است، استفاده کند. وقتی به این سمت رفتیم دیدیم در چارچوب و شاکله فعلی خانه موسیقی و صنوف دیگر درست است که کلیدواژه صنف وجود دارد اما همگی تحت قانون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستیم که نمیتوانند عنوان یک نهاد صنفی را به خود داشته باشند.
در واقع اینها مؤسسات فرهنگی هنری هستند که نمیتوانند در چارچوب قوانین صنفی وزارت کار قرار بگیرند و اگر چه کار صنفی هم میکنند اما کار صنفی قطعاً باید با ضوابط صنفی وزارت کار باشد. بر این اساس چندی پیش همان گونه که در رسانهها نیز منعکس یافت، تفاهمنامهای با این چارچوبی که گفتم میان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی امضا شد که کلیه صنوف فعلی که در چارچوب فعالیتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به انجام امور صنفی هنرمندان هستند در وزارت کار هم ثبت شوند.
یعنی در واقع آن ماجرای «نظام صنفی فرهنگ و هنر» به شکل دیگری تغییر کرد و ماجرا را به سمتی هدایت کرد که بخش هنری از کارها در وزارت ارشاد و بخش صنفی در وزارت کار صورت پذیرد. بر همین مبنا تمامی صنوف هنری و زیر مجموعههای آنها قرار شد تا خود را در وزارت کار نیز ثبت کنند. در این راستا نیز کمیسیونی در وزارت ارشاد با حضور نمایندگان تمام صنوف تشکیل شده که در آنجا انجمنها، کانونها و مجموعههای تابعه اصناف هنری مورد تأیید اولیه و سپس به وزارت کار به عنوان «انجمن صنفی کارگری» برای ثبت معرفی میشوند. ما هم در خانه موسیقی هیچ مخالفتی با ثبت جداگانه کانونها نداریم چون آن را امری لازم و ضروری میدانیم.
البته در این راستا خانهها نیز شاکلههای قبلی خود را حفظ میکنند ولی مسائل صنفی در وزارت کار مورد پیگیری و بررسی قرار میگیرد. یعنی برای مواقع مربوط به رسیدگی صنفی شما از این پس در وزارت کار مشمول تعاریفی میشود که هنرمندان را به رسمیت میشناسند و ارتباطی هم با ماجرای مجمع صنفی هنرمندان موسیقی ندارد. چون آنها نیز در چارچوب فعالیتهای قانونی خود کارها را به انجام رساندهاند. این نکته را هم بگویم در آیندهای نزدیک بر اساس آنچه اتفاق میافتد این نمایندگان تمامی صنوف و کانونهای خانه موسیقی هستند که هیأت مدیره خانه موسیقی را تشکیل میدهند.
* آیا به عنوان اولین ارمغان و امتیاز تشکیل این صنوف در وزارت کار میتوانیم امیدوار باشیم که در آیندهای نزدیک بیمه بیکاری ناشی از شیوع بیماری کووید ۱۹ به هنرمندان موسیقی تعلق بگیرد؟
بله اصلاً ما با همین هدف کارهای خودمان در این زمینه آغاز کردیم و فکر میکنیم تا چند ماه آینده نیز موارد مربوط به ثبت همه کانونهای خانه موسیقی در وزارت کار به اتمام برسد. کما اینکه آنچه برای این موضوع در نظر گرفته فقط مربوط به کرونا نیست چرا که ما در زمینه کرونا نیز کارهایی را انجام دادیم که مشمول همان ماجرای وام و مواردی که اشاره کردم میشود. بنابراین آنچه در این حوزه صورت گرفته یک برنامه بلندمدت و مادامالعمر برای هنرمندان است که امیدوارم هرچه زودتر به آن دست پیدا کنیم.
ما اساساً فکری برای امنیت شغلی هنرمندان میکردیم که ماجرای کرونا نشان داد ما در این زمینه به شدت دچار ضعف شدید هستیم شما در همین ایام کرونا چقدر بسته شدن آموزشگاههای موسیقی بودید؟ چند نفر مدرس موسیقی از کارشان بیکار شدند؟ چقدر کنسرتها لغو شدند؟ ما معتقدیم این مقاطع به هر حال میگذرند. پس بحث ما این است که بتوانیم در جهت امنیت شغلی هنرمندان گامهایی برداریم و اگر ماجرای ثبت این صنوف در وزارت کار که دست ما هم نیست، سرعت بیشتری داشته باشد قطعاً میتوانیم در همین روزهای کرونایی شاهد پرداخت مستمری ناشی از بیکاری به هنرمندان موسیقی باشیم.
البته پروسه ثبت و تشکیل کانونهای مختلف خانه موسیقی در وزارت کار پروسههای کوتاه مدتی نیست چرا که تکتک این کانونها بعد از ماجرای ثبت باید در آنجا مجمع عمومی برگزار کنند. چون این انجمن صنفی باید هیأت مدیره داشته باشد که خود نیازمند فرایندی است و امیدوارم در آیندهای نزدیک شاهد تعلق گرفتن بیمه بیکاری به هنرمندان با تعاریف وزارت کار در سیستمهای کارگری و تعریف کار باشیم.
ادامه دارد...