خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ: شهید آیتالله العظمی سیدمحمدباقر صدر یکی از مهمترین و نخبهترین اندیشمندان معاصر جهان اسلام است. حضرت امام خمینی (ره) از شهید صدر به عنوان «مغز متفکر اسلامی» یاد کردهاند و این نشان از اهمیت این شخصیت در تحولات جهان معاصر دارد.
او از جمله علما و دانشمندانی است که تلاش تئوریک و عملی مهمی در امر تمدن سازی و بازخوانی مبانی اسلام همراه با تحولات علمی جهان داشته است. در ادامه سلسله روایتها از سیره اندیشمندان در زمینه مطالعه، سلوک مطالعاتی این دانشمند برجسته جهان اسلام را انتخاب کردهایم. نخستین قسمت از این مجموعه را اینجا و قسمت دوم را نیز از اینجا مطالعه کنید.
مختصری پیرامون زندگی شهید صدر
محمد باقر صدر در ۲۵ ذیقعده ۱۳۵۳ قمری (۱۳۱۳ شمسی) در بیت مرحوم آیتالله العظمی سید حیدر صدر در کاظمین به دنیا آمد. پدر بزرگش (پدر آیات عظام سید حیدر و سید صدرالدین صدر) یعنی سید اسماعیل صدر نیز از جمله مراجع عظام تقلید شیعه در ابتدای قرن چهاردهم هجری بود.
آیتالله صدر در کودکی پدر خود را از دست داد و در نوجوانی همراه برادرش عازم نجف اشرف شد و در حوزه این شهر به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و به درجه اجتهاد رسید. آنگاه به تربیت شاگردان و عرضه تحقیقات علمی خود پرداخت. خواهر آنها یعنی آمنه بنت الهدی صدر نیز از جمله زنان دانشمند خاندان صدر است که مقام فقهی بالایی داشت و از نویسندگان چیره دست عرب بود.
آیتالله سیدمحمدباقر صدر، با دختر عموی خود یعنی بانو سیده فاطمه صدر (فرزند آیتالله سید صدرالدین صدر و خواهر آیتالله سیدرضا صدر و امام موسی صدر) ازدواج کرد. ماجرای ازدواج ایشان بسیار خواندنی است که در ادامه به آن اشاره میشود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و به ثمر نشستن قیام حضرت امام خمینی (ره) شهید صدر با توجه به دغدغههای تمدنیشان رسالهای در باب حکومتداری به نام «الاسلام یقود الحیاة» یا «اسلام راهبر زندگی» نوشتند و به توسط همسرشان که نسبت فامیلی هم با بیت امام خمینی (ره) داشتند، به ایران رساندند اما پژوهشهای علمی شهید صدر اهمیت والایی دارند و جملگی از زمره مهمترین منابع مطالعاتی پیرامون اندیشه اسلامی به شمار میروند. بسیاری از علما جناب ایشان را به عنوان بنیانگذار منطق استقرایی در حوزه معرفی کردهاند. یکی از نخستین آثار ایشان «فدک در تاریخ» نام دارد که آن را در میانه دهه دوم زندگی نوشتهاند. نگارش همین رساله نشان میدهد که ایشان از دوران نوجوانی دانش سرشاری داشته به پختگی علمی رسیده بودند.
مشهورترین تالیفات شهید صدر
از میان آثار شهید صدر «فلسفتنا» و «اقتصادنا» از بقیه مشهورترند و به زبانهای زنده دنیا ترجمه شدهاند. دغدغههای تمدنی شهید صدر و حساسیت نسبت به دستاوردهای علمی و سیاسی جهان که امتهای مسلمان نیز گریزی از آنها نداشتند، باعث شد تا ایشان منابع اجتهادی مهمی را در زمینههای سیاست و اقتصاد به مرحله نگارش درآورند. «اقتصادنا» نیز با همین تفکر نوشته شده است. «ماذا تعرف عن الاقتصاد الاسلامی»، «الانسان المعاصر و المشکله الاجتماعیة» و «البنک الاربوی فی الاسلام» نیز بر اثر همین دغدغهها نوشته شدهاند. هنوز هم هیچ عالمی نتوانسته کتابی درباره اقتصاد اسلامی به قوت آثار شهید صدر بنویسد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و به ثمر نشستن قیام حضرت امام خمینی (ره) شهید صدر با توجه به دغدغههای تمدنیشان رسالهای در باب حکومتداری به نام «الاسلام یقود الحیاة» یا «اسلام راهبر زندگی» نوشتند و به توسط همسرشان که نسبت فامیلی هم با بیت امام خمینی (ره) داشتند، به ایران رساندند. رساله به دست امام (ره) رسید و رهبر امت آن را به مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران یا همان مجلس خبرگان قانون اساسی ارجاع داد و از این رساله در جهت تدوین ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران استفاده شد.
فعالیتهای اجتماعی و سیاسی
اما فعالیتهای شهید صدر منحصر به حوزههای علم و تئوری پردازی نبود. ایشان به سال ۱۳۷۷ هجری قمری «حزب الدعوه» عراق را پایهگذاری کرد و از همان نخستین سالهای آغاز حرکت انقلابی حضرت امام خمینی (ره) همراه قیام شد. تنی چند از مبارزان و همراهان امام (ره) از جمله مرحوم دکتر صادق طباطبایی (خواهرزاده امام موسی صدر) نسبت فامیلی با شهید صدر داشتند و مدام ایشان را در نجف ملاقات کرده و مسائل قیام را مطرح میکردند. این رویدادها باعث شد تا رژیم بعث نسبت به ایشان و حوزه درسیشان حساس شود.
آیتالله صدر پس از آنکه عضویت در حزب بعث توسط رژیم عراق اجباری شد، فتوا به حرمت عضویت در این حزب داد و حمایتشان از قیام امام خمینی (ره) نیز علنی بود. به همین دلیل رژیم عراق به ایذای شهید صدر پرداخت و در چند نوبت او را بازداشت کرد که بسیار مورد اعتراض علما و طلاب نجف و همچنین دانشمندان دیگر بلاد قرار گرفت. آن روزها شهید صدر خارج از جهان اسلام نیز شهرت درخوری پیدا کرده بود.
رژیم بعث بعدها ناچار به حبس خانگی شهید صدر شد و در این حبس بارها پیغام دادند که در صورت همکاری با رژیم همه مشکلات ایجاد شده برطرف خواهد شد. شروطی همکاری این موارد بود: برائت از انقلاب ایران، کوتاه آمدن از فتوا حرمت عضویت در حزب بعث و… و وقتی این شروط مورد موافقت شهید صدر قرار نگرفت آنها گفتند که ما از جایگاه علمی شما آگاهیم و به خدا اگر نپذیرید شما را خواهیم کشت و خودمان نیز برای شهادت شما گریه خواهیم کرد. در نهایت نیز این رژیم هدف شوم خود را عملی کرد و در فروردین سال ۱۳۵۹ آیتالله محمدباقر صدر و خواهر مکرمهاش را به شهادت رساند.
معرفی یک کتاب / چرا خاطرات همسران علما اهمیت دارد؟
مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر تابستان امسال کتاب «به رنگ صبر: خاطرات خانم فاطمه صدر» به کوشش فاطمه نقوی را با شمارگان هزار نسخه، ۵۵۹ صفحه و بهای ۷۵ هزار تومان منتشر کرد. کتاب سه فصل با این عناوین دارد: «دیدار در تهران؛ خانه پدری»، «دیدار در نجف؛ زندگی مشترک» و «وقایع و رویدادها». گاهشمار زندگی سید محمدباقر صدر و فاطمه صدر، تصاویر و اسناد، پیوستها، نمایه و شجرهنامه خاندان صدر از دیگر مطالب منتشر شده این کتاب است.
منابع دیگری هم درباره زندگینامه شهید صدر و بانو فاطمه صدر کار شده است. از جمله کتاب «وجع الصدر» که سرگذشتنامهای از زندگی شهید و همسرشان به قلم امل البقشی است که به فارسی هم ترجمه شده و قرار است توسط مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر منتشر شود. همچنین کتاب «سالهای رنج: خاطرات و ناگفتهها از زندگی شهید آیتالله سیدمحمدباقر صدر (ره)» نوشته محمدرضا نعمانی نیز با ترجمه مهرداد آزاد توسط انتشارات مؤسسه بوستان کتاب قم منتشر شده است.
رسیدن به مقام مرجعیت هیچگاه باعث نشد ایشان از حجم مطالعه بکاهند. نشاط علمی کلاسها و حلقههای درسی او نیز به همین مطالعات بسیارشان ربط داشت این میان نکته مهم این است که معمولاً در زمینه تاریخنگاری و پژوهش پیرامون زندگی علمای برجسته، همسران آنها دیده نمیشوند. این در صورتی است که همسران به دلیل حضور همیشگیشان در زندگی علما، روایتهای ناب و دسته اولی دارند که قطعاً در نگارش زندگینامهها کارکرد مهم پیدا میکنند. متأسفانه بسیاری از علمای برجسته معاصر پرهیزهای شرعی از نگارش زندگینامههای خود داشتند و اگر در این باب به آنها رجوع نیز میشد، به دلیل تقوا و امر دوری از ریا اینکار را به مصلحت نمیدانستند. این در صورتی است که زندگینامههای آنها و حتی بعضاً جزئیات زندگی خصوصی آنها از جمله شیوههای رفتار با همسر و فرزندان میتواند الگویی برای نسل جدید باشد. با توجه به اهمیت این جزئیات ضرورت دارد تا روایتها و خاطرات همسران علما و اندیشمندان مشهور نیز به توسط تاریخنگاران و پژوهشگران حوزه تاریخ شفاهی ثبت و ضبط شود.
بانو سیده فاطمه صدر در کتاب «به رنگ صبر» جزئیات مهمی را از زندگی شهید صدر بیان کرده و زوایای مهمی از زندگی و طریق سیر و سلوک فردی و اجتماعی شهید صدر را با ذکر کوچکترین جزئیات برای مخاطبان روایت میکند. به همین دلیل بسیاری از مباحث و روایات درج شده در این کتاب، پیشتر در هیچ منبع دیگری منتشر نشده بودند. همچنین اسناد مهمی در این کتاب شامل تصاویر و برخی از نامههای آیتالله شهید به مخاطبان عرضه شده که در هیچ منبع مکتوب دیگری نمیتوان آنها را یافت.
با همین جزئیات است که میتوان توجه عامه مردم را به شهید صدر جلب کرد. نخبگان جامعه این چهره برجسته علمی را میشناسند و با آثار او آشنا هستند، اما عامه مردم شاید آشنایی چندانی از او نداشته باشند. همچنین ضرورتی ندارد که عامه مردم از طبقات مختلف اجتماع به مطالعه آثار او بپردازند، اما با ذکر همین جزئیات جذاب زندگی شهید صدر میتوان ایشان را به عنوان الگو به نسل جدید معرفی کرد.
با حقالتالیف فلسفتنا و اقتصادنا ازدواج کرد
یکی از نکاتی که کمتر درباره زندگی شهید صدر مطرح شده بود، ماجرای ازدواج ایشان است. از عموم شاگردان آیتالله شهید سیدمحمدباقر صدر روایت شده که این اندیشمند و متفکر برجسته نسبت به تصرف در اموال شرعی بسیار احتیاط میکردند و البته شرایط مالی ایشان هم چندان مساعد نبود و مالی را هم به ارث نبرده بودند.
به همین دلیل عدم تمکن مالی ازدواج ایشان به تأخیر افتاده بود و تا سن ۲۸ یا ۲۹ سالگی همسری اختیار نکرده بودند. بانو صدر در کتاب «به رنگ صبر» روایت کرده که آیت الله شهید وقتی به نزدیک ۳۰ سالگی رسید کتابهای خودش را نوشت و چاپ کرد و حق التالیف آن کتابها را برای امر مقدس ازدواج هزینه کرد: «صبر کرده بودند و ازدواجشان را تا پایان نوشتن و چاپ فلسفتنا و اقتصادنا عقب انداخته بودند. از درآمد حاصل از فروش این دو کتاب مراسم ازدواجشان را ترتیب دادند. یعنی چون نمیخواست با سهم امام ازدواج کند، کتابهایش را نوشت، چاپ کرد و فروخت و پولش را گذاشت در کیف، آمد لبنان.»
شهید صدر برای اینکه بدانند جوانها چه مطالعه میکنند، کتابهای آرسن لوپنِ موریس لوبلان را هم خوانده بودند حساسیت آیتالله محمدباقر صدر نسبت به وجوهات شرعی و درآمد اندک ایشان باعث شده بود تا زندگی مشترکشان نیز از نظر مادی با سختی مواجه شود. والده آیتالله شهید صدر و خواهر ایشان یعنی بانوی شهید بنتالهدی صدر نیز با آیتالله صدر زندگی میکردند و مسکن این خانواده معزز استیجاری بود و با متراژ پایین. این خانه مقبره نیز به شمار میرفت. پیشترها در نجف رسم بر این بود که برخی شخصیتها پس از وفات در خانه خود به خاک سپرده شوند و خانه استیجاری آیتالله محمدباقر صدر نیز از همین مسکنها بود. همانطور که اشاره شد این جزئیات در زندگی شخصی آیتالله شهید محمدباقر صدر اهمیت خاصی دارند.
سلوک و سیره مطالعاتی
بانو فاطمه صدر در کتاب «به رنگ صبر» اشاره کرده که شهید صدر هر روز صبح پس از نماز صبح مقداری میخوابید چرا که تا همیشه تا دیروقت مشغول به مطالعه بود و این مطالعات شبانه ایشان هیچگاه قطع نشد. این مطالعات سنگین در صورتی است که شهید صدر مدتی پس از ازدواج مرجعیت را نیز پذیرفته بودند. رسیدن به مقام مرجعیت هیچگاه باعث نشد ایشان از حجم مطالعه بکاهند. نشاط علمی کلاسها و حلقههای درسی او نیز به همین مطالعات بسیارشان ربط داشت. اگر این وجه از زندگی شهید صدر و دیگر علما و مدرسان برجسته در رسانهها مطرح شود، آیا معلمی باقی خواهد ماند که خدای نکرده بدون مطالعه سر کلاس درس برود؟
چگونه بدون داشتن تمکن مالی برای تهیه کتاب، مطالعه کنیم؟
اشاره شد که شهید آیتالله صدر از تمکن مالی برخوردار نبود و این نکته پنهانی در زندگی ایشان نیست. هرچند که احتمالاً وجوهات شرعی زیادی به بیت ایشان میرسید، اما در زندگی شخصی شهید صدر تمکن مالی نداشت و بسیار قناعت میکرد. با این حال او مطالعات زیادی داشت و این حجم از مطالعه مستلزم صرف هزینه است. سوال اینجاست که این چهره تابناک جهان اسلام چگونه برنامه مطالعاتی خود را تأمین مالی میکرد؟
بانو فاطمه صدر در این باره روایت کرده است: «شهید صدر زیاد مطالعه میکرد. بیشتر کتابخانه الغدیر میرفت یا کتابخانه حسینیه شوشتری. کتابفروشی هم بود، ولی پول نداشت کتاب بخرد. میرفت در کتابخانه کتاب میخواند و میآمد در خانه فکر میکرد.
خب در بیرونی اتاق کوچکی بود یک خرده هم کتاب تویش بود ولی بزرگ و مهم نبود. بود قفسههایی، ولی خیلی کتاب نداشت. شهید میرفت مکتبات و میخواند. مکتبه امینی بیشتر، مکتبه الغدیر میرفت، بعضی وقتها هم [کتاب را] استجاره میکرد و میآورد خانه، مطالعه میکرد.»
شهید صدر کتابهای موریس لوبلان را هم خوانده بود
موریس لوبلان رماننویس قرن نوزدهم و بیستم فرانسوی، یکی از جنایینویسان مشهور تاریخ ادبیات است. او شخصیتی به نام آرسن لوپن را در یک مجموعه رمانهای پلیسی خلق کرد که بعدها اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی زیادی هم از آن صورت گرفت.
مجموعه رمانهای موریس لوبلان با محوریت شخصیت آرسن لوپن، به بسیاری از زبانهای زنده دنیا هم ترجمه شد. شهرت آرسن لوپن به حدی رسید که حتی به فرهنگ عامه کشورهای مختلف از جمله ایران نیز راه پیدا کرد.
در کتاب «به زنگ صدر» مورخ ضمن طرح سوالی از بانو فاطمه صدر به کتاب «محمدباقر الصدر: السیره و المسیره فی حقایق و وثائق» نوشته احمد عبدالله ابوزید العاملی اشاره میکند. او میگوید که در این کتاب نقل شده که شهید صدر برای اینکه بدانند جوانها چه مطالعه میکنند، کتابهای آرسن لوپنِ موریس لوبلان را هم خوانده بودند. بانو فاطمه صدر پاسخ میدهد که بله و حتی این کتابها را شهیده آمنه بنت الهدی صدر هم مطالعه کرده بود.