خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه - یاسر عسگری: کتاب «مسجد رهبر؛ تاریخ شفاهی مسجد کرامت مشهد» گزارشی تاریخی پژوهشی است از سوابق و فعالیتهای بانیان و امام جماعت مسجد کرامت (آیت الله سید علی خامنهای) در دهه ۱۳۵۰.
۱. شاید مسجد کرامت برای فعالان فرهنگی مسجدی چندان آشنا نباشد (البته برای غیرمشهدی ها) ولی این مسجد همان مسجدی است که سلسله جلسات مهم تفسیر قرآن و سیره سیاسی معصومین (ع) آیت الله سید علی خامنه ای (رهبر معظم انقلاب) در آنجا ایراد شده است؛ پایگاه اصلی فعالیتهای ایشان در پیش از انقلاب و پایگاه اصلی فرهنگ و اندیشه انقلاب اسلامی در منطقه خراسان. این پایگاه و مسجد چه ویژگیهایی داشته است و بانیان و مخاطبانش چه کسانی بوده اند و چرا و چگونه این مسجد محل ایراد جلسات «نواندیشی دینی قرآنی» و «تحلیل سیره معصومین (ع)» و «شرح و تفسیر امروزین اجتماعی و سیاسی قرآن و احادیث» شده است؟ به این سوالات در کتاب «مسجد رهبر» به درستی و جامعیت پاسخ داده شده است. بار سخن از پژوهشی است که درباره فعالیتهای این مسجد (و در واقع پایگاه اصلی انقلاب اسلامی در خراسان)
۲. مخاطب با مطالعه این کتاب در مییابد که رویکرد آیت الله خامنهای در این مسجد پایهگذاری مبانی نظری و اقدامات عملی برای «ایجاد جامعه و نظام قرآنی» و «احیای تمدن قرآنی» است؛ یعنی کلان پروژه فکری رهبر معظم انقلاب. یکی از مدیران این پروژه میگفت: «با خواندن این کتاب، قدر و قدرت «آقا» (آیتالله خامنهای) و فاصله معناداری شأن با باقی مصلحان اجتماعی، عیان و آشکار میشود.»
لذا میتوان این کتاب و شخصیت رهبری در دوران جوانی و میان سالی را از این منظر نیز بررسی کرد. این کتاب نشان میدهد یک سری از ایدههایی که رهبر انقلاب در دوره رهبری خودشان اجرا کردهاند پیشتر در ایام حضور و فعالیت در مسجد کرامت به صورت محدود نیز اجرا و پیاده کردهاند به تعبیری دیگر، فعالیتهای این مسجد یک نمونه کوچک یا مینیاتوری از فعالیتهای آیتالله خامنهای در دوره رهبری و زعامت ایشان است (البته نمونه نه چندان کامل و مینیاتوری با بخشهایی غیرمکشوف).
۳. این کتاب به همه فعالان و مبلغان و دغدغهمندان مذهبی و متدین و مکتبی، الگوی مسجدمحوری را نشان میدهد. چه بسا افراد اندیشورانی از «مسجدمحوری» سخن گفته اند، اما چون آن عمق و باور واقعی را نداشتند و باعث شد این ایده راهگشا، لقلقه زبان و محل جذب بودجه مراکز و عدهای شود و حق آن به درستی ادا نشود. مطالعه این کتاب حداقل نشان میدهد که آیتالله سید علی خامنهای، از دوره جوانی تاکنون، از طراحان و مجریان و سیاستگذاران «مسجدمحوری»
است .۴. کتاب «مسجد رهبر»، اهمیت مسجد و بانیان و هیئت امنا و واقفان و امام جماعت و رویکردهای کلان مساجد را نشان میدهد. به ما میفهماند همان اندازه که ساخت و ساز و ایجاد و وقف بناهای مذهبی و عمومی مهم است اداره آن هم مهم و حیاتی است که بسا ساختمانها و بناهای بزرگ و ارزندهای را در شهرها و روستاها و حتی خارج از کشور ساختند ولی دست اهلش نسپردند و آن فرصتها و ظرفیتها از دست رفت. میگوید با تفکرات اسلامی هم میشود محله و منطقه را اداره کرد و در بهبود معیشت مردم منطقه مؤثر واقع شد، مخاطبان و همراهان و مأمومین و خصوصاً جوانان و نوجوانان و خانوادهها را رشد داد و مهمتر از همه اینکه اصلاح فکر و اندیشه، زیربنای هر نوع مبارزه و فعالیت و تحول فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است.
۵. در این کتاب علاوه بر رونمایی از چهره و اندیشههای آیتالله خامنهای در اوایل دوره میانسالی، نیت و کار چند شخصیت متدین و دغدغهمند مشخص میشود. مرحوم سید محمود کرامت، مرحوم عبدالرضا غنیان و حاج حیدر رحیم پور (پدر استاد حسن رحیم پور ازغدی). خصوصاً مرحوم غنیان که میتواند برای همه فعالان مسجدی و بازاری ما الگو باشد. مرحوم غنیان با اینکه غیرحوزوی است ولی فرد دین باور و مخلص و زیرکی است. (امیدواریم که در آینده از این مرحوم بیشتر بخوانیم یا خاطرات او و دیگران درباره او نیز منتشر شود.) در این کتاب دقت نظرهای آیت الله خامنهای و حتی مرحوم غنیان و حاج حیدر رحیم پور به خوبی آشکار است و میتواند سرمشق فعالان فرهنگی و فکری و اجتماعی و مسجدیها باشد. این کتاب برکات کار جمعی و مشورتهای متعدد بانیان و تعاملات گسترده آنها را نیز نشان میدهد.
6 . یکی از مسائلی که مطالعه این کتاب تجربه مسجد کرامت و امام جماعت انقلابی وقت (رهبر کنونی انقلاب اسلامی) را برای فعالان امروزی دو چندان میکند تشابه برخی فضاهای آن دوره و این زمانه است. گروههای متعدد مذهبی و اسلامگرا و غیراسلامگرا با رویکردهای مختلف در شهر فعال بودند. مشهد آن دوره شهری بود که از یکسو مخالفان متحجّر نهضت اسلامی فعالیت گسترده داشتند و تعصب و تحجّر در این شهر بیداد میکرد. منتقدان فلسفه اسلامی بر حوزه علمیه و فضاهای مذهبی شهر و منطقه غلبه داشتند. پایگاه جریان روشنفکری و نواندیشی دینی مرحوم استاد محمدتقی شریعتی و دکتر علی شریعتی بود. دهها مدرسه تربیتی پسرانه و دخترانه مانند مدارس حاجی عابدپور و مکتب نرجس و جامعه تعلیمات اسلامی و… فعالیت داشتند و از سویی دیگر رهبران برخی گروههای مارکسیست و التقاطی نیز از این شهر برمی خاستند و جوانان این شهر (هم دانشگاهی و حتی طلاب) را به سوی خود میکشیدند. مشهد یکی از پایگاههای اصلی گروههای چریکی و مسلّحانه و از جمله سازمان مجاهدین خلق بود. همچنین پایگاه جدی شاه دوستانِ مذهبی و مروّجانِ اندیشه «شاه شیعه است» و حامیان طاغوت و در کنار همه آنها حضور پررنگ ساواک در همه ادارات و ارگانها حتی آستان قدس رضوی و… خلاصه اینکه در این شهر با این تنوع و گستردگی فعالیتها، مسجدی مطرح میشود با امام جماعتی جوان و انقلابی، که نه متحجّر و تحت تأثیر سیطره و نفوذ آنهاست و نه در دام تجدّد و التقاط میافتد. اگرچه از بین هر کدام از این طیفها، نیز برخی متدینان و مُنصفانِ هر گروه را به مسجد کرامت جذب میکند و راه سومی در میانه سنّت و تجدد، میانه تحجر و التقاط، پیش روی مخاطبان مینهد و در میانه سازش و سکوت و مبارزه مسلّحانه بیمهابا و خشن، درصدد تربیت نیروی انقلابی اصیل است. فعالیتهای امام مسجدی که به قول استاد شهید مطهری (آن هم در اسناد ساواک، ص ۵۰۰ همین کتاب) «سید علی خامنه ای از نمونه [های] ارزندهای است که برای آینده موجب امیدواری است و در این مدت کوتاه در مشهد، کارهای پُرثمری انجام داده که یکی از آنها جمع کردن جوانان روشنفکر و بیدار بوده.»
۷. این کتاب برای اهالی فکر و اندیشه و مخاطبان دقیق النظر هم جذاب و مفید است از تتبّعات فراوان و تنوع راویان و صحّت سنجی روایتها گرفته تا برخی مباحث نظری و فکری محور اصلی مسجد یعنی آیت الله خامنه ای. قطعاً جامعیت تحقیق و وقت گذاشتن محققان برای این کار، از مهمترین نقاط قوت این کتاب است. اگرچه در مقدمه آمده که برخی از فعالان و همراهان مسجد در ثبت و ضبط خاطرات همراهی نکرده اند و یک سری شخصیتهای کلیدی مطلع، درگذشته اند و طبیعی است برخی از ابعاد فعالیتها و رویکردها و خاطرات درباره مسجد و امام جماعت آن ناگفته مانده است ولی با این حال، کتاب در نوع خود کم نظیر و به واقع بینظیر است. استفاده از منابع متعدد و مصاحبههای متنوع و مهمتر از آن، راستیآزمایی نظرات و خاطرات راویان این کار را از بقیه کارهای مشابه تاریخ شفاهی متمایز کرده است و نشان میدهد که اگر قرار است کار پژوهشی و جدی تجربه نگاری یا خاطرات شفاهی گروهی انجام شود باید اینگونه تحقیق شود و به نظر و روایت یکی دو راوی بسنده نشود و روایتهای متضاد و غیرهمسو نیز بررسی شود. امیدوارم از این نظر کتاب برای محققان تاریخی جذاب و راهگشا باشد.
۸. در این کتاب گزارشی پژوهشی با حدود ۷۰ نفر مصاحبه شده است. این پژوهش از سال ۱۳۸۹ آغاز و در پاییز ۱۳۹۹ منتشر شده است. راویان که الان در سطوح مختلف و شرایط متنوعی هستند از آقای اکبرزاده (مداح و نویسنده انقلابی) و حاج احمد امیدفر (رئیس صنف چلوکبابیهای مشهد) و رضا توکلی توتونچی (عطار مشهدی) گرفته تا حجج اسلام عبدالرضا ایزدپناه، دکتر حمید پارسانیا و محمدعلی مهدوی راد (از فعالان فکری و فرهنگی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) تا حاجیه خانم کبری ثابتی و سید اقدس حسینیان (زنان خانهدار و انقلابی مشهدی) و حاج حیدر رحیم پور و سید محمدعلی ابطحی و عباس سلیمی نمین و رضا احدیان (از فعالان و منتقدان سیاسی مشهدی).
۹. این کتاب در یک کلام، الگوی مسجد تراز انقلاب اسلامی را به همگان معرفی میکند. الگویی که صرفاً در فضای نظر نیست و ناظر به عرصه میدانی است. چه در عرصه مبارزه فکری با خرافات و اشتباهات و انحرافات عقیدتی، چه در عرصه مبارزه با جهل و بیسوادی، چه در عرصه خدمت رسانی و حل مشکلات مأمومین و مردم منطقه، چه در عرصه سیاست ورزی و مبارزات انقلابی، چه در عرصه فعالیتهای جهادی و کمک به همنوعان و هموطنان (میدان همدلی و مواسات). این کتاب به تعبیر یکی از دوستان دانشگاهی ما، «الگوی حکمرانی محلی مسجدمحور به شیوه آیت الله خامنهای» است.
کتاب «مسجد رهبر» یک کتاب الگوی کار فرهنگی و اجتماعی تبلیغی و قرآنی و تربیتی و مبارزاتی و جهادی است و هرکس از فعالان و کنشگران در این حوزهها میتوانند از آن استفاده کنند و میتواند پایه تحقیقات و مقالات متعدد دانش پژوهان و محققان علوم انسانی نیز شود.
۱۰. «مسجد رهبر» نشان میدهد اگر قرار است کاری در حوزه تجربه نگاری (مرتبط با گفتمان انقلاب و امام رهبری) انجام شود باید تراز و اهمیت کار هم دیده شود. پیشتر در زمینه تجربه نگاری مساجد، کتاب «دین؛ تاریخ شفاهی مسجد جزایری اهواز» (انتشارات سوره مهر) و «مناره: تاریخ شفاهی مسجد میانچال و بزرگداشت آیت الله مدنی کاشانی» (دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی) و کارهای مرکز اسناد انقلاب اسلامی درباره مسجد هدایت و مسجد جلیلی و… را داشتیم که این کتاب چند گام بنیادی، تحقیقات و شیوه کار در این حوزه را ارتقا داده است و توقعات مخاطبان و مسئولان و سیاستگذاران فرهنگی و مسجدی را در کارهای آتی بالا برده است. امیدوارم این کتاب توسط فعالان فرهنگی و مسجدی و بسیجی و خصوصاً متولیان و سیاستگذاران تربیتی و فرهنگی و مسجدی دیده و پسندیده شود با حمایت از این کتاب کارهای حوزه تاریخ شفاهی و تجربه نگاری گفتمان انقلاب اسلامی باعث رشد و ارتقا و گسترش فعالیتها در این حوزه شوند و باعث تولید علم بومی و اصلاح حکمرانی و سیاستگذاری ها در این حوزهها شوند.
واحد تاریخ شفاهی دفتر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، پس از ۱۰ سال تحقیق کتاب فاخری را منتشر کردهاند و دفتر و ناشر در دیده شدن و توزیع مناسب این کتاب نقشآفرین هستند ولی همت دیگر فعالان و دغدغه مندان انقلاب و مبلغان و مروجان کتاب و رسانهها را میطلبد که با نقد و بررسی یا معرفی و ترویج کتاب، این نهال نوپا را تقویت و حمایت کنند. امیدوارم این کتاب باعث ایجاد موج جریان تجربه نگاریهای پژوهشی عمیق و جامع نه سطحی و شعاری و گزارش پُرکُنی و رفع تکلیفی باشد تا هر وقت از طرحهایی مثل مسجدمحوری صحبت میشود منظور از مسجد، مسجدمحوری، هیأت امنا، امام جماعت، فعالیتهای مسجد، برنامههای مسجد و… روشن شود.