تهیه‌کننده «خانه امن» ضمن اشاره به رویکرد این سریال در تبیین خباثت‌های آمریکا و اسرائیل نسبت به «ایران» تأکید دارد این مجموعه ادای دینی به همه شهدای مدافع امنیت کشور است.

خبرگزاری مهر - گروه هنر- محمد صابری، عطیه موذن: تا همین چند وقت پیش شاید برای خیلی‌ها آمار ۱۷ هزار شهید ترور فقط یک عدد بود، عدد مبهمی که ذهنیتی نسبت به عمق فاجعه آن نداشتند، در همین سال‌ها اما چند فیلم سینمایی و حتی سریال با محور معرفی منافقین توانست بخشی از این روایت‌های تکان‌دهنده ترور مردم عادی در کوچه و بازار را به تصویر درآورد.

با این حال در چند سال اخیر نه تنها از بار دهشتناک ترورها فروکاسته نشده بلکه رخدادهایی همچون ترور چهره ملی سردار حاج قاسم سلیمانی و یا ترور دیگر شهدای هسته‌ای هر یک فاجعه‌ای بودند که به کشور تحمیل شدند. نمونه اخیر و داغ تازه هم به نام شهید دانشمند محسن فخری‌زاده ثبت شده است؛ در قبال این جریان دهشتناک شاید در کنار گزارش‌های خبری، مستندها و برنامه‌های گفتگومحور، این فیلم‌ها و سریال‌ها باشند که بهتر بتوانند در قالب اثر نمایشی بار بحران به‌وجود آمده و ابعاد تراژیک آن را به نمایش بگذارند.

سریال «خانه امن» که این شب‌ها از آنتن شبکه اول سیما پخش می‌شود، از معدود سریال‌هایی است که ترور را با ابعاد مختلف آن و با روایت‌هایی از پرونده‌های حساس امنیتی روز به تصویر کشیده است؛ از تروریسم سیاسی تا تروریسم اقتصادی و ایدئولوژیک در محور روایت این سریال قرار گرفته است و نسبت به شخصیت‌هایی همچون حاج قاسم سلیمانی یا دیگر چهره‌ها که به نوعی با ترور به شهادت رسیده‌اند، در قالب آن ادای دین شده است.

«خانه امن» به کارگردانی احمد معظمی و تهیه‌کنندگی ابوالفضل صفری چند هفته‌ای است که از شبکه یک سیما پخش می‌شود و توانسته است برخی از پرونده‌های مهم امنیتی را پیش روی مخاطب رمزگشایی کند و به یک سریال ضدتروریسم آن هم در ابعاد بین‌المللی تبدیل شود تا به روایت خباثت‌های کشورهای منطقه و اسرائیل و امریکا در حوزه تروریسم بپردازد.

خبرگزاری مهر همزمان با پخش سریال «خانه امن» میزبان سازندگان آن شد تا روایتی دست اول از این پرونده‌ها و سوژه‌ها داشته باشند. ابوالفضل صفری تهیه‌کننده، احمد معظمی کارگردان، سامان صفاری و نیلوفر کوخانی دو بازیگر سریال «خانه امن» در این نشست حضور داشتند و درباره تجربه ساخت این مجموعه سخن گفتند.

بخش نخست این گفتگو به رویکرد محتوایی سریال «خانه امن» نسبت به مقوله تروریسم و فعالیت گروه‌های تکفری اختصاص داشت. آنچه در ادامه می‌خوانید بخش دوم و پایانی گفتگوی خبرگزاری مهر با عوامل این سریال تلویزیونی است.

* نکته‌ای که درباره سریال‌های استراتژیک و امنیتی اهمیت دارد سطح همکاری با نهادهای مربوطه است؛ شرایطی که در سال‌های اخیر حداقل برای سریال‌هایی مثل «گاندو» و «خانه امن» فراهم شده است، درباره این تعامل توضیح می‌دهید.

ابوالفضل صفری: مهمترین حسن این فیلم و سریال‌ها، این است که ترسی که نسبت به ساخت این قبیل آثار بوجود آمده بود، حالا کاهش پیدا کرده است. ترسی که اجازه نمی‌داد ما به سمت این آثار برویم اما الان نهادها اعتماد کرده‌اند و جواب این اعتماد را هم می‌بینند.

«گاندو»، «خانه امن» و آثار دیگری از این دست هزینه امنیتی کشور را پایین می‌آورد. نقش افرادی مثل مصطفی (بازیگر نقش داعش) این است که اگر به آن‌ها نپردازیم و حواسمان نباشد ممکن است یک تروریست در خانه پرورش دهیم. خود من فکر می‌کنم واقعاً می‌توانم پدر یک تروریست باشم! اگر فرزند ارتباط سردی با خانواده داشته باشد او در معرض خطر قرار می‌گیرد و بعید نیست به چنین مشکلی بربخوریم…

ابوالفضل صفری: «خانه امن» از این حیث ادای دینی به شهدای مدافع کشور و ایران بود نه فقط مدافع حرم بلکه همه افراد از ماموستا شیخ‌الاسلام تا شهید حججی تا دیگر شهدایی که برای امنیت و کل کشور کار کردند * بخشی از ماجرای سریال هم که ابتدای بحث درباره آن گفتگو شد به نقش حاج قاسم سلیمانی می‌پردازد و ادای دینی به این شخصیت مهم که به نوعی هدف ترور گرفت. با نگاهی فراتر از این سریال و در پاسخ به ترورهایی که نسبت به شخصیت‌های علمی، سیاسی و فرهنگی کشور صورت می‌گیرد چگونه می‌توان از ظرفیت رسانه بهره گرفت و در این زمینه فضاسازی رسانه‌ای داشت؟

صفری: به طور معمول تصمیم‌گیری درباره این مسائل، تصمیم‌گیری شخص من به عنوان تهیه‌کننده نیست، کلان‌تر از کار یک تهیه‌کننده است. حتی این تصمیم‌گیری کلان در سطح سریال‌سازی، شاید از منظر تهیه کننده چندان هم قابل پیگیری نباشد. البته من به عنوان تهیه کننده وظیفه و مسئولیت‌هایی دارم. مسئولیتم ساخت برنامه باکیفیت است و وظیفه‌ام ادای دین به کشورم است. آنچه این میان قطعی است خباثت و خصومت اسرائیل و آمریکا با ماست که در سریال «خانه امن» هم به صورت یک خطی محور قرار گرفته است و بیان می‌شود که «سگ زرد برادر شغال است» در زمان اوباما دانشمندان ما ترور می‌شدند و الان هم اتفاقات دیگری در حال رخ دادن است.

ما یک وظیفه رسانه‌ای داریم که فضای موجود کشور و شرایط برون مرزی را بتوانیم برای بیننده خوب ترسیم کنیم که بیننده اشراف داشته باشد و به تفکر واداشته شود. برایش تبیین شود که اسراییل و امریکا با ما سر سازش ندارند، سر دشمنی دارند و قابل تکیه و اعتماد نیستند.

«خانه امن» از این حیث ادای دینی به شهدای مدافع کشور و ایران بود نه فقط مدافع حرم بلکه همه افراد از ماموستا شیخ‌الاسلام تا شهید حججی تا دیگر شهدایی که برای امنیت و کل کشور کار کردند.

* خانم کوخانی شما پیش از این تجربه حضور در سریال را داشته‌اید اما فکر می‌کنم در این سریال بیشتر دیده شده و حتی با این مجموعه معرفی شدید.

نیلوفر کوخانی: از تهیه‌کننده و کارگردان ممنونم که به من اعتماد کردند چون الان متقاضی برای بازیگری بسیار زیاد شده است. مثل ۲۰ سال پیش نیست که تا حدودی در خانواده‌ها محدودیت بود و طرز فکر اشتباهی هم وجود داشت که اجازه نمی‌دادند جوانشان وارد سینما و تلویزیون شود. فکر می‌کردند فضا مناسب نیست اما خدا را شکر الان دنیای رسانه باعث شده است که خانواده‌ها متوجه شوند فضای فیلمسازی هم مثل باقری کارهاست و گاردی ندارند.

اینقدر اکنون متقاضی زیاد شده است که فرصت اینکه بدون حاشیه‌های معمول مثل رابطه و یا سرمایه گذاری در فیلم و سریال به شما اعتماد کنند و جزو نقش‌های اصلی یک اثر باشید بوجود نمی‌آید، این شانسی بزرگ برای من بود که قدردانش هستم. من به واسطه اینکه دستیاری کارگردان در پشت صحنه سریال‌ها را تجربه کرده‌ام توانستم حضور کوتاهی هم در مقابل دوربین در سریال‌هایی مثل «چرخ و فلک» ساخته عزیزالله حمیدنژاد و بعد «تاریکی شب روشنایی روز» ساخته حجت قاسم‌زاده اصل داشته باشم که البته آخری با بی‌مهری‌های زیادی هم پخش شد.

اینجا هم لطف کردند در تیتراژ سریال «خانه امن» من را «با معرفی» زدند و واقعاً فکر می‌کنم همین بود و اینجا دیده شدم چون بازخوردهای زیادی گرفتم. بازخوردهایی که خیلی جزئی به نقشم مربوط می‌شد و آن را نقد می‌کردند مثلاً برخی انتقاد می‌کردند که چرا «تابان» اینقدر بداخلاق است و با «پیام» کل کل می‌کند که فکر می‌کنم آدم‌ها خوب خوب یا بد بد نیستند. شاید تابان از سر خجالت نمی‌تواند ابراز علاقه کند و یا حتی نمی‌تواند در چشم‌های پیام نگاه کند. نباید همیشه دنبال کلیشه‌ها باشیم که اگر تابان دختر خوبی است قرار نیست حتماً آرام و لوس و مهربان باشد. البته تابان با خواهرش ثمین بزرگ شده که دو رابطه ناموفق داشته و این اتفاقات روی او هم تاثیرگذار بوده است.

* گفتید در پشت صحنه سریال‌ها هم فعال بوده‌اید و به طور مثال در سریال «قورباغه» ساخته هومن سیدی کار کرده‌اید فکر می‌کنید چقدر پروژه‌های تلویزیونی از امکانات و بودجه پروژه‌های خانگی فاصله دارند؟

کوخانی: زحمت و تلاش در هر پروژه‌ای هست و شاید مخاطب عام نداند برای یک پلان ساده چه زحمتی کشیده می‌شود...

احمد معظمی: یک معضل شبکه خانگی فیلمنامه است که روی متن فیلمنامه‌ها کار نمی‌شود. فیلمنامه‌ها از نظر من به شدت هم سطحی است و هم ساختار ندارد. پول هنگفتی وجود دارد که برای پروژه و بازیگر هزینه می‌شود اما اگر قرار باشد همه امکانات را به شما بدهند پس باید خروجی خوبی داشته باشید احمد معظمی: من در این باره نکته‌ای را باید بگویم که البته ارتباطی به مصداق «قورباغه» یا پروژه‌هایی مثل آن ندارد بلکه درباره کلیت کارهای نمایش خانگی است. یک معضل شبکه خانگی فیلمنامه است که روی متن فیلمنامه‌ها کار نمی‌شود. فیلمنامه‌ها از نظر من به شدت هم سطحی است و هم ساختار ندارد. پول هنگفتی وجود دارد که برای پروژه و بازیگر هزینه می‌شود اما اگر قرار باشد همه امکانات را به شما بدهند پس باید خروجی خوبی داشته باشید.

هنر این است که با امکانات متوسط خروجی خوبی داشته باشید اگر اینها بتوانند با امکانات تلویزیون کار بسازند هنر کرده‌اند. واقعاً اگر خود من هم بخواهم زمانی وارد کار شبکه خانگی شوم دوست ندارم ویترین اثرم، کار را جلو ببرد، بلکه دوست دارم فیلمنامه و کار سریالم را جلو ببرد. ۱۰ بازیگر چهره می‌آورید، به چندین کشور بروید، بهترین امکانات را هم دارند و در نهایت می‌شود آنچه تاکنون در عمده پروژه‌ها دیده‌ایم.

* اگر شما قرار بود «خانه امن» را در شبکه خانگی بسازید با همین کیفیت و وسواس می‌ساختید؟

معظمی: به نظرم همین قالب بود و تنها تفاوتش این بود که کمی از نظر حجاب گریم بازیگران فرق می‌کرد! چون قصه «خانه امن» پرمغز و پیچیده است، شخصیت‌پردازی‌ها در آن به شدت پررنگ است...

* یعنی حتی وجه ویترینی کار هم پررنگ نمی‌شد؟ مثلاً از بازیگران چهره استفاده کنید؟

معظمی: من از زمانی که فیلمسازی را شروع کرده‌ام اعتقاد چندانی به بازیگر چهره نداشته‌ام. می‌گفتم بازیگری که انتخاب می‌کنم باید به نقش بخورد حتی بازیگر تئاتری انتخاب می‌کردم که به نقش می‌خورد و شاید شناخته شده نبود.

صفری: عمده‌ترین مساله شبکه خانگی ویترین نیست که این‌ها طبیعی است، چون آنجا یک رسانه تجاری است و تلویزیون یک رسانه فرهنگی است. ما در تلویزیون بواسطه فرهنگ فروشی نمی‌توانیم پول دربیاوریم. به طور مثال شما در شبکه خانگی از خلق چند رابطه مثلثی می‌توانید درآمد کسب کنید و اینجا باید از کیفیت کار احمد معظمی پول درآورید. واقعاً کار کردن در تلویزیون سخت‌تر است.

صفری: شبکه نمایش خانگی یک رسانه تجاری است و تلویزیون یک رسانه فرهنگی است. ما در تلویزیون بواسطه فرهنگ فروشی نمی‌توانیم پول دربیاوریم. به طور مثال شما در شبکه خانگی از خلق چند رابطه مثلثی می‌توانید درآمد کسب کنید و اینجا باید از کیفیت کار احمد معظمی پول درآورید. واقعاً کار کردن در تلویزیون سخت‌تر است حتی برخی از روابطی که در مناسبات سریال‌های تلویزیونی به تصویر کشیده می‌شود گاهی به چشم خانواده‌ها عجیب می‌آید. حتی نیازی نیست وارد لایه‌های مذهبی خانواده‌ها شویم فقط کافیست از گعده های خودمان فاصله بگیریم و می‌بینیم برای خانواده برخی موضوعات، مساله است.

تلویزیون رسانه‌ای متعلق به ۸۰ میلیون آدم است پس باید محصولی بدهد که ۹۰ درصد مردم بتوانند آن را ببینند. ما رسانه تجاری نیستیم و حساب کتاب ما در تلویزیون مشخص است. زحمتی اقای حسن فتحی در سریالی مثل «شهرزاد» متحمل شد اما چرا برایش مساله شد؟ همه آن مسائل به دلیل بودجه سریال بود.

ما در برنامه «سلام صبح بخیر» می‌خواستیم خبر یا پرونده‌ای درباره این سریال برویم و خودمان ابا داشتیم چون کاری با این عظمت از طرف حسن فتحی که سرمایه ملی است با بازیگران درجه یک تولید شده بود و متاسفانه در پایان کام همه تلخ شد. تلویزیون هیچ گاه نمی‌تواند اینگونه کار کند باید همه چیز شفاف باشد مقایسه مدیاها درست نیست و از طرف دیگر محصولی که در رسانه خانگی تولید می‌شود در بهترین حالت نمی‌تواند توده مردم را با خود همراه کند.

* «خانه امن» البته در ردیف سریال‌های تلویزیونی به نظر می‌رسد بودجه بیشتری را صرف کرده است. بازیگران در نقش‌های اصلی و فرعی، لوکیشن‌های مختلف، سکانس‌های حادثه‌ای و… می طلبیده است که این سریال بودجه بیشتری داشته باشد درباره منابع مالی سریال می‌توانید توضیح دهید؟

صفری: به لحاظ پروداکشن و اتفاقاتی که در سریال می‌بینیم از نرم سریال‌های خانگی بالاتر است.

* یعنی گران‌تر است؟

صفری: گران‌تر نیست، به لحاظ آنچه که در خروجی کار می‌بینیم منظورم بود. لزوماً همه امکانات پول نیست. مثلاً ما در این سریال در یکی از قسمت‌ها استادیوم آزادی را داریم که اجاره آن روزی چند ده میلیون هزینه می‌برد. با این حال غیر از مسائل مالی باید از مدیریت خود در کار هزینه کنید. این سریال هم، زحمت همه دوستان از کارگردان تا عوامل پشت صحنه بود. ما مدیریت نخبه‌ای را داریم که همه سکانس‌ها و اتفاقات را طراحی کرده است. قرارداد این سریال با تلویزیون بوده است پس نمی‌تواند بودجه‌اش از نرم سریال‌ها بالاتر باشد. حتی الف فاخر هم نبوده بلکه ردیف بودجه آن در رده «الف عاد» ی تلویزیون بوده است و روند دستمزد عوامل و نرخ‌ها مثل سریال‌های دیگر و حتی تاکید می‌کنم کمتر بوده است.

اقای معظمی بابت «خانه امن» دستمزدی را گرفته است که از برخی سریال‌هایی که در حال پخش است خیلی کمتر است. لزوماً پول همه مسائل را حل نمی‌کند درحالیکه ما یاد گرفته‌ایم تا می‌خواهیم کاری را انجام ندهیم از پول می‌گوییم.

* شما در حالی این را می‌گویید که درست چندی پیش اولین نشست تهیه‌کنندگان با معاون سیما برگزار شد و همه بلااستثنا از بودجه و پول سخن گفتند. چرا؟

صفری: من هم آنجا از پول می‌گویم. طبیعتاً در این میزانسن این حرف‌ها را می‌زنم و در مقابل اقای شاه‌آبادی (معاون سیما) قرار بگیریم کارمان این است که غر بزنیم، روابط اینگونه تعریف می‌شود.

صفری: واقعاً درست است که مساله اول تهیه‌کننده پول نیست چون پول شرط لازم است اما شرط کافی نیست و ۱۰ فاکتور دیگر هم باید کنار آن باشد. بچه‌های ما برای هر سکانس همین سریال جنگیدند. سکانس استادیوم آزادی حدود ۱۰ دقیقه است و حدود یک ماه پنج نفر درگیر گرفتن یک لوکیشن بودند * پس اگر الان ضعف در کیفیت سریال‌ها داریم ربطی به بودجه صداوسیما و اسپانسرینگ ندارد و یا حداقل اولویت نیست.

صفری: خیلی از کارهای موفق در همان بستری شده است که دیگر کارها ساخته شده است. زمانیکه «صاحبدلان» ساخته می‌شود چندین کار دیگر هم در کنارش در حال تولید است. وقتی «خانه امن» ساخته می‌شود چندین کار دیگر در کنارش در حال تولید است من نمی‌گویم این سریال کار من است این اثر محصول یک گروه ۳۰۰ نفره است و زحمت اقای جواد رمضان‌نژاد رییس مرکز سیمافیلم نیز پشت آن است. چراکه او مثل تهیه کننده کارها را پیگیری می‌کند. او جوان است انرژی دارد و واقعاً وقت می‌گذارد و همین توقع هم می‌رفت. واقعاً هم درست است که مساله اول تهیه‌کننده پول نیست چون پول شرط لازم است اما شرط کافی نیست و ۱۰ فاکتور دیگر هم باید کنار آن باشد. بچه‌های ما برای هر سکانس همین سریال جنگیدند. سکانس استادیوم آزادی حدود ۱۰ دقیقه است و حدود یک ماه پنج نفر درگیر گرفتن یک لوکیشن بودند.

* پس تفاوتی هم ندارد که برخی می‌گویند در شبکه خانگی پول هست اما در صداوسیما نیست.

صفری: اصلاً به نظرم ویترین و جذابیت‌های ویترینی را از شبکه خانگی بگیرید دیگر چیزی از آن نمی‌ماند.

سامان صفاری: برای شبکه خانگی باید تبلیغات را هم در نظر گرفت که هزینه زیادی می‌برد.

صفری: کار خوب مشتری‌اش را پیدا می‌کند. مگر سریال‌های خارجی را کسی تبلیغات مجازی می‌کند که دیده می‌شود؟ پیج‌های زرد این سریال‌ها را تبلیغ می‌کنند؟ شما می‌بینید که پیج زرد و حاشیه‌ای سریال تلویزیون را هم تبلیغ می‌کنند.

* چرا برخی تهیه کنندگان و سازندگان تلویزیون اینگونه تشنه تبلیغ از فضای مجازی شده‌اند؟

صفری: واقعاً تلویزیون را باید در اینستاگرام تبلیغ کنند؟ مخصوصاً برای اثری که ظرفیت اندکی دارد، یک دقیقه از محتوایش را درآورده‌اند و روی همان در فضای مجازی تبلیغ می‌کنند. خود ما هم سکانس‌های یک دقیقه‌ای داشته‌ایم که وایرال شد اما این سکانس‌ها خودش هم قابلیت دیده شدن داشت مثل سکانس آقای خاوری چون از محتوا برخوردار بود. اینها مسائل فعلی تلویزیون است که سریال در ۴۵ دقیقه‌ای که روی آنتن می‌رود هیچ محتوایی ندارد و بعد با زور و اجبار می‌خواهند با آن ۳۰ ثانیه وایرالی دیده شود.

* خیلی هم به بدنه مدیریتی تلویزیون نزدیک شده است و الان تلوبیون که مدیریتش در دست تلویزیون هم هست چنین نقشی را ایفا می‌کند یک سریال را به چند ویدئو تقسیم می‌کند و با تیترهای تقریباً زرد بارگذاری می‌کند.

صفری: باز هم اگر تلوبیون تیتر زرد بزند و سکانس‌ها را خرد کند، کارکردش خیلی فرق می‌کند با صفحه‌ای که شب محتوای نامربوط و غیراخلاقی می‌گذارد و سکانس‌های سریال‌ها را هم می‌گذارد.

* سریال شما بر مدار قصه حرکت می‌کند و طی یک پروسه است که اتفاقات حاشیه‌ای و جنجالی هم در آن می‌بینیم و قرار نیست صرفاً یک ۳۰ ثانیه حاشیه‌ای محور قرار گرفته باشد اما در عین حال طراحی همین صحنه‌ها چقدر احتمال دارد که برای دیده شدن ساخته شده باشد. به طور مثال سکانس به قول شما اعدام خاوری که می‌دانیم در واقعیت هم وجود نداشته است به چه دلیلی طراحی می‌شود و اصلاً چقدر باید با واقعیت‌ها و مستندات تطابق داشته باشد؟

صفری: قطعاً این بخش‌ها طراحی شده و البته من هم منکر نیستم که این سکانس‌ها وایرال شده است ولی آیا بدون این سکانس‌ها سریل ما صدمه می‌خورد؟ خیر. ما این سکانس‌ها را نساختیم که صرفاً آن یک دقیقه‌ها را پخش کنیم بلکه این سکانس‌ها واکنش‌های گروه طراح سریال به شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی روز جامعه بود. امین زندگانی به عنوان سرتیم عملیات اقتصادی و به عنوان یک افسر اطلاعاتی و اقتصادی در قصه فعالیت می‌کند پس حتماً باید نسبت به مسائل مردم که شب نان ندارند بخورند واکنش داشته باشد.

* و چقدر باید با واقعیت همراه باشد؟

صفری: سکانس خاوری فرضی بود چون می‌خواستیم نمایش دهیم این دغدغه وجود دارد. خودش هم در سریال می‌گوید که اگر همکاران من در وزارت می‌توانستند کیس ها و موردهای کاری شان را خودشان انتخاب کنند همه شان سراغ تروریست‌های اقتصادی می‌آمدند. به هر حال اکنون اقتصاد مساله اول ماست، برای همه مساله شده است، کسانی هم که در حوزه امنیت کار می‌کنند دارند این معضلات را می‌بینند و می‌گویند مردم دارند اذیت می‌شوند، بابت بی پولی کشته می‌شوند. تلفات کرونا برای چیست؟ ما کشور را نمی‌توانیم تعطیل کنیم و کشته می‌دهیم؟

* یعنی این سکانس‌ها برای مسئولان است؟ چون مردم می‌بینند هنوز آن فرد زنده است و بیشتر حرص می‌خورند.

صفری: ببینید اینها نوعی واکنش است. سریال باید نگاهی سرد داشته باشد و نه اینکه جهت دار باشد. اگر سریال سمت فضای روز جامعه نرود یعنی یک اثر جهت دار است که صرفاً حاکمیتی می‌شود و نباید اینگونه شود. اگر اثری حرف درست و خوب می‌زند باید حرف مردم را هم بیان کند. خط اقتصادی که در قصه است در ادامه نمایش می‌دهد که عباس قوامی قاضی پرونده‌های اقتصادی است و این می‌شود همان حرف مردم.

* می دانم که مشاور قدری مثل مرتضی اصفهانی در کنار شما بوده است و سوالم این است که در مدل اجرا و طراحی این سکانس که یک اسنایپر به خارج از کشور می‌رود و به تعبیر شما فردی را اعدام و به تعبیر منتقدان همین سکانس، ترور می‌کند شما و مشاوران سریال نگرانی بابت تبعات امنیتی این سکانس نداشتید؛ اینکه چنین تصویری در رسانه رسمی کشور از نیروهای امنیتی کشور نمایش داده می‌شود که در خارج از مرزها چنین عملیاتی را رقم می‌زنند؟

صفری: فیلم است دیگر. من بچه که بودم وقتی فیلم می‌دیدم خیلی هیجانی می‌شدم و بعد پدرم به من می‌گفت باباجان فیلم است… (می خندد)

* یعنی هیچ بازخوردی نداشتید؟

صفری: بازخورد داشته‌ایم اما ابتدای سریال هم نوشته‌ایم که کلیه تشابه اسامی و اشخاص اتفاقی است.

معظمی: خیلی‌ها از من سوال می‌پرسند که قصه‌هایی که کار کردید تخیل نویسنده است یا واقعی هستند؟ اینها کلیتی از پرونده‌های واقعی است و جزئیاتی که در سریال دیده می‌شود تخیل نویسنده است * نسبت به باقی شخصیت‌ها چطور؟ چقدر با واقعیت منطبق بودند چون چند بار هم گفتید برخی از شخصیت‌ها قرار بود ادای دین داشته باشند؟

معظمی: خیلی‌ها از من سوال می‌پرسند که قصه‌هایی که کار کردید تخیل نویسنده است یا واقعی هستند؟ اینها کلیتی از پرونده‌های واقعی است و جزئیاتی که در سریال دیده می‌شود تخیل نویسنده است. درباره شخصیت‌هایی که در قصه نوشته شده است مثل کمال یا افشین (ماموران امنیتی سریال) باید به تجربه اقای اصفهانی رجوع کنم که سال‌ها با این افراد زیست کرده‌اند و اینگونه نبوده است که صرفاً مطالعات داشته باشند.

ما هم با مشاوره‌هایی که از وی می‌گیریم سعی داریم در شخصیت سازی یعنی یک مرحله قبل از شخصیت‌پردازی به نقش‌ها فکر کنیم. به طور مثال می‌گوییم حمیدرضا پگاه چه شخصیتی دارد و چگونه باید حالا طراحی شود یا افشین قصه چه شخصیتی دارد. اگر قرار بود حمیدرضا پگاه و امین زندگانی را به تنهایی تصویر کنیم شاید این جذابیتی که اکنون جمع این دو نفر در سریال دارند دیده نمی‌شد. پگاه فردی متفکر است، هوشمند و اهل تحقیق است و زندگانی بیشتر اهل عمل و پویایی و فعالیت است و این دو در کنار هم نوعی کنتراست به سریال داده‌اند.

شخصیتی مثل ثمین هدایت با بازی سیما تیرانداز و دیگر بازیگران هم هر کدام دلیلی برای انتخاب داشتند و ما برای نقش ثمین هدایت به طور مثال یک هفته‌ای گفتگو داشتیم تا به نقش برسیم. من در کارها به بازیگر نمی گویم چه کنند فقط از آنها می‌خواهم چه کاری را انجام ندهند. برای شخصیت سامر هم که داعشی است سراغ افشین حسن لو رفتیم که حدود ۱۲ سال است که کار تئاتر می‌کند زمانیکه من با او صحبت کردم به او گفتم برو و یک هفته دیگر بیا و خودش با یک دسته ورق برگشت چون کلی تحقیق کرده بود.

بازیگر داریم که متاسفانه فیلمنامه هم که به او می‌دهیم وقتی آفیش می‌شوند سر صحنه می آیند تازه فیلمنامه را می‌خوانند و خوشبختانه سر صحنه سریال «خانه امن» چنین اتفاقی رخ نداد. مشخص است خود من هم به چنین فردی بیشتر بها می‌دهم روی پلان‌های او حتی بیشتر هم کار می‌کنم.

* خانم کوخانی این سریال چه تاثیری ممکن است در ادامه حضور شما در فیلم وسریال ها داشته باشد؟

کوخانی: فکر می‌کنم هنوز اول راه هستم امیدوارم اتفاقات خوبی برایم رخ دهد. من خیلی زیاده خواه هستم، از طرفی در سریال‌ها در پشت صحنه هم کار کرده‌ام تا چندان نیازمند بازیگری نباشم و اینگونه نباشد که چون یک یا دو سال در خانه نشسته‌ام پس به ناچار نقشی را قبول کنم. آدمی هم نیستم که در خانه بنشینم و هیچ کاری هم نکنم به همین دلیل ترجیح دادم که در پشت صحنه کار کنم و درنهایت فعالیت داشته باشم.

* آقای صفاری شما فکر می‌کنید ادامه مسیر برایتان چگونه رقم بخورد؟

سامان صفاری: من می‌خواهم به چند نکته ضمن این سوال اشاره کنم. ابتدا این را بگویم که من و اقای صفری برادر نیستیم و گروهی که فکر می‌کنند براساس رابطه انتخاب شده‌ام اینگونه نیست. عده‌ای به من لطف دارند! بعد از سریال «دلدادگان» خیلی پیام می‌دادند و فکر می‌کردند دیگر قرار نیست سامان صفاری وجود داشته باشد ولی به لطف خدا و اعتماد احمد معظمی این همکاری میسر شد. روز اولی که من وارد پروژه شدم و جلسه برگزار شد احمد معظمی آنقدر جذاب درباره کاراکتر پیام صحبت کرد که من همان ابتدا فکر کردم خودم باید نقش پیام را بازی کنم. پیام مامور مخفی و جزو نیروهای امنیتی نیست و به برخی که به نحوه رفتار او انتقاد داشتند و فکر کردند اینها رفتارهای یک مامور امنیتی است این را می گویم که یک بار دیگر سریال را از ابتدا ببینند. نکته دیگر اینکه پیام خط قرمزهایی را رد کرده است و اتفاقاً همین هم دلیلی است که دهه جدید و بچه‌های دهه ۷۰ و ۸۰ این کاراکتر را خیلی دوست دارند و دنبالش می‌کنند. این کاراکتر برایشان جذاب است و حتی عشق او به تابان برایشان قابل لمس است و اینها هم به تهیه کننده و کارگردان سریال بازمی گردد که چنین طراحی داشتند.

حتی روابط بین افشین و پیام در سریال هم جذاب است و خیلی‌ها نسبت به آن به من بازخورد داده‌اند. فکر می‌کنم این خروجی به کار اقای معظمی کارگردان سریال برمی گردد که پای این نحوه ارتباط ایستادند. به هر حال اگر به همه کارهای امنیتی نگاه کنید خیلی نمی‌توان با مامور چالش کرد اما پیام این کارها را انجام می‌دهد و اتفاقاً آنقدر واقعی شده است که «خانه امن» را به سریالی تبدیل کرده است که مردم دنبالش می‌کنند. معیار من مردم هستند مردمی که حتی با ماسک واکنش نشان می‌دهند.

درباره آینده کاری ام هم باید بگویم که خوشحالم که هم در سینما و هم تلویزیون بازی می‌کنم و مرزبندی برای حضورم در تلویزیون ایجاد نمی‌کنم. علی‌رغم اینکه هر سال یکی دو سینمایی بازی می‌کنم باز هم در تلویزیون هم حضور خواهم داشت. من متولد روستایی در اطراف یزد هستم و اتفاقاً چون پدرم عاشق تلویزیون است به او قول داده‌ام که هر دو سال یک بار در تلویزیون بازی کنم. متاسفانه در همین نشست خبر رسید که مادربزرگم فوت شده است و خیلی ناراحتم کرد چون مادربزرگم منتظر بود این سریال را ببیند. این همیشه حسرت بزرگی برایم خواهد بود که تا قبل از اینکه سریال پخش شود به کما رفت و نتوانست سریال را ببیند.

* اقای معظمی به عنوان سوال پایانی فکر می‌کنید این بازخوردها چقدر مسیر ساخت این سریال‌ها را هموار می‌کند؟

معظمی: ما همه برای مردم کار می‌کنیم البته نمی‌خواهم شعار دهم قطعاً من هم دستمزد می‌گیرم و کار می‌سازم اما به هر حال وقتی کاری را می سازم مردم دوست داشته باشند و استقبال کنند حال خوبی می‌دهد که هیچی از آن مهمتر است. من دوستی دارم که فیلمساز است و کاملاً فیلم‌های هنری می‌سازد مخالف صد در صد ساخت سریال «خانه امن» بود و این سریال را نگاه نمی‌کرد اما اخیراً در یک مهمانی دعوت بودیم و او وسط مهمانی به دنبال پیدا کردن کنترل تلویزیون بود و می‌خواست سریال «خانه امن» را تماشا کند و خودش علاقمند شده بود. البته این سریال هم طرفدارانی دارد و هم مخالفانی دارد و نمی‌توان نظر همه را جلب کرد اما خطی را تعریف کرده‌ایم که سعی می‌کنم در همان مسیر بروم و به چپ و راست نزنم. همه بچه‌های خانه امن در شرایط کرونا که همه ما در آن هستیم خیلی تلاش کردند و امیدوارم مردم اگر این سریال نقطه ضعفی هم دارد از ان چشم پوشی کنند. امیدوارم بتوانیم سریال‌هایی از این جنس را بهتر بسازیم که در رسانه بیشتر دیده شود.