سعداوی، نویسنده و پزشک مصری سال ۱۳۴۷ برای شرکت در یک همایش پزشکی به ایران سفر می‌کند که با پرس وجو متوجه می‌شود، جلال آل احمد برجسته ترین چهره ادبی ایران است و به دیدار او می‌رود.

به گزارش خبرگزاری مهر، دفتر همکاری‌های علمی و بین‌المللی با همکاری پژوهشکده زبان و ادبیات و خانه-موزه سیمین و جلال، همزمان با سالروز تولد جلال آل احمد، نشست بین‌المللی به صورت مجازی با عنوان «جلال آل احمد از نگاه نویسندگان عرب» برگزار کرد.

در این نشست سخنران نخست، علی زائری، عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات بین‌الملل کالیفرنیا بود که سخنرانی خود را با عنوان «مروری بر دیدگاه نویسندگان عرب نسبت به شخصیت و آثار جلال آل احمد»  با اشاره به ترجمه و پژوهش بر روی آثارفارسی از نخستین سال‌های قرن بیستم در جهان عرب به کتاب‌ها و جستارهای منتشر شده در زمینه ایرانشناسی در جهان عرب آغاز کرد.

وی گفت: در دوره معاصر، نویسندگان و شعرای بسیاری مورد اهتمام ایرانشناسان عرب قرار گرفته‌اند اما جلال آل‌احمد در این میان، جایگاهی متفاوت دارد چرا که در زمینه‌های گوناگونی از جمله داستان کوتاه، رمان، سفرنامه، نقد، اندیشه و... قلم زده است.

زائری در ادامه به ترجمه آثار آل‌احمد و پژوهش بر روی آن به زبان عربی در قالب موضوعاتی همچون آغاز روی آوردن اعراب به آل احمد، آثارمنتشرشده درکتب، مجلات آکادمیک و نیز آراء برخی ایرانشناسان عرب در رابطه با وی اشاره کرد.

سخنران دوم، معصومه نعمتی قزوینی، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، بود که سخنرانی خود را با عنوان «جلال آل احمد  از نگاه نوال سعداوی؛ نویسنده و پزشک معاصر مصری» ارائه کرد.

وی گفت: نوال سعداوی، نویسنده، فعال اجتماعی و پزشک مصری برای نخستین بار در نوامبر۱۹۶۸م/ ۱۳۴۷ شمسی به قصد شرکت در یک همایش پزشکی به ایران سفرکرده است. پس از جستجو درباره برجسته ترین چهره ادبی ایران در دانشگاه تهران، جلال آل احمد به او معرفی می‌شود. با جستجوهای فراوان آدرس او را پیدا کرده و در منزلش با وی ملاقات می‌کند. در اولین برخورد، سادگی زندگی جلال او را متحیر می‌سازد. در این دیدار که ساعتها به طول انجامید دو نویسنده درباره مسائلی از قبیل اوضاع داخلی ایران، مسئله فلسطین، آثار جلال و روابط ادبی میان ادبیات فارسی و عربی به گفتگو پرداختند.دو سال بعد نوال این بار به بهانه شرکت در همایش و تنها به قصد دیدار دوباره با جلال قصد عزیمت به ایران را دارد اما ساواک به علت دیدارش با جلال در سفر قبلی و نیز انتشار مقاله ای درباره روشنفکران و نویسندگان ایرانی در یکی از روزنامه های مصری، او را ممنوع الورود می‌کند. هرچند نوال در سفارت ایران خبر درگذشت جلال را شنیده اما هرگز باور نمی‌کند و باوجود نداشتن ویزا و خطرهای احتمالی مانند دستگیری توسط نیروهای امنیتی، عازم تهران می‌شود. در فرودگاه به طرز معجزه آسایی ویزا دریافت کرده و مستقیما از آنجا روانه منزل جلال می‌شود. روبرو شدن با چهره غمگین و رنگ پریده سیمین دانشور، خبر درگذشت جلال را برایش تایید می‌کند. بعد از ملاقات چندساعته با سیمین و صحبت با وی درباره نحوه مرگ جلال، تشییع جنازه باشکوه وی، ممنوعیت نشر آثارش در ایران، خفقان ادبی در کشور، سرکوب چهره های ادبی مخالف و شکل گیری سازمانهای سری مبارزاتی و آثار سیمین، نوال برای همیشه این خانه را ترک و بعد از دیدار با چند چهره ادبی، بازدید از برخی نقاط دیدنی تهران و سفری کوتاه به اصفهان و شیراز رهسپار قاهره می‌شود.

بعد از این دو سخنرانی، بازدید مجازی از خانه-موزه سیمین و جلال به عمل آمد. در این بازدید که رضا توسلی، مدیر این خانه-موزه راهنمایی آن را بر عهده داشت، بخش‌های مختلف خانة مشترک سیمین و جلال از جمله اناق پذیرایی منزل، که محل شکل‌گیری و تشکیل جلسات کانون نویسندگان ایران بود، اتاق کار جلال، اتاق کار سیمین، کتابخانه، سرداب و حیاط و دیگر بخش‌های خانه و نیز عکس‌ها، عقدنامه و حلقه‌های ازدواج و دیگر وسایل شخصی آنها به نمایش درآمد.

سخنران بعدی این نشست ماجد مرهج رباط، مدیر گروه فارسی دانشگاه واسط عراق، بود که سخنرانی خود را با عنوان «تناقضات زندگی جلال آل احمد از دیدگاه نویسندگان عرب» به زبان فارسی ارائه داد.

وی بیان کرد: جلال آل احمد به خانواده‌ای متدین تعلق داشت و پس از اتمام دبیرستان به اصرار پدرش به حوزۀ علمیۀ نجف اشرف رفت. اما خانواده با ادامۀ تحصیل او در لبنان مخالفت کردند و نگران ایجاد تردیدهایی در اعتقادات مذهبی او بودند. اما کارنامۀ زندگی او نشان می‌دهد که در مراحل مختلف زندگی فراز و فرودهایی را طی کرده که از دید یک ناظر خارجی مورد توجه است. با توجه به ارتباط مستحکم ادبیات فارسی و عربی و جایگاهی که آل احمد در ادبیات معاصر فارسی دارد، نویسندگان عرب تفسیرهای مختلفی نسبت به نوشته‌ها و عقاید او دارند که در این سخنرانی به بخشی از آنها اشاره شد.

بعد از ارائه او غلامرضا امامی، که از دوره جوانی تا پایان عمر جلال و سیمین با آن دو ارتباط نزدیکی داشت، مطالبی را درباره جلال آل احمد طرح کرد و به برخی انتقادات ماجد مرهج رباط درباره زندگی و کارنامه فکری و سیاسی جلال پاسخ داد.

سخنران آخر این نشست احمد محمد جاد، عضو هیات علمی دانشگاه کانال سوئز مصر، بود که به دلیل مشکلاتی نتوانست در این نشست شرکت کند و خلاصه‌ای از سخنرانی او با عنوان «اثربخشی توصیف در روایت مدیر مدرسه» را دبیر نشست ارائه کرد.  به باور محمد جاد، علاقه خاص جلال به طبقات مختلف مردمی باعث شد تا منتقدان او را به عنوان نویسنده و متفکر اجتماعی مورد توجه قرار دهند. در این سخنرانی تاثیر جلال آل احمد بر رمان فارسی با تکیه بر عنصر توصیف در روایت مورد بررسی قرار گرفت.