تحلیلگر سیاسی عراقی با اشاره به نقش مهم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در نابودی داعش در منطقه و تقویت فرایند سیاسی و میدانی عراق اعلام کرد که ایشان محبوب تمامی قومیت‌ها بودند.

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل - فاطمه صالحی: بی تردید نخستین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی مهمترین رویداد روزهای آینده خواهد بود. یک ژنرال نظامی اما با تلفیقی از ویژگی‌های اخلاقی و اجتماعی که هم در سطح ملی و هم در عرصه جهانی علاوه بر تمجید دوستداران، تحسین برخی از دشمنان را نیز به همراه داشت.

او با دستور رئیس جمهور دولتی ترور شد که خود را مدعی مبارزه با تروریسم می‌داند. دولتی که داعش و نسخه‌های قدیمی تر یعنی القاعده را در بازه‌های مختلف زمانی برای توجیه حضور نظامی و نیز فراهم کردن زمینه نفوذ سیاسی و اقتصادی خود فراهم کرد. البته نباید ظرفیت تفکر تکفیری و وهابی و حمایت‌های مالی سعودی و برخی کشورهای عربی را نادیده گرفت.

سردار سلیمانی را می‌توان امروز یک مکتب دانست که پیروانش بر اساس نفرت از داعش و حمایت از ملت‌های منطقه و دشمنان او با ایستادن در کنار داعش و تروریسم متمایز می‌شوند.

در همین راستا مصاحبه‌ای انجام داده‌ایم با «علی فاهم» تحلیلگر سیاسی عراقی که مشروح آن در ادامه می‌آید:

همزمان با لشکر کشی داعش به عراق دوستان و یاران این کشور به جز جمهوری اسلامی ایران و قهرمان آن یعنی سردار سلیمانی پشت عراق را خالی کردند *نقش جمهوری اسلامی ایران و مشخصاً سردار شهید قاسم سلیمانی در حمایت از عراق در برابر لشکرکشی تشکیلات تروریستی داعش را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

این روزها سالگرد پیروزی بزرگ مردم عراق بر بزرگترین توطئه علیه این کشور یعنی تشکیلات تروریستی داعش را جشن می‌گیریم، تشکیلاتی که قصد داشت بنیان‌های عراق را نابود کند. ما باید در جریان این جشن‌ها به فرمانده اصلی پیروزی و ستون مهم آن یعنی سردار شهید قاسم سلیمانی و یار وی ابومهدی المهندس اشاره کنیم.

سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان در پاسخ به سؤالی درباره مشارکت حزب الله در مبارزه با داعش در عراق گفته بود که همزمان با ورود داعش به موصل، سردار سلیمانی به بیروت رفت و از او خواست صد فرمانده میدانی برای شرکت در عملیات ضد داعش همراه او بفرستد. داعش مناطق گسترده‌ای از عراق را اشغال کرد و بسیاری از استان‌ها و شهرها طی ۲ روز سقوط کردند. بخش‌های مختلف ارتش متلاشی شد و نیروهای پیشمرگه و نیروهای اقلیم کردستان عراق از مواضع خود عقب نشینی کردند.

داعش به نزدیکی دروازه‌های بغداد رسیده بود اما آزادگان عراقی با فتوای مرجعیت دینی به پا خواسته و در برابر این موج وحشی گری ایستادند اما آنها آموزش ندیده بودند و سلاح در اختیار نداشتند. داعشی ها سر تا پا مسلح و آموزش دیده بودند. آنها در جنگ شهری و خانه به خانه مهارت داشتند. در اینجا نقش جمهوری اسلامی ایران در حمایت از ملت عراق به وسیله سردار سلیمانی به میان آمد و کارشناسان نظامی و فرماندهان برای مقابله با لشکر ملخ‌های داعشی، پا به میدان گذاشتند.

مرحله مقاومت آغاز و بعد از آن مرحله پیروزی‌های پی در پی در تمام شهرها و روستاها محقق شد تا جایی که تاریخ، بزرگترین حماسه سازی عراقی‌ها را در نجات دادن کشورشان ثبت کرد؛ این در حالی بود که دوستان و یاران عراق به جز جمهوری اسلامی ایران و قهرمان آن یعنی سردار سلیمانی پشت این کشور را خالی کردند.

*نظر شما در خصوص روش‌های نظامی داعش و راهبرد سردار شهید قاسم سلیمانی برای نابود کردن عناصر این گروه تروریستی چیست؟

آنچه که تشکیلات تروریستی داعش را در سوریه و عراق و بعد از آن در دیگر کشورهای جهان از گروههای تروریستی متمایز می‌کند بخش عقیدتی این تشکیلات است. روش کاری این تشکیلات، استفاده از عناصر انتحاری و نبرد خانه به خانه و ترساندن طرف مقابل با وحشیگری‌های آشکار بود. از سوی دیگر این تشکیلات از حمایت بی دریغ برخی کشورها از طریق اعزام عناصر تروریستی به عراق برخوردار بود. بنابراین داعش توانست بر ارتش سوریه و عراق پیروز شود و خیلی زود برخی پیروزی‌ها را به نام خود ثبت کند.

ارتش این کشورها با این روش و نوع نبرد عناصر داعش آشنایی نداشتند اما سردار سلیمانی یک راهبرد متضاد با این روش عناصر داعش، تعریف کرد و آن همان سازماندهی نیروهای غیر نظامی و عقیدتی و آموزش دادن آنها برای نبرد خیابانی و خنثی کردن مناطق بمب گذاری شده در کنار تک تیراندازی از دور و دیگر روش‌های نظامی بود.

در حقیقت پیش از حضور عناصر داعش در عراق، ما شاهد تولد یک مقاومت اسلامی در برابر اشغالگران آمریکایی در این کشور بودیم. تعدادی گروه‌های مسلح از روش‌های غیر معمول برای مبارزه با اشغالگران آمریکایی در عراق استفاده می‌کردند تا جایی که آنها را مجبور به عقب نشینی از کشور کردند؛ اما آمریکایی‌ها در واکنش به این مسأله، داعش را از طریق گروهک‌های سلفی و بعثی در زندان‌های تحت مدیریت خود در عراق ایجاد کردند.

برخی از این عناصر از جمله البغدادی، در تل آویو آموزش دیده بودند. بنابراین مسئولیت سردار سلیمانی در آموزش نیروهای عراقی بعد از تشکیل یک ارتش عقیدتی بسیار سنگین و سخت بود. سردار سلیمانی در این مسیر از تجربیات نیروهای حزب الله نیز استفاده کرد و تنها در یک روز، با بیش از ۶۰ فرمانده به میادین نبرد علیه داعش آمد.

نقش برنامه‌ریزی های نظامی سردار سلیمانی و راهبردی سازمان دهی شده وی و زیرکی او نیز در شکست داعش و اعلام پیروزی علیه این تشکیلات تروریستی غیر قابل انکار است.

*نظر شما در خصوص ویژگی‌های اخلاقی سردار شهید قاسم سلیمانی و محبوبیت وی در میان ملت‌های عربی چیست؟

سردار سلیمانی علاوه بر ویژگی‌های نظامی و مبارزاتی، صفات اخلاقی و عرفانی برجسته ای داشت که هرکسی که با ایشان برخورد داشته و یا در ارتباط بود به آن اذعان دارد. حتی دشمنان سردار شهید، قبل از دوستان وی به این ویژگی‌های اخلاقی واقف هستند. سردار سلیمانی یک ارتباط دوستانه با رزمندگان و فرماندهان داشت. هیچ گاه لبخند از روی لب‌های سردار سلیمانی حتی در سخت‌ترین شرایط مبارزاتی محو نمی‌شد.

وی یک طمأنینه خاص و عجیبی در میان میادین نبرد داشت که ما را به یاد اطمینان خاطر امام خمینی (قدس) می‌انداخت. البته جای تعجب و شگفتی ندارد چرا که سردار سلیمانی شاگرد همین مکتب بود.

از نخستین لحظات پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، یک جریان مقاومت در برابر این پروژه‌های شیطانی در منطقه شکل گرفت و مهندس این جریان، سردار سلیمانی بود. او امید ملت‌های مستضعف به شمار می‌رفت

*تحلیلگران عراقی همواره از نقش سردار سلیمانی در ایجاد وحدت میان گروه‌های عراقی سخن گفته‌اند، نظر شما در این خصوص چیست؟

کاملاً آشکار است که نقش سردار سلیمانی تنها به لحظه اشغال داعش در عراق بر نمی‌گردد بلکه قبل از آن از طریق ارائه رهنمودهای لازم به بازیگران سیاسی در این کشور و نزدیک کردن دیدگاه‌های میان آنها در عراق ایفای نقش کرده بود. وی در میان تمام جریان‌های شیعه، سُنی یا کُردی در عراق محبوبیت داشت و کلام او از سوی تمام این جریان‌ها مورد پذیرش قرار می‌گرفت. همگان به او اعتماد داشتند؛ این اعتماد از طریق میانجی‌گری های بی‌طرفانه در عراق به مرور زمان به دست آمده بود.

به همین دلیل ترور وی یک خلأ سیاسی بزرگ در عراق ایجاد کرد و در نتیجه آن شاهد به وجود آمدن تنش در میان گروه‌های سیاسی هستیم که تأثیر منفی بر زندگی عراقی‌ها گذاشته است. اما نقش سردار سلیمانی در تقویت اتحاد میان شیعیان عراق پررنگ‌تر بود. صرف حضور وی در میان این گروه‌ها باعث ایجاد وحدت و خاموش کردن آتش اختلافات می‌شد. سردار سلیمانی به مثابه پدری بود که تمام فرزندان خود را زیر یک پرچم جمع می‌کرد.

به خاطر تمام آنچه که گفته شد، آمریکا سردار سلیمانی را یک خطر بزرگ برای خود می‌دانست. چرا که سردار سلیمانی در راستای خاموش کردن اختلافات منطقه و تحقق ثبات و صلح در آن تلاش می‌کرد و این به نفع آمریکا و رژیم صهیونیستی نبود.

*به نظر شما نقش سردار سلیمانی در خنثی کردن توطئه‌های آمریکا و عربستان در منطقه با هدف تغییرات ژئوپولتیک چه بود؟

بر کسی پوشیده نیست که عربستان توطئه‌های بلندپروازانه و استعماری در منطقه دارد به طوری که از همان زمان تشکیل این کشور، شروع به بلعیدن بخش‌هایی از کشورهای همسایه به ویژه یمن و مشخصاً جیزان و عسیر کرد. یمن برای عربستان یک حیات خلوت برای دریافت حمایت‌های آمریکا و انگلیس بود اما حضور سردار سلیمانی و کمک رسانی وی به آزادگان جهان مانع تحقق این پروژه‌ها بود زیرا وی شاگرد مکتب امام حسین (ع) بود که ظلم را نمی‌پذیرفت.

از نخستین لحظات پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، یک جریان مقاومت در برابر این پروژه‌های شیطانی در منطقه شکل گرفت و مهندس این جریان، سردار سلیمانی بود. او امید ملت‌های مستضعف به شمار می‌رفت که در میان کشورهای مختلف برای بیدار نگه داشتن شعله مقاومت در رفت و آمد بود.