بعضی‌ها فقط تظاهر به خیرخواهی کرده و در واقع هدفشان خیانت و فریب بوده است و برای رسیدن به اهدافشان از صفت خیرخواهی سوءاستفاده کرده‌اند؛ نمونه بارز آن شیطان است.

خبرگزاری مهر، گروه دین و آئین - سید احسان دهسار: انسان ذاتاً موجودی نیازمند است که فطرتش او را به سمت تعامل با دیگران می‌کشاند. در تعامل افراد با همدیگر وجود اشخاص خیرخواه و دلسوز باعث ایجاد جوّ صمیمی و زیبا در سطح جامعه خواهد شد. معمولاً انسان‌های عاقل از نصیحت و خیرخواهی دیگران استقبال و حتی از آنان هم قدردانی می‌کنند چنان‌که امام علی علیه السلام فرمودند: «العاقِلُ مَنِ اِتَّعَظَ بِغَیره؛ [۱] آدم عاقل کسی است که از دیگران پند و موعظه می‌گیرد.» ما در اینجا در مورد مسأله خیرخواهی به موضوعاتی از قبیل اهمیت، فرهنگ صحیح، فواید فردی و اجتماعی و مسأله تشخیص خیرخواهی‌های دروغین خواهیم پرداخت.

خیرخواه؛ محبوب‌ترین بنده خدا

خیرخواهی و نصیحت در دین مبین اسلام از جایگاه و اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. خیرخواهی در جهت رضایت خداوند باعث محبوب شدن انسان نزد خدای متعال خواهد شد چنان که پیامبر اکرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «قالَ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ اَحَبُّ ما تَعَبَّدَ لِی بِهِ عَبْدِی النُّصْحُ لِی؛ [۲] خداوند عزّ و جل فرمود: محبوب ترین چیزی که بنده من به آن مرا عبادت می‌کند، خیرخواهی برای من [و در راه رضایت من] است.» خیرخواهی انسان در جهت رضای خداوند علاوه بر هدایت و بندگی خودش باعث هدایت دیگران به سوی حضرت حق خواهد شد.

برترین فرهنگ خیرخواهی

بهترین شیوه اثرگذاری خیرخواهی و نصیحت زمانی است که خود شخص پند دهنده عامل به آن باشد، یعنی به گونه‌ای نباشد که فقط برای دیگران حرف بزند و خودش عمل نکند. همان‌گونه که قرآن کریم فرموده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ؛ [۳] ای کسانی که ایمان آورده‌اید! چرا سخنی می‌گوئید که عمل نمی‌کنید؟!»
در طرف مقابل، انسان زیرک و خردمند کسی است که حرف‌های خوب دیگران را پذیرا باشد و حتی یک پله بالاتر اینکه از بین حرف‌های خوب، بهترینشان را انتخاب و بدان عمل کند چنان که قرآن کریم می‌فرماید: «الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَ أُولَٰئِکَ هُمْ أُولُوالْأَلْبَابِ؛ [۴] کسانی که سخنان را می‌شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می‌کنند؛ آنان کسانی هستند که خدا هدایت‌شان کرده، و آنها خردمندانند.» انتخاب برترین سخنان از سخنان خیرخواهانه کاری عاقلانه و زیرکانه است.

خیرخواهی؛ دربردارنده سه منفعت

خیرخواهی انسان برای افراد جامعه سه منفعت را به ارمغان خواهد آورد؛ منفعتی برای خود شخص، منفعتی برای فرد مقابل و منفعتی برای تمام جامعه به دنبال خواهد داشت. در نگاه اول خیرخواهی موجب تنبّه، هدایت و رفع مشکل برای طرف مقابل می‌شود که با ازدیاد فرهنگ خیرخواهی در میان مردم، یقیناً جامعه‌ای زیبا، یکدل و پویا به‌وجود خواهد آمد؛ چرا که همگان نسبت به رشد و هدایت یکدیگر کمال دلسوزی را دارند. اما شاید مهم‌تر از این دو، سود و منفعتی فراتر از این دنیا است که در آخرت نصیب فرد خیرخواه می‌شود چنان‌که پیامبر اکرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «أعظَمَ النّاسِ مَنزِلَةً عِندَ اللّه ِ یَومَ القِیامَةِ أمشاهُم فی أرضِهِ بالنَّصیحَة لِخَلقِهِ؛ [۵] با منزلت‌ترین مردم نزد خداوند در روز قیامت، کسی است که در راه خیرخواهی برای خلق او بیش از دیگران قدم بر دارد.» بنابراین افزایش خیرخواهی در سطح جامعه، دنیایی زیبا و پر از صمیمیت و همدلی و آخرتی نیکو به همراه خواهد داشت، البته خیرخواهی نیز همانند هر گنج دیگری، نسخه‌های تقلبی دارد که باید نسبت به تشخیص آن هوشیار باشیم.

هشدار نسبت به خیرخواهی‌های دروغین

با نگاهی به سرگذشت انسان در طول تاریخ متوجه خواهیم شد که بعضی‌ها فقط تظاهر به خیرخواهی کرده و در واقع هدفشان خیانت و فریب بوده است و برای رسیدن به اهدافشان از صفت خیرخواهی سوءاستفاده کرده‌اند. نمونه بارز آن شیطان است که با فریب و حیله باعث رانده شدن حضرت آدم علیه السلام و حوا علیهاالسلام از بهشت شد. او به آن‌ها گفت این درخت جاودانگی است که با خوردن میوه یا دانه آن جاودانه می‌شوید [۶] و سپس با قسم دروغین به آن‌ها گفت که من خیرخواه‌تان هستم چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: «وَقَاسَمَهُمَآ إِنِّی لَکُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ »[۷] پس نباید جذب هر ندائی که بوی خیرخواهی داشت شد چراکه شاید فریب و حیله‌ای شیطانی باشد، خواه این شیطان در لباس خودی باشد یا دشمن، همان‌گونه که امام علی علیه السلام می‌فرماید: «وَرُبَّما نَصَحَ غَیْرُ النّاصِحِ وَغَشَّ الْمُسْتَنْصَحُ؛ [۸] چه بسا آن کس که اهل اندرز و خیرخواهی نیست، اندرز دهد [و خیرخواهی کند] و آن کس که درخواست نصیحت از او شده است، خیانت ورزد.»

پی نوشت:

[۱] غررالحکم و دررالحکم، ج ۱، ص ۶۹.
[۲] الترغیب و الترهیب، ج ۲، ص ۵۷۷، ح ۱۶.
[۳] سوره صف، آیه ۲.
[۴] سوره زمر، آیه ۱۸.
[۵] مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۱۲، ص ۳۷۸.
[۶] سوره اعراف، آیه ۲۰، «وَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاکُمَا رَبُّکُمَا عَنْ هَٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَکُونَا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ»
[۷] همان، آیه ۲۱.
[۸] بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار علیهم السلام، ج ۷۴، ص ۱۹۶.