خانم اعظم قربانی، سرپرستار بخش کرونایی بیمارستان سینای تبریز است که آرزو دارد روز بدون ماسک از راه برسد تا لبخند همکاران و خانواده خود را ببیند.
سرپرستار بخش کرونایی تبریز، همانند سایر همکاران خود با عشق و علاقه فراوانی به کار خود ادامه می‌دهد و تمام بیماران بستری را به عنوان یکی از اعضای خانواده خود تصور می‌کند و با تمام توان، برای سلامتی آنها تلاش می‌کند.
هر صبح ساعت 7 زمان خروج از منزل و رفتن به بیمارستان است سرپرستار قربانی , یکی از ناجیان این روزهای سخت کرونایی استسرپرستار قربانی , یکی از ناجیان این روزهای سخت کرونایی استثبت ورود به بیمارستان از طرق شناسایی چهره صحبت پرستاران در ایستگاه پرستاری قبل از شروع به کارآماده شدن سرپرستار قربانی برای رفتن به بخش کرونایی هاصحبت سرپرستار قربانی در مورد گزارش کار و وضعیت بیمارستان با رئیس بیمارستان سلام دادن به روش کرونایی در این روزها توسط سرپرستار قربانی و یکی از همکارانشسرپرستار قربانی به همراه همکاران خود در ایستگاه پرستاری منتظر اعلام بخش خود هستند.سرپرستار قربانی, در حال پوشیدن لباس مخصوص بیمارستان در بخش کرونایی ها می باشد سرپرستار قربانی,با تمام توان برای سلامتی بیماران کرونایی تلاش می کند سرپرستار بخش کرونایی تبریز، همانند سایر همکاران خود با عشق و علاقه فراوانی به کار خود ادامه میدهدسرپرستار بخش کرونایی تبریز، همانند سایر همکاران خود با عشق و علاقه فراوانی به کار خود ادامه میدهدسرپرستار قربانی, در حال چک کردن وضعیت یکی از بیماران کرونایی می باشد سرپرستار قربانی,هر روز تاریخ و وضعیت داروهای بخش را کنترل می کند سرپرستار قربانی,با تمام توان برای سلامتی بیماران کرونایی تلاش می کند سرپرستار قربانی,در حال چک کردن وضعیت سلامتی یکی از بیماران کرونایی است سرپرستار قربانی,در حال گرفتن تب یکی از بیماران کرونایی است سرپرستار قربانی به همراه دکتر ها و همکاران خود در کنار بیماران هستند و وضعیت آنها را کنترل می کنند سرپرستار قربانی,سی تی اسکن ریه یکی از بیماران کرونایی را نگاه می کند سرپرستار قربانی و همکارانش در حال آماده کردن گزارش روزانه بخش خود هستند زدن ماسک و تحمل ان در ساعت های طولانی بسیار دشوار است ,کادر درمان را دریابیم سرپرستار قربانی,به همراه همکاران خود برای درمان بیماران کرونایی با تمام توان تلاش می کند سرپرستار قربانی,یکی از ناجیان این روزهای سخت کرونایی استسرپرستار قربانی,یکی از ناجیان این روزهای سخت کرونایی است سرپرستار قربانی,در مسیر بازگشت به منزل احتیاجات خانه را خریداری می کند سرپرستار قربانی,بعد از اتمام یک روز کاری سخت بعد از ظهر همان روز به منزل خود باز می گردد سرپرستار قربانی در کنار وظیفه پرستاری وظیفه مادری خود را نیز به نحو احسنت انجام می دهد و به وضعیت درسی دختر خودش رسیدگی می کند سرپرستار قربانی با وجود خستگی بعد از کار در حال آماده کردن غذا می باشد سرپرستار قربانی به همراه دخترش وقت گذراندن را خیلی دوست دارد یکی از کارهایی که سرپرستار قربانی علاقه دارد در زمان استراحت در منزل انجام بدهد مطالعه کتاب می باشد یکی دیگر از کارهایی که سرپرستار قربانی علاقه دارد در زمان استراحت در منزل انجام بدهد آب دادن روزانه به گل های خود می باشد سرپرستار قربانی,در حال راز و نیاز با خدای خود است سرپرستار قربانی,به همراه دختر خود سفره غذا رو آماده کرده و در کنار هم غذا می خورند