خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه - مصطفی راهی: وقتی واقعیتهای اطراف خود را به نظاره مینشینیم، مشاهده میکنیم که گرفتاری مردم و سختیهای اطرافشان بیشتر از هر زمانی شده است؛ از مشکلات فرهنگی-تربیتی گرفته تا تأخیر در ازدواج جوانان و بالا رفتن آمار طلاق و… همگی واقعیتهای غیر قابل انکاری است که کام بسیاری از مردم کشور عزیزمان را تلخ کرده است. واقعیتها در لسان رهبری معظم انقلاب نیز به خوبی منعکس شده است که آنچه که در این چند ساله در میدان عمل اتفاق افتاده است، قابل دفاع نیست آنجا که در آخرین سخنرانیشان بیان داشتند: «از سال ۹۵ که بنا بود همه تحریمها یکباره برداشته شود، تا امروز نه تنها تحریمها برداشته نشد بلکه زیادتر هم شد .»[۱]
برخی از تلخیها و سختیهای اطراف ما ناخواسته هستند و ما در ظهور و بروزشان دخل و تصرفی نداریم. باید توجه داشت که همیشه نیز از این دست سختیها در اطراف ما وجود دارند و ما ناگزیر از رویارویی با آن هستیم. حال اگر ما سختیها را به یک موج تشبیه کنیم که انسان در برابر آن قرار گرفته است، باید همین انسان برای خنثیسازی آثار تخریبی این موج، خود را مهیا سازد و گرنه موج، موج است و اگر بیاید آثار تخریبی خود را بر جای خواهد گذاشت. در برابر این امواج سهمگین، یک موج سوار است که کمترین آسیب را میبیند چرا که با وجود ضعفهای ظاهری که در برابر آن دارد با تجهیز خود به آموزشهای لازم و امکانات کافی مانند تختهی موجسواری دیگر از آن نمیگریزد بلکه از سختیِ آن، به نفع خود استفاده میکند و بر آن سوار میگردد. روش خنثیسازی سختیها و فشارها، یک روش توصیه شده در سختیهاست که رهبر معظم انقلاب در همین سخنرانی که بدان اشاره شد در فضای تحریمیِ کشور بدان اشاره کرده است آنجا که میفرمایند: «رفع تحریم به دست دشمن است اما خنثیسازی آن به دست خودمان است .»[۲]
خنثیسازی تحریم، جوهای روانی، یا هر مشکل دیگر، روش مورد تأکید دین است که به نوعی تهدیدها را به فرصت تبدیل میکند. یکی از بهترین نمونهها برای خنثیسازی دسیسههای دشمن را حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) در ماجرای اسارت خود انجام دادند که در آنجا با اقداماتشان ورق را به نحوی برگرداندند که آمر اصلی حادثهی کربلا، یعنی یزید، که روزهای اول در مستی آن پیروزی پایکوبی میکرد به اندک زمانی پس از آن حادثه، از قاتلان و مباشران شهادت سید الشهدا (علیهالسلام) برائت جست و آنها را لعن و نفرین کرد. در اینجا به دو نمونه والا از اقدامات حضرت زینب (سلاماللهعلیها) اشاره میشود:
۱. در زمان ورود حضرت زینب (سلاماللهعلیها) به قصر ابن زیاد، ابن زیاد ایشان را مخاطب قرار داد: «کَیْفَ رَأَیْتِ صُنْعَ اَللَّهِ بِأَهْلِ بَیْتِکِ. قَالَتْ مَا رَأَیْتُ إِلاَّ جَمِیلاً هَؤُلاَءِ قَوْمٌ کُتِبَ عَلَیْهِمُ اَلْقَتْلُ فَبَرَزُوا إِلَی مَضَاجِعِهِمْ وَ سَیَجْمَعُ اَللَّهُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ فَتُحَاجُّ وَ تُخَاصَمُ فَانْظُرْ لِمَنِ اَلْفَلْجُ هَبَلَتْکَ أُمُّکَ یَا اِبْنَ مَرْجَانَةَ فَغَضِبَ اِبْنُ زِیَادٍ ؛[۳] کار خدا را با برادر و اهل بیتت چه دیدی؟ زینب (سلاماللهعلیها) فرمود: جز زیبایی ندیدم، آنان (حسین و یارانش) گروهی بودند که خدا بر آنان شهادت را مقرّر داشته، و آنان به سوی قتلگاه خود شتافتند و زوداست که خدا بین تو و آنان جمع فرموده، بعد تو محاجّه و مخاصمه شوی، بنگر پیروزی از آنچه کسی خواهد بود، مادرت به عزایت بنشیند ای پسر زن بدکاره. راوی گوید: ابن زیاد به غضب در آمد و گویا قصد قتل زینب را کرد.» این غضبناک شدن ابن زیاد نشانهایست که حضرت زینب (سلاماللهعلیها) توانست در آن صحنه بر آن جو روانی شدید فائق آید.
۲. در مجلس شام و در مقابل یزید نیز حضرت زینب (سلاماللهعلیها) فرمودند: «ای یزید، آیا گمان بردهای حال که جای جای زمین و آفاق آسمان را بر ما گرفتی و بستی و ما چونان کنیزان رانده شدیم، مایه خواری ما و موجب کرامت توست!! و حکایت از عظمت مکانت تو دارد که این چنین باد در بینی انداختهای، و برق شادی و سرور از دیدگانت میجهد، حال که دنیا را برای خود مرتّب و امور را برائت منظم میبینی، و ملک و سلطنت ما برائت صافی گردیده. کمی آرام گیر، مگر سخن خدای را فراموش کردهای که فرمود: "وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ؛ (آل عمران: ۱۷۸) گمان مبرند آنان که کافر شدند و ما آنان را مهلت دادیم، (این مهلت) برای آنان خیر است، ما همانا مهلت دادیم آنان را که بر گناه خود بیفزایند و برای آنان عذاب خوارکننده خواهد بود ."»[۴]
واقعیتهای سخت و تلخی که به مقابلهی با انسان برمیخیزند تنها با حرکت او به سوی حقیقتها هستند که میتوانند از بین بروند، خنثی شوند و حتی برای انسان زیبایی، آرامش، امید و حرکت رو به جلو ایجاد نمایند. در همین دو فراز نورانی از بیانات حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) ملاحظه میشود که ایشان در مقابل اتفاقاتی که برایشان رقم میخورد، دست به دامان حقایق عالم میشوند و با چنگ انداختن به آن، خود را از گرفتاری آن تلخیها نجات میدهند و حتی آن را به فرصتی برای ارتقا وجودی خود بدل میسازند.
در فراز اول حضرت زینب (سلاماللهعلیها) وظیفهمحوری را اصل قرار میدهند و نتایج ظاهری را یک امر حقیقی نمیدانند و بیان میدارند حتی اگر در ظاهر پیروزی از آن یزید باشد اما این واقعیت تلخ با آنچه خداوند قبول میکند در تقابل است و برندهی حقیقیِ میدان کربلا یزید و ابن زیاد نخواهند بود. در فراز دوم نیز پرده از حقیقتی دیگر برمیدارند که در راستای همان فراز اول است و آن حقیقت این است که وعدههای الهی حقّ هستند و با محاسبات دنیایی نمیتوان آنها را تفسیر نمود؛ ممکن است زینب کبری (سلاماللهعلیها) اسیر باشد اما در عین اسارت میتواند پیروز حقیقی این میدان نیز باشد.
چنگ انداختن به حقایقی که پروردگار عالم برای ما مشخص کرده و غرق نشدن در واقعیتهای تلخ زندگی، تنها راه عبور از سختیها و بحرانهاست. حقایقی از این جنس که: «قالَ الَّذینَ یَظُنّونَ أَنَّهُم مُلاقُو اللَّهِ کَم مِن فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَت فِئَةً کَثیرَةً بِإِذنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصّابِرینَ ؛[۵] اما آنها که میدانستند خدا را ملاقات خواهند کرد (و به روز رستاخیز، ایمان داشتند) گفتند: «چه بسیار گروههای کوچکی که به فرمان خدا، بر گروههای عظیمی پیروز شدند!» و خداوند، با صابران و استقامتکنندگان) است.»
باور به حقایق عالم و حرکت در مسیر آن درسی است که عقیلهی بنی هاشم (سلاماللهعلیها) برای عبور از بحرانها و سختیها به ما میدهد؛ حقایقی که ممکن است در محاسبات مادی نگنجد اما در محاسبات الهی نتایجی شگرف را برای ما به ارمغان خواهد آورد.
پینوشت:
۱. بیانات در دیدار دستاندرکاران مراسم سالگرد سردار سپهبد شهید سلیمانی، ۲۶ / آذر / ۱۳۹۹.۲.
۲. همان.
۳. اللهوف علی قتلی الطفوف، ابن طاووس ج ۱، ص ۱۴۹، انتشارات جهان، تهران.
۴. همان، ج ۱، ص ۱۷۴.
۵. سوره بقره آیه ۲۴۹.