خبرگزاری مهر؛ گروه استانها- نگار معاضدی: لحظه پایانش، پایان فصل رنگارنگ پاییز و آغاز زمستان سفید است، برای ایرانیان همیشه شبی دل انگیز و خاطره ساز بوده است، دورهمی این شب سرد زمستانی دلهای گرم را کنار یک کرسی مینشاند، خاطرات شب چله غروب آفتاب ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب اول دی ماه به درازای خاطرات یک سال برای همه ایرانیان ارزشمند است. خانوادههای ایرانی معمولاً در این شب شامی مفصل، انواع میوه و رایجتر از همه هندوانه و انار را مهیا و دور هم سرو میکنند. از دیر باز، شاهنامه خوانی، قصه گویی بزرگان خانواده برای دیگر اعضای فامیل همچنین فالگیری با دیوان حافظ مرسوم بوده است.
اما حال یلدای امسال ما چندان خوب نیست، یلدای امسال به علت بروز و شیوع ویروس منحوس کرونا متفاوتتر برگزار میشود ۱۰ ماه از شیوع این بیماری در شهر من میگذرد، این مهمان ناخوانده آسیبهای اقتصادی و اجتماعی و حتی روانی فراوانی بر مردم وارد کرده است. تک تک افراد جامعه از هر قشری نگران سلامتی خود و عزیزانشان هستند. عدهای آگاهتر و برخی دیگر آشنایی کمتری دارند اما از خردسال و بزرگسال همه از نام کرونا در هراس هستند.
ماهور زنی ۳۲ ساله است که ۸ سال از ازدواجش میگذرد او نیز از وضعیت نابه سامان کرونایی دلی پر درد دارد، میگوید: ما هر سال در آخرین شب پاییز یک دقیقه بیشتر باهم بودنمان را جشن میگرفتیم. اما یلدای امسال باید یک دقیقه بیشتر از عزیزانم دور باشم، می دانم شبی سخت و دلگیر خواهد بود اما به سلامتی و امنیت عزیزانم میارزد.
این بانوی اردبیلی رسوم شب یلدا را اینگونه تعریف میکند: من به غذاهای یلدایی خانه پدری ام عادت داشتم، به «قوتوی» تهیه شده با دستان پدرم، به دم نوش های پر از عشق مادرم، به انار گلاب پاشی شده اش، هر سال لبوها را من تزئین میکردم، هندوانه را من قاچ میکردم، خواهرم بورانی ها (کدو تنبل) را پودر نارگیل میپاشید، پدرم یلدایی میداد.
سرمای سخت و استخوان سوز شب چله با گرمای دورهمی هایمان از بین میرفت یک شب کنار هم خوش میگذراندیم و هفتههای بعد با ذوق درباره اش صحبت میکردیم، برای سالها و یلداهای بعد برنامه بهتری میچیدیم اما امسال حتی به خاطر ندارم چه برنامهای برای یلدایمان داشتم، هیچ ذوقی برای گشودن کتاب حافظم ندارم.
تمام لذت یلدا تماشای چهره خندان مادرم در حال دانه کردن انارها و بازیهای یلدایی با حضور پدرم بود، امسال دل را به چه خوش کنم؟ وقتی مادرم کنارم نباشد، عطر تن پدر را استشمام نکنم یلدا به چه کارم میآید؟ یک دقیقه دلتنگی بیشتر، مگر جشن گرفتن هم دارد؟
در واقع نزدیک یک سال است که خانهها سوت و کور شده اند و کرونا جوانان و سالخوردگان را از هم سوا نمیکند تا میتواند داغ بر دلهایمان میگذارد. نوروزمان، بهار و تابستانمان و اکنون با یلدایمان آزارمان میدهد. خانهها یکی درمیان در سوگ عزیز از دست رفته اشان سیاهپوش شده اند بسیاری گله مند و بسیاری دیگر متأثر از وضعیت پیش آمده روزگار میگذرانند، روان مردم به هم ریخته است، نه میتوانند جشنهایشان را برپا کنند و نه آن طور که شایسته است در عزای عزیزانشان به سوگ بنشینند.
با افزایش متوفیان و مبتلایان به کرونا علاوه بر افزایش میزان فشار وارده بر کادر درمان، دل گرفتگی و خستگی این عزیزان نیز بیشتر میشود بدیهی است که در صورت تداوم این وضعیت قطعاً کادر درمان بیشتر آسیب خواهند دید.
مردم اگر بدانند که هشدارهای صادر شده از سوی ستاد ملی کرونا از سر دلسوزی است آگاهانه و داوطلبانه همراهی میکنند و با پایبندی به طرح فاصله گذاری اجتماعی زنجیره انتشار ویروس را قطع کرده، فرصتی برای استراحت و تجدید قوای کادر درمان ایجاد میکنند.
یک روز مانده به آخرین یلدای قرن، عصر ۲۹ آذر ماه، مرد جوانی دست در جیب پالتوی خود کرده روبروی میوه فروشی بزرگی ایستاده میوهها را تماشا میکند گویی روبروی ویترین یک مغازه اجناس لوکس ایستاده است، گهگاهی قیمت می پرسد دست به چانه اش میزند و دوباره بر جیب میگذارد بعد از چند ثانیه قیمت بعدی.... مغازه دار که بسیار با حوصله به نظر میآید روبروی تنها مشتری اش ایستاده با گشاده رویی پاسخش را میدهد تعداد اعضای خانواده مرد جوان را می پرسد مرد میگوید با فرزند سه ساله ام یک خانواده سه نفری هستیم مغازه دار میگوید امسال خودم هم به تعداد، میوه به خانه می برم من هم سه فرزند دارم از هر میوه فقط پنج عدد به خانه می برم اتفاقاً اسراف هم نمیشود با شنیدن این پیشنهاد غیر مستقیم برق شادی در چشمان مرد جوان به وضوح دیده میشود و با صمیمیت تمام به فروشنده میگوید «از پرتقال و انار نفری یه دونه به ما هم بدهید.» بعد از این جمله فروشنده بلافاصله پشت به مرد جوان کرده به سمت نایلکسها حرکت میکند برگشتنش که طول کشید به بهانه پرسیدن قیمت نزدیکتر شدم، از پشت ماسک هم میشد به راحتی چانه لرزان و اشکهای حلقه زده در چشمان فروشنده را دید، آیا او واقعاً از هر میوه پنج عدد به خانه میبرد؟
مرد جوان که خریدش تمام شد پشت سرش رفته خود را معرفی کردم درباره سفره یلدا پرسیدم کاوه گفت: در یک شرکت خصوصی شاغل هستم، ۶ سال از ازدواجم میگذرد به رسم قدیم هر سال شب یلدا خانه پدری جمع میشدیم هر کس به اندازه وسعش چیزی تهیه میکرد برای اینکه به غرورمان بر نخورد مادرم ما را در چیدن سفره یلدا شریک میکرد خرید نخودچی کشمش سفره یلدای هر سالمان بر عهده من بود و هزینه یلدای هر سال در خرید ۵/۱ کیلو نخودچی کشمش خلاصه میشد.
پدرم دیابت دارد کرونا برای افراد دیابتی خطرناکتر است به همین دلیل در این یک سال اخیر کمتر به دیدن پدر مادرم میرویم یلدای امسال به جای دورهمی در خانه پدر با تماس تصویری با آنها دیدار خواهیم کرد و اینگونه دلتنگی هایمان را تسکین خواهیم داد اما باید سفره یلدا را خودمان به تنهایی پر کنیم با تبسم تلخ ادامه میدهد «با این قیمتها فکر نکنم سفره یلداییمان پر باشد»
بر نحوه عرضه مایحتاج مردم در شب یلدا نظارت دقیقتری انجام میگیرد
با توجه به وضعیت قیمتها و هوای سرد زمستان باید هوای همدیگر را بیشتر داشته باشیم در این خصوص به گفته رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان اردبیل، بازرسان این سازمان به همراه شعبه سیار اداره کل تعزیرات گشتهای مشترک و ویژهای را به کار گرفته اند تا بر نحوه عرضه مایحتاج مردم در شب یلدا نظارت دقیق و بیشتر انجام شود این اکیپها با بازدید از واحدهای صنفی فروشنده آجیل، میوه و شیرینی سعی میکنند تا قیمتها را کنترل و از هرگونه تخلف لحظهای و آنی جلوگیری کنند.
رامین صادقی افزود: عرضهکنندگان مایحتاج مردم در شب یلدا به هیچ وجه حق افزایش قیمت خودسرانه را ندارند و باید براساس نرخ مصوب، میوه و همچنین آجیل به مردم عرضه شود.
گر چه بارها در جلسات ستاد تنظیم بازار نسبت به کاهش قیمتها تصمیمگیری شده است اما این کاهش قیمتها در بازار کمی نامتعارف به نظر میرسد میتوان گفت قیمت اقلام، میوه و آجیل در کمرنگ شدن سفره یلدا به مثابه کرونا نقش بسزایی خواهد داشت.
کرونا «دورهمی ها» را به «دور از همی ها» تبدیل کرد
با این اوصاف یلدای ۹۹ میتواند یلدای ویژه ای باشد، امسال حالمان خوب نیست، خیلیها را باید میداشتیم که الان نداریم جایشان آنقدر خالی است که ممکن است اشکهای یلدایی مان را جاری سازد امسال یلدایمان مهمان ناخوانده دارد که «دورهمی ها» را به «دور از همی ها» تبدیل کرده است.
نزدیک یک سال است مجبور به شرکت در ماراتونی به نام کرونا هستیم پستیها و بلندیهای بسیاری را پشت سر گذاشتیم گاهی ساعتها چنان دویده ایم که گویی تنها یک تپه مانده تا به خط پایان رسیده بدون ماسک و مانع، عمیق نفس بکشیم، بسیاری نفس کم آورده بین راه ماندند بسیاری دیگر از مسیر خارج شدند و نامشان تا ابد در لیست شرکت کنندگان باقی میماند، چه خوش مردمانی داشتیم بسیاری برای باهم ماندن و باهم به خط پایان رسیدن چه تلاشها کردند و چه سختیهایی به جان خریدند اما عهد نشکستند، عهد ماندن در خانه، عهد حفظ عزیزان و همشهریانشان، عهد صبور بودن.
شایسه تر است که آخرین یلدای قرن ۱۳ شمسی را نیز بر سر عهدمان مانده متفاوتتر برگزار کنیم، تمام یلداها و دورهمی ها و مناسبتها را توصیه میکردیم تکنولوژی را کنار گذاشته با جان و دل کنار هم بودن را لمس کنیم اما شرایط ایجاب میکند یلدای ۹۹ را به صورت مجازی و با استفاده از تکنولوژی برگزار کنیم تا مجبور به خوردن یلدایی هایی که دست به دست شده و نفس به نفس نادیدنیها را بر خود جذب کرده اند نباشیم. تماشای عزیزانمان در قاب کوچک گوشیهایمان گرچه یلدایمان را زیباتر نمیکند اما خیالمان را از اینکه عزیزانمان یلدایی به دور از کرونا دارند راحت تر و عطش دلتنگی هایمان را کمتر میکند.
آخرین سال قرن، آغوش مرگ و زندگی هر دو به ما گشوده آغاز شد و تمام ما را ناگزیر به انتخاب کرد صبورتر ها و قوی ترها و البته آینده نگرها کاشانه خود را زیبا تر و دلچسب تر کردند تا کمتر دلتنگ بیرون از خانه باشند و اینگونه مقاومت کرده زندگی را برگزیدند و اما کم طاقتها روال همیشگی دورهمی ها را بر هم نزدند و راه بر نفسهای خود و عزیزانشان بستند.
بسیاری از بزرگان فامیل شدیداً بیمناک اند و رویشان نمیشود مانع حضورمان شوند و برخی دیگر به خطر بزرگی اشرافی ندارند و مصر هستند تا شب چله را باهم باشیم آنانی که بیمناک هستند را از نرفتنمان آسوده خاطر کنیم و اصرار کننده ها را با قربان صدقه و دلجویی قانع کنیم. به اینگونه دیدار بسنده کنیم تا یلدا را سالمتر گذرانده نوروز را آسودهتر در آغوش گیریم.