خبرگزاری مهر، گروه استانها: استان سمنان دارای ظرفیتهای تولیدی بسیاری به خصوص در حوزه روستایی و عشایری است اما مشکل اینجا است که برای این تولیدات نتوانستهایم بازار مناسبی بیابیم. بسیاری از تولیدکنندگان استان مشکل عمده را در کنار موانع تولید، فروش میدانند.
شرایط اقتصادی کشور و به دنبال آن استان سمنان به گونهای است که کمتر میتوان بازار فروش مناسبی برای تولیدات پیدا کرد. موانع تولید پیش پای واحدهای تولیدی از بزرگترین آنها تا صنایع کوچک روستایی نیز سبب شده تا تولیدکنندگان رغبت چندانی نداشته باشند.
این موضوع در سطح استان سمنان به وضوح دیده میشود. تولیدات روستایی و صنایع کوچک این استان فراوان هستند برای مثال صنایع دستی، فرش و گلیم، زعفران و محصولات کشاورزی حتی سنگهای تزئینی جنوب دامغان؛ لبنیات عشایر و بنشن کالپوش و … کیفیتی حتی در سطح جهان دارند اما بازار فروش ثابتی برایشان وجود ندارد.
عدم وجود بازار مناسب
عدم وجود بازار درست به عوامل متعددی بر میگردد که کارشناسان درباره اظهار نظر میکنند اما نکته قابل توجه اینجا است که عدم موفقیت در فروش، رغبت را از تولید میکاهد و در نتیجه وقتی تولید دچار ضعف شد، اشتغال نیز کاهش مییابد و به همین شکل زنجیره فرصتهای از دست رفته اقتصادی یک به یک دور گلوی اقتصاد تولیدی استان خواهد پیچید.
در حالی که مسئولان از صادرات و تولیدات روستایی و شهری و… صحبت میکنند که واقعیت چیز دیگری به نظر میرسد. این روزها بسیاری از روستاهای استان سمنان در حال خالی شدن از جمعیت است و کافی است به بی ارجمند و یا جنوب دامغان سری بزنیم تا با روستاهایی روبرو شویم که ۱۰ سال است جمعیتشان به پنج تا ۱۰ پیرمرد و پیرزن کاهش یافته و مابقی در شهرها دنبال نان هستند.
مشکل عمده استان سمنان این است که جای روستا و شهر عوض شده و روستایی که باید مولد باشد امروز بزرگترین مصرف کننده شهر و محصولات تولیدی آن محسوب میشود در نتیجه روستاها به جای تأمین در زنجیره مصرف قرار گرفته و کم کم ضعیف میشوند و وقتی روستا ضعیف باشد شهر نیز تضعیف خواهد شد.
چرا بازار در زنجیره تولید استان سمنان تا این اندازه تأثیر دارد که حتی شکل جغرافیایی و جمعیتی را نیز تحت تأثیر قرار داده است؟ فقدان بازار چه ضررهایی را به استان وارد میسازد؟ در ادامه میزگرد مهر را با حضور دو کارشناس اقتصادی شامل علی رضا صالحیان و غلامرضا نیکخو و دو تولید کننده استان شامل محمد همتیان و زهرا پارسا با موضوع بازار میخوانید:
تسهیلگری دولتی
نیکخو: ابتدا باید این موضوع اشاره کنیم که بازار فروش محصولات اعم از شهری و روستایی وظیفه چه کسی است؟ آیا دولت باید بازار فروش را مهیا کند یا هر فردی که تولیدات خود را انجام داد باید این کار را کند؟ به عبارت دیگر چه کسی مقصر شرایط بی بازاری محصولات تولیدی استان سمنان محسوب میشود؟
در این وادی باید گفت تولید کنندگان خود به واسطه چرخه و زنجیره تولید تا عرضهای که دارند میبایست برای بازاریابی خود نیز تلاش کنند اما موضوع مهم اینجا است که دولت میتواند تسهیلگر این زمینه باشد. معضلی که در سطح استان به ضعیفترین شکل ممکن دیده میشود.
در برند سازی از محصولات تولیدی استان سمنان فقط آنانی دیده شدهاند که گردشهای مالی دهها میلیارد تومانی داشتهاند مانند اتوبوس سازی و پسته دامغان دیگر محصولات استان سمنان چه برند سازی در سطح کشور و دنیا شدهاند؟
موضوعی که نباید فراموش کرد این است که این مزیتهای اقتصادی که دو مورد آن مثال زده شد آنقدر بزرگ هستند که به مگا صنعت بدل شده و اصلاً نیازی به برند سازی ندارند پس در نتیجه دولت در مطرح کردن آنان نقش چندانی ایفا نکرده است علی رغم این موضوع بازهم دولت توانسته تسهیل گریهایی به بضاعت خودش صورت دهد اما چرا برای دیگر محصولات تولیدی و مزیتهای استان این اتفاق رقم نمیخورد؟
دولت جلوی پای تولید کنندگان سنگاندازی میکند
برای مثال لبنیات روستایی و عشایری استان سمنان به دلیل نزدیکی به تهران و مشهد بهترین مزیت اقتصادی روستایی برای عرضه محسوب میشود اما دولت چه کرده است؟ با موضوعی به نام سیب سلامت آنقدر سنگاندازی جلوی پای تولید کنندگان انجام داده که همه شأن را بی رغبت کرده است.
برای دریافت سیب سلامت یک روستایی و عشایر در روستا و کوه باید سوله ای بسازد که کف آن سرامیک، دیوارهای آن کاشی باشد و در کنارش آزمایشگاهی بنا کند! در صورتی که منابع طبیعی اجازه ورود مصالح ساختمانی به کوه و طبیعت و عرصهها را نمیدهد در نتیجه این عشایر و روستایی تولید کننده بهترین لبنیات محلی باید چه کند؟ این سنگ اندازی آنقدر زیاد هستند که بعضاً پیش آمده تولید کننده با خود میگوید دولت ما را رها کند، حمایت نمیخواهیم.
به بازار باز گردیم من معتقد هستم که باید دولت با حضور در کنفرانسها، بازارچههای ملی و بینالمللی، تسهیلگری در امکان توسعه زیرساختهای ارتباطی به خصوص برای روستاها برای شکلگیری بازار الکترونیک روستایی و شهری حتی در دورترین نقاط، زیرساختهایی مانند نمایشگاههای دائمی و فصلی و … به بازار تولیدات استان کمک کند.
عملکرد ضعیف برخی مسئولان مانند میراث فرهنگی
همتیان: متأسفانه اداراتی که مسئول حمایت از بازارهای فروش تولیدات روستایی و شهری هستند مانند میراث فرهنگی ضعیفترین عملکرد را داشتهاند تا جایی که بعد از ۴۰ سال انقلاب اسلامی هنوز بازارچه صنایع دستی در استان سمنان به صورت دائمی وجود ندارد در حالی که به صورت رسمی و غیر رسمی شش هزار نفر در عرصه صنایع دستی استان سمنان رسماً مشغول کار حرفهای هستند.
مشکل اینجا است که تولیدکننده صنایع دستی باید برای عرضه محصولاتش چه کند؟ به خصوص در روزهای کرونایی که مسافرانی هم نیستند، بازارچههایی هم نیست خودمان هم توان نداریم که به تهران برویم و مغازه اجاره کنیم پس باید چه کنیم؟
نکته قابل تأمل اینجا است که هر از گاهی نمایشگاههای عرضهای باز میشوند و از روستایی که از دورترین نقطه استان مثلاً کالپوش میآید برای یک غرفه که هیچ امکاناتی هم ندارد باید اجاره بها پرداخت کند آن هم اجاره بهایی قابل توجه!
مسئولان برای مطرح کردن محصولات استان سمنان اقدامی نکردهاند
آیا مسئولانی که برای غرفه صنایع دستی و سبزی خشک، گیاهان دارویی، عسل و … اجاره بها برای زن روستایی که از کالپوش به سمنان آمده و مجبور به کرایه یک وانت شده تا مسافت نزدیک به ۵۰۰ کیلومتری را بیاید و برگردد، وضع کردهاند خودشان را جای او گذاشتهاند؟ به نظر این مسئولان چرا یک روستایی باید با این شرایط دشوار بپذیرد که در نمایشگاههای عرضه محصولات روستایی و عشایری حضور یابد؟
مسئولان برای مطرح کردن محصولات استان سمنان اقدامی نکردهاند فقط جهاد کشاورزی میگوید سالانه چند تن سیب تولید شده است چند تن عسل و چند تن انگور و … تمام و هیچ اتفاقی در طول سال نمیافتد. ما امروز نتوانستهایم چیزی را به نام استان سمنان در بین مردم کشور جا بیندازیم موضوعی که پسته کرمان، فولاد خوزستان، فرش کاشان و… دارند و ما از آن بی بهره هستیم.
مسئولان استان سمنان حتی جلوی پای تولیدکنندهها سنگ هم میاندازند و جالب اینجا است که به روستاها میآیند وعدههای وام میدهند تا بتوانیم در راستای بازاریابی امکاناتی را فراهم کنیم اما وامها یکباره آب میروند و یک پنجم آنچه وعده میدهند میشود و در نهایت همان هم به هیچ دردی نمیخورد.
امروز تولید کننده روستایی ما برای تولید و ثبت محصولاتش باید پروسهای سنگین را طی کند که رغبت را از او میگیرد شما فقط ببینید دریافت یک سیب سلامت که در ابتدا نیز مطرح شد، چقدر طول میکشد؟ چرا یک روستایی باید آزمایشگاه در کنار عرقگیری خود داشته باشد؟ چرا باید یک دامدار آرام گوسفندان خود را تا سقف کاشی کند؟ اصلاً مگر اداره منابع طبیعی اجازه ورود مصالحی مانند کاشی و سرامیک را به مراتع عشایر میدهد؟!
فقدان زنجیره تولید
صالحیان: موضوع اصلی در بازاریابی محصولات تولیدی استان سمنان این است که ما نتوانستهایم زنجیره تأمین تا تولید و عرضه را در سطح استان سمنان به صورت درست و اساسی اجرا کنیم و همیشه یک حلقه و یا چند حلقه از این زنجیر مفقود شده است و نمیتوانیم شاهد اقدامات درست در این زمینه باشیم.
زنجیره تأمین، تولید و عرضه تا فروش شامل بذری که در خاک کاشته میشود، کارگر، آب، هرس درختان، کود و میوه دهی و جمع کردن، جعبه گذاشتن، حمل و نقل کردن، بسته بندی و انبار کردن و سردخانه گذاشتن، عوامل فروش و بازاریابی، دوباره حمل و نقل به سمت بازار هدف، عرضه، قیمت گذاری تا حلقه آخر که مشتری مصرف کننده است، را شامل میشود.
وقتی بازاریابی یا برند سازی را از این حلقه تأمین و تولید بکاهیم قطعاً زنجیره تولید در سطح استان سمنان شکل اصلی خود را باز نمییابد و همه چیز به هم میریزد در نتیجه اهمیت بازار محصولات تولیدی استان سمنان این گونه است.
عدم شناخت درست
به نظر میرسد ما دچار عدم تفکر درست از شناسایی بازار و اینکه اصلاً بازار چیست؟ برند سازی چیست؟ چه چیزهایی را باید برند سازی کنیم و چه چیزهایی را خیر هستیم. این مشکل مرتبط به این استاندار و یا آن فرماندار هم نیست بلکه آن را سالهای سال است که در سطح استان شاهد هستیم. فقدان یک نوع ارزیابی دقیق از اینکه اصلاً ما چه چیزهایی داریم؟
ما هنوز نمیدانیم که ۲۰ شهر استان سمنان و صدها روستای در قالب هشت شهرستان، چه مزیتهای اقتصادی و تولیدی دارند. وقتی صحبت از چرخه مزیتهای اقتصادی میشود همه از پسته دامغان و صنعت گرمسار و سمنان صحبت میکنند اما همان صنعت هم دارای مزیتهای دیگری است که با پایش منطقه و داشتههای آن مشخص میشود. چه کار تحقیقاتی و درستی در سطح استان سمنان صورت گرفته تا مزیتهای اقتصادی هر منطقه را شناسایی کند؟
شناسایی مزیتها ضعیف بوده است
امروز حتی فرماندار شاهرود هم نمیداند مزیت اصلی اقتصادی این شهرستان چیست! چه برسد به دیگر مسئولان. هنوز کسی نمیداند که انگور مزیت اصلی است زردآلو مزیت اصلی است معدن مزیت اصلی است گردشگری مزیت اصلی است؟ بالاخره برای پایش داشتهها و برنامهریزی اول باید یک مزیت اصلی شناسایی شود تا دیگر تصمیمات و برنامههای اقتصادی حول محور آن باشند یا خیر؟
پس کار از ریشه خراب است و متأسفانه این رویه درست هم نمیشود زیرا ما یک بار برای همیشه نیامدهایم مزیتهای اقتصادی تک تک نقاط استان را با توجه به ظرفیتهای اقتصادی و تولیدی، روستاها، اقلیم، جمعیت، تعداد واحدهای تولیدی، روستاها و … به دست بیاوریم و مدام آب را در هاون کوبیدهایم و لذا وقتی نتوانستهایم مزیت اصلی را بیابیم در تعریف آن مشکل خواهیم داشت وقتی در تعریف آن مشکل داشته باشیم برای آن بازاری هم نمیتوانیم بسازیم.
از آنجا که هیچ چیز در استان سمنان سر جای خودش نیست هر وقتی چیزی هم در این استان تولید شده بدون در نظر گرفتن پایش های منطقهای بوده است مثلاً پر آب ترین صنایع کشور شامل کاشی و سرامیک در سمنان بنا شده که خشکترین منطقه محسوب میشود و فراوان نمونههایی که ذکرشان یک کتاب را میطلبد. پس باید دانست که وقتی ما نمیدانیم اصلاً باید چه تولید کنیم چطور انتظار دارید که بازارش را هم فراهم شده ببینیم! ما مزیت خودمان را نمیدانیم آن وقت چطور آن را به فروش برسانیم؟
سنگ اندازیهای دولتی
پارسا: ما تولید کننده روستایی در سطح استان سمنان هستیم و انتظار ما این است که بازارچههای شهری در شاهرود، سمنان و دامغان و حتی تهران برای ما فراهم کنند تا ما محصولاتمان را به فروش برسانیم. ما با شرایط دشوار در روستاهای دور افتاده بهترین محصولات و طبیعیترین آنها را به صورت ارگانیک تولید میکنیم که در تهران نظیر آن دیده هم نمیشود اما چرا نمیتوانیم آنها را عرضه کنیم؟
ما از مسئولان میخواهیم تا اگر برای ما کاری نمیکنند حداقل جلوی پای ما سنگ نیندازند. موضوع سیب سلامت سبب شده تا به من که عرقیات گیاهی میگیرم بگویند که باید دیگهای سی میلیون تومانی بخرید، تمام کارگاه را کاشی کنی و یک آزمایشگاه بسازی آخر من در روستای دور افتاده که تا شهر ۲۵۰ کیلومتر فاصله دارد چطور آزمایشگاه بسازم این چه حرف زوری است که مسئولان میزنند؟
برگزاری جشنوارهها
وقتی میتوانیم بازار فروش محصولاتمان را در بازار حقیقی و فضای مجازی به دست بیاوریم که سیب سلامت داشته باشیم که با این مراتب اداری که جلوی پای ما گذاشتهاند یکسال طول میکشد. روستاییها مجبور هستند که امروز محصولات شأن را به صورت تلفنی از دوست و آشنا و فامیل سفارش بگیرند و بفروشند و یا دلالانی که ابتدای فصل میآیند محصولات شأن را بفروشند.
برگزاری جشنوارههای گردشگری برای حضور گردشگران یکی دیگر از مسائلی است که مسئولان میتوانند با استفاده از آن پای مردم دیگر شهرها را به روستاها باز کرده و وقتی که گردشگران به روستاها بیایند از محصولات ما هم خرید خواهند کرد و این خودش یک نوع بازاریابی است.
متأسفانه امروز برای ما استخدام یک بازاریاب سخت است از سوی دیگر در فضای مجازی هم به محض ارائه محصولات ابتدا میگویند سیب سلامت و وقتی توضیح میدهیم که دولت آنقدر چوب لای چرخ میگذارد که انگار عمداً نمیخواهد ما تولید کنیم هم قانع نمیشوند در نتیجه به نظرم عدم حمایت دولت بزرگترین مشکل بازار محصولات استان سمنان است.