مدرس دانشگاه تهران گفت: مسئله اصلی و کلیدواژه بحث پیوستن جوانان اروپایی به داعش، بحران هویت است؛ هم بحران هویت ملی هم بحران هویت فردی.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: مدتی است که سریال پربیننده ای با عنوان «خانه امن» از شبکه یک سیما پخش می‌شود که داستان آن درباره برخورد نیروهای امنیتی کشورمان با داعشی آلمانی به نام بغاض است که به تهران سفر کرده تا عملیاتی را اجرا کند. به همین بهانه خبرگزاری مهر در چندین گزارش، گفتگو و یادداشت به موضوع پیوستن جوانان اروپایی به داعش و گروه‌های جهادی پرداخته و از منظرهای متفاوت به موضوع داعش و اروپا پرداخته است. در گفتگوی پیش رو از سید یاسر قزوینی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در خصوص چرایی پیوستن جوانان اروپایی به داعش پرسیدیم. قزوینی مدرس گروه مطالعات عراق دانشگاه تهران است و تحقیقات و پژوهش‌های مختلفی در زمینه گروه‌های جهادی و تکفیری انجام داده است.

تناقضات آشکار فرانسه و روحیه استعمارگر

وی در ابتدای سخنانش گفت: مسئله اصلی و کلیدواژه بحث پیوستن جوانان اروپایی به داعش، بحران هویت است؛ هم بحران هویت ملی هم بحران هویت فردی. مسئله این است که اغلب این جوانان، خودشان و خانواده‌هایشان از نسل سوم و چهارم مهاجران هستند البته جوانان اصالتاً اروپایی و غیرمهاجر هم در میان آنها وجود دارد اما اکثر جوانان پیوسته به داعش از مهاجرانی هستند که به سمت کشورهای خاورمیانه سوق داده می‌شوند یا در همانجا مشغول به عملیات و فعالیت می‌شوند. دلیلش هم این است که این افراد با گذشت چندین نسل از مهاجرتشان هنوز در جامعه اروپایی پذیرفته و اجتماعی نشده اند و جامعه آنها را قبول نکرده بحث تبعیض هم از همینجا نشأت می‌گیرد. از این جهت هویت ملی افراد با بحران مواجه است. علاوه براین، اغلب این جوانانی که به داعش پیوستند، مربوط به کشورهای فرانکوفن هستند یعنی از کشورهای فرانسوی زبان عضو داعش شدند.

قزوینی افزود: نکته دیگر اینکه در کشور فرانسه تناقضات بسیاری دارد؛ از طرفی داعیه آزادی و دموکراسی را دارد از طرفی با پوشیدن برقع و پوشیه مخالف است. این تناقضات هم برآمده از نگاه استعماری است که چندین دهه و سده است که ما شاهد آنیم. درواقع آنچه که ما از جوانان نسل سوم و چهارم اروپایی می‌بینیم، واکنشی به نگاه‌های استعماری گذشته آنهاست. استعمارهای فرانسه و کارهایی که با کشورهای دیگر انجام داده نه تنها کم از داعش که ندارد بلکه خیلی هم بیشتر است. به عنوان مثال یکی از چالش‌های فرانسه و الجزایر، پس گرفتن سرهای بریده نامداران الجزایری از فرانسه بود که در موزه لوور پاریس به نمایش گذاشته بود و خب با این مثال تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

جذب جوانان به کمک رسانه‌های اجتماعی

این مدرس دانشگاه تهران ادامه داد: از طرفی دیگر گروه‌های جهادی، همزمان با پیشرفت تکنولوژی و جامعه شبکه ای از این فرصت استفاده کردند و هویت مد نظرخودشان که هویت امت، خلافت و یا نوستالژی بازگشت به خلافت است به جوانانی که با بحران مواجه بودند خوراندند. وبهترین استفاده را از این بحران کردند. نکته دیگر اینکه، جوانانی که با بحران هویت بزرگ شدند و خیلی هم در جامعه‌ای مثل فرانسه مورد تبعیض قرار گرفتند دلشان می‌خواست خودشان را به یک گروه منتسب کنند و خب وقتی گروهک‌هایی مثل گروه‌های جهادی و تکفیری سرراهشان قرار می‌گرفت فوری جذب آن می‌شدند چون جامعه فرانسوی آنها را پس زده بود. بنابراین این جوان در پرسش به این سوال که تو کیستی؟ نمی‌تواند بگوید من فرانسوی هستم بنابراین می‌گوید من مسلمان هستم و این گروهک‌ها هم عقاید یک مسلمان از نظر خودشان را به او دیکته می‌کنند.

وی با اشاره به اینکه پژوهش‌ها نشان می‌دهد عمده افرادی که به این گروه‌ها می‌پیوندند، خانواده‌هایشان مذهبی نیستند توضیح داد: این جوانان علاوه برا بحران هویت ملی دچار نوعی بحران معنویت هم هستند و به نوعی انگار آنها از تفریط پدرانشان به افراط گروه‌های تکفیری پناه آوردند وگرنه خانواده‌هایی که دین سنتی و کلاسیک دارند کمتر به این گروه‌ها می‌پیوندند. همچنین پژوهش‌ها نشان داده است که اغلب افرادی که به داعش پیوستند، در علوم دقیقه تحصیل کرده اند یعنی مهندسی خوانده اند و با عدد و رقم و صفر وصد وسیاه و سفید سروکار دارند، بنابراین در این جهان پست مدرن که پاسخ همه سوالات خاکستری است و پاسخ دقیقی برای سوالات وجود ندارد، اینها به دنبال پاسخ محکم برای سوالاتشان هستند. کافر کیست؟ مسلمان کیست؟ چه کسی حق زندگی دارد چه کسی حق زندگی ندارد؟ و پرسش‌هایی از این قبیل. و خب پاسخ کوتاه و مختصر دو دو تا چهارتا، اینها را جذب خودش می‌کند.

چرا آلمان و فرانسه بیشترین تعداد داعشی در اروپا را دارند؟

وی در خصوص کشورهایی که بیشترین تعداد جوانان داعشی را دارند گفت: بیشترین تعداد جوانان داعشی در کشورهای فرانسوی زبان یا فرانکوفن مثل فرانسه و بلژیک و حتی کشورهای عربی فرانسوی زبان هستند. دلیلش هم که گفتم بحران هویت ملی و جامعه سازی نشدن آنهاست. ولی درعوض در کشورهایی مثل انگلیس، تعداد داعش کمتر است چون استعمارهای انگلیس به نسبت استعمار فرانسوی‌ها که خیلی خشن بود، نرم‌تر و ملایم‌تر بوده است. علاوه برکشورهای فرانکوفونی، در آلمان هم به دلیل وجود رگه‌هایی از اندیشه نازیسم، گاهی درگیریهایی بین این دو گروه وجود می‌آمد و گاه به میتینگ‌های همدیگر حمله می‌کردند اما با اینحال تعداد داعشی هایشان قابل مقایسه با کشورها فرانکوفن نیست.

قزوینی در پایان تصریح کرد: برخلاف گفته خیلی‌ها که معتقدند امروز جهان اسلام منزوی شده، بنظر من اینگونه نیست چون برخورد اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها با جهان اسلام و نگرانی‌هایی که از جهان اسلام دارند نشان می‌دهد که مسلمانان قدرتمندند و منزوی نیستند. مثلاً در محلات مسلمان نشین کشورهای فرانسه، بلژیک و بروکسل مظاهر و نشانه‌های اسلام بیشتر از مظاهر و نشانه‌های کشورهای اسلامی مثل ایران خودمان است. مثلاً در ماه رمضان ایران آدم‌ها راحت روزه خواری می‌کنند اما در آنجا اصلاً اینطور نیست. کاری که امروز مسلمانان باید بکنند این است که باید تلاش کنند تا با غرب همراه و هم نوا نشوند و همه چیز را از چشم خودشان نبینند؛ بدانند که همین بحران هویت را غرب به وجودآورده است و جوامع را با مدرنیسم دچار نوعی تفریط کرده که این افراط‌های امثال گروه داعش، واکنش و پاسخ به همان افراط هاست. پس جهان اسلام نباید از مواضع خودش کوتاه بیاید بلکه باید تلاش کند تا غرب را متوجه اشتباهات خودش بکند تا در ارتباطشان با مسلمانان بازنگری کنند؛ ضمن اینکه دینداری کلاسیک و سنتی باید باز احیا شود تا این افراط و تفریط‌ها شکل نگیرد.