مهدی کاموس گفت: سردار سلیمانی روایت انسان انقلاب اسلامی است؛ او تحول انسان انقلاب اسلامی، انسان دفاع مقدس و در تراز انسان تمدن نوی اسلامی است.

به گزارش خبرگزاری مهر، نشست علمی «روایت‌شناسی مکتب شهید سلیمانی» در ساختمان شماره ۲ جهاد دانشگاهی با رعایت پروتکل‌های بهداشتی برگزار شد.

حامد علی‌اکبرزاده، سرپرست انتشارات جهاد دانشگاهی در ابتدای این نشست با بیان این‌که روایتی که درباره سردار سلیمانی در داخل و خارج از ایران وجود دارد، متفاوت است، گفت: طی یک سال گذشته کتاب‌هایی در زمینه زندگی و خدمات شهید سلیمانی نوشته شده که خوب است نگاه دیگری به آن‌ها داشته باشیم و صاحب‌نظران آن‌ها را نقد کنند تا بر اساس آن، راه برای کارهای بهتر و قوی‌تر باز شود.

وی در این نشست که با حضور مجید نجف‌پور، پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی، مهدی کاموس، نویسنده و پژوهشگر تاریخ شفاهی و ناصر ملایی، نویسنده و سردبیر سرویس فرهنگ حماسه خبرگزاری ایسنا برگزار شد، با طرح این سوال که چرا سردار سلیمانی شاخص شد، گفت: شاید یکی از دلایل این موضوع این باشد که او اگر تشخیص می‌داد کاری درست است، آن را به موقع، با اخلاص و با تدبیر انجام می‌داد.

در ادامه مجید نجف‌پور، پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی با بیان این‌که باید به ابعاد فکری، جهادی و خاستگاهی که شهید سلیمانی داشت بپردازیم، گفت: امام خمینی(ره) در ابتدای جنگ جمله‌ای داشت که می‌گفت «عزت و شرف در گرو جنگ است» یا «این نبرد دست آمریکاست که از آستین عراق بیرون آمده است».  این‌ها آینده را برای ما ترسیم می‌کرد. شهید سلیمانی در سال‌های دفاع مقدس بزرگ شد، او از سرمایه‌های دفاع مقدس بود.  سلیمانی در دفاع هشت ساله حضور داشت،  سال‌ها در مناطق غربی کشور با نیروهای کومله که داعش از آن‌ها منشعب است، جنگید، بعد از اتمام جنگ در سال ۱۳۷۵ فرمانده سپاه قدس شد، قبل از فرمانده شدن نیز در شرق کشور با قاچاقچیانی که بعد از طالبان به وجود آمدند مبارزه کرد و در عملیات‌های آزادسازی سربازانی که توسط طالبان به گروگان گرفته می‌شدند شرکت داشت.

او ادامه داد: سردار سلیمانی در سال ۸۴ در کنار گروه‌های مقاومت قرار گرفت و آن‌ها را مدیریت و فرماندهی کرد. در واقع او تجربیات هشت سال دفاع مقدس را به آن‌ها منتقل کرد.  زمانی که در سال ۸۷ به غزه حمله شد، او در جنگ‌های ۳۳ روزه و ۲۲ روزه حضور داشت و  مقابل داعش در سوریه ایستاد. ما باید در این جاها سردار سلیمانی را بشناسیم. او قبل از شکل‌گیری داعش درباره این موضوع هشدار داده بود. سردار سلیمانی دکتری علوم سیاسی و نظامی نداشت اما عقلش از علمش بالاتر بود. جلوی پای خود را می‌دید اما نگاهش به آینده بود به همین دلیل مشاور رهبری بود و در کنار او قرار داشت.

نجف‌پور با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری درباره سردار سلیمانی که او را «مکتب سلیمانی» خواندند، اشاره کرد: مکتب یعنی راهنما، سردار سلیمانی صاحب مکتب بود و خطراتی را که آینده جمهوری اسلامی را تهدید می‌کرد، شناسایی می‌کرد. او رابط بین ایران و نیروهای مقاومت و سوریه بود. زمانی که وارد سوریه شد، داعش آنجا را نابود کرده و چیزی از سوریه نمانده بود، فقط دمشق بود. داعش تا ۴۰ کیلومتری بغداد نفوذ کرده بود. سلیمانی در این زمان وارد شد. او در قامت یک دپیلمات، پوتین را وارد جنگ کرد؛ اگر کسی بخواهد با پوتین دیدار داشته باشد باید مدت‌ها قبل وقت بگیرد اما باید ببینم سردار سلیمانی چگونه بر روی فکر پوتین تأثیر گذاشت و او را متقاعد به جنگ کرد.  ما هنوز نمی‌دانیم سلیمانی چه کرده است؟ بعد از وارد شدن روسیه به جنگ در سوریه روابط ما در قالب تجاری نیز با روسیه خوب شد و سردار سلیمانی باعث نزدیکی ایران و روسیه شد. ما سلیمانی را باید اینجا بشناسیم.

او درباره فقدان آثار ادبی پیرامون فعالیت‌های شهید سلیمانی، گفت: برای تعریف و جایگاه سردار سلیمانی ابتدا باید دفاع مقدس خوب تعریف شود. مشکلی که ما داریم این است هنوز درباره جهان‌بینی دفاع مقدس چیزی بیان نشده است. جنگ ایران و عراق خاص بود و نمی‌توان در کنار جنگ‌های دیگر قرار داد. اگر بتوانیم جنگ و مفهوم دفاع مقدس را تبیین کنیم، آنگاه می‌توانیم به جایگاه سردار سلیمانی بپردازیم. مگر مردم ما سردار سلیمانی را قبل از شهادتش چقدر می‌شناختند؟ سردار سلیمانی لبنان را وارد مقاومت و نبرد با  اسرائیل کرد. شهید چمران چنین شخصیتی داشت. ما شهید چمران را هم خوب نشناخته‌ایم.

سلیمانی اسطوره مکتب امام خمینی (ره) بود

در ادامه این نشست که در فضای مجازی برای مخاطبان پخش شد، مهدی‌کاموس، پژوهشگر و نویسنده با بیان این‌که روایت‌شناسی مکتب سلیمانی به‌هنگام است، اظهار کرد: روایت‌ها به ساختارمند کردن ذهن و تجربیات ما می‌پردازند و هر گفتمانی برای ظهور به روایت نیاز دارد.

او با اشاره به مطرح شدن سردار سلیمانی در مطبوعات در دهه ۸۰، گفت: به نظر می‌رسد بعد از این اتفاق، تصمیم گرفته شده در کنار فضای دیپلماتیک، در حوزه روابط بین‌الملل حرف جدیدی در منطقه و جهان داشته باشیم.  این اتفاق در شرایطی افتاد که یک فضای نظامی ایجاد شده بود و احتمال حمله به ایران مطرح می‌شد؛ در حالی که ایران داشت در امنیت منطقه نقش تعیین‌کننده پیدا می‌کرد و این گونه شد که با محوریت سردار سلیمانی گفتمان جدیدی  در جهان مطرح شد.

این پژوهشگر اضافه کرد: بعد از شهادت سردار سلیمانی یک قرائت دینی و اسطوره‌ای درحال شکل‌گیری است و هرچه جلوتر می‌رویم، این روایت و قرائت پررنگ‌تر می‌شود؛ مثلاً اخیرا فیلمی از آخرین حضور او در سپاه قدس منتشر شد که نشان می‌داد که احساس کرده که می‌خواهد شهید شود. به نظر می‌رسد روایت جدیدی که ساخته می‌شود به سمت اسطوره شدن می‌رود.

کاموس با اشاره به تشییع پیکر شهید سردار سلیمانی، گفت: روایتی که شکل گرفت، روایت مهمی است. مردم به تشییع کسی رفتند که چیز زیادی از او نمی‌دانستند و او را نمی‌شناختند. این روایت نشان می‌دهد که مردم به دنبال دال تهی رفتند و مطالبه‌ای را که وجود داشت و مردم به دنبال آن بودند، در این پدیده متجلی می‌دیدند و احساس می‌کردند این شخص سردار  و جانباز، منافع شخصی ندارد و اهل مقاومت، محرومیت‌زدایی و ظلم‌ستیزی است و از این رو، مردم از هر گرایشی به میدان آمدند و به تشییع پرداختند. البته این روایت توسط رسانه‌های معارض دچار تحولاتی شد.

او تأکید کرد: روایت‌هایی که ما از سردار سلیمانی داریم، از چند گفتمان نشأت می‌گیرد: سردار سلیمانی، سپهبد سلیمانی، سردار دل‌ها، حاج قاسم و... که هرکدام از این روایت‌ها متفاوت از دیگری است.

این پژوهشگر با اشاره به فعالیت رسانه‌هایی مانند بی‌بی‌سی، ایران اینترنشنال و... که علیه روایت و مکتب سردار سلیمانی کار می‌کنند، گفت: آن‌ها زمان شهادت سردار سلیمانی سعی کردند مطالب با اهانت و سخنان سخیف منسوب به سردار به سلیمانی را منتشر کنند که فایده نداشت و اثر نمی‌کرد اما الان روایت‌هایی را به نقل از دیگران منتقل می‌کنند؛ مثلاً اخیرا سخنی را به نقل از یکی مسئولان حماس منتشر کردند که سلیمانی فلان قدر به ما پول داد، و این‌ها را کنار تضادها در جامعه ما می‌گذارند تا گفتمانی متعارض بسازند. ما باید روایت‌های گفتمان‌سازی از ایشان ارائه بدهیم؛ این‌که سردار سلیمانی پیرو اهل بیت و مکتب امام حسین علیه السلام بود، منافع شخصی نداشت، از گلوله نمی‌ترسید و ماشین ضدگلوله را قبول نمی‌کرد، آدم امیدواری بود و در عین این‌که جلو پایش را می‌دید، نگاهش به دور بود و البته این در تقابل با مسئولینی قرار می‌گیرد که  متمول هستند و فساد دارند. سردار سلیمانی اسطوره مکتب امام خمینی(ره) و گفتمان انقلاب اسلامی است. اگر بخواهیم گفتمان مانا از سردار سلیمانی داشته باشیم، باید به این موارد اشاره کنیم و اگر بخواهیم از گفتمان عملکرد یک مسئول در جمهوری اسلامی به او بپردازیم، این نمی‌تواند گفتمان مانایی باشد و ما را در ادامه دچار مشکل می‌کند.

کاموس ادامه داد: روایت‌هایی که از سردار سلیمانی وجود دارد، از یک نظر خوب است که مردمی و غیررسمی باشد و در کنار روایت‌های رسمی قرار بگیرد. زندگی سردار سلیمانی، روایت انسان انقلاب اسلامی است. او قبل از انقلاب تحت تأثیر نهضت انقلاب قرار گرفت و او انسان انقلاب اسلامی است، انسان دفاع مقدس است. او انسان تمدن نوی اسلامی است که همانند حاج عبدالله والی، محرومیت‌زدایی و خدمت بی‌منت را از وظایف خود می‌دانست.

این نویسنده با اشاره به روایت‌های متعدد درباره سردار سلیمانی،  تأکید کرد: روایت‌هایی که درباره سردار وجود دارد، هرچند سطحی است و شامل خاطرات می‌شود و سرگرم‌کننده است اما دال‌های شناور بسیاری حول محور سردار سلیمانی وجود دارد. ضرورت دارد رسانه‌ها در این زمینه شروع به فعالیت کنند و زمینه‌ها را تغییر بدهند. آثاری که درباره شهید سلیمانی است، شناور، پراکنده و بی‌سمت‌وسو است. البته من روایت‌های غیررسمی را بیشتر می‌پسندم.

شهید سلیمانی خود را وارد مسائل دست‌چندم سیاسی نمی‌کرد

در ادامه این نشست، ناصر ملایی، سردبیر سرویس فرهنگ حماسه خبرگزاری ایسنا و نویسنده، با اشاره به لزوم دسترسی خبرنگاران و محققان دفاع مقدس به اسناد، گفت: آقای دکتر نجف‌پور به نکته دقیقی اشاره کردند. ما هر چقدر دفاع مقدس را بشناسیم، حاج قاسم را هم به عنوان یکی از اسناد متقن آن دوران خواهیم شناخت. متأسفانه هنوز ابهاماتی درباره بخش هایی از تاریخ دفاع مقدس وجود دارد که به گویاسازی به وسیله اسناد نیاز دارد. بنابراین باید اسناد مورد نیاز توسط نهادهای مربوطه در اختیار علاقه‌مندان این حوزه قرار گیرد و نباید موانعی بر سر آنها وجود داشته باشد. البته طبیعی است برخی اسناد ممکن است هیچ‌گاه از حالت محرمانه خارج نشود که در بسیاری از کشورها امری طبیعی محسوب می‌شود.

وی افزود: حاج قاسم سلیمانی سند زنده دوران دفاع مقدس و نزدیک‌ترین فرمانده به زمان امروز بود و بر اساس وظایف خود عمل می‌کرد و خود را وارد مسائل دست‌چندم سیاسی نمی‌کرد. حاج قاسم حتی در مواردی فراتر از وظایف خود عمل کرد. او سند زنده جنگ و مصداق واقعی حماسه‌آفرینان آن زمان بود که متأسفانه از داشتن او محروم شده‌ایم. ما هرچه دفاع مقدس را واکاوی کنیم، می‌توانیم ابعاد شخصیتی و نظامی حاج قاسم را هم بیشتر بشناسیم و پژوهش دقیقی را ارائه بدهیم.

ملایی با اشاره به اثرگذاری شهید سلیمانی روی پوتین در خصوص ورود میدانی به ماجرای سوریه، گفت: این اقدام بزرگی بود و کسی نمی‌توانست پوتین را برای این کار قانع کند که حاج قاسم سلیمانی به عنوان یک دیپلمات کارکشته پوتین را راضی کرد. این کار الگویی برای سیاستمداران ما محسوب می شود و باید از این تبحر حاج قاسم استفاده کنند.

او در ادامه با بیان این‌که کتاب‌های بسیاری درباره حاج قاسم سلیمانی وجود دارد، اظهار کرد: این کتاب‌ها داستان «هرکسی از ظن خود شد یار من» است؛ یعنی هر کسی بر اساس دانش و شناخت خود پژوهشی را انجام داده است و جای خوشحالی دارد و نشان از علاقه مردم به این فرمانده بزرگ است. در عرض یک‌سال این حجم از تولیدات بی‌سابقه است. این آثار باید به صورت کامل مستندسازی شوند و اسناد به صوت کامل در اختیارشان قرار بگیرد. حاج قاسم انسان همین زمان بود. او فرمانده بود و در همواره کنار محرومان قرار می‌گرفت. ما می‌توانیم این الگوهای شخصیتی او را از بین کتاب‌هایی که منتشر شده، جمع‌آوری کنیم و رسانه‌ها می‌توانند در این راستا همراه سایر پژوهشگران باشند.

ملایی تأکید کرد: «بی‌بی‌سی»، «من و تو» و دیگر رسانه‌ها اقداماتی را که علیه فرهنگ و تاریخ دفاع مقدس انجام دادند، ممکن است در مورد حاج قاسم هم انجام بدهند و البته حتماً کارشان را در این باره شروع کرده‌اند.

وی ادامه داد: افتخار می‌کنیم که چنین شخصیتی در کشورمان زندگی می‌کرد و باید او را الگو قرار بدهیم اما ترسم این است که در سیل آثار غرق شویم و نتوانیم آن‌طور که باید از این نعمت بزرگ به قدر کافی بهره ببریم؛ همان‌طوری‌که هنوز نتوانسته‌ایم از ظرفیت‌های  دفاع مقدس استفاده کنیم. حاج قاسم شخصیت بزرگی بود و ما نباید این فرصت را از دست بدهیم.

وی در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان کرد: این روزها از گفتمان و مکتب حاج قاسم زیاد سخن گفته می شود و باید ادامه پیدا کند اما در کنار این کار باید از محتوای این مکتب و گفتمان هم بهره ببریم. افکار عمومی ما آماده پذیرش چنین الگوهایی است و کسانی که در مراسم تشییع پیکر حاج قاسم بودند، هر کدامشان به نوبه خود یک رسانه هستند که می‌توانند در راستای گسترش مکتب و گفتمان حاج قاسم یاری‌گر جامعه باشند. حاج قاسم فرماندهی مردم‌دار بود و خود را وارد مسائل دسته‌چندم سیاسی نمی‌کرد.

 مجید نجف‌پور نیز در بخش دیگری از سخنان خود در این نشست با بیان این‌که مطالبه مردمی خود را در مکتب شهید سلیمانی نشان می‌دهد و با اشاره به تشییع پیکر شهید سردار سلیمانی، اظهار کرد: تشییع پیکر شهید سلیمانی بعد از رحلت امام خمینی (ره) بی‌نظیر و خودجوش بود. حاج قاسم ذوب شده در ولایت بود. او همان شخصیتی است که زمان سیل به روستاهای خوزستان رفت و روستاییان را قانع کرد از روستا بیرون بیایند. او نشان داد رهبران سیاسی چگونه باید با مردم رفتار کنند. این‌ها فرق‌ سردار سلیمانی با دیگران است.

مهدی کاموس نیز در بخش دیگری از سخنان خود در این نشست با بیان این که در زندگی‌نامه‌نویسی یک بخش «بیو» و یک بخش «لایف» داریم، گفت: این‌که سردار سلیمانی از کجا آمده بود، از چه قومی بود، چگونه به  انسان انقلاب اسلامی و انسان دفاع مقدس تبدیل شده بود،  چگونه وارد سپاه قدس شد و چه کارهایی انجام داد، «بیو» است و «لایف» نیز در آنچه بحث روایت عواطف و احساسات است و اینکه چطور آن‌ها را کنترل و تحریک می‌کند؛ مسئله سبک زندگی حاج قاسم سلیمانی و تجلی او در زندگی روزمره است.

 او ادامه داد: در بحث کلان‌تر، روایت تصویری است که در ذهن‌ها ساخته می‌شود و این موضوع در عرصه جهانی اهمیت بسیاری دارد. در غرب تصویری که از انقلاب اسلامی بود، یک زن چادری اسلحه به دست بود که در مجلات چاپ شده بود. این تصویر با جنگ و اصلاحات تغییر کرد تا رسید به عکس ژنرال سلیمانی به عنوان فرمانده سایه و امروز غرب از هراس اسطوره گفتمان‌ساز سردار دل‌ها به روایت‌های پراکنده‌ای رو آورده است که نمایش آنها را  در رسانه‌هایشان می‌بینیم.

این پژوهشگر اضافه کرد: ما در کشور خودمان با رویکردی جهانی باید توجه داشته باشیم که اکنون تصویری که از مکتب سلیمانی ساخته می‌شود، چگونه است؟ چه انگاره‌هایی درباره سردار وجود دارد و داریم می‌سازیم یا ساخته می‌شود؟ یک انگاره، سلیمانی پدر است، یک انگاره فرمانده-سرباز، یک انگاره که اسطوره دینی و مذهبی ماست؛ علمدار بودن است، انگاره‌ دیگر سردار دل‌ها و حاج قاسم است که نشان از مردمی بودن او دارد. انگاره دیگری که برخاسته از فرهنگ ماست، این است که ما ملت امام حسین (ع) هستیم. او عکس‌هایی با ابومهدی المهندس و سیدحسن نصرالله دارد که نشان از پیوند شیعیان است. او انسان جهادی تمدن نوی اسلامی است. چیزهایی که از انسان تمدن نوی اسلامی مطالبه می‌شود، این است که باید جهادی باشد، محرومیت‌زدا باشد، مقاومت داشته باشد و امیدوار باشد. ما همه این‌ها را در سردار سلیمانی می‌بینیم که چطور در اوج محاصره و بدون امکانات امیدوار بود. اگر بتوانیم زمینه‌های رسانه‌ای را ایجاد کنیم و روایت‌هایی از این دست را برجسته کنیم، به سمت گفتمان مکتب انقلاب اسلامی می‌رویم. البته در رسانه ضرورت دارد به نقد روایت‌هایی بپردازیم که گاهی عملکرد  سردار را در حد یکی از مسئولان می‌دانند؛ در حالی که سردار سلیمانی را باید در گفتمان بزرگ‌تری به عنوان انسان تمدن نوی اسلامی ببینیم.