یک‌پژوهشگر می‌گوید اگر افراد در علوم تجربی یا مهندسی مطالبی اشتباه نشر دهند، به‌زودی رسوا می‌شوند اما چنین‌شرایطی در زمینه علوم انسانی وجود ندارد و افرادی از این‌شرایط سوءاستفاده می‌کنند.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «سطحی‌نگری»، نوشته علی شالچیان ناظر اسفندماه سال گذشته توسط انتشارات سلوک ما چاپ شد و دربرگیرنده  نقدی بر برخی روش‌ها و نگرش‌های سطحی‌نگرهاست که نویسنده‌اش پژوهشگر مطالعات عرفانی است و در این‌اثر به ۱۱۷ موضوع از موضوعات مهم معنوی پرداخته است. این‌موضوعات، عموما مسائلی هستند که نویسندگان مختلف به‌خاطر تعصب، غفلت یا پیش‌داوری درباره‌شان مرتکب خطا شده‌اند.

شالچیان برای نوشتن این‌کتاب به ۲۱۵ منبع و مرجع استناد کرده است. از این‌مولف، پیش‌تر ترجمه تحقیقی کتاب «فصوص الحکم» از ابن‌عربی و «سلوک ما (پاسخ به اشکالات مخالفان عرفان)» منتشر شده است.

این‌پژوهشگر می‌گوید اگر کسی در حیطه علوم تجربی و علوم مهندسی سخنی بگوید یا مطلبی بنویسد که غلط باشد یا محصولی را در اختیار مردم قرار دهد که خوب ساخته نشده، به زودی اشکالِ کارش آشکار و مشخص می‌شود. به‌همین‌دلیل در علوم تجربی و مهندسی دیری نمی‌پاید که افرادی که دانش و تخصّصِ لازم را ندارند، دستشان رو می‌شود و نمی‌توانند به مدت طولانی با همان‌وضعیت، به سخنانِ خود، یا به کارشان ادامه دهند.

وی افزود: اما متأسفانه در علوم انسانی، کسانی که دانشِ لازم را ندارند و سخنان‌شان آمیخته با خرافات است، با پیش‌فرض، یا غرض‌ورزی، نظراتی را ارائه می‌کنند و به‌راحتی هم شناخته نمی‌شوند. چه‌بسا افرادی که دارای تالیفاتی بسیارند و از نظر انظار عمومی، افرادی متخصص و دقیق و محقق محسوب می‌شوند، اما دانش و تخصّصِ لازم را ندارند و اطلاعاتشان غلط یا سطحی است. من به این‌مطالب در مقدمه کتاب «سطحی‌نگری» اشاره کرده‌ام. این‌کتاب علاوه بر اینکه بسیاری از اشتباهاتی را که در نگرش‌هایِ افراد مختلف، وجود دارد آشکار می‌کند، مشتمل بر پاسخ‌های منطقی به بسیاری از پرسش‌ها و دغدغه‌های معنوی‌ افراد است و شیوه درستِ نگاه به جهان و نگاه به خویشتن و نگاه به خدا و شیوه درست زندگی معنوی را به مخاطب نشان می‌دهد.

شالچیان ناظر در ادامه گفت: حرف اصلی من در کتاب «سطحی‌نگری» همین است؛ علاوه با ایجاد علامت‌سوال‌هایی در ذهن مخاطب. این‌سوال‌ها از این‌قرار هستند: آیا خوشبختی حقیقتی ثابت است و مصداقی واحد برای همگان دارد؟ آیا جهان در واقع همان گونه‌ای است که ما در ظاهر می‌بینیم؟ آیا ممکن است که خداوند قوانین خودش را نقض کند ؟ آیا دخالت بشر در کار خداوند غیرمجاز است؟ میان نیت و نتیجه و روش، کدام مهم تر است؟ آیا امور این جهان به امور طبیعی و فوق طبیعی تقسیم می‌شود؟ آیا اجماع یعنی اتفاق نظر عالمان، دلیل بر صحت آن قول است؟ آیا ممکن است که روزی همه مردم به دیدگاه‌های کاملاً یکسان برسند؟ آیا تقوای عملی و درستکار بودن‌ِ کسی دلیل بر صحت دیدگاه‌های اوست؟ انسان در خدمت دین است یا دین در خدمت انسان؟ آیا این درست  است که اگر نیّت کسی خوب باشد هرچند روش اوغلط باشد، خداوند او را در نیّتِ خیرش یاری می‌کند؟ آیا درستکاری و اعمال صالح قطعا سبب ثروت و منافع مادی می‌شود و تبهکاری قطعا سبب کاهش رزق دنیوی و سبب افزایش مصائب دنیوی می‌گردد؟ آیا اعمال مردم فقط تحت تاثیر عقایدشان است؟ آیا عملِ هر فرد از انگیزه‌ای واحد ناشی می‌شود؟ آیا ایمان برابر با آگاهی و آگاهی برابر با یقین است؟ آیا دیدگاه‌ها و سطوح و مراتب نگرش انبیاء و اولیای الهی کاملاً یکسان است؟ که انسان‌ها به هنگام تولد با خصائص و ویژگی‌های یکسانی متولد می‌شوند؟ آیا دوست‌داشتنِ خویش به طور کلی، ناروا است؟ آیا اراده خداوند ممکن است به آفرینش جهانی بدون هرگونه نقص و عارضه، تعلق‌گیرد؟ آیا تعبیر قیامت فقط به یک حقیقت و یک مصداق اشاره دارد؟ آیا در تمام هستی، موجودی برتر از انسان وجود ندارد؟

این‌نویسنده گفت:‌ در حد توانم تلاش کرده‌ام پاسخ این‌سوالات را در کتاب «سطحی‌نگری» به مخاطب بدهم و امیدوارم مطالعه کتاب برای مخاطبانش مفید باشد.