به گزارش خبرنگار مهر، علی ضیایی، کارشناس حوزه حمل و نقل بین المللی در یادداشتی به تهدیدهای ناشی از صلحنا مه قره باغ برای محورهای ترانزیتی ایران پرداخته است که متن کامل آن از نظرتان میگذرد:
محورهای ترانزیتی میان کشورها از مهمترین ملزومات جهت برقراری مبادلات تجاری و ترانزیتی بین المللی است. یکی از مهمترین کشورهای طرف تجارت ایران روسیه است که افقهای تجاری گسترده ای جهت مبادلات اقتصادی با این کشور تعریف میشود. در حال حاضر ایران بوسیله خاک دو کشور همسایه، یعنی آذربایجان و ترکمنستان به روسیه متصل است. استفاده از مرزهای مشترک با ترکمنستان علاوه بر محدودیتهای دولت ترکمنستان بر ترانزیت کالای کشورهای خارجی، مستلزم عبور محمولهها از خاک سه کشور ترکمنستان، ازبکستان و قزاقستان است که هر کدام از این کشورها به طور جداگانه هزینههایی مانند حق گمرک و ترانزیت از محموله ترانزیتی اخذ میکنند.
مسیر غرب دریای خزر اما مستلزم عبور کالا تنها از خاک جمهوری آذربایجان جهت رسیدن به روسیه است. در همین راستا اکثر محمولههای صادراتی ایران به روسیه از گذشته تا کنون متکی به ترانزیت از محورهای مواصلاتی جمهوری آذربایجان بوده و طبق توافقات سران سه کشور ایران، روسیه و آذربایجان اصلیترین کریدور ترانزیتی ایران به روسیه از طریق خاک جمهوری آذربایجان تعریف شده و پایانه باری آستارا مدخل ورود کامیونها و محمولههای ترانزیتی ایران به روسیه از خاک آذربایجان است. این پایانه ظرفیت عبور روزانه ۳۰۰ کامیون را دارد، اما به دلیل اعمال محدودیتهای دولت آذربایجان، ظرفیت کامل این پایانه مورد استفاده قرار نگرفته و تاکنون روزانه در حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ کامیون از این مرز عبور میکرده است.
این روند اما پس از توافق صلح قره باغ در ماه گذشته کاملاً تغییر کرد و از چند هفته گذشته تاکنون محدودیتهای بسیار سنگینی از جانب دولت باکو بر عبور کامیونها و محمولههای ترانزیتی ایران اعمال میشود. این محدودیتها به بهانه کشف مواد مخدر از بارهای ترانزیتی اعمال شده و روند این بازرسیها باعث گشته تا نرخ عبور کامیونها در عمل به حدود ۲۰ دستگاه در روز برسد و صفی چند کیلومتری از کامیونهای ترانزیتی پشت مرز آستارا تشکیل شود. این در حالی است که تاکنون چنین محدودیتهایی متوجه بارهای ترانزیتی ایران نبود.
در حال حاضر بیشتر کالاهای صادراتی ایران به روسیه محصولات کشاورزی، اعم از میوه و صیفیجات است. این محصولات به دلیل فاسد شدن در مدت زمان طولانی نیاز دارند تا در زمان کوتاهی از مبدا به مقصد، یعنی روسیه برسند، طوری که زمان مطلوب برای حمل این کالاها کمتر از یک هفته میباشد. معطل ماندن بار پشت مرزها در هفتههای اخیر باعث شده تا بسیاری از محمولههای صادراتی فاسد شده و ارزش خود را از دست بدهند. علاوه بر این، نیروهای دولت آذربایجان اقدام به گشودن پلمب محمولهها و بسته بندی تجاری بارها جهت بازرسی بوسیله سگهای موادیاب میکنند که این اقدام باعث تماس هوا با محصولات غذایی و تسریع افساد آنها میشود و این روند موجب ضرر بسیاری از تولیدکنندگان و تجار ایرانی گردیده است.
اما ریشه این حرکات دولت باکو را میتوان در اتفاقات بزرگتری که در منطقه رخ داده جستجو کرد. اوج این اتفاقات انعقاد موافقتنامه صلح قره باغ بود که پس از حدود یک ماه و نیم درگیری میان دولتهای ارمنستان و آذربایجان در بیستم آبانماه سال جاری به امضا رسید و به دلیل حمایت مستقیم رژیم ترکیه از دولت باکو در طی جنگ، موجب تعمیق بیش از پیش روابط دو دولت یاد شده گردید. اتفاقی که باعث نفوذ بیشتر ترکیه در آذربایجان شده و اثرات آن را در مواردی مانند مسائل موجود در مرز آستارا نیز میتوان مشاهده نمود.
از جمله مهمترین مزیتهای تجاری ایران در روسیه، صادرات میوه و سبزیجات زمستانی است و سالانه در فصلهای پاییز و زمستان حجم صادرات و ترانزیت محصولات ایرانی به این کشور افزایش چشمگیری مییابد. کیفیت بالا و قیمت پایین این کالاها رقیبی جدی برای فراوردههای کشاورزی ترکیه در این ایام محسوب میشود، اما ترکیه با در دستور کار قرار دادن رقابتی مخرب، این بار با کمک دولت باکو اقدام به حذف رقبای ایرانی از بازار محصولات کشاورزی زمستانی روسیه مینماید. این اقدام مشترک دولتهای باکو و آنکارا باعث در تنگنا قرار گرفتن بسیاری از تجار ایرانی و تهدید تجارت ایران به روسیه شده است.
از سوی دیگر اما صلحنامه قره باغ به طور جدی تری محورهای ترانزیتی ایران را تهدید میکند. در صورت بر قراری کریدور «مقری» که نخجوان و غرب آذربایجان را از طریق خاک ارمنستان به یکدیگر متصل میکند، علاوه بر حذف خط ترانزیتی نخجوان-آذربایجان که از خاک ایران میگذرد، ترکیه به دریای خزر متصل شده و با همکاری دولتهای عضو «شورای کشورهای ترک» در شرق دریای خزر میتواند در قامت رقیبی جدی برای کریدور ترانزیتی شرق به غرب ایران ظاهر شود. این کریدور در صورت راه اندازی، با اتصال چین به اروپا قدمی در راستای حذف ایران از راه ابریشم بوده و اهداف ایران در برخورداری از منافع سرشار اقتصادی و سیاسی این مسیر را مورد تهدید جدی قرار خواهد داد.