جمال میرصادقی در گفتگو با خبرنگار مهر با اعلام این مطلب گفت: لزوم انجام کار ادبی بستگی به جامعه دارد. به عنوان مثال در جامعه ای مثل ایران اساسا از فعالیت های ادبی به خصوص در حیطه رمان حمایت و استقبال لازم انجام نمی شود. مسئله اعمال ممیزی نیز خود بحث دیگری است که می تواند کارهای ادبی را تحت الشعاع قرار دهد. می توان گفت نویسنده باید از فعالیت های مالی و معنوی خود بهره بگیرد و به تنهایی برای انتشار آثارش تدبیری بیندیشد.
نویسنده " بادها خبر از تغییر فصل می دهند " افزود: متاسفانه در جامعه ما برخلاف جوامع دیگر به روز قلم اهمیتی داده نمی شود زیرا همان طور که گفتم به واسطه بروز مشکلات فراوان در حوزه چاپ و نشر، قلم نیز به نوعی دستخوش بحران شده است. این مسئله باعث شده است تا امروز دلسردی عمومی بر نویسندگان چیره شود.
این نویسنده پیشکسوت به انگیزه های نوشتن اشاره کرد و ادامه داد: مسلما نوشتن ریشه در خود فرد دارد. نویسنده می نویسد چون عاشق است و نمی تواند از این عشق به هر نحو و با وجود هر مشکلاتی چشم پوشی کند. بنابراین اهالی قلم بدون چشمداشت به فعالیت خود ادامه می دهند. نوشتن نوعی ارضای درونی برای نویسنده است. گرچه نباید فراموش کنیم که او می تواند به مدد نوشتن، با افراد مختلفی در جامعه آشنا شود و تحولاتی در شخصیت خود نیز ایجاد کند. شخصیت نویسنده از طریق نوشتن به نوعی تعالی و شکوفایی دست می یابد.
جمال میرصادقی در ادامه خاطرنشان کرد: متاسفانه امروز در جامعه ما ادبیات دردی را درمان نمی کند. دلیلش هم این است که جامعه ما با مشکلات زیادی از جمله پائین بودن سطح مطالعه و کتابخوانی دست به گریبان است. گرچه نمی توان نقش رمان و داستان را در این میان نادیده گرفت. همان طور که اشاره کردم داستان در جهت بهبود روزگار جامعه به نگارش درمی آید تا تنگناهای بشری را به تصویر کشد.
وی در پایان گفت: درباره تاثیرگذاری ادبیات می توان به رمان " بینوایان " اشاره کرد که در زمان خود تاثیر مثتبی بر جامعه گذاشت و یا خیلی از شاهکارهای دیگر که باعث تحول و رشد اجتماعی شدند. اما در ایران به خصوص در حال حاضر داستان دیگر تاثیری ندارد. شاید به این خاطر که دیگر کمترین توجهی به اندیشه و کتاب به چشم نمی خورد.